اتشه تجاری سفارت افغانستان در تهران در گفتوگویی ویژه با خبرنگار آوا در تهران میگوید که بر اساس جدیدترین آمار وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران، میزان صادرات این کشور به افغانستان در سال 1397 به بیش از دو میلیارد و 500 میلیون دالر رسیده، این در حالی است که حجم صادرات افغانستان به این کشور، رقم اندک 25 میلیون دالر بوده است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، به گفته جابر انصار، صادرات ایران به افغانستان شامل 8 خانواده مصالح ساختمانی، مواد سوختی، شویندهها، لوازم پزشکی، مواد غذایی و لوازم خانگی است و صادرات افغانستان، غلاتی چون ماش، میوهجات خشک مثل گردو، بعضی از میوهجات تازه، دانههای روغنی و سنگهای معدنی است.
موانع فرا راه صادرات افغانستان به ایران
وی ادامه داد که یک دلیل کمی صادرات افغانستان به ایران، این است که هنوز تولیدات داخلی کشور نیازهای داخلی ما را برآورده نمیکند و صرف بعضی از محصولات زراعتی به کشورهای جهان صادر میشود. از سوی دیگر، در سالهای قبل(از سال 1385)، یک تعداد از کالاهای افغانستان از طریق بازار ایران به سوریه، یمن، عراق، مصر و ترکیه میرفت؛ ولی جنگهایی در این کشورها شکل گرفت و این سطح صادرات ما پایین آمد.
اتشه تجاری سفارت کشور در تهران در عین حال خاطرنشان کرد که موانعی نیز فرا راه صادرات افغانستان به ایران وجود دارد؛ مثل بحثهای قرنطینهای که یکی از مشکلات است، اما به گفته وی، وزارت صنعت، تجارت و معدن ایران توافق کرده که موانع ترانزیتی بر سر صادرات افغانستان را برمیدارد و موانع قرنطینهای هم رفع خواهد شد.
وی افزود، در صورتی که موانع قرنطینهای رفع شود، افغانستان میتواند انوع میوهجات چون انگور، انار، هندوانه، سیب و... را به بازارهای ایران و همچنین از طریق ایران، به کشورهای دیگر صادر کند.
فرصتهای سرمایه گذاری در افغانستان و ایران
جابر انصار در بخش دیگر این گفتوگو خاطرنشان کرد که فرصتهای زیادی برای سرمایه گذاری در افغانستان وجود دارد، اما سرمایهگذاری افغانها در ایران با سرمایهگذاری آنها در ترکیه یا در امارات قابل مقایسه نیست، زیرا در آنجا جذابیتهای اقتصادی و تسهیلات تجاری بیشتری وجود دارد. به طور مثال اگر کسی در ترکیه 250 هزار دالر سرمایهگذاری کند، پاسپورت ترکی میگیرد، اما در ایران اقامت 5 ساله میدهند.
وی تصریح نمود که بارها بارها از دوستان ایرانی تقاضا کرده که در ازای سرمایهگذاری خارجی، تسهیلات بیشتری را برای سرمایهگذار فراهم کنند، زیرا اگر یک افغان که از لحاظ فرهنگی با خانواده خود به ایران میآید و سرمایهگذاری میکند، روح و خاطر او در هرجای ایران که زندگی کند، آرام است، اما در دوبی یا در ترکیه حداقل زمان زیادی طول میکشد که زبان آن مردم را یاد بگیرد و با فرهنگ آنها آشنا شود.
تحریمها؛ ایران حق به جانب است
اتشه تجاری سفارت کشور در تهران در عین حال در بحث تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، خاطرنشان کرد که یقین دارد جمهوری اسلامی ایران در تمام موضوعات حق به جانب است و ابراز امیداری کرد که این کشور هرچه زودتر بتواند بر تحریمها فائق بیاید.
وی تأکید کرد، در صورتی که تحریمها علیه ایران رفع شود، به یقین به نفع ما افغانهاست و ما افغانها همین قسمی که ملت و دولت ایران از رفع تحریمها سود خواهند برد و با وجود تحریمها ضرر خواهند دید، از موجودیت تحریمها علیه ایران متضرر میشویم، و از رفع آنها مستفید میگردیم.
البته به گفته آقای انصار، روابط تجاری افغانستان و ایران یک روابط تجاری سنتی است که بر اساس اصول مدرن بانکداری و... برقرار نشده، بلکه در این روابط بیشتر کارها و خدماتی که توسط تجار افغانستان انجام میشود، توسط صرافان و سندیکاهای صرافی دو کشور ارائه میگردد و تحریم ها تأثیر آنچنانی بر این روابط نداشته است.
اما او افزود که نوسانات ارز در ایران یک سلسله بازارهای افغانستان را متأثر ساخته است.
