تاریخ انتشار :شنبه ۱۳ میزان ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۸
کد مطلب : 76128
مردم امریکا خود را آماده سقوط این کشور کرده‌اند

یکی از فعالان جنبش وال استریت گفت: اکنون می‌بینیم که انواع مختلف واحد پولی از جمله در منطقه «بالتیمور» اسعاری به نام «اسکناس بی» به وجود آمده که در تعاملات محلی نیز استفاده می‌شود. بنابراین مردم واقعاً خود را برای زندگی در صورت بروز این بحران اقتصادی آماده می‌کنند.
به گزارش آوا، داکتر مارگارت فلاورز از فعالان جنبش وال استریت در گفت‌و‌گو با خبرنگار بین‌الملل "ندای انقلاب" درباره دلایل شکل گیری جنبش وال استریت و وضعیت کنونی این جنبش توضیح داد. 

ندای انقلاب: جنبش تسخیر وال‌استریت برای مردم دنیا بسیار مهم بود؛ مردم فهمیدند که واقعیت در امریکا با آن‌چه در فلم‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای می‌بینند تفاوت زیادی دارد. لطفاً درباره تاریخچه جنبش تسخیر وال‌استریت برای ما توضیح بدهید؛ این جنبش چگونه آغاز شد، اکنون در چه مرحله‌ای است و آینده آن را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
مارگارت فلاورز: مردم امریکا به شکل‌های مختلف با اطلاعات اشتباه و تبلیغات سیاسی رسانه‌های این کشور مواجه هستند؛ این روند در دهه‌های اخیر شدت بیش‌تری هم پیدا کرده است، زیرا رسانه‌های امریکایی به یک‌دیگر پیوسته‌اند. اکنون ۶ گروه رسانه‌ای در امریکا وجود دارد که همه به کمپانی‌های بزرگ وابسته هستند. این رسانه‌ها اطلاعاتی را منتشر می‌کنند که صحت ندارد و وضعیت واقعی مردم امریکا را نشان نمی‌دهد. بنابراین تعجبی نیست که شما چهره‌ای غیر واقعی از امریکا را در دنیا می‌بینید؛ حتی مردم خود این کشور هم همین چهره را در رسانه‌های می‌بینند. البته جای خرسندی است که روز به روز مردم بیش‌تری در امریکا ماهیت این دروغ‌ها را درک می‌کنند و آن‌چه را در رسانه‌های وابسته می‌بینند زیر سؤال می‌برند. این رسانه‌ها دارند اعتبار خود را از دست می‌دهند و به عکس رسانه‌های مردمی رو به رشد هستند.
جنبش تسخیر وال‌استریت در حقیقت ادامه جنبش ضد جهانی‌سازی است که در اواخر دهه ۱۹۹۰ به اوج خود رسید، به ویژه در شهر سیاتل که مردم در آن علیه سازمان تجارت جهانی تظاهرات می‌کردند. این جنبش به شکل مخفیانه ادامه پیدا کرد و امروز با بدتر شدن شرایط و افزایش بی‌عدالتی، فقر و بی‌کاری مردم دوباره می‌پرسند: چرا این وضعیت به وجود آمده است؟ چرا دولت به حرف‌ها و نیاز‌های مردم اهمیتی نمی‌دهد؟ همه فعالان، از جمله خود من، مدت‌ها است با مراجعه به کنگره و قانون‌گذاران ایالتی، همه تلاشمان را می‌کنیم تا صدای خود را به گوش مسئولین برسانیم و سیاست‌های عمومی دولت را تغییر دهیم. همه ما هم با مشکلات مشابهی مواجه هستیم. وقتی ما اعتراض می‌کنیم کاری از پیش نمی‌رود؛ حتی اگر صدها هزار نفر با هم اعتراض می‌کردیم باز هم کسی به حرف ما گوش نمی‌داد. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که باید روش متفاوتی را پیش بگیریم. بهار عربی به شدت ما را تحت تأثیر قرار داده بود. بالافاصله جنبش بزرگی در مرکز ایالت ویسکانسین به راه افتاد؛ حاکم این ایالت بودجه آن را به شدت کاهش داده و با کارگران برخورد بدی کرده بود. مردم هم تصمیم گرفتند تا مرکز این ایالت را تسخیر کنند. صد هزار نفر بارها در آن محل تظاهرات کردند تا از کاهش بودجه برنامه‌های ضروری ایالتشان توسط حاکم جلوگیری کنند. این کار به مردم ایالت‌های دیگر الهام بخشید. فعالانی هم که در مسائل ملی