طالبان به چه کسی گفتگو می کنند؟ ،اهمیت توازن قومی در سه قوۀ دولت وحدت ملی، صلح و تغییرات راهبردی منطقه ای، لغو شورای عالی صلح وچرا شرم ندارید ؟" از مهمترین عناوین روزنامه های امروز کابل است.
روزنامه انصاف در مطلبی با عنوان طالبان به چه کسی گفتگو می کنند؟ نوشت: خبرگزاریهای رویترز و فرانسه گزارش داده بودند که منابع ارشد گروه طالبان گفتهاند قرار است دور تازهای از گفتگوهای صلح بین مذاکره کنندگان این گروه و نمایندگان امریکا در قطر آغاز شود.
اما ذبیح الله مجاهد گزارشهای مربوط به برگزاری گفتگو میان نمایندگان گروه طالبان و مقامهای امریکایی در قطر را رد کرد. مجاهد گفت که با دفتر نمایندگی طالبان در قطر صحبت کرده است و آنها به او گفته اند که هیچ کسی برای مذاکره با آنها تماس نگرفته است.
او گفت که تاکنون کسی به نمایندگان گروه طالبان در قطر برای گفتگوها مراجعه نکرده است.
گفتگوهای پنهانی امریکا و برخی کشورهای خارجی دیگر با طالبان، همواره یکی از مسایل مناقشه برانگیز در روابط افغانستان و غرب در زمان حامد کرزی بوده است.
ظاهرا اعتراض کرزی از آنجا ناشی می شد که دولت او تصور می کرد در بازی طالبان- امریکا یا تروریزم- ضد تروریزم، در حاشیه قرار گرفته و در این بازی پرهزینه، تنها هزینه های سنگین آن بر مردم و دولت افغانستان بار می شود نه بیشتر.
جن ساکی؛ سخنگوی وزارت خارجه امریکا به تازگی گفته است:"ما مشغول گفتگوی مستقیم با طالبان نیستیم و هیچ نوع گفتگوی مستقیم میان امریکا و طالبان از جنوری ۲۰۱۲ تاکنون صورت نگرفته است. امریکا متعهد به حمایت از یک روند صلح به رهبری دولت افغانستان است که منجر به ثبات و امنیت در افغانستان شود."
این موضع وزارت خارجه امریکا به باور کارشناسان نشانگر آن است که رویکرد امریکا از دوره کرزی نسبت به دوره اشرف غنی، تغییرات جدی را شاهد بوده است و اینکه امریکا اکنون بر رهبری جریان مذاکرات مستقیم میان دولت اشرف غنی و طالبان، مهر تایید می زند نیز تلاشی برای اثبات حسن نیت کاخ سفید نسبت به دولت تازه افغانستان است.
از سوی دیگر، برخی ناظران عقیده دارند که این موضع گیری احتمالا یک معنای دیگر نیز دارد و آن اینکه امریکا دیگر مشکلی با طالبان ندارد؛ تا در پی حل آن باشد.
وقتی مقام های کاخ سفید رسما اعلام می کنند که طالبان دیگر دشمن امریکا نیست، این آشکارا نشان می دهد که مساله ای میان آنها باقی نمانده است.
به نقل از خبرگزاری رویترز یک عضو ارشد گروه طالبان در قطر گفته است:"دور اول گفتگوها امروز در قطر برگزار میشود و دور بعدی روز جمعه خواهد بود. بگذارید ببینیم چه اتفاق میافتد چون صحبتها تا هنوز نتیجهای نداشته است."
مقامهای امریکایی نیز در این مورد واکنشی نشان نداده اند.
این گزارش های ضد و نقیض اما تغییری در واقعیت ماجرا ایجاد نمی کند. امریکا هم ظاهرا به این نتیجه رسیده که طالبان به عنوان بخشی از نیروهایی که به تحقق اهداف آن کشور در افغانستان کمک می کنند می بایست وارد سازوکار قدرت شوند و بهبود نسبی روابط اسلام آباد- کابل نیز حول همین سناریو می چرخد.
روزنامه ماندگار دیگر روزنامه صبح کابل با درج مطلبی تحت عنوان "اهمیت توازن قومی در سه قوۀ دولت وحدت ملی" با اشاره به این مطلب برگزفته از صفحه فیسبوک احمدضیاءمسعود، نوشت: اساس دولت وحدت ملی در افغانستان، تعادل و توازن اقوام دررأس سه قوه می باشد.