چابهار؛ یک بندر جوان/ ضرورت ارائه تسهیلات بیشتر
اتشه تجاری سفارت کشور چابهار را یک بندر جوان خواند که با تکمیل زیرساختها و رفع موانع و مشکلات آن، در آینده نه چندان دور، شاهد شکوفایی آن خواهد بودیم؛ ولی یک سلسله موانع و مشکلاتی وجود دارد؛ از جمله اینکه اولین کاری که دوستان ایرانی باید در بندر چابهار بکنند، این است که یک سلسله کالاهای خود و سایر کشورها را از طریق این بندر انتقال بدهند، از سوی دیگر، دوستان ایرانی برای مراحل اول، برخی هزینهها در بندر چابهار را برای چند سال خود متقبل شوند.
به گفته وی، تسهیلاتی چون مابهتفاوت سوخت برای رانندگان افغانستان که حالا صحبت میکنند، در حد پایین است و نیاز است که دولت ایران کمی بیشتر از این تسهیلات و هزینهها را به سوی بندر چابهار قبول کند.
هزینههای سرسامآور حمل و نقل
جابر انصار خاطرنشان کرد که هزینههای سرسامآور حمل و نقل از رودپاس و هزینه ویزا گرفته تا خاک پولی، در حوزه تجارت و ترانزیت بین دو کشور وجود دارد. این در حالی است، یکی از بحثهایی که وزیر پیشین ترانسپورت افغانستان با وزیر راه پیشین ایران در یک صورت جلسه امضا کردند، صفرسازی هزینههای حمل و نقل بود.
وی تأکید کرد: "ما همیشه در بحث صفرسازی هزینهها آمادهایم و اعلام آمادگی کردهایم، ما آمادهایم هزینهها را صفر کنیم، نیاز هم است که جمهوری اسلامی ایران در این صفرسازی هزینهها با ما موافق باشد".
اتاق مشترک دو کشور
اتشه سفارت کشور در تهران یگانه عاملی که میتواند روابط بین سکتور خصوصی دو کشور را نهادینه بسازد، اتاق مشترک خواند، اما به گفته وی، متأسفانه بنا به هر دلیلی که بوده، هنوز هم اتاق مشترک مرکزی ایران و افغانستان در کابل شکل نگرفته است، هرچند اتاق ایران و افغانستان در هرات و مشهد فعالیت میکنند.
ادامه مذاکرات کمیته اقتصادی بین افغانستان و ایران
وی در مورد ادامه مذاکرات کمیته اقتصادی بین افغانستان و ایران برای نهاییسازی سند جامع همکاریهای راهبردی و طولانی شدن مذاکرات این کمیته گفت: "طولانی نیست، مسائلی در دو کشور است که هر دو طرف را درگیر خود ساخته، مثلا اکنون در افغانستان بحث صلح بسیار مهم و اساسی است، یا در ایران بحث تحریمها شاید یک فشاری باشد، ولی هیچ نوع موانعی برای تدویر کمیته اقتصادی وجود ندارد و ما در تمام مسائل با هم تفاهم نظر داریم. به زودی نشست جدید این کمیته برگزار خواهد شد".
توصیهها به بخش خصوصی و دولتمردان؛ کانالهای جدید بانکی بین دو کشور ایجاد شود
جابر انصار که فعالیت او به عنوان اتشه تجاری سفارت افغانستان در تهران رو به پایان است، در پایان از تمام سرمایهگذاران ایرانی دعوت کرد که در افغانستان سرمایهگذاری کنند و کشور بستر مساعدی برای سرمایهگذاری است، به خصوص در بحث کشتهای فراسرزمینی، افغانستان میتواند نیازهایی را که ایران در بحث کشاورزی در سایر کشورهای دنیا جستوجو میکند، به قیمت بسیار اندک تأمین کند.
وی افزود که در بحث زیرساختها نیز از جمهوری اسلامی ایران و سرمایهگذاران این کشور دعوت میکند که در استخراج معادن، ایجاد شهرکهای صنعتی و مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در افغانستان سهیم شوند.
اتشه سفارت کشور در تهران در مقابل خواستار ایجاد کانالهای جدید بانکی به خصوص با حضور بانکهای خصوصی افغانستان با ایران شد و ابراز امیدواری کرد که شاهد افتتاح شعب این بانکها در ایران باشیم. همچنین وی از آرین بانک ایران در افغانستان تقاضا کرد که سقف خدمات خود را افزایش دهد، پالیسیهای خوب تدوین کند و به بانک مرکزی افغانستان بدهد.
او از بانکهای مرکزی دو کشور نیز تقاضا کرد که هیأتهای بیشتری با هم تبادله کنند تا شاهد توسعه روابط بانکی بین دو کشور باشیم، زیرا در صورتی که روابط بانکی بین دو کشور توسعه یابد، به یقین به سرمایهگذاریهای مشترک نائل خواهیم آمد.
از گرمی ایران گرم میشویم و از سردی آن، سرد!
جابر انصار خطاب به بخش خصوصی دو کشور گفت: "افغانستان و ایران قالینهایی نیستند که از کنار هم بردارند و هرجایی که خواسته باشند، پهن کنند. این سرزمین، سرزمین مشترک است که سرنوشت مشترک دارد. چند روز پیش سیل نشان داد؛ سیلی که در ایران بود، در اقصی نقاط افغانستان نیز جریان داشت، از گرمی ایران ما هم گرم میشویم و از سردی آن، سرد. از آتشی که در افغانستان شعلهور شده، ایران نیز متضرر میشود".
