رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، تیمبندیهای انتخابات ریاست جمهوری در کشور را غیرمترقبه خواند و گفت که شخصیتهای سیاسی بدون در نظرداشت اصول و اندیشههای اساسی خود وارد تیمبندیها و کارزارهای انتخاباتی شدند؛ به همین دلیل، این مسأله سبب سردرگمی مردم شده است. حسینی مزاری در عین حال تصریح کرد که بازی صلح در افغانستان، یک بازی واقعی نیست!
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، حجتالاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری که در حاشیه بازدید از خبرگزاری فارس در تهران، با خبرنگار این رسانه گفتوگو کرد، به سوالاتی در مورد فضای انتخابات ریاست جمهوری کشور، تلاشهای اخیر صلح با طالبان، تأثیرات پیمانهای سیاسی و امنیتی با امریکا و همچنین حملات هدفمند تروریستان علیه مساجد، حسینیهها و مراکز فرهنگی، ورزشی و آموزشی پاسخ داد.
تیمبندیهای غیرمترقبه انتخاباتی؛ شخصیتها با عدم حفظ اصول و باور خود وارد کارزارهای انتخاباتی شدند
وی در ابتدا به سوالی در مورد فضای انتخابات ریاست جمهوری، دستههای انتخاباتی و چگونگی شکلگیری رقابتهای انتخاباتی پاسخ داد و گفت: تقریبا تیمبندیهای انتخاباتی در افغانستان به صورت غیرمترقبه صورت گرفته و افراد و شخصیتها با عدم حفظ اصول، فکر و اندیشههای خود، وارد تیمها و کارزهای انتخاباتی شدند.
به گفته این فعال سیاسی، این برخورد شخصیتها مردم را هم در شرایط موجود یک مقدار سردرگم کرده و این سوال برای آنها خلق شده که چرا چنین اتفاقاتی افتاده است؟! وقتی حرکتها و جناحبندیها بر اساس یک استراتژی مشخص و اصول فکری نباشد، جریانها و شخصیتها را از اثرگذاری و چشم مردم دور میکند.
وی خاطرنشان کرد: من سال گذشته در مورد تشکیل ائتلاف بزرگ ملی گفته بودم که تشکیل این ائتلاف، اتفاق خاصی نیست، چون این ائتلاف بر اساس یک اندیشه، اصول و استراتژی مشخص مبارزاتی به وجود نیامده، بر این اساس چنین ائتلافهایی شکل نگرفته به زودی از هم میپاشد و امروز میبینیم که محمد محقق، جنرال دوستم، صلاحالدین ربانی و... هر کدام یک طرف رفتند.
اما به باور حسینی مزاری، برخلاف شخصیتها، "غربیها برای شرایط افغانستان برنامهریزی دقیقتری دارند و کار اصولیتری برای خود انجام میدهند، به همین خاطر در انتخابات قبل، اشرف غنی که پایگاه مردمی نداشت رییسجمهور شد، اما داکتر عبدالله با ریشه، حضور در عرصه جهاد و مقاومت و هزاران حامی جهادی، انتخابات را میبازد!!"
او با اشاره به اینکه داکتر عبدالله در پست رییس اجرایی حکومت نتوانست از توانمندیهای خود استفاده کند و یک مهره تأثیرگذار باشد، گفت: "اما اشرف غنی در چهار سال گذشته خیلی کار کرد؛ برای مردم افغانستان کاری نکرد، ولی برای طیف، فکر و خط خود خیلی کار کرد و دستآوردهای بالایی برای جناح فکری خود دارد".
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا)، در پاسخ به سوال دیگر در مورد تحولات آینده انتخابات ریاست جمهوری کشور، با بیان اینکه هنوز زود است در مورد تحولات آینده صحبت کنیم؛ خاطرنشان کرد که ممکن است برخی تیمهای انتخاباتی مصلحتی باشد و با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات، به احتمال زیاد با تیمهای دیگر ائتلاف کنند.