اگر مشارکت گستردۀ تمامی لایه های اجتماعی طی یک دورۀ نسبتاً طولانی را در چارچوب دولت مشترک، بالای سرزمین مشترک، از فکتورهای زیربنایی دولت- ملت سازی بگیریم؛ پس طرح ایجاد دولت وحدت ملی با قاعده و قانونمند و با تعریف روشن یکجا با مولفه های تصمیم گیری جمعی، دیدگاههای مشترک و حاکمیت عادلانه سرآغاز همین مشترکات به شمار می روند.آجندای ملی دقیقاً بزرگراهی است در همین مسیر.
مشارکت فعالانۀ تمامی نخبه گان از اقوام و اقشارمختلف در هر سه پایۀ اساسی دولت )اجرایی، نظام قضایی، قوه قانو نگذاری( میکانیزم و موتور دولت وحدت ملی را تشکیل می دهد.
بنابراین در رأس هریک، نهاد ریاست جمهوری، بخش اجرایی، نظام قضایی، قوه مقننه و بخش معاونیتهای شان از اقوام مختلف قرار گیرد تا الگوی وحدت ملی به نمایش گذاشته شود و همه در چرخۀ تصمیم گیری کشور سهیم باشند.
اما اعضای کابینه بدون با جدهی سیاسی به گروهها وتیکه داران قومی و زورمندان شکل گیرد تا اینکه حقوق شهروندی به خطر نیافتد. سهمیه بندیهای میکانیکی با ترکیب غیر متعادل منجر به غیرعادلانه شدن، بی قاعدگی، بی قانونی و باعث ایجاد تضادهای جدید خواهد گردید.
پس اگر تهداب و اساس دولت وحدت ملی را به خصوص در بخش تصمیم گیر یها در این مرحلۀ گذار تا رسیدن به دولت ملی تمام عیار حضورمستدام اقوام تشکیل دهد، ترکیب کابینه قطعاً باید به اساس توانمندی مدیریتی، تخصص و تعهد باشد.
روزنامه افغانستان در سرمقاله امروز خود در مطلبی با عنوان" صلح و تغییرات راهبردی منطقه ای" نوشت: صلح و امنیت که ثبات پایدار درافغانستان را به وجود می آورد یکی از اولویت های مهم افغانستان طی سیزده سال گذشته به شمار می رود. حکومت قبلی بیشترین وقت و امکانات خود را در راه صلح به مصرف رساند، اما کوچکترین گامی در این راستا برداشته نتوانست. مقامات بلندپایه حکومت قبلی صراحتا آمریکا و پاکستان را متهم کرد که با روند صلح در افغانستان صادقانه همکاری نداشته اند. در آن زمان رییس جمهور وقت گفته بود که کلید صلح به دست آمریکا و پاکستان و هر زمانی که این دوکشور بخواهند صلح درافغانستان امکان پذیر می شود. این که این سخن رییس جمهور تا چه حد با حقیقت نزدیک است، معلوم نیست؛ اما نقش این دو کشور در صلح وثبات افغانستان آشکار و غیر قابل انکار می باشد.
حکومت وحدت ملی، اما استراتژی متفاوت تری در پیش گرفت. رییس جمهور افغانستان در همان روزهای نخستین کاری خود اعلام کرد که صلح و گفتگو با گروه های شورشی از اولویت های مهم دولت وی خواهد بود.
وی نخستین سفرهایش را از عربستان سعودی شروع کرد و با سفر به چین و پاکستان به آن معنای خاص بخشید. تغییراتی که در مواضع چین در ارتباط با مسایل صلح پدید آمد و این که این کشور آمادگی خود را برای همکاری با پروسه صلح افغانستان اعلام کرد نشان می دهد که سیاست های منطقه ای حکومت جدید در رابطه با صلح چندان هم بی تأثیر نبوده است.
در حال حاضر علاوه بر کشور چین، پاکستان با جدیت تمام مسایل صلح در افغانستان و پاکستان را دنبال می کند و سعی می کند همکاری های مشترکی را با حکومت افغانستان در زمینه مبارزه با تروریزم به وجود آورد. امریکا، ترکیه، امارات، قطر و عربستان سعودی نیز به گونه های مختلف از نزدیکی روابط افغانستان و پاکستان استقبال کرده اند بنابراین معلوم می شود که یک رویکرد جدید منطقه ای و حتی بین المللی در رابطه با پدیده صلح و مبارزه با تروریزم در منطقه در حال شکل گیری است.
