تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۹ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۴۱
کد مطلب : 112799
حسینی مزاریدر مراسم جشن سالروز میلاد حضرت حجت(عج) درکابل:

کسی که درد دیگران و مشکلات اجتماعی را درک نمی کند از دایره انسان بودن خارج است

کسی که درد دیگران و مشکلات اجتماعی را درک نمی کند از دایره انسان بودن خارج است
همانگونه که یک مسلمان در رابطه با اصلاح فردی وظیفه دارد در قبال اجتماع نیز موظف است تا با همنوعوان خود برای اصلاحات درهر شرایطی همکاری داشته باشد. چون این مورد از دیگر شرایط منتظران ظهور حضرت حجت می باشد
ما شیعیان علاقه قلبی و عمیق به امامان معصوم به خصوص امام زمان(عج) که نتیجه و ثمره رسالت پیامبر(ص) و امامت امامان معصوم است، داریم و در محافل و مجالس مختلف گاهی این علاقه و محبت را ابراز می کینم اما اکثراً از روی معرفت کافی نیست. همه انتظار داریم که امام عصر(عج) ثمره زحمات و مجاهدات همه انبیا و اولیای الهی و در نتیجه منتقم ال محمد(ص) باشد اما ندانیم که او کی هست و چی می کند و ما باید چه کار کنیم. حجت السلام و المسلمین آقای حسینی مزاری نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در افغانستان که در مسجد محمدیه افشار سیلو در اجتماع صدها زن و مرد به مناسبت جشن میلاد امام عصر(عج) صحبت می کرد، ضمن بیان مطلب فوق افزود: اگر ما بخواهیم از منتظران واقعی امام زمان باشیم شرایطی را باید در نظر داشته باشیم. به گفته او یک منتظر واقعی بیشتر از هشتاد شرط را باید داشته باشد، و اگر ما نتوانیم تمام این شرایط را داشته باشیم حداقل سعی کنیم که اکثر این شرایط را ادشته باشیم. به گفته آقای مزاری اگر منتظر شرایط انتظار را رعایت نکند، اعمال عبادی او و دعا برای سلامتی و فرج امام زمان و حتی عزاداری و سینه زنی در محرم هیج سودی به حال او نخواهد داشت. آقای مزاری به برخی از شرایطی انتظار اشاره کرد و گفت: اولین شرط شناخت امام زمان است که باید بر اساس مطالعه و بررسی دقیق زندگی و ویژگی های فردی آن بزرگوار مورد توجه قرار گیرد. شرط دوم، انتظارفرج است که آنهم از خود شرایطی ویژه دارد و اولین بحث دراین زمینه خود سازی است، زیرا اگرما از درون خود را اصلاح نکنیم جزء منتظران واقعی نخواهیم بود. به گفته وی اعمال روز مره زندگی اعم از عبادی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در خود سازی و اصلاح ما نقش اساسی دارد. به باور وی، ما زمانی می توانیم اصلاح شده باشیم ودر زمره منتظران واقعی قرار داشته باشیم که اعمال ما طبق موازین اسلامی و ارزشهای دینی صورت بگیرد. به گفته او، ما زمانی می توانیم ادعا کنیم که شیعه هستیم و دوستدار امام زمان که به اصول و فروع اسلام پای بند بوده وقانون و مقررات دین را رعایت کنیم. مزاری تصریح کرد: ما در صورتی رستگار خواهیم بود که نماز ما سر وقت و با شرایط مورد نظر باشد، زکوة را قبول داشته باشیم، حقوق پدر و مادر و همسایگان وهم کیشان و همنوعان خود را بر مبنای دستورات اسلام رعایت کرده باشیم. به گفته آقای مزاری همانگونه که یک مسلمان در رابطه با اصلاح فردی وظیفه دارد در قبال اجتماع نیز موظف است تا با همنوعوان خود برای اصلاحات درهر شرایطی همکاری داشته باشد. چون این مورد از دیگر شرایط منتظران ظهور حضرت حجت می باشد. به عقیده وی، انسان بی تفاوت در قبال اجتماع و افراد ما حول خود، انسان نیست کسی که درد دیگران و مشکلات اجتماعی را درک نمی کند از دایره انسان بودن خارج است تا چه رسد به مسلمان بودن. او در ادامه همچنان گفت: اگر ما آدم های بی مسوولیت بودیم و وظیفه اجتماعی ی که به دوش ما گذاشته شده به خوبی انجام ندادیم آ نگاه است که علاوه بر نا هنجاریهای اجتماعی، بازیچه دست دیگران می شویم و افراد غیرمسوول آمده بر سر نوشت ما مسلط شده و حتی مملکت را در معرض فروش قرار می دهند. آقای حسینی گفت: شرط دیگری انتظار این است که ما از نواب امام زمان(عج) درعصر غیبت اطاعت کنیم، زیرا اگر ما تمام شرایط را دارا باشیم و اما از نایب امام اطاعت نکنیم باز زیان کرده ایم. رییس کل مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان تاکید کرد: نواب عام امام زمان امروز مراجع عظام تقلید هستند، نبا براین جوانان و نوجوانان باید توجه داشته باشند که عمل بلا تقلید باطل است و پس از رسیدن به سن تکلیف باید تحقیق کند و مجتهد اعلم را پیدا کرده از او پیروی نمایند و در این زمینه بی تفاوت نباشند. یک مسلمان شیعه به خصوص جوانان و نو جوانان وظیفه دارند که از مرجعی پیروی کنند که هم به فکر دنیای مردم است و هم به فکر آخرت، نه آن مرجع تقلیدی که در کنج خانه نشسته وفقط رساله نوشته و در میان مردم پخش کرده اما از وضعیت اجتماعی و مشکلات روز مره مردم اطلاع ندارد. او در پایان گفت: یکی از مراجع بزرگ که در ابعاد مختلف دینی، مذهبی، علمی، سیاسی و اجتماعی تحول ایجاد کرد و زندگی مسلمانان را سامان داد حضرت امام خمینی(ره) است که بدون شک زندگی این بزرگ مرد باید مطالعه شود و از اندیشه و افکاراو در امور سیاسی و اجتماعی و از ارشادات وی در مسایل دینی بهره بر داری صورت بگیرد. آقای مزاری اضافه کرد: نایب کنونی حضرت امام زمان(عج) حضرت امام خامنه ای است و اطاعت از او و پیروی از هدایات و راهنمایی های ایشان، اطاعت و پیروی از امام زمان(عج) خواهد بود. رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان سپس به اوضاع کنونی کشور و بلاد اسلامی به ویژه عراق، سوریه، یمن و بحرین اشاره کرد و از همه تقاضا کرد که برای نجات مسلمانان از شر دشمنان و برقراری صلح و ثبات در افغانستان و سایر کشورهای اسلامی دعا کنند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdcgyx9qyak9qu4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