دخیل بودند، تصمیم گرفتند جنبش تسخیری بزرگ‌تری را به راه بیندازند. ابتدا تصمیم گرفتیم در ماه آپریل سال ۲۰۱۱ میدان آزادی واشینگتن را تسخیر کنیم؛ در ماه ژوئن هم برنامه خود را روی وبسایتمان معرفی کردیم. در ماه ژوئیه سازمان‌دهنده‌های جنبش تسخیر وال‌استریت هم برنامه‌های خود را اعلام کردند. دو جنبش با هم اظهار هم‌بستگی کردند و قرار شد آن‌ها در نیویارک و ما هم در واشینگتن کمپ‌هایی را به راه بیندازیم. نمی‌دانستیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ نمی‌دانستیم آیا مردم آماده هستند یا خیر؛ آیا کسی به این کمپ‌ها می‌آید یا خیر؛ آیا مردم اهمیتی می‌دهند یا خیر. اما پاسخ مردم شگفت‌آور بود؛ از آن‌چه ما تصور می‌کردیم خیلی گسترده‌تر بود. جنبش تسخیر وال‌استریت در سرتاسر امریکا جنبش‌هایی را کلید زد. صدها جنبش در شهرهای مختلف امریکا آغاز شد؛ حتی شهرهای کوچکی که هیچ‌کس انتظاری از آن‌ها نداشت. در جنبش واشنگتن هم هزاران نفر حضور داشتند. راهپیمایی‌های بزرگی شکل گرفت؛ از جمله راهپیمایی در اتاق بازرگانی واشنگتن، چون در واقع این افراد هستند که قوانین ما را می‌نویسند. مقابل کانگره رفتیم تا از تصویب کاهش بودجه جلوگیری کنیم. به عقیده من مردم امریکا به دنبال جمع شدن دور هم و یافتن راه‌حل بودند. زمانی که ما در میدان آزادی بودیم، مردم مدام می‌آمدند و درباره وضعیتشان با هم حرف می‌زدند؛ این‌که چگونه دارند شغلشان را از دست می‌دهند؛ خانه‌شان را از دست می‌دهند؛ نمی‌توانند از خدمات درمانی بهره ببرند. این مشکلات در امریکا بسیار فراوان است. 

ندای انقلاب: در هر کشوری، حتی ایران، همیشه دسته‌ای از مردم هستند که شکایت می‌کنند و مشکلاتی دارند. در اداره هر کشوری این نوع مشکلات وجود دارد. آیا مشکلات در امریکا هم از این دست هستند یا ماجرا چیز دیگری است؟
مارگارت فلاورز: مشکل در امریکا این است که دولت این کشور آن‌قدر تحت تأثیر نفوذ و ثروت کمپانی‌های بزرگ است که دیگر نمی‌تواند سیاست‌هایی را برای حل مشکلات مردم تدوین کند. بنابراین وضعیت در امریکا رو به وخامت پیش می‌رود؛ بی‌کاری وخیم‌تر می‌شود، شکاف طبقاتی بیش‌تر می‌شود، فروش سازمان‌های دولتی به کمپانی‌های خصوصی افزایش می‌یابد، استفاده از دلارهای مالیاتی مردم برای فراهم کردن بیمه‌های خصوصی که وقتی به آن‌ها نیاز دارید عملاً بی‌فایده هستند. آن‌چه در امریکا در جریان است یک برنامه اقتصادی نئولیبرال است. پنجاه - شصت سال پیش شکاف طبقاتی در جامعه امریکا بسیار کم‌تر بود؛ برنامه‌های دولتی وجود داشت که مردم به کمک آن‌ها می‌توانستند از امکانات آموزشی خوبی بهره‌مند شوند، وارد دانشگاه شوند؛ شغل‌هایی با مزایا و حقوق مناسب وجود داشت و مردم می‌توانستند بازنشسته شوند. اما همه این‌ها در حال ناپدید شدن است. دولت امریکا هم نمی‌تواند این روند را تغییر دهد. مردم به این نتیجه رسیده‌اند که باید روش جدیدی را اتخاذ کنند و بخش بزرگی از این روش هم این است که خود مردم اداره امور را به دست بگیرند. آن‌چه درباره جنبش تسخیر وال‌استریت مهم است نیز این‌که مردم در قالب آن در زمینه‌های گوناگون وارد شده‌اند؛ مانع آن شده‌اند که بانک‌ها مردم را از خانه‌هایشان بیرون بیندازند، خدمات مالی جدیدی را به جای خدمات دولتی برای افراد کم‌درآمد به وجود آورده‌اند، دانشگاه‌های رایگان ایجاد کرده‌اند، شغل‌های تعاونی تأسیس کرده‌اند تا مردم صاحب شغل شوند. بسیاری از این جنبش‌های ریشه‌ای در سرتاسر آمریکا در حال رشد هستند تا بتوانند مشکلات مردم را حل کنند.