به باور وی، در کل سه تیم انتخاباتی اشرفغنی، عبدالله و حنیف اتمر از توانمندیهای بالاتری در عرصه انتخابات ریاست جمهوری برخوردارند.
حسینی مزاری در مورد تیمهای انتخاباتی حنیف اتمر و اشرف غنی گفت: "این گمانه زنی وجود دارد که هر کدام قویتر ظاهر شد، یکی به نفع دیگری کنار برود یا هر تیمی که پیروز شد، دیگری در کنار تیم پیروز قرار بگیرد، چون اتمر در انتخابات گذشته یکی از طراحان جدی فکری و اندیشهای اشرف غنی بود".
وی با بیان اینکه برخی معتقدند اتمر اختلافات جدی با اشرف غنی دارد، تصریح کرد: اما من فکر میکنم اتمر عمر مفید دولت اشرف غنی را سپری کرد و در کنار دولتیها بود، اما در فرصت مرده باقی مانده، از دولت خارج شد تا برای حضور در عرصه انتخابات ذهنیتسازی و فضاسازی کند.
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مورد تیم اشرف غنی نیز گفت: تنها آدم بیپشتوانه این تیم، سرور دانش است، زیرا اسدالله سعادتی به عنوان نماینده کریم خلیلی و حزب وحدت اسلامی افغانستان در کنار تیم عبدالله عبدالله قرار گرفته است.
به گفته وی، سرور دانش از شاگردان کریم خلیلی بود، اما در ادامه کار، رفاقت و کار را کنار گذاشت و از او برید؛ به دلیل حضور سرور دانش، کریم خلیلی نتوانست در کنار اشرف غنی بماند، در حالی که ترجیح میداد در کنار او باشد.
صلحخواهی در افغانستان واقعی نیست
حسینی مزاری در بخش دیگر سوالات خبرنگار فارس، به بررسی وضعیت صلح در افغانستان پرداخت و گفت: "به نظر من، بازی صلح در افغانستان، یک بازی واقعی نیست! صلحخواهی در افغانستان واقعی نیست، چون اگر واقعی میبود، باید مولفههای اساسی صلح مد نظر گرفته میشد و به آن عمل میگردید".
وی افزود که اولین مولفه صلح واقعی این است که باید افغانها در محور صلحخواهی بوده و کشورهای دیگر، کمککننده این روند باشند.
به باور این فعال سیاسی، مولفه دوم صلح واقعی این است که دولت با اقتدار در مقابل گروههای مخالف خود حاضر شود، اما میبینید که دولت افغانستان با اقتدار در صحنه حضور ندارد، چون خود دولت ضعیف است و با اختلافات زیادی دست به گریبان است.
وی ادامه داد: "مولفه سوم این است که گروه هایمخالف از یک آدرس باشند. وقتی با گروهی به عنوان مثال طالبان صحبت میکنید، گروه دیگری به نام طالبان وارد میدان نشود. متأسفانه طالبان در افغانستان از یک آدرس برخوردار نیستند و حداقل دو شاخه و یا بیش از آن وجود داد. گروه طالبان همانند زمان ملامحمد عمر، یک گروه واحد و دارای یک فرماندهی مشخص نیست، بلکه تفاوتهایی در میان گروههای طالبان در ولایات مختلف وجود دارد؛ به عنوان مثال طالبان در یک ولایت به دنبال تخریب زیرساختها و آتش زدن مدارس، اما در ولایتی مثل بدخشان، به دنبال جادهسازی و بازسازی هستند. بر این اساس، صلح با طالبان به معنای صلح سراسری نیست".
حسینی مزاری در مورد مولفه چهارم صلح واقعی در افغانستان گفت، بر اساس این مولفه، کشورهای بیرون از منطقه در این روند مداخله نکنند و کشورهای همسایه همکاری کنند. امریکا از هزاران کیلومتر دورتر به افغانستان آمده و حالا هم مدیریت صلح کشور را در دست خود گرفته است.