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است: سال: خودتان را معرفی کنید، چند سال است به عنوان اتشه تجاری سفارت افغانستان در تهران کار میکنید و حوزه فعالیتهای این نمایندگی چیست؟ انصار: بسمالله الرحمن الرحیم. جابر انصار هستم، اتشه تجاری یا همان رایزن بازرگانی جمهوری اسلامی افغانستان در تهران. حدودا از ماه عقرب سال 1395 به اساس حکم مقام عالی ریاست جمهوری افغانستان به صفت اتشه تجاری افغانستان استخدام شدم. حوزه صلاحیت ما به اساس لایحه وظایف و پلان وزارت محترم صنعت و تجارت افغانستان و در حوزههای اقتصادی، تجاری، صادرات، واردات، سرمایهگذاری و ترانزیت بین افغانستان و ایران است.
سوال: با توجه به اینکه در ابتدای سال 1398 هستیم، از آخرین وضعیت روابط تجاری دو کشور صحبت کنیم. آیا شما آمارهای سال 1397 را دارید که چه مقدار واردات و صادرات با ایران داشتیم و در کدام حوزهها بوده است؟ انصار: صادرات و واردات بین افغانستان و ایران در سال 1396 و 97 از یک رقم خوبی برخوردار بوده است، به خصوص واردات از جمهوری اسلامی ایران به افغانستان که نیازهای بازار کشور را تأمین میکند. رقم صادرات جمهوری اسلامی ایران به افغانستان، بر اساس اعلام وزارت صنعت، تجارت و معدن این کشور، دو میلیارد و 450 میلیون دالر در سال 1396 و بیش از دو میلیارد و 500 تا دو میلیارد و 600 میلیون دالر در سال 1397 است. این میزان شامل 8 خانواده از صادرات تولیدات جمهوری اسلامی ایران به افغانستان است که شامل مصالح ساختمانی، مواد سوختی، شویندهها، لوازم پزشکی، مواد غذایی و لوازم خانگی است.
در کنار این، از افغانستان هم بعضی کالاها به ایران صادر میشود، اما اعداد و ارقام آن بسیار کم است. دلیل این کمبود این است که هنوز در افغانستان تولیدات داخلی کشور نیازهای داخلی ما را برآورده نمیکند و صرف بعضی از محصولات زراعتی ما به کشورهای جهان صادر میشود. از جمله این محصولات زعفران است که یکی از عمدهترین اقلام صادراتی افغانستان را تشکیل میدهد، اما چون ایران خودش زعفران تولید میکند، بازارش به اشباع رسیده و بازارهای خاص خود را برای صادرات زعفران خویش دارد، بناء زعفران جایگاهی در صادرات افغانستان به ایران ندارد. عمدهترین صادرات ما به ایران غلاتی چون ماش، میوهجات خشک مثل گردو، بعضی از میوهجات تازه، دانههای روغنی و سنگهای معدنی است. رقمی این صادرات کمتر از 25 میلیون دالر در سال است.
یکی از علتهای دیگر کمی صادرات افغانستان به ایران این است که در سالهای قبل(از سال 1385)، یک تعداد از این کالاهای افغانستان از طریق بازار ایران به سوریه، یمن، عراق، مصر و ترکیه میرفت؛ یعنی در داخل ایران پروسس و بستهبندی میشد مثل تخم تربوز و بعد به سایر کشورها میرفت. ولی چون جنگهایی در این کشورها شکل گرفت، این سطح صادرات ما پایین آمد؛ از این جهت، نسبت به کالاهای افغانی در بازارهای ایران هم جذابیت و هم تقاضای کمتری وجود دارد.
به آن خاطر ما طرحی برای توسعه صادرات بین افغانستان و ایران داشتیم، به خصوص اینکه موانعی فرا راه صادرات افغانستان به ایران وجود دارد؛ مثل بحثهای قرنطینهای که یکی از مشکلات است. اخیرا شما شاهد هستید که اولین محموله ترانزیتی کالاهای افغانی از بندر چابهار عازم هندوستان شد و همچنین موانع ترانزیتی هم تا حدی مرفوع شده، یعنی وزارت صنعت، تجارت و معدن ایران با ما توافق کرده که این موانع ترانزیتی را برمیدارد. انشالله موانع قرنطینهای را هم به خاطر صادرات افغانستان رفع میشود و در صورتی که ما شاهد رفع موانع قرنطینهای باشیم، میتوانیم انوع میوهجات چون انگور، انار، هندوانه، سیب و... را به بازارهای ایران صادر کنیم و هم از بازار ایران، کشورهای هدف خود را داشته باشیم.
