سفارت ایران در لندن روز یکشنبه همزمان با سفارت انگلیس در تهران بازگشایی خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران -ایرنا-، در مراسم بازگشایی سفارت ایران، محمدحسن حبیب الله زاده؛ کاردار سفارت ایران در انگلیس حضور خواهد داشت.
خبرگزاری ها از حضور فیلیپ هاموند؛ وزیر امور خارجه انگلیس در روز یک شنبه در تهران و بازگشایی سفارت این کشور خبر داده اند.
در ماه قوس ۱۳۹۰ تعدادی از دانشجویان معترض ایرران در اعتراض به سیاست های دوگانه انگلیس در قبال ایران و کشورهای اسلامی، به سفارت انگلیس در تهران حمله کردند و به دنبال این حمله، لندن روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرد و از دیپلمات های ایرانی خواست خاک انگلیس را ترک کنند.
ایران و انگلیس از ماه حوت ۱۳۹۲ از طریق کارداران غیر مقیم روابط دوجانبه خود را دنبال می کردند.
به این ترتیب، یکی از مهم ترین انتظارات غیر هسته ای انگلیس از امضای توافق هسته ای با ایران برآورده شد. تهران و لندن به یمن امضای توافقنامه هسته ای، آشتی دیپلماتیک کردند و یکبار دیگر روابط عادی سیاسی میان دو کشور برقرار شد.
این همان چیزی بود که انگلیسی ها از مدت ها به این سو مشتاق دست یافتن به آن بودند.
آنها می دانند که رابطه داشتن با کشور مهمی مانند ایران، از اهمیت فوق العاده بالای استراتژيک برخوردار است.
اینکه چرا چنین است کاملا مشخص است.
ایران قدرت مهمی در منطقه خاور میانه است. از منابع غنی نفت و گاز برخوردار است. موقعیت حساس و مهم سیاسی و ژئوپولیتیک دارد. در بسیاری از تحولات مهم منطقه ای، نقشی سازنده و حیاتی دارد و از همه مهم تر به صورت سنتی و تاریخی، روابط توسعه یافته ای با انگلیس داشته و دو کشور به لحاظ فرهنگی، تاثیرات متقابل عمیقی بر همدیگر دارند.
همه اینها جاذبه رابطه انگلیس با ایران را بر دافعه آن، غالب می سازد.
ایران اما وابستگی کمتری به انگلیس دارد.
ایرانی ها با توجه به همین درک بود که برای کوتاه کردن دست انگلیس از مداخله در امور داخلی این کشور، اقدام به اشغال سفارت این کشور در تهران و اخراج دیپلمات های آن کردند.
در مقابل این اقدام، انگلیس به جز اخراج دیپلمات های ایرانی از لندن، تقریبا هیچ اقدام تلافی جویانه دیگری صورت نداد. دلیل آن نیز روشن بود: انگلیسی ها نمی توانند برای همیشه، روی رابطه با تهران، خط بکشند و از آن دست بردارند.
آنها امیدوار بودند که سرانجام روزی در آینده، بار دیگر این رابطه کلید خواهد خورد و یخ هایی که در طول نزدیک به چهار سال، به وجود آمده بود، به مرور آب خواهد شد.
بر پایه همین امیدواری بود که دیپلمات های مذاکره کننده انگلیسی در جریان مذاکرات سخت و فشرده بر سر برنامه هسته ای ایران، کمترین مانع تراشی را در قبال دستیابی سریع و آسان به یک توافق جامع مشترک انجام دادند.
پس از امضای این توافق نیز انگلیسی ها بیشتر از سایرین خوشحال بودند؛ خوشحالی ای که مهم ترین دلیل آن، برقراری دوباره رابطه با ایران بود.
اینک این مأمول برآورده شده است.
تهران و لندن یکبار دیگر قطار روابط عادی دیپلماتیک را به حرکت درآورده و دروازه های سفارت خود را گشوده اند.
کارشناسان می گویند با توجه به اشتیاقی که انگلیس برای آغاز دوباره رابطه با تهران نشان می داد و همچنین با احتساب آسیب ها و مضرات سنگین قطع رابطه دو کشور در طول این سال ها به ویژه برای انگلیس، انتظار نمی رود این کشور بار دیگر، رفتارهای مداخله جویانه و سلطه گرانه گذشته خود در برابر ایران را استمرار بخشد و همچنان سیاست های شیطنت آمیز گذشته اش را ادامه دهد.
اگرچه سلطه گری، مداخله، جاسوسی و تهییج منفی افکار عمومی همواره بخشی از سیاست های جداناپذیر رژیم هایی است که اساس و پایه آنها، بر بنیاد استعمار و استثمار استوار گشته است و انگلیس به شهادت تاریخ، سرآمد این گونه رژیم ها محسوب می شود؛ اما با توجه به تغییرات عمیق سیاسی و فرهنگی ایجاد شده در کشورهایی مانند ایران و درکی که از ماهیت سیاست های معروف به سیاست های انگلیسی به وجود آمده، پیش بینی نمی شود این سیاست های انگلیسی دست کم در قبال ایران، به اندازه دیگر کشورهای منطقه، پررنگ باشد؛ زیرا انگلیسی ها هرگز تمایل ندارند درس تلخ سال ۹۰ را یکبار دیگر بیاموزند.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایران -ایرنا-، در مراسم بازگشایی سفارت ایران، محمدحسن حبیب الله زاده؛ کاردار سفارت ایران در انگلیس حضور خواهد داشت.
