طلال بن عبدالعزیز؛ از شاخصترین اعضای آل سعود، دستورات تازه پادشاه این رژیم را "سلیقه‌ای" دانست و خواستار "سرپیچی" از آنها شد.
امیر طلال، هجدهمین پسر ملک عبدالعزیز؛ بنیانگذار عربستان سعودی، تصمیمات اخیر پادشاه را در تضاد با شریعت اسلامی و نظام حکمرانی در این کشور دانسته و گفته است خاندان سلطنتی باید برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه دهد.
امیر طلال که ۸۴ سال دارد در حساب توییتر خود نوشته که از تصمیم اخیر ملک سلمان، "متعجب" شده است:"این تصمیمات سلیقه‌ای هستند. با توکل به خدا معتقدم که این تصمیمات نه مطابق شریعت اسلام اند و نه ساختار حکومت. به همین سبب، اطاعتی از این فرامین و افراد تازه منصوب نخواهد شد."
ملک سلمان اخیرا، مقرن بن عبدالعزیز؛ برادر ناتنی خود را که ولیعهد و دومین نفر در سلسله پادشاهی عربستان بود کنار گذاشت و برادرزاده تنی خود، محمد بن نایف را جایگزین او کرد. محمد بن نایف ۵۵ ساله و وزیر داخله است.
او همچنین پسرش، محمد بن سلمان؛ وزیر دفاع ۳۴ ساله را نایب ولیعهد تعیین کرد.
کارشناسان مسایل دنیای عرب می گویند انتقاد و ایستادگی صریح امیر طلال پرده از حقیقتی برمی دارد که در درون دربار سعودی وجود دارد.
جنگ قدرت شاهزادگان اکنون به نقطه اوج و انفجار رسیده است.
همه چیز آماده یک نافرمانی بزرگ است.
اصلاحات سریع پادشاه جدید، خاندان حاکم را در معرض فروپاشی قرار داده و شاهزادگان مدعی قدرت را بیش از هر زمان دیگری در آستانه رویارویی و جدال آورده است.
ناظران مسایل خاور میانه می گویند که شاه قدرت طلب و مستبد الرأی سعودی پس از مرگ ملک عبدالله، اصلاحات مورد نظرش را در دو مرحله به اجرا گذاشت؛ تا هم واکنش و بازخورد کمتری داشته باشد و هم دستاورد و تاثیر بیشتری.
در مرحله نخست، او از فرصت فوت پادشاه پیشین استفاده کرد و شاهزادگان مورد نظر خود را برای اصلاحات در دور دوم، آماده کرد.
در مرحله دوم، همان افراد نزدیک به خود و خانواده خود را به سمت های مهم تری رساند.
مرحله اول، تحت تاثیر جو سیاسی پس از مرگ سلطان پیشین سعودی، برای شماری از شاهزادگان قابل تحمل تر و مورد انتظار بود؛ اما ملک سلمان برای آنکه بتواند افراد یادشده را به سمت های مهم تری منصوب کند، نیاز به یک بهانه مهم تازه داشت؛ بهانه ای که به اندازه ای قدرت داشته باشد که مانع از شورش و اعتراض شاهزادگان قربانی این موج اصلاحات قدرت طلبانه سلطان سلمان گردد.
بر همین اساس، به باور بسیاری از کارشناسان، یکی از مهم ترین اهداف تجاوز جاری سعودی بر یمن، ایجاد نوعی وضعیت شکننده اضطراری و امنیتی به منظور رسیدن به هدف یادشده بود.
سلطان سلمان با رویکرد به یک سیاست خارجی کاملا تهاجمی و بر عهده گرفتن رهبری این جریان مهاجم و متجاوز در جهان عرب و کنار گذاشتن رویکرد آرام و محافظه کارانه سعودی در برخورد با مسایل منطقه ای و تحولات خاور میانه ای که در دوران شاهان پیشین سعودی شاهد آن بودیم، سعی کرد توجه شاهزادگان مدعی قدرت را به یک موضوع مهم خارجی معطوف دارد و به این ترتیب، اینگونه وانمود کند که خاندان حاکم در معرض تهدیدهای خارجی و منطقه ای بزرگتری قرار دارد که لازم است در این مرحله، اصلاحاتت سریع و گسترده ای صورت گیرد؛ تا قدرت خاندان در داخل و رژیم سعودی در سراسر منطقه و جهان عرب، تحکیم و تضمین گردد.