وی ادامه داد: "ما به تأثیرگذاری نقش ایران در مسائل صلح افغانستان باور داریم، زیرا تأمین امنیت و بازسازی افغانستان به نفع مردمان و دولتهای منطقه نیز است. باور ما این است که ایران به معنی واقعی به دنبال تأمین صلح در افغانستان است، چون امنیت افغانستان، امنیت ایران است. اگر افغانستان ناامن باشد، اگر خود افغانستان و گروههای داخلی علیه ایران کاری نکنند، گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران از این وضعیت استفاده میکنند که گروه ریگی یک مثال آن است؛ بگذریم از اینکه مخالف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران و تمویلکننده گروههای تروریستی علیه این کشور، امریکاست".
اما رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) تأکید کرد: "امریکا به کشورهای روسیه، چین و ایران اجازه نمیدهد نقشی در روند صلح افغانستان داشته باشند؛ در حالی که وقتی کشورهای همسایه در صلح افغانستان دخیل نباشند و امریکا سر به خود کار کند، این کشورها قطعا آماده نخواهند بود بدون حضور آنها، صلح در افغانستان اتفاق بیافتد. البته ما این دید را نسبت به ایران نداریم، اما کشورهای دیگر به هرقیمتی قطعا نمیخواهند امریکا در افغانستان موفق شود".
وی تصریح نمود که اگر امریکا در عرصه صلح با طالبان توفیق پیدا کند، بیش از پیش در راستای اهداف استعماری و استثماری خود عمل میکند. امریکا امروز به دنبال استقرار جدی در افغانستان است تا از این استقرار برای اهداف منطقهای خود سوءاستفاده کند.
وقتی قرار بود همه جنگ و کشتار ادامه یابد، چرا با امریکا پیمان امضا شد؟!
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در بخش سوم این مصاحبه با خبرگزاری فارس، به سوالاتی در مورد پیمانهای سیاسی و امنیتی افغانستان با امریکا پاسخ داد.
وی گفت: "ما سالهای قبل میگفتیم که توافقنامه سیاسی و امنیتی با امریکا کارساز نیست، اما در آن زمان یک موج بزرگ را علیه ما به راه انداختند تا این توافقنامه امضا شود. ما از قبل در مورد امضای پیمان همکاریهای استراتژیک با امریکا هم نقد داشتیم و آن را به صلاح کشور نمیدانستیم، اما غربیها با یک حرکت جدی وارد عمل شدند، تبلیغات رسانهای کردند، ما را هم محدود نمودند و نمایندگان پارلمان را هم ترساندند تا در نتیجه اکثر نمایندگان پارلمان به نفع این پیمان رأی بدهند".
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: پس از پیمان استراتژیک با امریکا، بازهم ما مخالف پیمان امنیتی بودیم، زیرا به لحاظ فقه اسلامی تسلط کفار است و قرآن آن را نهی میکند. از طرف دیگر، تجربه تاریخی نیز وجود داشت و ما شرایط حضور امریکا در ایران را دیده بودیم که به عنوان مثال، بر اساس قانون کاپیتالاسیون، کسی حق مجازات مجرمین امریکایی را در خاک این کشور نداشت".
وی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "وقتی قرار بود این همه جنگ و کشتار ادامه داشته باشد، چرا پیمان امضا شد؟"
این فعال سیاسی پاسخ داد: "پیمان برای این نبود که امریکا برای افغانستان کاری انجام دهد، آنها برای منافع ملی خود، باز کردن جای پا و ایجاد پایگاههای نظامی پیمان امضا کردند و امروز حاکم بلامنازع زمین و هوای افغانستان اند".
