حسینی مزاری ضمن تسلیت درگذشت حاج سیدمیر احمد، برادر شهید مصباح، گفت: یادگاری دیگر از یک نسل مبارز، مجاهد، ستیزه گر ضد استبداد و استعمار از پیش ما رفت.
به گزارش خبرگزاری آوا، سید عیسی حسینی مزاری نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و رهبر حزب اسلامی تبیان درگذشت حاج سید میر احمد، برادر شهید سید علی اکبر مصباح را تسلیت گفت.
بیانیه حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری
خبر ناراحت کننده دیگری نا آرامم کرد، نه از این بابت که مرگ بد است و هر انسانی که مزه آن را چشید به سمت فنا و نابودی می رود، بل از این روی که یادگار دیگری از یک نسل مبارز، مجاهد، ستیزه گر ضد استبداد و استعمار از پیش ما رفت. اگرچه او با رفتن خود، به این دنیای دنی پشت کرد و به اجداد طاهرینش پیوست اما ما ماندگان، ماندیم با کوله باری از مسؤلیت و وظایف سنگین.
آری حاج سید میر احمد، برادر بزرگوار شهید مظلوم سیدعلی اکبر مصباح، پس از عمری و با دست و پنجه نرم کردن تمام ناملایمات به خصوص شهادت مظلومانه برادر و درگذشت برادرزاده های جوان و... دار فانی را وداع گفت و به لقاء پروردگارش شتافت.
آخرین بار او را در ماه دلو گذشته (۱۳۹۳) زیارت کردم. آنگاه که جهت برگزاری مراسم سالگرد شهادت شهید مصباح و هفت تن از یارانش به شهر مزارشریف سفر کرده بودم.
تقریبا روز ششم دلو از همه خانواده های شهدای حادثه و نیز برخی فرماندهان زمان جهاد و مسؤلین کنونی در دفتر نمایندگی مرکز تبیان در مزارشریف دعوت به عمل آوردیم که ایشان هم با یک فرزند و یک برادر زاده اش تشریف آورد. خیلی خوشحال و با مسرت معلوم می شد. آن هم بیشتر از این بابت که بعد از بیست سال، نمرد و آخر یک مراسم تجلیل از برادرش در مزارشریف قرار است برگزار شود.
خیلی از شرایط گذشته و موجود در رابطه با شهید مصباح، همکاران ایشان و نیز برخی حلقات شکوه و گلایه داشت. ناراحت بود از اینکه تاکنون کسی از شخصیتی مثل شهید مصباح در مزارشریف تجلیلی در خور شأن به عمل نیاورده است. فردی که در شمال، آغازگر جهاد مسلحانه بود، شخصیتی که تمام زندگی خود را وقف جهاد و همرزمان جهادی خود کرده بود اما او می دید که نام و یاد اینچنین شخصیتی اکنون در بوته فراموشی سپرده شده است.
در روز مراسم، یعنی دهم دلو در مسجد امیرالمومنین(ع) در کنار هم نشسته بودیم و از مهمانان و شرکت کنندگان پذیرایی می کردیم. من رفتم پش تریبون و ایراد سخنرانی و بعد از اتمام مراسم به دفتر برگشتم اما گفتند برادر شهید مصباح بازهم به دفتر آمده است. دیدم با جمعی آمده، گفتم شاید مسئله ای باشد، رفتم در اتاق ملاقاتها تا مرا دید آغوش گشود و به بغلم گرفت و صورتم را بوسه باران کرد و با این مفهوم گفت؛ آقای حسینی مزاری، امروز کاری کردی کارستان و در تاریخ،کار امروز ثبت خواهد شد.
دلمان را یخ کردی، حرف های حق زدی، دوستان شهید مصباح را مسرور کردی، دل دشمنان و منافقان را خون ساختی و برای مدعیان رفاقت شهید مصباح درسی دادی که شاید فراموش نگردد. گفتم چی شده سید بزرگوار! گفت واقعا مراسم امروز خیلی عالی برگزار شد و مطالب خیلی عالی هم عنوان گردید. می خواستیم از مراسم بلند شده برویم به سمت منزل، اما گفتیم حیف است که نرویم یکبار دیگر آقای حسینی مزاری را نبینیم و یک تشکر جدی از ایشان نکنیم.
ایشان گفت: با مراسم امروز یکبار دیگر نام مصباح زنده شد و خانواده شهید مصباح خوشحال و مسرور، مسرور از اینکه الحمدلله جای شهید مصباح را شخصیتهایی پرکرده که می توانند اهداف شهید مصباح را دنبال کنند.
چهره سید رنگین و خودش نیز واقعا سرحال به نظر می رسید. با حال تر از چند روز قبل که در مراسم دعوت دیده بودمش.
اینجانب درگذشت ناگهانی و نا بهنگام این سید بزرگوار را به فرزندان عزیزش هر یک سیدنادر، سید امید و سیدمجتبی و سایر بازماندگان ایشان و همسنگران و همفکران شهید بزرگوار مصباح تسلیت می گویم.
از خدای متعال، برای او جنت برین و برای خانواده و بستگانش اجر جزیل و صبر جمیل خواهانم.