خبرگزاری ها از حضور فیلیپ هاموند؛ وزیر امور خارجه انگلیس در روز یک شنبه در تهران و بازگشایی سفارت این کشور خبر داده اند.
در ماه قوس ۱۳۹۰ تعدادی از دانشجویان معترض ایرران در اعتراض به سیاست های دوگانه انگلیس در قبال ایران و کشورهای اسلامی، به سفارت انگلیس در تهران حمله کردند و به دنبال این حمله، لندن روابط سیاسی و دیپلماتیک خود را با تهران قطع کرد و از دیپلمات های ایرانی خواست خاک انگلیس را ترک کنند.
ایران و انگلیس از ماه حوت ۱۳۹۲ از طریق کارداران غیر مقیم روابط دوجانبه خود را دنبال می کردند.
به این ترتیب، یکی از مهم ترین انتظارات غیر هسته ای انگلیس از امضای توافق هسته ای با ایران برآورده شد. تهران و لندن به یمن امضای توافقنامه هسته ای، آشتی دیپلماتیک کردند و یکبار دیگر روابط عادی سیاسی میان دو کشور برقرار شد.
این همان چیزی بود که انگلیسی ها از مدت ها به این سو مشتاق دست یافتن به آن بودند.
آنها می دانند که رابطه داشتن با کشور مهمی مانند ایران، از اهمیت فوق العاده بالای استراتژيک برخوردار است.
اینکه چرا چنین است کاملا مشخص است.
ایران قدرت مهمی در منطقه خاور میانه است. از منابع غنی نفت و گاز برخوردار است. موقعیت حساس و مهم سیاسی و ژئوپولیتیک دارد. در بسیاری از تحولات مهم منطقه ای، نقشی سازنده و حیاتی دارد و از همه مهم تر به صورت سنتی و تاریخی، روابط توسعه یافته ای با انگلیس داشته و دو کشور به لحاظ فرهنگی، تاثیرات متقابل عمیقی بر همدیگر دارند.
همه اینها جاذبه رابطه انگلیس با ایران را بر دافعه آن، غالب می سازد.
ایران اما وابستگی کمتری به انگلیس دارد.
ایرانی ها با توجه به همین درک بود که برای کوتاه کردن دست انگلیس از مداخله در امور داخلی این کشور، اقدام به اشغال سفارت این کشور در تهران و اخراج دیپلمات های آن کردند.
در مقابل این اقدام، انگلیس به جز اخراج دیپلمات های ایرانی از لندن، تقریبا هیچ اقدام تلافی جویانه دیگری صورت نداد. دلیل آن نیز روشن بود: انگلیسی ها نمی توانند برای همیشه، روی رابطه با تهران، خط بکشند و از آن دست بردارند.
آنها امیدوار بودند که سرانجام روزی در آینده، بار دیگر این رابطه کلید خواهد خورد و یخ هایی که در طول نزدیک به چهار سال، به وجود آمده بود، به مرور آب خواهد شد.
بر پایه همین امیدواری بود که دیپلمات های مذاکره کننده انگلیسی در جریان مذاکرات سخت و فشرده بر سر برنامه هسته ای ایران، کمترین مانع تراشی را در قبال دستیابی سریع و آسان به یک توافق جامع مشترک انجام دادند.
پس از امضای این توافق نیز انگلیسی ها بیشتر از سایرین خوشحال بودند؛ خوشحالی ای که مهم ترین دلیل آن، برقراری دوباره رابطه با ایران بود.
اینک این مأمول برآورده شده است.
تهران و لندن یکبار دیگر قطار روابط عادی دیپلماتیک را به حرکت درآورده و دروازه های سفارت خود را گشوده اند.
کارشناسان می گویند با توجه به اشتیاقی که انگلیس برای آغاز دوباره رابطه با تهران نشان می داد و همچنین با احتساب آسیب ها و مضرات سنگین قطع رابطه دو کشور در طول این سال ها به ویژه برای انگلیس، انتظار نمی رود این کشور بار دیگر، رفتارهای مداخله جویانه و سلطه گرانه گذشته خود در برابر ایران را استمرار بخشد و همچنان سیاست های شیطنت آمیز گذشته اش را ادامه دهد.
اگرچه سلطه گری، مداخله، جاسوسی و تهییج منفی افکار عمومی همواره بخشی از سیاست های جداناپذیر رژیم هایی است که اساس و پایه آنها، بر بنیاد استعمار و استثمار استوار گشته است و انگلیس به شهادت تاریخ، سرآمد این گونه رژیم ها محسوب می شود؛ اما با توجه به تغییرات عمیق سیاسی و فرهنگی ایجاد شده در کشورهایی مانند ایران و درکی که از ماهیت سیاست های معروف به سیاست های انگلیسی به وجود آمده، پیش بینی نمی شود این سیاست های انگلیسی دست کم در قبال ایران، به اندازه دیگر کشورهای منطقه، پررنگ باشد؛ زیرا انگلیسی ها هرگز تمایل ندارند درس تلخ سال ۹۰ را یکبار دیگر بیاموزند.