به گزارش آوا، از میلاد حضرت علی(ع) و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان در دفتر نمایندگی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در هرات تجلیل به عمل آمد.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین رضازاده استاد حوزه و دانشگاه یکی از سخنرانان بود که گفت: ولادت حضرت علی در ۳۰ عام الفیل در شهر مکه و درون خانه کعبه بوده که جزء افتخارات بشر و در تاریخ اسلام بی نظیر است و مادرشان فاطمه بنت اسد است و در اینجا خانم ها باید به این بیاندیشند که این بانو چه افتخاری داشته است که بر خلاف حضرت مریم اینچنین موقعیتی در درون خانه کعبه داشته است.؟
وی افزود: پدر ایشان ابوطالب، مومن و متدین به دین الهی و شهادت حضرت علی(ع) در ماه رمضان در سال ۴۰ هجری در سن ۶۳ سالگی به وقوع پیوست.
آقای رضازاده تصریح کرد: دوران زندگی حضرت علی را نسل جوان ما می توانند در چهار بخش از تولد حضرت تا بعثت پیامبر، از بعثت تا هجرت، از هجرت تا رحلت پیامبر و از رحلت پیامبر تا زمان خلافت و دوران خلافت مطالعه و بررسی کنند.
وی در ادامه با اشاره به آیه مباهله می گوید که برای دفاع از حق چند مسأله وجود دارد که اول باید استدلال کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در صدر اسلام، اهالی آنجا طبق آئین مسیحیت می زیستند، تا اینکه در سال دهم هجرت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت فرمود و گروه بسیاری مسلمان شدند، ولی عده ای نیز در کیش نصرانیت باقی ماندند.
آقای رضازاده گفت: روحانیون مسیحی نجران وارد مدینه شدند و به محضر پیامبر رسیدند و پیامبر در اینجا از آنان می پرسند که چه چیز باعث شده که شما عیسی را خدا می دانید و آنان پاسخ دادند "اگر او بنده خداست، پس پدرش کیست؟"
وی در تکمیل مطلب فوق بیان کرد: در آن حال خداوند متعال این آیه را فرستاد: « إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ » مثل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است، که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: موجود باش! او موجود شد.
وی با بیان اینکه مرحله دوم دفاع از حق، بحث موعظه است افزود، پیامبر آنان را موعظه کردند اما مفید واقع نشد.
آقای رضازاده با اشاره به اینکه مرحله سوم در بحث دفاع از حق، بحث مجادله است و این مرحله نیز انجام شد اما آنان نپذیرفتند.
وی در تکمیل مطلب فوق تصریح کرد: چون آنها از پذیرش حق سرباز زدند، در همان لحظه آیه مباهله نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» «هرگاه بعد از دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، کسانی با تو به مجادله و ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نمائیم، شما هم زنان خود را، ما از جانهای خود دعوت می کنیم شما هم از جانهای خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم".
این استاد دانشگاه گفت: بحث مباهله بحثی است اتفاقی بین شیعه و سنی و ۵۱ نفر از صحابه و شش تن از بزرگان اهل سنت از جمله فخر رازی آن را نقل کرده اند.
وی گفت: زمخشری می گوید این آیه قوی ترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء است.
او عنوان داشت: آلوسی در روح المعانی می گوید: «دلالت این آیه بر فضیلت آل پیامبر که "آل الله" هستند و فضیلت پیامبر از اموری است که قابل تردید برای هیچ مومنی نیست و دشمنی با خاندان پیامبر ایمان را از بین می برد".
رضازاده تصریح کرد: فخر رازی این حدیث را اینگونه نقل کرده است: در جلسه ای که مسیحیان نجران تشکیل دادند، بزرگ آنان به سایرین گفت اگر محمد، فردا با عده ای از یاران و اصحابش برای مباهله آمد، ما هم با او مباهله می کنیم و او قطعا پیامبر خدا نیست; اما اگر با خاندانش برای مباهله حضور یافت، ما نباید به این کار دست بزنیم; زیرا اگر او خاندان نزدیکش را برای این کار انتخاب کند و حاضر شود آنها را فدا نماید، حتما او پیامبر است و در ادعایش راستگو است.