سوال: چه وعدههایی در بحث رفع مشکل قرنطینه داده شده است؟ انصار: ما در بحث قرنطینه چندین جلسه با وزارت صنعت، تجارت و معدن ایران داشتیم، که در آن نمایندگان وزارت جهاد کشاورزی، گمرک و همچنین اداره استاندارد و اتاق بازرگانی تشریف داشتند، ما دلایل خود را مطرح کردیم که بنابر این دلایل، موانع و محدودیتهایی در گمرکات جمهوری اسلامی ایران در هنگام ورود کالاهای صادراتی افغانستان به ایران وجود دارد. قرار بود بعد از تعطیلات سال نو جلسه دیگری داشته باشیم که احتمالا این جلسه در ماه ثور برگزار خواهد شد. بر اساس تصمیم گرفته شده، قرار است در ترکیب یک هیأت به گمرکات سه گانه دو کشور برویم و وضعیت این گمرکات را از نزدیک بررسی کرده، آن موانعی که عملا مانع توسعه روابط تجاری دو کشور شده را ارزیابی کرده، ببینیم که برای رفع این موانع باید با کدام ادارات صحبت بکنیم تا برداشته شود. من یقین دارم در صورتی که این موانع برداشته شود، کالاهای صادراتی افغانستان هم به ایران و هم از طریق ایران به کشورهای هدف مثل عمان، عراق، ترکیه و حتی تا اروپا، بسیار با قیمت پایینی خواهد رسید.
سوال: این در حالی است که در این شرایط ویژه اقتصادی ایران و بحث تحریمها، افغانستان میتواند یک قسمت از نیازهای حداقل مواد غذایی، میوهجات و حتی گوشت ایران را تأمین کند. ما میبینیم که به دنبال افزایش قیمت گوشت گوسفند در ایران، این کشور اجازه داده که واردات دام زنده از افغانستان نیز صورت بگیرد؟ انصار: ایران و افغانستان دارای یک پیشینه تاریخی بسیار عمیق هستند؛ سرزمین واحد، فرهنگ واحد، دین مشترک، ارزشهای مشترک، زبان مشترک و...، همین طور که بازار افغانستان نیازهای خود را از طریق ایران رفع میکند، من یقین دارم در صورتی که موانع قرنطینهای و گمرکی و بعضی از موانع سلیقهای بعضی از مدیران و کارگزاران برداشته شود و یک ساختار واحد برای توسعه روابط اقتصادی ایجاد شود، ما هم به نوبه خود میتوانیم نیازهای جمهوری اسلامی ایران در بازار داخلی این کشور را مرفوع کنیم.
سوال: اگر این موانع برداشته شود، شاید به رشد صنایع در داخل افغانستان هم کمک کند، چون یک قسمتی از صنایع و کارخانجات افغانستان به خصوص در حوزه غرب کشور، صنایع وارداتی از ایران یا الگو گرفته از آن است. انصار: صد درصد، ما یقین داریم در صورت توسعه روابط تجاری بین دو کشور، ما شاهد سرمایه گذاری خارجی در افغانستان خواهد بودیم و این سرمایهگذاران بیشتر دوستان ایرانی خواهند بود، چون اکثر بازار موجود، یک بازار رقابتی است و اصل در قانون اساسی افغانستان، مواد نهم و دهم، اصل رقابت و اقتصاد بازار است و ما بر مبنای اقتصاد بازار، باید زمینههای رقابت را مساعد بسازیم. من از دوستان ایرانی میخواهم که تنها به صادرات به افغانستان فکر نکنند، یک بخش فعالیتهای اقتصادی انتقال علم، فن و تکنولوژی است. تقاضای جدی ما از دوستان ایرانی به خصوص از سرمایهگذاران ایرانی این است که در بحث انتقال علم، فن و تکلنولوژی با ما همکار و هماهنگ باشند. یقین دارم که این توجه، یک نوع همبستگی و همکاری درازمدت را بین د کشور ایجاد میکند.
همچنین در صورتی که ما نیروهای جوان و پویا و دانشجویان افغانستان که در ایران تربیت شدند و با دانش و تکنولوژی ایران شناخت دارند، را در معادن افغانستان استخدام کنیم، یا یک تعداد از متخصصینی که در شهرکهای صنعتی ایران فعالیت دارند در افغانستان به کار بگماریم، اینها با تکنولوژی و علم ایرانی آگاهی دارند و بیشتر کوشش میکنند که از این تکنولوژی استفاده کنند که این یک بازار بهتر، مساعدتر و مطمئنتر برای ایران خواهد بود.
سوال: خیلی از سرمایهگذاران ایرانی هم علاقمند اند وارد بازار افغانستان شوند و سرمایهگذاری کنند؟ انصار: بله، فرصتها برای سرمایه گذاری در افغانستان زیاد است، در تمام عرصهها، به خصوص در عرصه صنایع سبک، متوسط و سنگین، در هر سه بخش جذابیتهایی برای سرمایهگذاری در بازار افغانستان وجود دارد.
