چاک هیگل؛ وزیر دفاع امریکا از سمت خود کناره گیری کرده است. گزارش ها حاکی است که فشار انتقادها در مورد عملکرد او در قبال افغانستان و داعش منجر به این استعفا شده است.
باراک اوباما؛ رئیس جمهور امریکا در یک سخنرانی کوتاه در کاخ سفید خبر کناره گیری آقای هیگل را تأیید کرد؛ اما گفت که او تا انتخاب جانشینش در وزارت دفاع و تأیید او در سنا، در این سمت می ماند.
آقای اوباما از خدمات آقای هیگل تجلیل کرد و گفت که وزیر دفاع ماه پیش به او اطلاع داده بود که می خواهد از سمت خود استعفا کند.
پیشتر روزنامه نیویرک تایمز گزارش کرده بود که آقای اوباما از اوخواسته از مقامش کنارهگیری کند.
هیگل از اوایل سال ۲۰۱۳ میلادی وزیر دفاع امریکا شد.
رسانهها به نقل از نزدیکان آقای هیگل و برخی از مقامات وزارت دفاع گزارش کردهاند که اخیرا و بویژه بر سر استراتژی امریکا در سوریه بین آقای هیگل و دیگر اعضای دولت امریکا تنش رو به افزایشی بروز کرده بود.
چاک هیگل از افراد پرنفوذ جمهوری خواه در کابینه باراک اوبامای دموکرات بود؛ بنابراین آقای هیگل از آنجا که جمهوری خواه بود بدون شک، تندروتر بود و در برخورد با نیروهایی که امریکا در سراسر جهان علیه آنها اعلام جنگ داده است، نسبت به دیگر اعضای دولت اوباما، رادیکال تر فکر می کرد.
با این حال، او اکنون استعفا داده است؛ استعفایی که اگر گزارش نیویارک تایمز را مد نظر قرار دهیم، نه استعفایی خودخواسته و ارادی؛ بلکه نوعی برکناری محترمانه بوده است.
گفته شده وزیر دفاع امریکا در ارتباط با استراتژی نظامی امریکا در قبال افغانستان و داعش و سوریه، تحت فشار و مورد انتقادهای شدید بوده است.
پرسش این است که این فشارها و انتقادها از کجا ناشی می شده است؟
ماموریت جنگی امریکا در افغانستان رو به پایان است و با امضای پیمان امنیتی میان دو کشور و تایید این پیمان از سوی پارلمان، اکنون فصل تازه ای از این ماموریت آغاز شده است که امریکا آن را مشورتی و آموزشی می داند؛ هرچند باراک اوباما؛ رییس جمهوری امریکا اخیرا با صدور فرمانی، به نیروهایش اجازه داد پس از ۲۰۱۴ نیز به عملیات خود علیه «شورشیان» در افغانستان ادامه دهند.
با این حال، شاید آنچه امریکا می خواست هیگل توان اجرا و عملیاتی سازی آن را در افغانستان نداشت.
به ویژه افزایش حمله های مرگبار علیه نیروهای امریکایی و ناتو، حملات خودی یا رویدادهای معروف به سبز علیه آبی و همچنین کاهش حمایت های افکار عمومی امریکا و افغانستان از ادامه ماموریت نظامی امریکا در کشور ما، بخشی از این ناکامی ها بوده که بدون شک برای آینده این ماموریت، به شدت خطرساز و ویرانگر خواهد بود.
در زمینه سوریه، پس از اجرای موفقانه سناریوی ساختگی استفاده از سلاح های شیمیایی توسط ارتش سوریه علیه غیر نظامیان، امریکا تحرکات نظامی خود به منظور حمله به سوریه را افزایش داد؛ اما در نهایت، با مقاومت قدرت هایی چون روسیه و چین، چاک هیگل نتوانست کاری در این زمینه انجام دهد و این امر، موجبات نارضایتی گسترده متحدان امریکا در خاور میانه شامل اعراب و ترکیه را فراهم کرد و این اتحاد به گونه ای ترک برداشت.
اخیرا نیز به دنبال سلطه مجدد ارتش و دولت سوریه بر اوضاع داخلی آن کشور، انتقادها از امریکا به دلیل ناتوانی در ساقط کردن دولت سوریه به نحو فزاینده ای افزایش یافت که این انتقادها در قدم اول، چاک هیگل و دستگاه تحت رهبری او را نشانه می رفت.
در برخورد با داعش نیز به رغم هیاهوهای اولیه، عملا کاری از پیش برده نشد و داعش هر روز قدرتمندتر می شود و از آنسو در صف مقدم نبرد، نه نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا؛ بلکه گروه های بومی مانند کردها، ارتش های سوریه و عراق و جنگجویان قبایل محلی قرار دارند.