در ادامه و در تکمیل مطلب فوق آقای رضازاده گفت: صبح روز بعد، نصارای نجران آمدند و در محل مقرر ایستادند و منتظر ورود پیامبر (ص) بودند. ناگهان مشاهده کردند که حضرت رسول اکرم (ص) کودکی را در آغوش گرفته و دست کودکی دیگر را در دست دارد و زن و مردی پشت سر او قدم بر می دارند و باشکوه و جلال و هیبت معنوی خاصی به پیش می آیند. در آن حال پیامبر به همراهانش توصیه فرمود که من هرگاه دعا کردم، آمین بگویید. روحانیون نجران از گروه زیادی از انصار و مهاجرین که برای تماشای مباهله آمده بودند، سؤال کردند: اینها چه نسبتی با محمد(ص) دارند؟ آنان پاسخ دادند: آن مرد علی بن ابی طالب، داماد اوست و آن زن فاطمه، دخترش می باشد و آن دو کودک حسن و حسین، فرزندان فاطمه و علی هستند.
آقای رضازاده گفت: روحانیون نصارا با دیدن این منظره خود را باخته و نگران شدند به طوری که رئیس آنان گفت من عذاب را در چند قدمی خود احساس می کنم زیرا او به راه خود ایمان راسخ دارد، وگرنه هیچ گاه فردی که در کار خود تردید داشته باشد، عزیزان و نور چشمان خود را در معرض عذاب الهی قرار نمی دهد. اگر با این وضع دست به نفرین برداریم، تمام ما نابود خواهیم شد و تا روز قیامت یک نفر نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند و ناممان از حافظه تاریخ محو خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین رضازاده گفت: از این داستان چند چیز را می توانیم دریابیم اول اینکه اگر مومن ایمان به هدفش داشته باشد خود و نزدیکترین افرادش را در معرض خطر قرار می دهد و زمانی که اسلام در خطر است و پیامبر نیز به اعتقاداتش ایمان دارد حاضر می شود که نزدیکترین افراد در زندگی اش را در صحنه ی خطر وارد بسازد. نکته ی دوم اینکه پیامبر تمام راه ها را رفتند و زمانی که دیدند نتیجه نمی دهد دست به دعا برداشتند این یعنی اینکه کالبد اثر، دعا است. نکته ی بعدی که می شود از این داستان برداشت کرد این است که فرزند دختری، مانند فرزند پسری است و هیچ فرقی ندارد چنانکه پیامبر، فرزندان حضرت فاطمه را فرزندان خودش خطاب می کند.
وی با بیان اینکه در فرهنگ اسلام ناب، چیزی که مهم است زن و مرد در کنار یکدیگر مشغول مبارزه هستند، اظهار داشت: گاهی وقتها زمان جاهلیت را نگاه می کنیم و افسوس می خوریم که چقدر احمق بودند که دختر را در زیر زمین دفن می کردند اما در جاهلیت عصر مدرن زنان را به عنوان کالای اقتصادی قرار می دهند و شخصیت آنان را در زمین دفن می کنند.
وی با اشاره به برنامه ستاره افغان گفت که دشمن با خطاب کردن دختران به عنوان ستاره افغان و گسترش شبکه های ماهواره ای، آیا با این وضع ما در زمان جهاد نیستیم؟ الان، هیچ تفاوتی با زمان مقاومت در برابر طالبان و جنگ در مقابل روسها نداریم چون آن زمان جهاد نظامی بود اما حال جهاد فرهنگی است. در آن زمان با سلاح می جنگیدند و در مقابل کوچه های شهر با تانک می آمدند کوچه را از بین می بردند و جوانان ما را شهید می ساختند و این شهادت مایه ی افتخار بود، اما امروز در زیر پل سوخته ی کابل و در شهر باستانی هرات خیلی ها جان می دهند در حالی که صدای شلیکی در کار نیست. آیا الان زمان جهاد نیست و نباید مبارزه کنیم؟
وی گفت: نکته ی دیگری که می شود از داستان مباهله برداشت کرد این است که در دعا انبوه جمعیت مهم نیست، حالات افراد مهم است چنانکه می بینیم اسقف اعظم به همراهانش می گوید: ببینید که پیامبر با چه کسانی می آید؟.