سلطان سعودی در سایه تجاوز نظامی به یمن و بزرگنمایی رقابت های منطقه ای در خاور میانه و جهان اسلام، تلاش کرد زمینه را در داخل سعودی، برای پیشبرد برنامه های قدرت طلبانه خود و به قدرت رساندن اعضای خانواده اش در این رژيم آماده کند.
کمترین پیامد تجاوز نظامی هوایی به یمن این بود که فضا را در داخل سعودی، به شدت امنیتی کرد.
با این حال و به رغم سانسور و اختناق شدید و خفقان خفه کننده مستولی بر فضای سیاسی سعودی، امیر طلال توانسته است انتقاد خود را صریحا مطرح کند و خاندان حاکم را دعوت به سرپیچی از فرمان های تازه پادشاه نماید.
شاهزاده طلال البته از شاخص ترین چهره های اصلاح طلب در رژیم سعودی محسوب می شود.
او باری خواستار برقراری یک رژیم شاهی مشروطه و پایان دادن به حاکمیت مطلق، بلامنازع، غاصبانه و انحصارگرایانه آل سعود بر عربستان شده بود و به دلیل همین موضع گیری ها بود که سال ها به مصر تبعید شد؛ اما در دوره ملک عبدالله به عضویت «هیات بیعت» برگزیده شد.
نکته قابل تأمل در این مرحله این است که امیر طلال در این موضع گیری، دیگر تنها نیست؛ بلکه خیلی از شاهزادگان در حاشیه قرار گرفته، از موضع او هواداری می کنند و همین امر، اختلافات سیاسی در درون خاندان حاکم را اوج می بخشد و به این ترتیب، شمارش معکوس برای سقوط آغاز می شود.
امیر طلال، هجدهمین پسر ملک عبدالعزیز؛ بنیانگذار عربستان سعودی، تصمیمات اخیر پادشاه را در تضاد با شریعت اسلامی و نظام حکمرانی در این کشور دانسته و گفته است خاندان سلطنتی باید برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه دهد.
امیر طلال که ۸۴ سال دارد در حساب توییتر خود نوشته که از تصمیم اخیر ملک سلمان، "متعجب" شده است:"این تصمیمات سلیقه‌ای هستند. با توکل به خدا معتقدم که این تصمیمات نه مطابق شریعت اسلام اند و نه ساختار حکومت. به همین سبب، اطاعتی از این فرامین و افراد تازه منصوب نخواهد شد."
ملک سلمان اخیرا، مقرن بن عبدالعزیز؛ برادر ناتنی خود را که ولیعهد و دومین نفر در سلسله پادشاهی عربستان بود کنار گذاشت و برادرزاده تنی خود، محمد بن نایف را جایگزین او کرد. محمد بن نایف ۵۵ ساله و وزیر داخله است.
او همچنین پسرش، محمد بن سلمان؛ وزیر دفاع ۳۴ ساله را نایب ولیعهد تعیین کرد.
کارشناسان مسایل دنیای عرب می گویند انتقاد و ایستادگی صریح امیر طلال پرده از حقیقتی برمی دارد که در درون دربار سعودی وجود دارد.
جنگ قدرت شاهزادگان اکنون به نقطه اوج و انفجار رسیده است.
همه چیز آماده یک نافرمانی بزرگ است.
اصلاحات سریع پادشاه جدید، خاندان حاکم را در معرض فروپاشی قرار داده و شاهزادگان مدعی قدرت را بیش از هر زمان دیگری در آستانه رویارویی و جدال آورده است.
