مذاکره زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان با گروه طالبان، پس از ششروز چانه زنی، بار دیگر به دلیل حادثه بگرام متوقف شد و همزمان ایالات متحده خروج زودهنگام بیش از چهارهزار نیروی خود از افغانستان را اعلام کرد، اکنون این اتفاقات سیاسی غیرشفاف، سوالهای جدیدی را در سطح ملی و بینالمللی بوجود آورده است.
زلمی خلیل زاد پس از توقف مذاکرات صلح در قطر به پاکستان سفر کرد و با مقامهای این کشور دیدار کرد، سپس به افغانستان آمد تا با رهبران سیاسی کشور دیدارهایی داشته باشد، اما سوال اساسی اینجاست که اکنون افغانستان در آستانه چه تحولی قرار دارد؟ و چه اتفاقات جدیدی در شرف وقوع است؟.
بسیاری از آگاهان بر این باور هستند که امریکا هر صبغهی قانونی که برای خروج نیروهایش از افغانستان بدهد و هر اسمی که بالایش بگذارد در جنگ افغانستان شکست خورده است و در جستجوی بیرون رفتن از این باتلاق میباشد.
"سید عبدالمقدم امین" آگاه امور نظامی و سیاسی در مصاحبه با آوا، با بیان مطلب فوق افزود: تمام تلاشهای امریکا در حال حاضر برای خروج آبرومندانه از افغانستان است و کوشش میکند که بعد از خروج، کارنامهی سیاهی از خود بجای نگذارد.
به عقیده او، امریکا در تقلای یک ثبات سیاسی و آشتی ملی ولو موقتی در زمان خروج خود از افغانستان میباشد زیرا اکنون تنها منافع خود را در پرتو یک افغانستان نسبتاً آرام تر و باثبات جستجو میکند.
او تاکید کرد که نُه دور مذاکره در قطر و سپس توقف آن به دلیل وقوع حمله انتحاری در کابل، همچنین تبادله اسرا و به همین ترتیب از سرگیری مذاکرات در قطر و آغاز خروج زودهنگام بخش عمدهای از نیروهای امریکایی از کشور، مجموعاً حکایت از این دارد که امریکا در جنگ مسلحانه شکست خورده است و افغانستان در آستانه یک تحول جدید قرار دارد.
آقای مقدم به پیشنهاد آتش بس ده روزه از سوی امریکا به گروه طالبان نیز اشاره کرد و گفت: مردم افغانستان اگر یک روز هم شاهد جنگ و خون ریزی در کشور شان نباشند خوشحال هستند، اما این آتش بس تنها امیدی برای آینده خواهد بود نه به معنی ختم جنگ در کشور.
قابل یادآوری است؛ امریکا که خود گروه طالبان را در موقف بلند سیاسی قرار داد، اکنون تقاضای ده روز آتشبس را شرط از سرگیری مذاکرات قرار داده است این تقاضای اندک در حالی از سوی ایالات متحده مطرح میشود که ظاهراً از سوی طالبان رد شده است. مجموع این بده بستانها و انعطاف پذیری ها نشان می دهد که امریکا به صورت غیر مستقیم به شکست خود اعتراف کرده است و گروه طالبان نیز به این زودی ها خواهان ختم غائله نیستند و اکنون که در استیج بلند سیاسی از نگاه ملی و بین المللی قرار دارند، می خواهند که گفتگوها طولانی تر و چانه زنی ها ادامه پیدا کند تا امتیازات بیشتری به دست بیاورند.
از سویی هم آقای امین می گوید: پنهان کاری ها و دورغ گویی های امریکا که چندی پیش واشنگتن پست اسناد محرمانه ده ساله را در خصوص جنگ و صلح افغانستان نشر کرد، قرائن واضح بر خیانت های این کشور نسبت به افغانستان است، بنابراین خیلی نباید خوشبین بود که تلاش های ایالات متحده عامل یک مصالحه ملی و همه جانبه در کشور گردد.
او در پایان اظهار داشت که سه رکن و یا طرف های اساسی که در جنگ و صلح افغانستان دخیل هستند، امریکا، پاکستان و طالبان میباشند بنابراین تا این سه بازیگر اصلی به توافق همه جانبه نرسند، صلحی در افغانستان بوجود نخواهد آمد، اما با در نظرداشت اینکه رویکرد طالبان نسبت به گذشته ها تغییر کرده است و آهسته آهسته نیروهای خارجی نیز افغانستان را ترک می کنند، به نظر می رسد که بعد از خروج کامل خارجی ها تحول جدیدی در راه است که در چنین شرایطی اگر وضعیت درست مدیریت شود، وحدت نظر در داخل و اجماع منطقوی قوی تر بوجود بیاید، ممکن است برای آینده افغانستان نتیجه مثبت داشته باشد، اما اگر نسبت به شرایط دقت لازم صورت نگیرد پیامدهای منفی خواهد داشت.
در هیمن حال "سید ناصر موسوی" آگاه روابط بین الملل می گوید که تمام تلاشهای امریکا برای به نتیجه رسیدن پروسه صلح و آشتی ملی، به خاطر منافع خودشان می باشد نه افغانستان.
به گفته او به دلیل اینکه فعلاً در داخل امریکا، مسئله انتخابات ریاست جمهوری مطرح است و بیشتر رویکردهای سیاسی به ویژه از سوی جمهوری خواهان داشتن یک برگ برنده از قضیه افغانستان می باشد بعید به نظر می رسد که مشکلات افغانستان در اولویت قرار داشته باشد.
به باور وی، در تمام روندهای جاری متاسفانه واقعیت های عینی جامعه افغانستان نا دیده گرفته می شود، چنانچه در نه دور مذاکرات در قطر نیز تنها مسایلی که به آن پرداخته نشد خاستگاه گروه طالبان و پناه گاه های سایرگروه های تروریستی در بیرون از مرز که جانمایه تمام خشونت ها به شمار میرود بود، این بدان معنی است که افغانستان در اولویت کاری ایالات متحده قرار ندارد بلکه جنگ و صلح در حقیقت سکویی برای رسیدن این کشور به اهداف دیگری می باشد.
به گفته موسوی اما مهم این است که بعد از خروج نیروهای خارجی، افغانستان در چه شرایطی قرار خواهد گرفت؟ آیا نخبگان سیاسی می توانند بحرانهای پس از خروج را مدیریت کنند یا خیر؟ آنچه به نظر می رسد این است که در حال حاضر زمینه ی یک اجماع سیاسی برای مدیریت بحرانها وجود ندارد، زیرا از یکسو اختلافات سیاسی میان سیاسیون ریشه دار و عمیق است و از طرف دیگر گروه طالبان به این سادگی با حکومت هایی که به زعم شان دست نشانده هستند حاضر به مذاکره نخواهد شد، پس افغانستان می ماند با مجموعی از نا بسامانی ها و نا رسایی های سیاسی و اجتماعی.
خبرنگار آوا تلاش کرد در ارتباط با رویدادهای سیاسی اخیر در کشور دیدگاه یک تن از مقامهای حکومتی را نیز داشته باشد اما با تماسهای مکرر موفق به این کار نشده است.