اما این رویکرد همانطوری که امیدواری ها را به مسایل صلح بیشتر کرده است؛ نگرانی هایی را نیز به وجود آورده است. باتوجه به روند و نحوه سیاستگذاری در افغانستان بسیاری ها نگرانند که افغانستان نمی تواند از فرصت های منطقه ای به نفع خود سود ببرد.
لذا لازم است که سران حکومت در مرحله نخست یک تعریفی از رابطه خود با هریک از کشورهای همسایه و منطقه داشته باشد؛ ثانیا در چوکات منافع مشترک منطقه ای، طرح و برنامه دقیقی برای مذاکرات صلح با مخالفان خود تنظیم نماید، ثالثا در پروسه صلح باید شفافیت کافی موجود باشد و سران احزاب سیاسی، رسانه ها و مردم افغانستان در جریان برنامه های صلح قرار بگیرد.
روزنامه جامعه به اظهارات نهادهای مدنی مبنی بر "لغو شورای عالی صلح "،اشاره کرده و آورده است: به دنبال زمزمۀ آغاز فاز جدید گفتوگوهای صلح با طالبان، فعالان جامعۀ مدنی خواستار لغو شورای عالی صلح کشور شدهاند.
نهادهای مدنی کشور گفتهاند که شورای عالی صلح، یکی از سیاستهای ناکام حکومت پیشین است که در طول پنج سال گذشته هیچگونه مؤثریتی در زمینۀ گفتوگوهای صلح با طالبان و برقراری امنیت در کشور نداشته است. این نهادها از حکومت جدید میخواهد که در پیوند به این شورا تجدید نظرکند؛ زیرا این نهاد بهجز مصارف گزاف هیچگونه کارایی و خروجی مثبت نداشته است.
برخی از فعالان جامعۀ مدنی با انتقاد از ترکیب این شورا گفتهاند، اعضای شورای عالی صلح ظرفیت طرح و تطبیق استراتژی صلح را ندارند و از همینرو حکومت افغانستان باید در قبال این شورا تجدید نظر کند. به باور این نهادها، حکومت جدید بایستی در مورد تمامی سیاستهای ناکام حکومت پیشین از جمله شورای عالی صلح تجدید نظر کرده و این شورا را بهزودی ملغا اعلام کند.
در همینحال، اعضای شورای عالی صلح با اذعان بر اینکه گفتوگوهای صلح به جایی نرسیده است، تأکید میکنند که موانع جدی بر سر راه این گفتوگوها وجود داشته است.
محمداسماعیل قاسمیار، رییس روابط بینالملی شورای عالی صلح با اشاره به اینکه راه رسیدن به صلح یک راه دوربهدرازی است، گفته است که آوردن صلح به همکاری منطقهای و فرامنطقهای نیاز دارد. قاسمیار هرچند اشارهای به این موانع نکرده است، اما تصریح کرده است که حلقات داخلی و بیرونی از عوامل بازدارندۀ گفتوگوهای صلح بود که آنها موفق به غلبه بر آن نشدند.
این در حالی است که حکومت از آغاز گفتوگوهای مستقیم صلح خبر داده و گفته است که مذاکرات صلح افغانستان با گروه طالبان مستقیم خواهد بود و چیزی از مردم پنهان نخواهد ماند.
رییسجمهور غنی در دیداری با حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، معاونان ریاستجمهوری و شماری از رهبران جهادی و بزرگان قومی در ادامۀ نشستهای صلح با خبر آغاز این گفتوگوها تأکید کرده است که تمام مردم در جریان جزئیات مذاکراتی که در روند صلح انجام میگیرد، قرار خواهند گرفت.
روزنامه آرمان ملی در سرمقاله امروز خود با درج مطلبی با عنوان "چرا شرم ندارید ؟" نوشت: کمیسیون های انتخابات که مسؤولیت برگزاری انتخابات را در کشور برعهده داشتند، نتوانستند وظیفۀ شان را درست انجام دهند.