سوال: در مقابل هم یک تعداد از مهاجرین و سرمایهگذاران افغانستانی علاقمند به سرمایهگذاری در ایران هستند؟ تحریمها چه تأثیری بر سرمایهگذاری افغانها در ایران داشته است؟ انصار: سرمایهگذاری در ایران توسط افغانها قابل مقایسه با سرمایهگذاری افغانها در ترکیه یا در امارات نیست. ما به مراتب در ترکیه و امارات سرمایهگذاری بیشتری کردیم، علت هم این است که در آنجا جذابیتهای اقتصادی و تسهیلات تجاری بیشتری وجود دارد. به طور مثال اگر کسی در ترکیه 250 هزار دالر سرمایهگذاری کند، پاسپورت ترکی میگیرد، اما در ایران اقامت 5 سال به تو میدهند. یا در مثال دیگر، اگر شما در دوبی سرمایهگذاری می کنید، به شما اقامت طولانیمدت میدهد، دوبی یک منطقه آزاد است، هر جایی که شما میخواهید، میتوانید سرمایهگذاری کنید، اما مناطق آزاد در ایران محدود است، مثل چابهار، قشم، کیش و... ولی در صورتی که کسی بخواهد در چابهار سرمایهگذاری کند، باید در چابهار هم زندگی کند، که این برای سرمایهگذار جذابیت ندارد. مثلا یک سرمایهگذار که می خواهد در چابهار سرمایهگذاری کند، باید بتواند در هر جای ایران که خواسته باشد، زندگی کند و برای او تسهیلات فراهم شود. تقاضای من بارها از دوستان ایرانی این بوده که در ازای سرمایهگذاری خارجی، تسهیلات بیشتری را برای سرمایهگذار فراهم کنند، من یقین دارم که اگر یک افغان از لحاظ فرهنگی با خانواده خود به ایران میآید و سرمایهگذاری میکند، روح و خاطر او در هرجای ایران که زندگی کند، آرام است، اما در دوبی یا در ترکیه حداقل زمان زیادی طول میکشد که زبان آن مردم را یاد بگیرد و با فرهنگ آنها آشنا شود، بناء نظر من این است، در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بستههای تشویقی را برای سرمایهگذاران خارجی ارائه کند، مشوقها را بیاورد و این مشوقها در یک دوره زمانی تعریف شود، به طور مثال اگر کسی از سال 2020 تا 2025 در ایران سرمایهگذاری میکند، این بسته تشویقی برای آنهاست، من یقین دارم که نه تنها افغانها، بلکه خیلی از کشورها در ایران سرمایهگذاری خواهند کرد.
من امیدارم که هرچه زودتر در بحث روابط بینالملل، جمهوری اسلامی ایران بتواند بر تحریمها فائق بیاید. یقین دارم که جمهوری اسلامی ایران در تمام موضوعات حق به جانب است و انشالله یک فضای مطمئن و مسالمتآمیز را در منطقه و جهان با همکاری ایران شاهد باشیم. در صورتی که تحریمها علیه ایران رفع شود، و ایران با کشورهای دور و نزدیک خود روابط دوستان داشته باشد، به یقین به نفع ما افغانهاست و ما افغانها همین قسمی که ملت و دولت ایران از رفع تحریمها سود خواهند برد و با وجود تحریمها ضرر خواهند دید، از موجودیت تحریمها علیه ایران متضرر میشویم، و از رفع تحریمها مستفید میگردیم.
سوال: این تحریمها مخصوصا در سال 98 بر حجم و میزان روابط تجاری افغانستان و ایران چه تأثیری خواهد داشت؟ انصار: روابط تجاری افغانستان و ایران یک روابط تجاری سنتی است که بر اساس اصول مدرن بانکداری و... برقرار نشده، در این روابط بیشتر کارها و خدماتی که توسط تجار افغانستان انجام میشود، توسط صرافان و سندیکاهای صرافی دو کشور ارائه میگردد و تحریم ها تأثیر آنچنانی بر این روابط نداشته است.
اما نوسانات ارز یک سلسله بازارهای افغانستان را متأثر ساخته که گاها یک تاجر کالایی از ایران خریداری کرده، و فردایی که آمده آن کالا را دوباره خریداری کند، با همان مبلغ نتوانسته که در تجارت بینالمللی تأثیر خوبی ندارد. دو فاکتور ثبات در اقتصاد یک کشور، تولید داخلی و دیگری تجارت بینالمللی است، هر دو لازم و ملزوم یکدیگر اند و امیدوارم که هرچه زودتر تحریمها علیه ایران لغو شود و ایران بتواند در یک فضای بسیار آزاد و مناسب، تجارت بینالمللی خود را رونق بدهد و من یقین دارم که افغانستان از این فضا سود اعظمی خواهد برد.
سوال: گمرکات فعال بین افغانستان و ایران است کدام است و بیشترین حجم مبادلات کالای ما از کدام گمرکات صورت میگیرد؟ انصار: ما سه گمرک داریم؛ گمرک دوغارون/ اسلامقلعه، گمرک ماهیرود/ ابونصر فراهی و گمرک میلک/ زرنج. از لحاظ سقف واردات و صادرات بین افغانستان و ایران، گمرک دوغارون حرف اول را میزند که در شهرستان تایباد خراسان رضوی است. بعد از آن گمرک میلک در سمت زاهدان و بعد از آن هم گمرک ماهیرود است.