چرا هیچکس تو را درك نمیکند؟

ھرکسی معتقد است که دیگران او را اصلاً درک نمی کنند . ھمین امرموجب انزوای درونی و بیگانگی از
ھمه می شود و تاسرحد انزجار به پیش می رود در حالیکه خودش را اھل فھم و دیگران را احمق می
داند . چنین وضعی شاید ھرگز به این شدت و فراگیر و جھانی نبوده است در حالیکه عصر سواد و علم
و خبر و رسانه ھای جمعی و ارتباطات جھانی است آنچه که عملاً درنفوس بشری رخ می دھد انزوا
و احساس تنھائی و بیگانگی از عالم و آدمیان است و عصر سوء تفاھماتی که قلمرو پیدایش انواع جدال
و جنگھاست .
دراین امرکه « ھیچکس نمی فھمد » ھمه مشترکند . براستی این چه معمائی است ؟
آیا تکنولوژی ارتباطات موجب اینھمه بیگانگی و سوء تفاھم و جنگھاست .و یا بالعکس. چرا اطلاعات
تحصیلات مشترک موجب تفرقه و تضاد شده است ؟ چرا مشکلات و دردھای مشترک بجای ھمدلی
و ھمدردی و تفاھم به بیگانگی و نفرت انجامیده است ؟ چرا باورھا و دانش مشترک بجای ایجاد اندیشه
و احساس مشترک موجب بیگانگی و عداوت شده است ؟ چرا دانائی موجب نادانی شده است؟ چرا
آرزوھا و امیال مشترک موجب تفرقه و انزجار شده است ؟ چرا آنگاه که شرایط و امکانات درک متقابل
و اتحاد پدید آمده نتیجه ای وارونه ببار آورده است ؟ چرا مذاکره و تبادل نظر و ارتباطات کلامی مدرن که
در تاریخ سابقه نداشته حاصلی معکوس داده است؟ چرا اشتراک موجب افتراق شده است . آیا جھل
موجب اتحاد و دانائی موجب تفرقه و تضاد است ؟ این بزرگترین معمای عصر جدید است که ھنوز
پاسخی نیافته است . گوئی دوری موجب دوستی ، و نزدیکی موجب عداوت است .گوئی سخن گفتن
موجب تشنج و انزوا و بدبینی و نفرت است . این نیز یکی دیگر از آرمانھای عصر جدید و دوران شکوفائی
تکنولوژی است که محصول وارونه داده است . این بیان دگر از واقعه « حشر و نشر » در قرآن کریم
است که از ویژگی عصر آخرالزمان می باشد : جمعی که موجب تفرقه میشود و تمدن مدرن را مبدّل
به جمع تنھایان منزجر از یکدیگر ساخته است.
ولی اگر اندکی به خود آئیم در می یابیم این دیگران نیستند که ما را نمی فھمند بلکه خود مائیم که
اصلاً خود را درک نمی کنیم و چون خود را نمی شناسیم دیگران ھم ما را نمی فھمند و آنگاه این خود -
نفھمی را به گردن دیگران می اندازیم.
در حالیکه اکثر فلسفه ھای عصر جدید بر مبنای خود- آگاھی بنا شده اند و اساس ھمه آنھا
روانشناسی و روانکاوی جدید است بیش از ھر دورانی دچار جھل نسبت به خویشتن ھستیم . در
حالیکه اکثر انسانھای امروز لااقل یک کتاب روانشناسی مطالعه کرده اند و در اکثر خانه ھا کتابھای
روانکاوی یافت می شود و در رسانه ھای جمعی نیز شبانه روز شاھد تجزیه و تحلیل روانشناسانه
امور ھستیم ولی در جھل و ظلمت و سوء تفاھمی فزاینده غرق می شویم و روابط اجتماعی و عاطفی