ناظران مسایل خاور میانه می گویند که شاه قدرت طلب و مستبد الرأی سعودی پس از مرگ ملک عبدالله، اصلاحات مورد نظرش را در دو مرحله به اجرا گذاشت؛ تا هم واکنش و بازخورد کمتری داشته باشد و هم دستاورد و تاثیر بیشتری.
در مرحله نخست، او از فرصت فوت پادشاه پیشین استفاده کرد و شاهزادگان مورد نظر خود را برای اصلاحات در دور دوم، آماده کرد.
در مرحله دوم، همان افراد نزدیک به خود و خانواده خود را به سمت های مهم تری رساند.
مرحله اول، تحت تاثیر جو سیاسی پس از مرگ سلطان پیشین سعودی، برای شماری از شاهزادگان قابل تحمل تر و مورد انتظار بود؛ اما ملک سلمان برای آنکه بتواند افراد یادشده را به سمت های مهم تری منصوب کند، نیاز به یک بهانه مهم تازه داشت؛ بهانه ای که به اندازه ای قدرت داشته باشد که مانع از شورش و اعتراض شاهزادگان قربانی این موج اصلاحات قدرت طلبانه سلطان سلمان گردد.
بر همین اساس، به باور بسیاری از کارشناسان، یکی از مهم ترین اهداف تجاوز جاری سعودی بر یمن، ایجاد نوعی وضعیت شکننده اضطراری و امنیتی به منظور رسیدن به هدف یادشده بود.
سلطان سلمان با رویکرد به یک سیاست خارجی کاملا تهاجمی و بر عهده گرفتن رهبری این جریان مهاجم و متجاوز در جهان عرب و کنار گذاشتن رویکرد آرام و محافظه کارانه سعودی در برخورد با مسایل منطقه ای و تحولات خاور میانه ای که در دوران شاهان پیشین سعودی شاهد آن بودیم، سعی کرد توجه شاهزادگان مدعی قدرت را به یک موضوع مهم خارجی معطوف دارد و به این ترتیب، اینگونه وانمود کند که خاندان حاکم در معرض تهدیدهای خارجی و منطقه ای بزرگتری قرار دارد که لازم است در این مرحله، اصلاحاتت سریع و گسترده ای صورت گیرد؛ تا قدرت خاندان در داخل و رژیم سعودی در سراسر منطقه و جهان عرب، تحکیم و تضمین گردد.
سلطان سعودی در سایه تجاوز نظامی به یمن و بزرگنمایی رقابت های منطقه ای در خاور میانه و جهان اسلام، تلاش کرد زمینه را در داخل سعودی، برای پیشبرد برنامه های قدرت طلبانه خود و به قدرت رساندن اعضای خانواده اش در این رژيم آماده کند.
کمترین پیامد تجاوز نظامی هوایی به یمن این بود که فضا را در داخل سعودی، به شدت امنیتی کرد.
با این حال و به رغم سانسور و اختناق شدید و خفقان خفه کننده مستولی بر فضای سیاسی سعودی، امیر طلال توانسته است انتقاد خود را صریحا مطرح کند و خاندان حاکم را دعوت به سرپیچی از فرمان های تازه پادشاه نماید.
شاهزاده طلال البته از شاخص ترین چهره های اصلاح طلب در رژیم سعودی محسوب می شود.
او باری خواستار برقراری یک رژیم شاهی مشروطه و پایان دادن به حاکمیت مطلق، بلامنازع، غاصبانه و انحصارگرایانه آل سعود بر عربستان شده بود و به دلیل همین موضع گیری ها بود که سال ها به مصر تبعید شد؛ اما در دوره ملک عبدالله به عضویت «هیات بیعت» برگزیده شد.
نکته قابل تأمل در این مرحله این است که امیر طلال در این موضع گیری، دیگر تنها نیست؛ بلکه خیلی از شاهزادگان در حاشیه قرار گرفته، از موضع او هواداری می کنند و همین امر، اختلافات سیاسی در درون خاندان حاکم را اوج می بخشد و به این ترتیب، شمارش معکوس برای سقوط آغاز می شود.