 
ندای انقلاب: من مدت‌ها است جنبش تسخیر وال‌استریت را دنبال می‌کنم برخی معتقدند که جنبش تسخیر وال‌استریت یک جنبش ساختگی است و به همین دلیل هم هست که رسانه‌های غربی اخبار آن را منتشر می‌کنند. برخی دیگر هم معتقدند این جنبش هیچ موفقیتی به دست نخواهد آورد. نظر شما در این‌باره چیست؟
مارگارت فلاورز: مطمئن باشید این جنبش به هیچ وجه ساختگی نبود، بلکه با گسترش خود در سراسر امریکا بسیاری را غافلگیر کرد. و اگرچه که سازمان‌دهی پلکانی و منظمی نداشت، اما تجربه‌ای آموزنده برای مردم بود. توجه اولیه رسانه‌ها هم به این دلیل بود که جنبش تسخیر وال‌استریت یک موضوع جدید و هیجان‌انگیز بود؛ اما پس از چند هفته موضع رسانه‌ها عوض شد و شروع به انتقاد از این جنبش کردند؛ که شما پیام خاصی ندارید و کار مهمی انجام نمی‌دهید. ما در واشینگتن با فعالان زیادی جلسه گذاشتیم و در این‌باره بحث کردیم که جنبش ما چه هدفی دارد و چگونه باید قدرت را به مردم منتقل کرد. اما زمانی که این را به رسانه‌ها توضیح می‌دادیم؛ آن‌ها هیچ قسمتی از آن را به مردم گزارش نمی‌دادند، بلکه بیش‌تر به موش‌های اطراف میدان آزادی پرداختند و پیام سیاسی و تفکرات پشت آن را مخابره نکردند. جنبش تسخیر وال‌استریت را باید ادامه راه جنبش‌های دیگر برای دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در امریکا دانست. تسخیر یک نقطه همیشه نقش یک تاکتیک را داشت و هیچ‌گاه هدف نهایی جنبش نبود، بلکه صرفاً روشی برای جلب توجه رسانه‌ها و همچنین گرد هم آوردن مردم بود. جنبش تسخیر وال‌استریت همچنان ادامه دارد و گسترش یافته است و به مردم دیگر هم الهام بخشیده است. بسیاری از کارگران کم‌درآمد اکنون برای رسیدن به حقوق‌های بالاتر اعتصاب و مبارزه می‌کنند؛ معلمان و خانواده‌هایی را می‌بینیم که دور هم جمع می‌شوند و برای حفظ مدارس دولتی تظاهرات می‌کنند. جنبش بسیار قوی و فعالی در حفاظت از محیط زیست شکل گرفته که می‌کوشد تا از روش‌های غیر اصولی استخراج گاز متان و نفت جلوگیری کنند. این انرژی در بین مردم وجود دارد و اکنون به روش‌های مختلفی بروز پیدا می‌کند. این جنبش‌ها مثل موج هستند که می‌آیند و می‌روند، برخی کوچک هستند و برخی بزرگ‌تر؛ اما همواره این انگیزه وجود دارد و رو به افزایش است و مردم را به سوی عدالت اجتماعی پیش می‌برد. به عقیده من جنبش تسخیر وال‌استریت تأثیرات عمیق فراوانی داشته است و با توجه به ادامه روند کاهش بودجه و ریاضت‌های اقتصادی در آمریکا، موج دیگری از این جنبش‌ها در آینده نزدیک دوباره شکل خواهد گرفت.