رضازاده با طرح این سؤال که تمام صحابه قابل احترام هستند اما چرا پیامبر این چند نفر را با خود می آورند؟ افزود: مشترکات ما با اهل سنت زیاد است مخصوصا در زمینه ی مهدویت چنانکه می بینیم برادران اهل سنت ما در عمق قضایایی که مشکل دارند، می گویند که این قضایا را حضرت مهدی باید بیایند و حل کنند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: غرب وارد عراق شد و گفت که دموکراسی برایتان خواهم آورد که نتیجه اش بیش از ۷ میلیون یتیم برجای گذاشتند. امروزه وارد کشور ما شدند و قول دادند که امنیت می آورند و مبارزه با مواد مخدر می کنند، نه تنها که اینکارها را انجام ندادند بلکه امروز مایه انزجار و تنفر شدند. امروز موشک هایی که از پاکستان به کشور ما پرتاب می شود و زن و مرد ما را به خاک و خون می کشد، کجا هستند آنانی که با ما پروتکل امضا کردند؟ و چرا حاضر نیستند تا در این دفاع شرکت کنند؟.
وی در تکمیل مطلب فوق تصریح کرد: احمق بودند کسانی که این کار را تایید کردند و آنقدر ایمان به ملت، جوانان و مجاهدین خود نداشتند، اما ایمان به امریکا داشتند.
او گفت: امروز در کشور ما کارشناس هایی هستند که با مدرک داکتری، ایمان به خدا ندارند بلکه ایمان به ناتو دارند. امروزه در کشور ما می خواهد جنگ نیابی آغاز شود و برای حضور ناتو و داعش در برخی نقاط کشور طرح و برنامه دارند.
وی گفت: نکته ی دیگری که می شود از این آیه برداشت کرد این است که همه باید بدانند که حضرت علی، نفس و جان پیامبر است. در مجالس دعا کودکان را با خودتان ببرید چنانکه می بینید که امام حسن و امام حسین نیز حضور دارند.
وی در ادامه گفت که باید دانست که اهل کساء مستجاب الدعوه هستند و اسقف نیز این را دریافته بود که اگر آنان دست به دعا بلند کنند دیگر نامی از نصارا بر زمین باقی نخواهد ماند.
آقای رضازاده گفت که بعد از تمام مراحل دفاع از حق، به سراغ غیب بروید.
رضازاده تصریح کرد: نکته ی دیگری که از این آیه برداشت می شود این است که باطل همیشه شکست می خورد چنانکه در جنگ غزه شاهد آن بودیم.
وی افزود که طبق این آیه همیشه دلیل را با دلیل پاسخ بدهید همانطور که پیامبر اینکار را انجام داد.
وی در ادامه گفت که در آن زمان مسیحیت به این نتیجه رسیدند که پیامبر و آلش بهترین انسانهای روی زمین است که هر کس در مقابل اینان بایستد، نابود خواهند شد اما بشر در قرن حاضر هنوز نفهمیده است که حق با محمد و آل اوست.
حجت الاسلام و المسلمین رضازاده در مورد انقلاب اسلامی افغانستان نیز گفت که دلایل پیروزی مجاهد مردان است که خدامحوری داشتند و در جبهه هات همه چی خدا بود. تکلیف محوری بود و با آنکه مادر راضی نبود، بازهم جوانان می آمدند به جبهه و زمانیکه از آنان سوال می شد چرا آمده اید می گفتند که فتوای حضرت امام خمینی این است. در جبهات جنگ بصیرت حاکم بود چنانکه همه به این نتیجه رسیده اند و اتحاد جماهیر شوروی از بین برود تا بتوانیم بعد از کشور همسایه دومین کشوری باشیم که حکومتی براساس اسلام ناب داشته باشیم. وحدت و هماهنگی بین تمام رزمندگان بود.