این کمیسیون ها نه تنها که در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، شایستگی نشان ندادند و بی کفایتی شان، زبان زد عام و خاص گردید، برخی از اعضای آن در تقلبات سازمان یافته و مهندسی انتخابات چنان رسوا گردیدند که خامی آنها هیچگاه پخته نمی شود و اعتبار و حیثیت اجتماعی شان چنان صدمه دیده است که اعادۀ آن کار بسیار دشوار به نظر می رسد.
به همین گونه، اگر فضل و رحمت خداوند(ج) متوجه مردم افغانستان نمی شد و کمیسیون انتخابات به همان نتایج تقلبی که اصرار می ورزید، سرنوشت انتخابات را رقم می زد، حال وضعیت کشور به گونۀ دیگر می بود و بحران در همه جا مستولی و آتش کشمکش و نفاق در کشور شعله ور و در بالای حضیره دموکراسینو پا، گیا هان زرد و خشک نمایان می بود.
به صورت فشرده نتایج کار کمیسیون های انتخاباتی برای کشور این است که جامعه جهانی و نهاد های معتبر بین المللی، انتخابات افغانستان را بدترین انتخابات در سطح جهان تلقی می کنند و فکر می شود که همین تلقی آنها، برای بی اعتبار شدن کمیسیون های انتخاباتی کافی خواهد بود.
اما با وجود این همه ملامتی و رسوایی، برخی از اعضای کمیسیون های انتخابات با حضور بی شرمانۀ شان در رسانه ها، خلاف رفتاری و حتا جنایات شان را می خواهند توجیه کنند تا بتوانند با اغفال اذهان مقامات دولت به کار شان ادامه دهند و سر انجام به دادگاه کشانیده نشوند.
با توجه به این ملاحظات، اصلاح نظام انتخاباتی همان گونه که توافق شده است، در اولویت حکومت وحدت ملی قرار بگیرد و کمیسیون های انتخاباتی زمانی می توانند اعتبار شان را به دست آورند که تمام اعضای رهبری این دو کمیسیون های انتخاباتی سبکدوش و اعضای جدید به عوض آنها معرفی شوند.
با تبدیلی و برکناری یکی یا دو تن از اعضای کمیسیون های انتخاباتی، مشکل حل نمی شود و برای اعاده حیثیت کمیسیون ها، تغییرات بنیادی به وجود آیدو خانه تکانی اساسی صورت گیرد.
روزنامه انصاف در مطلبی با عنوان طالبان به چه کسی گفتگو می کنند؟ نوشت: خبرگزاریهای رویترز و فرانسه گزارش داده بودند که منابع ارشد گروه طالبان گفتهاند قرار است دور تازهای از گفتگوهای صلح بین مذاکره کنندگان این گروه و نمایندگان امریکا در قطر آغاز شود.
اما ذبیح الله مجاهد گزارشهای مربوط به برگزاری گفتگو میان نمایندگان گروه طالبان و مقامهای امریکایی در قطر را رد کرد. مجاهد گفت که با دفتر نمایندگی طالبان در قطر صحبت کرده است و آنها به او گفته اند که هیچ کسی برای مذاکره با آنها تماس نگرفته است.
او گفت که تاکنون کسی به نمایندگان گروه طالبان در قطر برای گفتگوها مراجعه نکرده است.
گفتگوهای پنهانی امریکا و برخی کشورهای خارجی دیگر با طالبان، همواره یکی از مسایل مناقشه برانگیز در روابط افغانستان و غرب در زمان حامد کرزی بوده است.
ظاهرا اعتراض کرزی از آنجا ناشی می شد که دولت او تصور می کرد در بازی طالبان- امریکا یا تروریزم- ضد تروریزم، در حاشیه قرار گرفته و در این بازی پرهزینه، تنها هزینه های سنگین آن بر مردم و دولت افغانستان بار می شود نه بیشتر.
جن ساکی؛ سخنگوی وزارت خارجه امریکا به تازگی گفته است:"ما مشغول گفتگوی مستقیم با طالبان نیستیم و هیچ نوع گفتگوی مستقیم میان امریکا و طالبان از جنوری ۲۰۱۲ تاکنون صورت نگرفته است. امریکا متعهد به حمایت از یک روند صلح به رهبری دولت افغانستان است که منجر به ثبات و امنیت در افغانستان شود."