و خانواده گی بسوی جنگ خونین میرود و جامعه بشری گوئی درحال انفجار است و ھیچکس تاب تحمل
دیگران را ندارد . براستی چه خبر است ؟
قرآن می گوید قیامت آن گاه است که ھر کسی تک و تنھا می شود و ھیچکس را یارای کمک به دیگران
نیست و جزخدا یاوری نمی یابید . پس بیائیم این تنھائی تاریخی و متافیزیکی را درک و تصدیق کنیم و از
آن نگریزیم و دیگران را مسبب این وضع ندانیم و جنگ را پایان دھیم و لااقل در این تنھائی به وحدت
و صلح برسیم چرا که این تنھائی ھمان محضر پروردگار و آستانه ظھور حقّ و مقدمه قیامت است . این
جنگ با یکدیگر در واقع جنگ با تنھائی است و عین جنگ با خداست . دست از این جنگ برداریم و خدا را
بپذیریم . خدا ھمان تنھائی ماست . فرار از این تنھائی یا منجر به عداوت و جنگ و جنون و جنایت می
شود و یا به اعتیاد و خودکشی می انجامد . فرار از این تنھائی یکی از علل ذاتی فروپاشی خانواده ھا
نیز می باشد زیرا در ھیچ رابطه ای ھمچون رابطه شدید عاطفی ، این تنھائی تشدید و تعمیق نمی
شود و اگر درک و تصدیق نگردد موجب سوء تفاھمات و بدبینی ھا و انزجار و فروپاشی است.
تنھائی برترین حق انسان است چرا که انسان خلیفه خداست و محل ھبوط احدیت است . تنھائی
پذیری ھمان خداپذیری و توحید است . این واقعه امروزه بصورت یک جبر جھانی و نزول ماورائی
بر نفوس بشر فرود آمده است و یک توفیق اجباری و الھی است . ھمه تنھایند و تلاش مذبوحانه برای
گریز از تنھائی منجر به عداوتھا می شود . ھیچکس نمی تواند دیگری را از این تنھائی خارج کند
بخصوص دوستان و زن و شوھرھا . امروزه بیش از ھر زمانی راز بقای صالحانه ھر رابطه ای بر درک
حق تنھائی استوار است . دیگر کسی نمی تواند به دیگران پناه برد و در دیگران جای گیرد و ایمن شود
. این به معنای پایان تاریخ عشق نیز می باشد . و بعلاوه غایت و کمال عشق نیز تنھائی است. تنھایی
، حق عشق است و ھر که آنرا تصدیق و درک نکند به نفرت و عداوت می رسد.
اینک جز عشق به پروردگار ممکن نیست . تنھائی ھمان حضور خداست و ھمین حضور استکه ھمه
را تنھا ساخته و عشق ھا را برملا نموده و ناممکن کرده است . بیائیم تا به خدا عشق ورزیم و به او پناه
بریم تا بتوانیم یکدیگر را دوست بداریم و لااقل تحمل کنیم .
اگر تنھائی خود را دوست بداریم دیگران را ھم دوست میداریم . اگر تنھائی خود را فھم کنیم دیگران
را ھم فھم می کنیم . جز این راھی برای تفاھم و دوستی وجود ندارد.
اگر نتوانیم تنھائی را درک و تصدیق کنیم و دوست بداریم ھیچ چیز و ھیچ کس در این جھان را نه درک
و تصدیق توانیم کرد و نه دوست توانیم داشت .
امروزه ذات ھر ادراکی بر درک تنھائی بشر است و فقط تنھا یانند که می فھمند و دوست می دارند .



از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 128