از لحاظ بنادر نیز مهمترین بندری که بیشترین کالاهای صادراتی و یا وارداتی و ترانزیتی افغانستان را میپذیرد، بندر عباس است که یکی از بندرهای مهم است. بعد از آن، ما بیشتر در این تلاش هستیم که بتوانیم از بندر چابهار یک مسیر دو طرفه صادرات و واردات را رونق بدهیم و خود را از این طریق به کشورهای هدفی مثل عمان، هندوستان، امارات و حتی چین مرتبط بسازیم و کالاهای خود را از این مسیرها منتقل کنیم.
سوال: از روند و پیشرفت کار در بندر چابهار تا چه اندازه رضایت دارید، بررسی شما از انتقال اولین محموله صادراتی افغانستان از طریق این بندر چیست؟ ما پیش از این واردات گندم را هم از هند و از طریق بندر چابهار داشتیم. از دید شما چگونه میتوانیم بندر چابهار را که یک بندر نزدیک به بسیاری از کشورها و همچنین یک بندر اقیانوسی است، به یک بندر فعال تجارت و ترانزیت افغانستان تبدیل کنیم؟ انصار: چابهار یک بندر جوان است، با تکمیل زیرساختها و رفع موانع و مشکلات آن، من یقین دارم که در آینده نه چندان دور، ما شاهد شکوفایی چابهار خواهد بودیم. قسمی که رییسجمهور افغانستان فرموده، بندر چابهار برای افغانستان یک تنفسگاه است و ما از طریق چابهار میتوانیم با کمترین هزینه به آبهای آزاد و اقیانوسی راه پیدا کنیم. ولی با آنهم یک سلسله موانع و مشکلاتی وجود دارد؛ از جمله اینکه از نظر من اولین کاری که دوستان ایرانی باید در بندر چابهار بکنند، یک سلسله کالاهای خود و سایر کشورها را از طریق این بندر انتقال بدهند، مثلا کالایی که ازهندوستان به ایران میآید، از طریق چابهار بیاید، نه از طریق بندر عباس، یا کالاهایی که از چین میآید، از طریق چابهار وارد خاک ایران شود، نه از طریق بندر عباس و مسیرهای دیگر، حداقل خود دوستان ایرانی این ریسک را بپذیرند. از سوی دیگر، دوستان ایرانی برای مراحل اول، برخی هزینهها در بندر چابهار را برای چند سال خود متقبل شوند. اگر یک افغانی خواسته باشد کالایی را از هندوستان از طریق چابهار بیاورد، اولین کاری که میکند، هزینهها را سنجش میکند و این هزینهها چون مسیر یک طرفه است، گرانتر تمام میشود. کالاها فقط از افغانستان میرود و هیچ کالایی به مقصد افغانستان باز به چابهار نمیآید و اگر میآید، بسیار کم است، خب این مسائل هزینهها را بلند میبرد و این جذابیتی برای سرمایهگذار ندارد. نظر من این است که باید سازمان بنادر و دریانوردی و شرکتهای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران برای فعال شدن بندر چابهار، یک نوعی از هزینهها را خود متقبل بشوند، و به تاجران سبسایدی بدهند تا از این مسیر استفاده کنند. تسهیلاتی چون مابهتفاوت سوخت که حالا صحبت میکنند، در حد پایین است و نیاز است که دولت ایران کمی بیشتر از این تسهیلات و هزینهها را قبول کند.
سوال: با توجه به این فعالیتهای تجاری افغانستان و ایران، یک قسمت سنگینی کار به عهده شرکتهای ترانسپورتی و ترانزیتی بین افغانستان و ایران است، یک تعداد شرکتهای حمل و نقل افغانی در داخل ایران کار میکنند، شما آمار دارید چه تعداد شرکتهای ترانسپورتی افغانستان در ایران فعال هستند، این شرکتها با چه مشکلاتی روبرو هستند؟ انصار: شرکتهایی که در افغانستان و ایران کار میکنند، بیشتر شرکتهای مشارکتی اند، شرکتهای تک هویتی افغانی نیستند، که ما بگوییم که یک شرکت افغانی با فلان نام آمده و در ایران کار میکند؛ چنین چیزی وجود ندارد، بیشتر شرکتهای مشارکتی است که با مشارکت ایرانیها و افغانیها شکل گرفته است.
از نظر من، ما در بحث ترانسپورت مشکلات کمتری داریم، فقط ما هزینههای سرسامآور حمل و نقلی داریم، از رودپاس و هزینه ویزا، خاک پولی گرفته تا ... بارها وزارت راه ایران و وزارت ترانسپورت افغانستان پیرامون این مسائل صحبتهایی داشتهاند. در کل هدف ما این است که شکلهای جدیدی از شرکتهای کشتیرانی، باریابی و حمل و نقلی را ایجاد کنیم، شرکتهای بینالمللی بین دو کشور ایجاد کنیم، حتی شرکتهای سه جانبه بین افغانستان، ایران و هند ایجاد کنیم که اگر ما این زمینهها را مساعد بسازیم، بر مشکلات حمل و نقلی فائق میآییم.