این موضع وزارت خارجه امریکا به باور کارشناسان نشانگر آن است که رویکرد امریکا از دوره کرزی نسبت به دوره اشرف غنی، تغییرات جدی را شاهد بوده است و اینکه امریکا اکنون بر رهبری جریان مذاکرات مستقیم میان دولت اشرف غنی و طالبان، مهر تایید می زند نیز تلاشی برای اثبات حسن نیت کاخ سفید نسبت به دولت تازه افغانستان است.
از سوی دیگر، برخی ناظران عقیده دارند که این موضع گیری احتمالا یک معنای دیگر نیز دارد و آن اینکه امریکا دیگر مشکلی با طالبان ندارد؛ تا در پی حل آن باشد.
وقتی مقام های کاخ سفید رسما اعلام می کنند که طالبان دیگر دشمن امریکا نیست، این آشکارا نشان می دهد که مساله ای میان آنها باقی نمانده است.
به نقل از خبرگزاری رویترز یک عضو ارشد گروه طالبان در قطر گفته است:"دور اول گفتگوها امروز در قطر برگزار میشود و دور بعدی روز جمعه خواهد بود. بگذارید ببینیم چه اتفاق میافتد چون صحبتها تا هنوز نتیجهای نداشته است."
مقامهای امریکایی نیز در این مورد واکنشی نشان نداده اند.
این گزارش های ضد و نقیض اما تغییری در واقعیت ماجرا ایجاد نمی کند. امریکا هم ظاهرا به این نتیجه رسیده که طالبان به عنوان بخشی از نیروهایی که به تحقق اهداف آن کشور در افغانستان کمک می کنند می بایست وارد سازوکار قدرت شوند و بهبود نسبی روابط اسلام آباد- کابل نیز حول همین سناریو می چرخد.
روزنامه ماندگار دیگر روزنامه صبح کابل با درج مطلبی تحت عنوان "اهمیت توازن قومی در سه قوۀ دولت وحدت ملی" با اشاره به این مطلب برگزفته از صفحه فیسبوک احمدضیاءمسعود، نوشت: اساس دولت وحدت ملی در افغانستان، تعادل و توازن اقوام دررأس سه قوه می باشد.
اگر مشارکت گستردۀ تمامی لایه های اجتماعی طی یک دورۀ نسبتاً طولانی را در چارچوب دولت مشترک، بالای سرزمین مشترک، از فکتورهای زیربنایی دولت- ملت سازی بگیریم؛ پس طرح ایجاد دولت وحدت ملی با قاعده و قانونمند و با تعریف روشن یکجا با مولفه های تصمیم گیری جمعی، دیدگاههای مشترک و حاکمیت عادلانه سرآغاز همین مشترکات به شمار می روند.آجندای ملی دقیقاً بزرگراهی است در همین مسیر.
مشارکت فعالانۀ تمامی نخبه گان از اقوام و اقشارمختلف در هر سه پایۀ اساسی دولت )اجرایی، نظام قضایی، قوه قانو نگذاری( میکانیزم و موتور دولت وحدت ملی را تشکیل می دهد.
بنابراین در رأس هریک، نهاد ریاست جمهوری، بخش اجرایی، نظام قضایی، قوه مقننه و بخش معاونیتهای شان از اقوام مختلف قرار گیرد تا الگوی وحدت ملی به نمایش گذاشته شود و همه در چرخۀ تصمیم گیری کشور سهیم باشند.
اما اعضای کابینه بدون با جدهی سیاسی به گروهها وتیکه داران قومی و زورمندان شکل گیرد تا اینکه حقوق شهروندی به خطر نیافتد. سهمیه بندیهای میکانیکی با ترکیب غیر متعادل منجر به غیرعادلانه شدن، بی قاعدگی، بی قانونی و باعث ایجاد تضادهای جدید خواهد گردید.
پس اگر تهداب و اساس دولت وحدت ملی را به خصوص در بخش تصمیم گیر یها در این مرحلۀ گذار تا رسیدن به دولت ملی تمام عیار حضورمستدام اقوام تشکیل دهد، ترکیب کابینه قطعاً باید به اساس توانمندی مدیریتی، تخصص و تعهد باشد.