ندای انقلاب: اکنون شاهد افول در جنبش تسخیر وال‌استریت هستیم. مأمورین پولیس به درون پارک «زاکوتی» ریختند و مردم را بیرون کردند. بعد از این اتفاق، دیگر خبری از جنبش تسخیر وال‌استریت یا جنبش‌های مشابه در امریکا نشد. لطفاً توضیح بدهید پس از هجوم پلیس و تخلیه پارک چه اتفاقاتی افتاد؟
مارگارت فلاورز: پس از آن‌که پولیس فعالیت جنبش‌های تسخیری را متوقف کرد، انرژی موجود در جنبش خود را در قالب گروه‌های کاری متشکل از مردم بروز داد. این گروه‌ها مسائل مختلفی را مورد توجه قرار دادند؛ از جمله حل معضل مسکن، تشکیل رسانه‌های مردمی، مبارزه برای جلوگیری از تعطیلی شفاخانه ها، تلاش برای رسیدن به دموکراسی اقتصادی که اکنون در بین مردم امریکا مطرح شده است؛ شهرها دارند از بودجه‌های مشارکتی استفاده می‌کنند و جنبش‌های قدرتمندی به نفع بانک‌های دولتی شکل گرفته است. بنابراین بسیاری از این گروه‌ها به شکل غیر محسوس تشکیل شد. به همین دلیل هم بود که وبسایتی به نام «مقاومت مردمی» را به وجود آوردیم و آن را جایگزین وبسایت «تسخیر واشینگتن» کردیم. این کار را برای آن انجام دادیم که به مردم نشان دهیم جنبش تسخیر هنوز هم ادامه دارد؛ ما هر روز ۱۵ تا ۲۰ مقاله را درباره مسائل روز امریکا در این وبسایت منتشر می‌کنیم. بنابراین آن‌چه از جنبش باقی مانده همچنان بسیار فعال است؛ اما رسانه‌های وابسته امریکایی هیچ‌گاه این فعالیت‌ها را منتشر نخواهند کرد؛ زیرا به شدت تحت تأثیر سازمان‌های بزرگ امریکایی هستند و این سازمان‌ها نمی‌خواهند سایر مردم بدانند که بخشی از مردم دارد قیام می‌کنند و می‌کوشند در کشور تحول ایجاد کنند؛ بلکه می‌خواهند مردم را با مسائل بی‌ارزش سرگرم کنند؛ مسائلی مثل مدهای جدید. همیشه همین‌گونه است که وقتی جنبش تسخیر به یکی از اهداف خود نزدیک می‌شود، خبری منتشر می‌شود که نظر مردم را از جنبش تسخیر منحرف می‌کند.
از آن جایی که تقسیم جنبش تسخیر به گروه‌های کوچک‌تر با سرعت بالایی انجام شد، این گروه‌ها مجبور بودند تا ساختارهایی را برای ارتباط و مدیریت خود ایجاد کنند. به نظر من این کار هم انجام شده است؛ به ویژه زمانی که بلاهای طبیعی در امریکا رخ داده است، مثل زمانی که طوفان «سندی» بخش‌های بزرگی از نیویارک و نیوجرزی را ویران کرد. جنبش تسخیر وال‌استریت و جنش‌های تسخیری دیگر توانستند ده‌ها هزار نفر را بسیج کنند تا منطقه را پاکسازی کنند، به در تک‌تک خانه‌ها بروند تا از نیازهای مردم باخبر شوند، غذا جمع‌آوری کنند و کمک‌های مردمی را جمع و توزیع نمایند. این افراد حتی زودتر از نیروهای دولتی در منطقه حضور پیدا کردند و حضورشان فایده بیش‌تری هم داشت؛ زیرا به سراغ مردم رفتند تا نیازهای آن‌ها را بسنجند. این افراد هنوز هم با مردم آسیب‌دیده در ارتباط هستند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا خانه‌هایشان را بازسازی و مقاوم‌سازی کنند؛ زیرا معمولاً وقتی چنین بلاهایی در آمریکا و به ویژه مناطق فقیرنشین اتفاق می‌افتد، دولت از این بلاها برای توجیه اخراج مردم فقیر و مصادره زمین‌هایشان به سود مردم ثروتمند استفاده می‌کنند. جنبش‌های تسخیری همچنان با مردم همکاری می‌کنند تا از این اتفاق جلوگیری کنند و مردم بتوانند زمین‌هایشان را حفظ نمایند.