سوال: من در سفر به چابهار با چند تن از این مسئولین شرکتهای حمل و نقل افغانستان صحبت کردم، آنها میگفتند که هزینههای زیادی از سوی ایران گرفته میشود، از ویزا، خاک پولی، رودپاس و... مشکلاتی نیز در داخل گمرکات وجود دارد، چه راهکارهایی برای کاهش این مشکلات وجود دارد؟ ما سال گذشته مذاکراتی برای حل و فصل این مشکلات میان وزرای راه و ترانسپورت دو کشور داشتیم، عملی شدن این مذاکرات چقدر پیشرفت داشته است؟ انصار: یکی از بحثهایی که جناب آقای طهماسی، وزیر پیشین ترانسپورت افغانستان با جناب آقای آخوندی، وزیر راه پیشین افغانستان در یک صورت جلسه امضا کردند، صفرسازی هزینههای حمل و نقل بود. ما همیشه در بحث صفرسازی هزینهها آمادهایم و اعلام آمادگی کردهایم، ما آمادهایم هزینهها را صفر کنیم، نیاز هم است که جمهوری اسلامی ایران در این صفرسازی هزینهها با ما موافق باشد، گرچه وزارت محترم راه هم میگوید که موافق هستند، ولی ما منتظر این هستیم که آنها کدام یک از هزینهها را صفر میکنند که برای ما اعلام کنند و ما نیز در قسمت صفرسازی آن اعلام آمادگی کنیم.
سوال: یک قسمت ارتباطات بین بخش خصوصی دو کشور که همیشه موانعی را داشتیم، اتاق تجارت مشترک بین دو کشور است، چند سال است که قرار است اتاق تجارت مشترک دو کشور ایجاد شود و این اتاق یا ایجاد نشده و یا فعال نیست، دیدگاه شما در مورد ارتباطات بخش خصوصی دو کشور چیست؟ انصار: یگانه عاملی که میتواند روابط بین سکتور خصوصی دو کشور را نهادینه بسازد، اتاق مشترک است. اتاق مشترک در ایران یک اتاق فعال با مدیریت بزرگان بسیار خوبی چون آقای سلیمی، آقای میرصادقی، علی خانی، مسعودی و آقای چوبدار است، اکثریت اینها دوستان من هستند و من از تجاربشان در توسعه روابط تجاری بین افغانستان و ایران استفاده کرده و همیشه مشورهها و رهنمودهای آنها را داشتم. من یقین دارم اتاق مشترک بهترین پل ارتباطی بین سکتور خصوصی دو کشور میتواند باشد، اما متأسفانه بنا به هر دلیلی که بوده، هنوز هم اتاق مشترک مرکزی ایران و افغانستان در کابل شکل نگرفته، ولی ما در هرات اتاق ایران و افغانستان را داریم، که به ریاست جناب آقای سعد خطیبی، رییس محترم اتاق تجارت و صنایع هرات است. همچنین در مشهد هم اتاق مشترک را داریم که به ریاست آقای صیادت است. این دو اتاق باهم و بسیار نزدیک کار میکنند و سطح روابط سکتور خصوصی رشد داشته و در بهترین مرحله قرار دارد. همیشه در نمایشگاههایی که بین دو کشور برگزار میشود، اتاق مشترک هرات و مشهد بسیار خوب درخشیده و نقش خود را به بهترین نحو ممکن ایفا کرده است. من یقین دارم در صورتی که اتاق مشترک ایران و افغانستان در کابل هم راهاندازی شود، ما میتوانیم بین سکتور خصوصی دو کشور نزدیکی بیاوریم و هرگاه ما این نزدیکی را بیاوریم، همفکری، همگامی و همپلانی را میآوریم و این وجوه مشترک، سبب رفع موانع موجود خواهد شد.
سوال: همانطور که ایران یک پل ارتباطی برای افغانستان است، افغانستان نیز تلاش کرده پل ارتباطی برای کشورهای منطقه به شمول ایران برای دستیابی به کشورهای مختلف باشد. در این زمینه چه تلاشهایی در حوزه استفاده ایران از موقعیت ارتباطی افغانستان صورت گرفته است؟ انصار: یکی از آرزوهای رییسجمهور افغانستان این بود که افغانستان را به یک چهار راه اقتصادی تبدیل کنیم؛ یک چهار راه ترانزیت منطقه و ما یقین داریم در صورتی که موافقتنامههای چندجانبه بین افغانستان و ایران را به امضا برسانیم، به عنوان مثال همانند موافقت سهجانبه بین افغانستان و ایران و هند، موافقتنامه سهجانبه میان افغانستان و ایران با ترکیه، عراق، تاجیکستان، ازبکستان و... داشته باشیم، من یقین دارم در فرصت نه چندان دور، شاهد خواهیم بود که دوستان ایرانی به خاطر رسیدن به بازارهای کشورهای آسیای میانه، از افغانستان استفاده بهینه خواهند کرد.