روزنامه افغانستان در سرمقاله امروز خود در مطلبی با عنوان" صلح و تغییرات راهبردی منطقه ای" نوشت: صلح و امنیت که ثبات پایدار درافغانستان را به وجود می آورد یکی از اولویت های مهم افغانستان طی سیزده سال گذشته به شمار می رود. حکومت قبلی بیشترین وقت و امکانات خود را در راه صلح به مصرف رساند، اما کوچکترین گامی در این راستا برداشته نتوانست. مقامات بلندپایه حکومت قبلی صراحتا آمریکا و پاکستان را متهم کرد که با روند صلح در افغانستان صادقانه همکاری نداشته اند. در آن زمان رییس جمهور وقت گفته بود که کلید صلح به دست آمریکا و پاکستان و هر زمانی که این دوکشور بخواهند صلح درافغانستان امکان پذیر می شود. این که این سخن رییس جمهور تا چه حد با حقیقت نزدیک است، معلوم نیست؛ اما نقش این دو کشور در صلح وثبات افغانستان آشکار و غیر قابل انکار می باشد.
حکومت وحدت ملی، اما استراتژی متفاوت تری در پیش گرفت. رییس جمهور افغانستان در همان روزهای نخستین کاری خود اعلام کرد که صلح و گفتگو با گروه های شورشی از اولویت های مهم دولت وی خواهد بود.
وی نخستین سفرهایش را از عربستان سعودی شروع کرد و با سفر به چین و پاکستان به آن معنای خاص بخشید. تغییراتی که در مواضع چین در ارتباط با مسایل صلح پدید آمد و این که این کشور آمادگی خود را برای همکاری با پروسه صلح افغانستان اعلام کرد نشان می دهد که سیاست های منطقه ای حکومت جدید در رابطه با صلح چندان هم بی تأثیر نبوده است.
در حال حاضر علاوه بر کشور چین، پاکستان با جدیت تمام مسایل صلح در افغانستان و پاکستان را دنبال می کند و سعی می کند همکاری های مشترکی را با حکومت افغانستان در زمینه مبارزه با تروریزم به وجود آورد. امریکا، ترکیه، امارات، قطر و عربستان سعودی نیز به گونه های مختلف از نزدیکی روابط افغانستان و پاکستان استقبال کرده اند بنابراین معلوم می شود که یک رویکرد جدید منطقه ای و حتی بین المللی در رابطه با پدیده صلح و مبارزه با تروریزم در منطقه در حال شکل گیری است.
اما این رویکرد همانطوری که امیدواری ها را به مسایل صلح بیشتر کرده است؛ نگرانی هایی را نیز به وجود آورده است. باتوجه به روند و نحوه سیاستگذاری در افغانستان بسیاری ها نگرانند که افغانستان نمی تواند از فرصت های منطقه ای به نفع خود سود ببرد.
لذا لازم است که سران حکومت در مرحله نخست یک تعریفی از رابطه خود با هریک از کشورهای همسایه و منطقه داشته باشد؛ ثانیا در چوکات منافع مشترک منطقه ای، طرح و برنامه دقیقی برای مذاکرات صلح با مخالفان خود تنظیم نماید، ثالثا در پروسه صلح باید شفافیت کافی موجود باشد و سران احزاب سیاسی، رسانه ها و مردم افغانستان در جریان برنامه های صلح قرار بگیرد.
روزنامه جامعه به اظهارات نهادهای مدنی مبنی بر "لغو شورای عالی صلح "،اشاره کرده و آورده است: به دنبال زمزمۀ آغاز فاز جدید گفتوگوهای صلح با طالبان، فعالان جامعۀ مدنی خواستار لغو شورای عالی صلح کشور شدهاند.
نهادهای مدنی کشور گفتهاند که شورای عالی صلح، یکی از سیاستهای ناکام حکومت پیشین است که در طول پنج سال گذشته هیچگونه مؤثریتی در زمینۀ گفتوگوهای صلح با طالبان و برقراری امنیت در کشور نداشته است. این نهادها از حکومت جدید میخواهد که در پیوند به این شورا تجدید نظرکند؛ زیرا این نهاد بهجز مصارف گزاف هیچگونه کارایی و خروجی مثبت نداشته است.
برخی از فعالان جامعۀ مدنی با انتقاد از ترکیب این شورا گفتهاند، اعضای شورای عالی صلح ظرفیت طرح و تطبیق استراتژی صلح را ندارند و از همینرو حکومت افغانستان باید در قبال این شورا تجدید نظر کند. به باور این نهادها، حکومت جدید بایستی در مورد تمامی سیاستهای ناکام حکومت پیشین از جمله شورای عالی صلح تجدید نظر کرده و این شورا را بهزودی ملغا اعلام کند.