به این ترتیب، استعفا یا برکناری هیگل، در واقع اذعان به پذیرش دست کم دو شکست عمده در جبهات افغانستان و سوریه بود که اخیرا داعش نیز بر آن اضافه گردید.
باراک اوباما؛ رئیس جمهور امریکا در یک سخنرانی کوتاه در کاخ سفید خبر کناره گیری آقای هیگل را تأیید کرد؛ اما گفت که او تا انتخاب جانشینش در وزارت دفاع و تأیید او در سنا، در این سمت می ماند.
آقای اوباما از خدمات آقای هیگل تجلیل کرد و گفت که وزیر دفاع ماه پیش به او اطلاع داده بود که می خواهد از سمت خود استعفا کند.
پیشتر روزنامه نیویرک تایمز گزارش کرده بود که آقای اوباما از اوخواسته از مقامش کنارهگیری کند.
هیگل از اوایل سال ۲۰۱۳ میلادی وزیر دفاع امریکا شد.
رسانهها به نقل از نزدیکان آقای هیگل و برخی از مقامات وزارت دفاع گزارش کردهاند که اخیرا و بویژه بر سر استراتژی امریکا در سوریه بین آقای هیگل و دیگر اعضای دولت امریکا تنش رو به افزایشی بروز کرده بود.
چاک هیگل از افراد پرنفوذ جمهوری خواه در کابینه باراک اوبامای دموکرات بود؛ بنابراین آقای هیگل از آنجا که جمهوری خواه بود بدون شک، تندروتر بود و در برخورد با نیروهایی که امریکا در سراسر جهان علیه آنها اعلام جنگ داده است، نسبت به دیگر اعضای دولت اوباما، رادیکال تر فکر می کرد.
با این حال، او اکنون استعفا داده است؛ استعفایی که اگر گزارش نیویارک تایمز را مد نظر قرار دهیم، نه استعفایی خودخواسته و ارادی؛ بلکه نوعی برکناری محترمانه بوده است.
گفته شده وزیر دفاع امریکا در ارتباط با استراتژی نظامی امریکا در قبال افغانستان و داعش و سوریه، تحت فشار و مورد انتقادهای شدید بوده است.
پرسش این است که این فشارها و انتقادها از کجا ناشی می شده است؟
ماموریت جنگی امریکا در افغانستان رو به پایان است و با امضای پیمان امنیتی میان دو کشور و تایید این پیمان از سوی پارلمان، اکنون فصل تازه ای از این ماموریت آغاز شده است که امریکا آن را مشورتی و آموزشی می داند؛ هرچند باراک اوباما؛ رییس جمهوری امریکا اخیرا با صدور فرمانی، به نیروهایش اجازه داد پس از ۲۰۱۴ نیز به عملیات خود علیه «شورشیان» در افغانستان ادامه دهند.
با این حال، شاید آنچه امریکا می خواست هیگل توان اجرا و عملیاتی سازی آن را در افغانستان نداشت.
به ویژه افزایش حمله های مرگبار علیه نیروهای امریکایی و ناتو، حملات خودی یا رویدادهای معروف به سبز علیه آبی و همچنین کاهش حمایت های افکار عمومی امریکا و افغانستان از ادامه ماموریت نظامی امریکا در کشور ما، بخشی از این ناکامی ها بوده که بدون شک برای آینده این ماموریت، به شدت خطرساز و ویرانگر خواهد بود.
در زمینه سوریه، پس از اجرای موفقانه سناریوی ساختگی استفاده از سلاح های شیمیایی توسط ارتش سوریه علیه غیر نظامیان، امریکا تحرکات نظامی خود به منظور حمله به سوریه را افزایش داد؛ اما در نهایت، با مقاومت قدرت هایی چون روسیه و چین، چاک هیگل نتوانست کاری در این زمینه انجام دهد و این امر، موجبات نارضایتی گسترده متحدان امریکا در خاور میانه شامل اعراب و ترکیه را فراهم کرد و این اتحاد به گونه ای ترک برداشت.
اخیرا نیز به دنبال سلطه مجدد ارتش و دولت سوریه بر اوضاع داخلی آن کشور، انتقادها از امریکا به دلیل ناتوانی در ساقط کردن دولت سوریه به نحو فزاینده ای افزایش یافت که این انتقادها در قدم اول، چاک هیگل و دستگاه تحت رهبری او را نشانه می رفت.
در برخورد با داعش نیز به رغم هیاهوهای اولیه، عملا کاری از پیش برده نشد و داعش هر روز قدرتمندتر می شود و از آنسو در صف مقدم نبرد، نه نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا؛ بلکه گروه های بومی مانند کردها، ارتش های سوریه و عراق و جنگجویان قبایل محلی قرار دارند.
به این ترتیب، استعفا یا برکناری هیگل، در واقع اذعان به پذیرش دست کم دو شکست عمده در جبهات افغانستان و سوریه بود که اخیرا داعش نیز بر آن اضافه گردید.