وی در پایان تصریح کرد: اما بعد از تشکیل دولت مجاهدین تمام اینها رفت و امروز در حکومت وحدت ملی کمترین حضور مجاهدین را داریم و این جای تاسف است. چند دوره از انقلاب رد شده است اما متاسفانه جوانان ما با فرهنگ شهید و شهادت آشنایی ندارد.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین رضازاده استاد حوزه و دانشگاه یکی از سخنرانان بود که گفت: ولادت حضرت علی در ۳۰ عام الفیل در شهر مکه و درون خانه کعبه بوده که جزء افتخارات بشر و در تاریخ اسلام بی نظیر است و مادرشان فاطمه بنت اسد است و در اینجا خانم ها باید به این بیاندیشند که این بانو چه افتخاری داشته است که بر خلاف حضرت مریم اینچنین موقعیتی در درون خانه کعبه داشته است.؟
وی افزود: پدر ایشان ابوطالب، مومن و متدین به دین الهی و شهادت حضرت علی(ع) در ماه رمضان در سال ۴۰ هجری در سن ۶۳ سالگی به وقوع پیوست.
آقای رضازاده تصریح کرد: دوران زندگی حضرت علی را نسل جوان ما می توانند در چهار بخش از تولد حضرت تا بعثت پیامبر، از بعثت تا هجرت، از هجرت تا رحلت پیامبر و از رحلت پیامبر تا زمان خلافت و دوران خلافت مطالعه و بررسی کنند.
وی در ادامه با اشاره به آیه مباهله می گوید که برای دفاع از حق چند مسأله وجود دارد که اول باید استدلال کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: در صدر اسلام، اهالی آنجا طبق آئین مسیحیت می زیستند، تا اینکه در سال دهم هجرت، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت فرمود و گروه بسیاری مسلمان شدند، ولی عده ای نیز در کیش نصرانیت باقی ماندند.
آقای رضازاده گفت: روحانیون مسیحی نجران وارد مدینه شدند و به محضر پیامبر رسیدند و پیامبر در اینجا از آنان می پرسند که چه چیز باعث شده که شما عیسی را خدا می دانید و آنان پاسخ دادند "اگر او بنده خداست، پس پدرش کیست؟"
وی در تکمیل مطلب فوق بیان کرد: در آن حال خداوند متعال این آیه را فرستاد: « إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ » مثل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است، که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: موجود باش! او موجود شد.
وی با بیان اینکه مرحله دوم دفاع از حق، بحث موعظه است افزود، پیامبر آنان را موعظه کردند اما مفید واقع نشد.
آقای رضازاده با اشاره به اینکه مرحله سوم در بحث دفاع از حق، بحث مجادله است و این مرحله نیز انجام شد اما آنان نپذیرفتند.
وی در تکمیل مطلب فوق تصریح کرد: چون آنها از پذیرش حق سرباز زدند، در همان لحظه آیه مباهله نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» «هرگاه بعد از دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، کسانی با تو به مجادله و ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نمائیم، شما هم زنان خود را، ما از جانهای خود دعوت می کنیم شما هم از جانهای خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم".
این استاد دانشگاه گفت: بحث مباهله بحثی است اتفاقی بین شیعه و سنی و ۵۱ نفر از صحابه و شش تن از بزرگان اهل سنت از جمله فخر رازی آن را نقل کرده اند.
وی گفت: زمخشری می گوید این آیه قوی ترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء است.
او عنوان داشت: آلوسی در روح المعانی می گوید: «دلالت این آیه بر فضیلت آل پیامبر که "آل الله" هستند و فضیلت پیامبر از اموری است که قابل تردید برای هیچ مومنی نیست و دشمنی با خاندان پیامبر ایمان را از بین می برد".
رضازاده تصریح کرد: فخر رازی این حدیث را اینگونه نقل کرده است: در جلسه ای که مسیحیان نجران تشکیل دادند، بزرگ آنان به سایرین گفت اگر محمد، فردا با عده ای از یاران و اصحابش برای مباهله آمد، ما هم با او مباهله می کنیم و او قطعا پیامبر خدا نیست; اما اگر با خاندانش برای مباهله حضور یافت، ما نباید به این کار دست بزنیم; زیرا اگر او خاندان نزدیکش را برای این کار انتخاب کند و حاضر شود آنها را فدا نماید، حتما او پیامبر است و در ادعایش راستگو است.