سیدعیسی حسینی مزاری
روز پنجشنبه ۱۴-۸-۹۴
به گزارش خبرگزاری آوا، سید عیسی حسینی مزاری نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و رهبر حزب اسلامی تبیان درگذشت حاج سید میر احمد، برادر شهید سید علی اکبر مصباح را تسلیت گفت.
بیانیه حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
بازهم یادگاری از نسل جهادگران ضد استکبار و استعمار پرکشیدانا لله و انا الیه راجعون
خبر ناراحت کننده دیگری نا آرامم کرد، نه از این بابت که مرگ بد است و هر انسانی که مزه آن را چشید به سمت فنا و نابودی می رود، بل از این روی که یادگار دیگری از یک نسل مبارز، مجاهد، ستیزه گر ضد استبداد و استعمار از پیش ما رفت. اگرچه او با رفتن خود، به این دنیای دنی پشت کرد و به اجداد طاهرینش پیوست اما ما ماندگان، ماندیم با کوله باری از مسؤلیت و وظایف سنگین.
آری حاج سید میر احمد، برادر بزرگوار شهید مظلوم سیدعلی اکبر مصباح، پس از عمری و با دست و پنجه نرم کردن تمام ناملایمات به خصوص شهادت مظلومانه برادر و درگذشت برادرزاده های جوان و... دار فانی را وداع گفت و به لقاء پروردگارش شتافت.
آخرین بار او را در ماه دلو گذشته (۱۳۹۳) زیارت کردم. آنگاه که جهت برگزاری مراسم سالگرد شهادت شهید مصباح و هفت تن از یارانش به شهر مزارشریف سفر کرده بودم.
تقریبا روز ششم دلو از همه خانواده های شهدای حادثه و نیز برخی فرماندهان زمان جهاد و مسؤلین کنونی در دفتر نمایندگی مرکز تبیان در مزارشریف دعوت به عمل آوردیم که ایشان هم با یک فرزند و یک برادر زاده اش تشریف آورد. خیلی خوشحال و با مسرت معلوم می شد. آن هم بیشتر از این بابت که بعد از بیست سال، نمرد و آخر یک مراسم تجلیل از برادرش در مزارشریف قرار است برگزار شود.
خیلی از شرایط گذشته و موجود در رابطه با شهید مصباح، همکاران ایشان و نیز برخی حلقات شکوه و گلایه داشت. ناراحت بود از اینکه تاکنون کسی از شخصیتی مثل شهید مصباح در مزارشریف تجلیلی در خور شأن به عمل نیاورده است. فردی که در شمال، آغازگر جهاد مسلحانه بود، شخصیتی که تمام زندگی خود را وقف جهاد و همرزمان جهادی خود کرده بود اما او می دید که نام و یاد اینچنین شخصیتی اکنون در بوته فراموشی سپرده شده است.
در روز مراسم، یعنی دهم دلو در مسجد امیرالمومنین(ع) در کنار هم نشسته بودیم و از مهمانان و شرکت کنندگان پذیرایی می کردیم. من رفتم پش تریبون و ایراد سخنرانی و بعد از اتمام مراسم به دفتر برگشتم اما گفتند برادر شهید مصباح بازهم به دفتر آمده است. دیدم با جمعی آمده، گفتم شاید مسئله ای باشد، رفتم در اتاق ملاقاتها تا مرا دید آغوش گشود و به بغلم گرفت و صورتم را بوسه باران کرد و با این مفهوم گفت؛ آقای حسینی مزاری، امروز کاری کردی کارستان و در تاریخ،کار امروز ثبت خواهد شد.
دلمان را یخ کردی، حرف های حق زدی، دوستان شهید مصباح را مسرور کردی، دل دشمنان و منافقان را خون ساختی و برای مدعیان رفاقت شهید مصباح درسی دادی که شاید فراموش نگردد. گفتم چی شده سید بزرگوار! گفت واقعا مراسم امروز خیلی عالی برگزار شد و مطالب خیلی عالی هم عنوان گردید. می خواستیم از مراسم بلند شده برویم به سمت منزل، اما گفتیم حیف است که نرویم یکبار دیگر آقای حسینی مزاری را نبینیم و یک تشکر جدی از ایشان نکنیم.
ایشان گفت: با مراسم امروز یکبار دیگر نام مصباح زنده شد و خانواده شهید مصباح خوشحال و مسرور، مسرور از اینکه الحمدلله جای شهید مصباح را شخصیتهایی پرکرده که می توانند اهداف شهید مصباح را دنبال کنند.
چهره سید رنگین و خودش نیز واقعا سرحال به نظر می رسید. با حال تر از چند روز قبل که در مراسم دعوت دیده بودمش.
اینجانب درگذشت ناگهانی و نا بهنگام این سید بزرگوار را به فرزندان عزیزش هر یک سیدنادر، سید امید و سیدمجتبی و سایر بازماندگان ایشان و همسنگران و همفکران شهید بزرگوار مصباح تسلیت می گویم.
از خدای متعال، برای او جنت برین و برای خانواده و بستگانش اجر جزیل و صبر جمیل خواهانم.
سیدعیسی حسینی مزاری
روز پنجشنبه ۱۴-۸-۹۴