در همینحال، اعضای شورای عالی صلح با اذعان بر اینکه گفتوگوهای صلح به جایی نرسیده است، تأکید میکنند که موانع جدی بر سر راه این گفتوگوها وجود داشته است.
محمداسماعیل قاسمیار، رییس روابط بینالملی شورای عالی صلح با اشاره به اینکه راه رسیدن به صلح یک راه دوربهدرازی است، گفته است که آوردن صلح به همکاری منطقهای و فرامنطقهای نیاز دارد. قاسمیار هرچند اشارهای به این موانع نکرده است، اما تصریح کرده است که حلقات داخلی و بیرونی از عوامل بازدارندۀ گفتوگوهای صلح بود که آنها موفق به غلبه بر آن نشدند.
این در حالی است که حکومت از آغاز گفتوگوهای مستقیم صلح خبر داده و گفته است که مذاکرات صلح افغانستان با گروه طالبان مستقیم خواهد بود و چیزی از مردم پنهان نخواهد ماند.
رییسجمهور غنی در دیداری با حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، معاونان ریاستجمهوری و شماری از رهبران جهادی و بزرگان قومی در ادامۀ نشستهای صلح با خبر آغاز این گفتوگوها تأکید کرده است که تمام مردم در جریان جزئیات مذاکراتی که در روند صلح انجام میگیرد، قرار خواهند گرفت.
روزنامه آرمان ملی در سرمقاله امروز خود با درج مطلبی با عنوان "چرا شرم ندارید ؟" نوشت: کمیسیون های انتخابات که مسؤولیت برگزاری انتخابات را در کشور برعهده داشتند، نتوانستند وظیفۀ شان را درست انجام دهند.
این کمیسیون ها نه تنها که در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، شایستگی نشان ندادند و بی کفایتی شان، زبان زد عام و خاص گردید، برخی از اعضای آن در تقلبات سازمان یافته و مهندسی انتخابات چنان رسوا گردیدند که خامی آنها هیچگاه پخته نمی شود و اعتبار و حیثیت اجتماعی شان چنان صدمه دیده است که اعادۀ آن کار بسیار دشوار به نظر می رسد.
به همین گونه، اگر فضل و رحمت خداوند(ج) متوجه مردم افغانستان نمی شد و کمیسیون انتخابات به همان نتایج تقلبی که اصرار می ورزید، سرنوشت انتخابات را رقم می زد، حال وضعیت کشور به گونۀ دیگر می بود و بحران در همه جا مستولی و آتش کشمکش و نفاق در کشور شعله ور و در بالای حضیره دموکراسینو پا، گیا هان زرد و خشک نمایان می بود.
به صورت فشرده نتایج کار کمیسیون های انتخاباتی برای کشور این است که جامعه جهانی و نهاد های معتبر بین المللی، انتخابات افغانستان را بدترین انتخابات در سطح جهان تلقی می کنند و فکر می شود که همین تلقی آنها، برای بی اعتبار شدن کمیسیون های انتخاباتی کافی خواهد بود.
اما با وجود این همه ملامتی و رسوایی، برخی از اعضای کمیسیون های انتخابات با حضور بی شرمانۀ شان در رسانه ها، خلاف رفتاری و حتا جنایات شان را می خواهند توجیه کنند تا بتوانند با اغفال اذهان مقامات دولت به کار شان ادامه دهند و سر انجام به دادگاه کشانیده نشوند.
با توجه به این ملاحظات، اصلاح نظام انتخاباتی همان گونه که توافق شده است، در اولویت حکومت وحدت ملی قرار بگیرد و کمیسیون های انتخاباتی زمانی می توانند اعتبار شان را به دست آورند که تمام اعضای رهبری این دو کمیسیون های انتخاباتی سبکدوش و اعضای جدید به عوض آنها معرفی شوند.
با تبدیلی و برکناری یکی یا دو تن از اعضای کمیسیون های انتخاباتی، مشکل حل نمی شود و برای اعاده حیثیت کمیسیون ها، تغییرات بنیادی به وجود آیدو خانه تکانی اساسی صورت گیرد.