در ادامه و در تکمیل مطلب فوق آقای رضازاده گفت: صبح روز بعد، نصارای نجران آمدند و در محل مقرر ایستادند و منتظر ورود پیامبر (ص) بودند. ناگهان مشاهده کردند که حضرت رسول اکرم (ص) کودکی را در آغوش گرفته و دست کودکی دیگر را در دست دارد و زن و مردی پشت سر او قدم بر می دارند و باشکوه و جلال و هیبت معنوی خاصی به پیش می آیند. در آن حال پیامبر به همراهانش توصیه فرمود که من هرگاه دعا کردم، آمین بگویید. روحانیون نجران از گروه زیادی از انصار و مهاجرین که برای تماشای مباهله آمده بودند، سؤال کردند: اینها چه نسبتی با محمد(ص) دارند؟ آنان پاسخ دادند: آن مرد علی بن ابی طالب، داماد اوست و آن زن فاطمه، دخترش می باشد و آن دو کودک حسن و حسین، فرزندان فاطمه و علی هستند.
آقای رضازاده گفت: روحانیون نصارا با دیدن این منظره خود را باخته و نگران شدند به طوری که رئیس آنان گفت من عذاب را در چند قدمی خود احساس می کنم زیرا او به راه خود ایمان راسخ دارد، وگرنه هیچ گاه فردی که در کار خود تردید داشته باشد، عزیزان و نور چشمان خود را در معرض عذاب الهی قرار نمی دهد. اگر با این وضع دست به نفرین برداریم، تمام ما نابود خواهیم شد و تا روز قیامت یک نفر نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند و ناممان از حافظه تاریخ محو خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین رضازاده گفت: از این داستان چند چیز را می توانیم دریابیم اول اینکه اگر مومن ایمان به هدفش داشته باشد خود و نزدیکترین افرادش را در معرض خطر قرار می دهد و زمانی که اسلام در خطر است و پیامبر نیز به اعتقاداتش ایمان دارد حاضر می شود که نزدیکترین افراد در زندگی اش را در صحنه ی خطر وارد بسازد. نکته ی دوم اینکه پیامبر تمام راه ها را رفتند و زمانی که دیدند نتیجه نمی دهد دست به دعا برداشتند این یعنی اینکه کالبد اثر، دعا است. نکته ی بعدی که می شود از این داستان برداشت کرد این است که فرزند دختری، مانند فرزند پسری است و هیچ فرقی ندارد چنانکه پیامبر، فرزندان حضرت فاطمه را فرزندان خودش خطاب می کند.
وی با بیان اینکه در فرهنگ اسلام ناب، چیزی که مهم است زن و مرد در کنار یکدیگر مشغول مبارزه هستند، اظهار داشت: گاهی وقتها زمان جاهلیت را نگاه می کنیم و افسوس می خوریم که چقدر احمق بودند که دختر را در زیر زمین دفن می کردند اما در جاهلیت عصر مدرن زنان را به عنوان کالای اقتصادی قرار می دهند و شخصیت آنان را در زمین دفن می کنند.
وی با اشاره به برنامه ستاره افغان گفت که دشمن با خطاب کردن دختران به عنوان ستاره افغان و گسترش شبکه های ماهواره ای، آیا با این وضع ما در زمان جهاد نیستیم؟ الان، هیچ تفاوتی با زمان مقاومت در برابر طالبان و جنگ در مقابل روسها نداریم چون آن زمان جهاد نظامی بود اما حال جهاد فرهنگی است. در آن زمان با سلاح می جنگیدند و در مقابل کوچه های شهر با تانک می آمدند کوچه را از بین می بردند و جوانان ما را شهید می ساختند و این شهادت مایه ی افتخار بود، اما امروز در زیر پل سوخته ی کابل و در شهر باستانی هرات خیلی ها جان می دهند در حالی که صدای شلیکی در کار نیست. آیا الان زمان جهاد نیست و نباید مبارزه کنیم؟
وی گفت: نکته ی دیگری که می شود از داستان مباهله برداشت کرد این است که در دعا انبوه جمعیت مهم نیست، حالات افراد مهم است چنانکه می بینیم اسقف اعظم به همراهانش می گوید: ببینید که پیامبر با چه کسانی می آید؟.