ندای انقلاب: یکی از تحلیلگران امریکایی می‌نویسد آمریکا نیازمند یک انقلاب و تحول بزرگ است. به نظر شما آیا این اتفاق در آینده نزدیک یا دور خواهد افتاد؟
مارگارت فلاورز: نمی‌توان پیش‌بینی کرد که تحول چه زمانی رخ می‌دهد؛ اگر به تاریخ نگاه کنیم می‌بینیم که فعالان تمام تلاش خود را می‌کنند و زمانی که تصور می‌کنید هنوز با وقوع یک تحول فاصله زیادی دارید، این تحول به یک‌باره رخ می‌دهد. یکی از همکاران بسیار نزدیک ما «کریس هجز» نام دارد که یک نویسنده است و زمانی که دیوار برلین سقوط کرد در آلمان حضور داشت. وی در گفتگو با یکی از فعالان گفته بود که این اتفاق ممکن است تا یک سال دیگر رخ دهد، در حالی که یک هفته بعد کل دیوار برلین تخریب شد. بنابراین ما فعالیت‌های خود را با دید بلندمدت انجام می‌دهیم؛ زیرا کار ما هیچ‌گاه تمام نمی‌شود. حتی اگر به برخی تحولات اجتماعی هم رسیدیم، باید همچنان بکوشیم تا از آن‌ها دفاع کنیم و برای رسیدن به تحولات بیش‌تر تلاش کنیم. بنابراین این کار را تا آخر عمر باید ادامه دهیم. با این حال، تا کنون تغییرات خوبی را مشاهده کرده‌ایم. اظهارات اخیر اوباما درباره برنامه حمله به سوریه برای ما بسیار جالب بود؛ زیرا رسانه‌های وابسته یک سال تمام بود که مدام از لزوم حمله به سوریه خبر می‌دادند و مردم را برای پذیرش این مطلب آماده می‌کردند. اما زمانی که اوباما اعلام کرد قصد دارد به سوریه حمله کند، مردم از همه جناح‌های سیاسی از چپ تا راست با حمله به سوریه مخالفت کردند و گفتند: واقعیت باید مشخص شود؛ بازرسی باید انجام گردد؛ حاکمیت قانون باید برقرار شود؛ باید به پروتکل سلاح‌های شیمیایی سازمان ملل مراجعه شود نه این‌که آمریکا به طور یک‌جانبه به سوریه حمله کند. مردم با نمایندگان خود در مجلس تماس می‌گرفتند. گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد برخی از نمایندگان ۶۰۰ تماس تلفنی را با مضمون لغو تصمیم حمله به سوریه دریافت کرده‌اند. مردم در سراسر امریکا به سرک ها ریختند و تظاهرات کردند و موجب شدند تا رئیس‌جمهور از تصمیم خود عقب بنشیند و کنگره نتواند به طرح صدور اجازه حمله به سوریه رأی بدهد؛ بنابراین حتی رأی‌گیری در این‌باره هم انجام نشد. بسیار مهم بود که مردم دروغ‌های دولت را باور نکردند؛ بلکه ایستادگی کردند و موفق هم شدند. ما هم تلاش داریم تا از همین انرژی ایجاد شده استفاده کنیم و در حال حاضر بر توافق تجاری بین‌المللی موسوم به «همکاری فرا اقیانوسی» تمرکز کرده‌ایم که رئیس‌جمهور تلاش دارد تا آن را امضا کند. این همکاری می‌خواهد به طور مخفیانه جای سازمان تجارت جهانی را بگیرد. اوباما متن این قرارداد را محرمانه کرده؛ اقدامی که تا کنون درباره هیچ توافقنامه تجاری سابقه نداشته است. وی همچنین از کانگره خواسته تا به او اجازه امضای این قرارداد را بدهد، بدون آن‌که جلسه‌ای توجیهی در کنگره برگزار کند، یا درباره مفاد آن توضیحی بدهد و یا حتی کانگره اجازه تغییر در این قرارداد را داشته باشد. مردم بار دیگر از هر جناح سیاسی دارند گرد هم جمع می‌شوند تا به این درخواست اوباما نه بگویند و نشان دهند که حاضر نیستند حقوق خود را به این سادگی کنار بگذارند. بنابراین تحولات خوبی در امریکا دارد روی می‌دهد. گروه‌های مختلف بیش‌تر با هم همکاری می‌کنند تا بتوانند مشکلات منطقه خود را حل کنند و اقتصاد منطقه خود را بسازند. تحولات بزرگ در راه است اما هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی این تحولات رخ خواهد داد.