سوال: سرنوشت مذاکرات کمیته اقتصادی برای نهاییسازی سند جامع همکاریهای راهبردی افغانستان و ایران به کجا رسید؟ چرا کار این کمیته به طول کشیده، در حالی که دو کشور در حوزه اقتصادی اختلاف نظری به آن صورت ندارند؟ انصار: طولانی نیست، مسائلی در دو کشور است که هر دو طرف را درگیر خود ساخته، مثلا اکنون در افغانستان بحث صلح بسیار مهم و اساسی است، یا در ایران بحث تحریمها شاید یک فشاری باشد، ولی هیچ نوع موانعی برای تدویر کمیته اقتصادی وجود ندارد، ما در تمام مسائل با هم تفاهم نظر داریم، با هم به یک نظر مشترک رسیدیم و هیچ موانعی وجود ندارد. بله، به زودی نشست جدید این کمیته برگزار خواهد شد.
سوال: باخیر شدیم که شما در پایان مأموریت خود به عنوان اتشه تجاری افغانستان در تهران قرار دارید، آخرین صحبتهایی که در این حوزه دارید و پیشنهادهایی که به تاجران و سرمایهگذاران و همچنین مقامهای دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی افغانستان و ایران دارید، چیست؟ انصار: یکی از عواملی که میتواند سر مسائل سیاسی و امنیتی بین افغانستان و ایران تأثیر بگذارد، و زمینه همکاریها را مساعد بسازد، حوزه اقتصادی خواهد بود. ما از تمام سرمایهگذاران ایرانی محترمانه دعوت میکنیم که در افغانستان سرمایهگذاری کنند، افغانستان بستر مساعدی برای سرمایهگذاری است، به خصوص در بحث کشتهای فراسرزمینی، افغانستان میتواند نیازهایی را که ایران در بحث کشاورزی در سایر کشورهای دنیا جستوجو میکند، به قیمت بسیار اندک تأمین کند.
در بحث زیرساختها نیز ما از جمهوری اسلامی ایران و سرمایهگذاران این کشور دعوت میکنیم که در افغانستان سهیم شوند؛ در استخراج معادن، ایجاد شهرکهای صنعتی و مناطق آزاد و ویژه اقتصادی.
همچنین افغانستان میتواند در بحث سرمایهگذاری در چابهار توجه کند. از سوی دیگر، ایجاد کانالهای جدید بانکی به خصوص با حضور بانکهای خصوصی افغانستان مثل عزیزی بانک، بانک بینالمللی افغانستان، افغان یونایتد بانک و کابل بانک باید مورد توجه قرار بگیرد. ما امیدواریم که شاهد افتتاح شعب این بانکها در ایران باشیم. همچنین تقاضای ما از آرین بانک این است که سقف خدمات خود را افزایش دهد، پالیسیهای خوب تدوین کند و به بانک مرکزی افغانستان بدهد. از بانکهای مرکزی دو کشور تقاضا داریم که هیأتهای بیشتری با هم تبادله کنند، تا ما شاهد توسعه روابط بانکی بین دو کشور باشیم، زیرا در صورتی که روابط بانکی بین دو کشور توسعه یابد، به یقین به سرمایهگذاریهای مشترک نائل خواهیم آمد.
تقاضای من از سکتور خصوصی هر دو کشور این است که به این فکر کنند افغانستان و ایران قالینهایی نیستند که از کنار هم بردارند و هرجایی که خواسته باشند، پهن کنند. این سرزمین، سرزمین مشترک است که سرنوشت مشترک دارد. چند روز پیش سیل نشان داد؛ سیلی که در ایران بود، در اقصی نقاط افغانستان نیز جریان داشت، از گرمی ایران ما هم گرم میشویم و از سردی آن، سرد. از آتشی که در افغانستان شعلهور شده، ایران نیز متضرر میشود. دوستان ایرانی باید به این فکر باشند که در حوزههای صلح، امنیت و آمدن ثبات به افغانستان، افغانها را همیاری کنند. همان قسم که ایران در دوران جهاد و مقاومت مردم افغانستان در کنار این مردم بود، من یقین دارم که در دوران بازسازی هم در کنار مردم افغانستان بوده و خواهد بود. از سوی دیگر، یقین دارم که دولت وحدت ملی به رهبری رییسجمهور محمد اشرف غنی، خواهان بهترین رابطه با دوستان ایرانی است و ما ایران را منحیث یکی از زیستگاهها و خاستگاههای خود میپنداریم.
من در مدت زمانی که اتشه تجاری افغانستان در ایران بودم، دوستان بسیار خوبی یافتم، و این دوستان سرمایههای من هستند؛ از تجارب آنها استفاده کردم و یقین دارم هر کسی خواسته باشد ملت او سروری و سربلندی داشته باشد، باید تقدیر خود را به دست خویش بنویسد. اگر این دو ملت در کنار هم بایستند، زندگی بکنند و یکدیگر را پذیرا باشند، ما کمتر به سایر کشورهای دنیا نیاز خواهیم داشت و حداقل نیازهای داخلی خود را میتوانیم از طریق یکدیگر جبران کنیم.