رضازاده با طرح این سؤال که تمام صحابه قابل احترام هستند اما چرا پیامبر این چند نفر را با خود می آورند؟ افزود: مشترکات ما با اهل سنت زیاد است مخصوصا در زمینه ی مهدویت چنانکه می بینیم برادران اهل سنت ما در عمق قضایایی که مشکل دارند، می گویند که این قضایا را حضرت مهدی باید بیایند و حل کنند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: غرب وارد عراق شد و گفت که دموکراسی برایتان خواهم آورد که نتیجه اش بیش از ۷ میلیون یتیم برجای گذاشتند. امروزه وارد کشور ما شدند و قول دادند که امنیت می آورند و مبارزه با مواد مخدر می کنند، نه تنها که اینکارها را انجام ندادند بلکه امروز مایه انزجار و تنفر شدند. امروز موشک هایی که از پاکستان به کشور ما پرتاب می شود و زن و مرد ما را به خاک و خون می کشد، کجا هستند آنانی که با ما پروتکل امضا کردند؟ و چرا حاضر نیستند تا در این دفاع شرکت کنند؟.
وی در تکمیل مطلب فوق تصریح کرد: احمق بودند کسانی که این کار را تایید کردند و آنقدر ایمان به ملت، جوانان و مجاهدین خود نداشتند، اما ایمان به امریکا داشتند.
او گفت: امروز در کشور ما کارشناس هایی هستند که با مدرک داکتری، ایمان به خدا ندارند بلکه ایمان به ناتو دارند. امروزه در کشور ما می خواهد جنگ نیابی آغاز شود و برای حضور ناتو و داعش در برخی نقاط کشور طرح و برنامه دارند.
وی گفت: نکته ی دیگری که می شود از این آیه برداشت کرد این است که همه باید بدانند که حضرت علی، نفس و جان پیامبر است. در مجالس دعا کودکان را با خودتان ببرید چنانکه می بینید که امام حسن و امام حسین نیز حضور دارند.
وی در ادامه گفت که باید دانست که اهل کساء مستجاب الدعوه هستند و اسقف نیز این را دریافته بود که اگر آنان دست به دعا بلند کنند دیگر نامی از نصارا بر زمین باقی نخواهد ماند.
آقای رضازاده گفت که بعد از تمام مراحل دفاع از حق، به سراغ غیب بروید.
رضازاده تصریح کرد: نکته ی دیگری که از این آیه برداشت می شود این است که باطل همیشه شکست می خورد چنانکه در جنگ غزه شاهد آن بودیم.
وی افزود که طبق این آیه همیشه دلیل را با دلیل پاسخ بدهید همانطور که پیامبر اینکار را انجام داد.
وی در ادامه گفت که در آن زمان مسیحیت به این نتیجه رسیدند که پیامبر و آلش بهترین انسانهای روی زمین است که هر کس در مقابل اینان بایستد، نابود خواهند شد اما بشر در قرن حاضر هنوز نفهمیده است که حق با محمد و آل اوست.
حجت الاسلام و المسلمین رضازاده در مورد انقلاب اسلامی افغانستان نیز گفت که دلایل پیروزی مجاهد مردان است که خدامحوری داشتند و در جبهه هات همه چی خدا بود. تکلیف محوری بود و با آنکه مادر راضی نبود، بازهم جوانان می آمدند به جبهه و زمانیکه از آنان سوال می شد چرا آمده اید می گفتند که فتوای حضرت امام خمینی این است. در جبهات جنگ بصیرت حاکم بود چنانکه همه به این نتیجه رسیده اند و اتحاد جماهیر شوروی از بین برود تا بتوانیم بعد از کشور همسایه دومین کشوری باشیم که حکومتی براساس اسلام ناب داشته باشیم. وحدت و هماهنگی بین تمام رزمندگان بود.
وی در پایان تصریح کرد: اما بعد از تشکیل دولت مجاهدین تمام اینها رفت و امروز در حکومت وحدت ملی کمترین حضور مجاهدین را داریم و این جای تاسف است. چند دوره از انقلاب رد شده است اما متاسفانه جوانان ما با فرهنگ شهید و شهادت آشنایی ندارد.