ندای انقلاب: اگر شما معتقدید مردم آمریکا توانسته‌اند اوباما را وادار کنند تا از حمله به سوریه صرف‌نظر کند، پس در جنگ‌های قبلی امریکا هم باید مردم این کشور را مقصر دانست؛ چرا مردم امریکا نمی‌توانند دولت خود را وادار کنند از تحریم ایران دست بردارد و یا از حمله به افغانستان و عراق خودداری کند؟
مارگارت فلاورز: پیش از حمله به عراق هم تظاهرات‌های زیادی شکل گرفت. روز ۱۵ فوریه به عنوان روز بین‌المللی راهپیمایی انتخاب شده و میلیون‌ها نقر از مردم آمریکا هم در این روز راهپیمایی کردند تا از حمله به عراق جلوگیری کنند؛ اما در آن زمان نتوانستند کاری از پیش ببرند. اما در سال‌های اخیر قیام‌های سیاسی در امریکا در حال گسترش است، تأثیر بیش‌تری دارد و دولت هم بیش از پیش نگران فعالیت‌های مردمی است. مردم بیش‌تری امروز حاضر هستند نه تنها تظاهرات کنند، بلکه واقعاً جلوی برخی اقدامات دولت بایستند و با شجاعت تمام از روش‌های مستقیم اما مسالمت‌آمیز استفاده کنند؛ حتی زمانی که نیروهای پلیس به آن‌ها حمله می‌کنند. این چیزی است که ده سال پیش در امریکا اتفاق نمی‌افتاد؛ اما مردم امروزه بسیار فعال‌تر از گذشته هستند. بنابراین به عقیده من تحول در حال رخ دادن است و قدرت دارد جابه‌جا می‌شود؛ البته ما با مانعی بسیار بزرگ مواجه هستیم: دولت پولیسی امریکا و تسلط ثروتمندان بر سیاست‌های این کشور.

ندای انقلاب: در آغاز جنبش تسخیر وال‌استریت یکی از عواملی که بسیاری معتقد بودند ممکن است به شکست این جنبش منجر شود، عدم برخورداری جنبش از ساختار مشخص و سازمان‌دهی بود. به نظر شما آیا این اشکالات برطرف شده یا جنبش تسخیر وال‌استریت نیاز به یک موج بزرگ دیگر دارد؟
مارگارت فلاورز: به نظر من مردم درس بزرگی از این اشکالات گرفتند. جنبش‌های تسخیری به شدت تحت تأثیر نفوذ عوامل خارجی قرار گرفتند؛ افرادی تلاش بسیار زیادی کردند تا جنبش‌ها را متفرق کنند و هنوز هم این اتفاق می‌افتد. در گروه‌های کنونی هم مشاهده می‌شود که اغلب افراد با هم هم‌عقیده هستند؛ اما تعداد کمی هم وجود دارند که می‌کوشند در این گروه‌ها تفرقه ایجاد نمایند و تأثیر آن‌ها را خنثی کنند. به نظر من مردم کم‌کم یاد می‌گیرند که چگونه این مشکلات را پشت سر بگذارند، چگونه صدای همه مردم را بشنوند و تصمیمات را بر اساس دموکراسی بگیرند؛ اما در عین حال اجازه ندهند تعداد کمی از افراد گروه را متلاشی و از رسیدن آن به اهدافش جلوگیری کنند. این روند آموزشی همیشه ادامه دارد؛ به نظر من گروه‌های تشکیل شده کار خود را به خوبی انجام می‌دهند و آن‌چه ما تلاش می‌کنیم از طریق سایت مقاومت مردمی انجام دهیم کمک به همه این گروه‌ها در سراسر آمریکا است که برای رسیدن به عدالت اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، و برای تحقق صلح تلاش می‌کنند. ما همه با هم مرتبط و اعضای یک جنبش هستیم. ما می‌خواهیم دیدی کلی را ارائه دهیم درباره این‌که هدف ما چیست؛ و همچنین یک استراتژی گسترده را تدوین کنیم تا بتوانیم دیدگاه خود را عملی کنیم؛ به علاوه این‌که در این راه از چه تاکتیک‌هایی باید استفاده کنیم. علاوه بر این‌ها می‌خواهیم مردم را راهنمایی کنیم تا این گروه‌ها بتوانند با همکاری هم ما را به سمت جلو حرکت دهند، و نقاطی را بیابیم که در آن‌ها می‌توانیم قدرت را به نفع مردم جابه‌جا کنیم. بنابراین باید نبردهایی را شناسایی کنیم که می‌توانیم در آن‌ها پیروز و به این ترتیب به هدف خود نزدیک‌تر شویم. همکاری فر اقیانوسی نمونه‌ای عالی برای این کار است؛ زیرا همه گروه‌های مختلف را دور هم جمع می‌کند؛ چه از منظر تأمین خوراک مردم، چه نگرانی‌های محیط زیستی، چه حقوق کارگران، چه خدمات اجتماعی و چه مسائل دیگر. به نظر ما، می‌توانیم در این مبارزه پیروز شویم و اگر این‌گونه شود پیروزی بزرگی در مقابل کمپانی‌های بزرگ بین‌المللی به دست آورده‌ایم. بنابراین همچنان به دنبال نقاط تغییر قدرت خواهیم بود و به مردم ابزار و آموزش‌های لازم را خواهیم داد تا در آن‌چه انجام می‌دهند تأثیرگذارتر باشند.

ندای انقلاب: برخی متخصصین معتقدند قدرت امریکا در آینده نزدیک افول خواهد کرد، برخی می‌گویند این اتفاق در آینده دور خواهد افتاد. اغلب متخصصین هم معتقدند امریکا هم به سرنوشت شوروی دچار خواهد شد. شما خود در امریکا زندگی می‌کنید و یک فعال سیاسی هم هستید؛ نظر شما در این‌باره چیست؟
مارگارت فلاورز: همه امپراتوری‌ها بالأخره از بین می‌روند. مردم امریکا هم می‌دانند این اتفاق ممکن است رخ دهد. بروز یک بحران اقتصادی بزرگ دیگر در آمریکا بسیار محتمل است. بورس بازی در آمریکا همچنان ادامه دارد و هزاران میلیارد دالر سرمایه را با خطر مواجه کرده است. پس از کمک‌های مالی دولت به مؤسسات مالی بزرگ امریکایی در سال ۲۰۰۸، این مؤسسات موظف شدند تا اسنادی را ارائه دهند که نشان دهد در صورت بروز بحران در آینده از این کمک‌های مالی چگونه استفاده خواهند کرد؛ آن‌چه در این اسناد نوشته شده این است که در صورت بروز بحران، سرمایه حسابداران به آن‌ها باز گردانده می‌شود. بنابراین اگر این اتفاق بیفتد، بحران بسیار بزرگی دامن‌گیر امریکا خواهد شد. بسیاری از مردم دارند خود را برای وقوع چنین بحرانی آماده می‌کنند. شیوه کنونی زندگی در امریکا دیگر قابل اجرا نخواهد بود. پس چگونه باید تجارت‌های منطقه‌ای و جوامع منطقه‌ای تأسیس کنیم و غذای خود را تأمین نماییم؟ اکنون مردم بسیاری تمایل دارند خود غذای خود را بکارند و برداشت کنند. چگونه باید ارزهای جدیدی را پایه‌گذاری کنیم؟ اکنون می‌بینیم که انواع مختلفی از ارز پدید می‌آید، از جمله در منطقه «بالتیمور» اسعاری به نام «اسکناس بی» به وجود آمده که در تعاملات محلی نیز استفاده می‌شود. بنابراین مردم واقعاً خود را برای زندگی در صورت بروز این بحران اقتصادی آماده می‌کنند.

https://avapress.net/vdcdjf05.yt09x6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

دولت امریکا برای جنگ های متعددی که در کشورهای مختلف به راه انداختند پولهای کلانی را از دست داد