وی تصریح نمود: "این پیمانها نه تنها به نفع افغانستان نبوده، بلکه به ضرر مردم نیز بوده است، به نفع وسیع شدن زمینههای
سلطه غربیها در همه عرصهها در افغانستان بوده تا هر کاری که دلشان خواست، انجام دهند. ما همیشه خواهان لغو این پیمانها و خروج نیروهای خارجی از افغانستان بودهایم، حالا هم به دنبال اخراج آنها هستیم، زیرا آنها به اراده خود از افغانستان خارج نمیشوند، بلکه مردم افغانستان باید آنها را اخراج کنند".
در حملات علیه مساجد و مراکز شیعه، خود مردم را مقصر میدانم/ علما سر در لاک خود فرو بردهاند
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) در بخش آخر این گفتوگو در مورد حملات سالهای اخیر علیه مساجد، حسینیهها و مراکز فرهنگی، آموزشی و ورزشی و نقش دولت در عدم تأمین امنیت این مراکز گفت: "من شخصا دولت را در این ناامنیها محکوم نمیکنم، اینجا خود شیعیان محکوم اند و اغفال و اهمال کردهاند. ما امروز هیچ تأثیرگذاری از علمای شیعه نمیبینیم؛ آنها سر در لاک خود فرو برده و در رابطه با حوادث داخلی، منطقه و جهان اسلام موضعی ندارند و حرفی نمیزنند".
به گفته وی، "وقتی وضعیت اینگونه باشد، بستر نیز برای حملات و ناامنیها آماده خواهد بود و از آن طرف، دشمنان خونی به نام وهابیت و گروههای تکفیری به راحتی از ما قربانی میگیرند".
حسینی مزاری به عنوان مثال به حادثه تروریستی و خونین 7 جدی 1396 بر دفاتر مرکزی مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل اشاره کرد و گفت: "همه تشکیلات ما را میشناسند، یک تشکیلات دینی و ولایی که برای پیشرفت جامعه افغانستان طرح و برنامه دارد. به دنبال این حادثه، اول علما باید حقانیت ما را درک کرده، میایستادند و میآمدند از تشکیلات ما حمایت می کردند؛ دوم سریع از این حادثه بهرهبرداری میکردند و مطالبات جدی خود را برای تأمین امنیت جامعه شیعه، حسینیهها، مساجد و مراکز مختلف از دولت میخواستند، اما این کار را نکردند".
وی ادامه داد: "حتی برخی از همین علمای شیعه جای قاتل و مقتول را عوض کردند، نه تها یک پیام تسلیت صادر نکردند، بلکه به خانوادههای شهدا زخم زبان زدند که غلط کردید به دفتر مرکز تبیان رفتید، ما گفتیم نروید!"
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در پایان پیرامون حملات هدفمند سالهای اخیر علیه شیعیان افغانستان گفت: "من خود شیعیان و در مرحله اول علما، فرهنگیان، نخبگان و متنفذین شیعه را مقصر میدانم که با این اغفال، به آینده خودشان خیانت کردند".
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، حجتالاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری که در حاشیه بازدید از خبرگزاری فارس در تهران، با خبرنگار این رسانه گفتوگو کرد، به سوالاتی در مورد فضای انتخابات ریاست جمهوری کشور، تلاشهای اخیر صلح با طالبان، تأثیرات پیمانهای سیاسی و امنیتی با امریکا و همچنین حملات هدفمند تروریستان علیه مساجد، حسینیهها و مراکز فرهنگی، ورزشی و آموزشی پاسخ داد.
تیمبندیهای غیرمترقبه انتخاباتی؛ شخصیتها با عدم حفظ اصول و باور خود وارد کارزارهای انتخاباتی شدند
وی در ابتدا به سوالی در مورد فضای انتخابات ریاست جمهوری، دستههای انتخاباتی و چگونگی شکلگیری رقابتهای انتخاباتی پاسخ داد و گفت: تقریبا تیمبندیهای انتخاباتی در افغانستان به صورت غیرمترقبه صورت گرفته و افراد و شخصیتها با عدم حفظ اصول، فکر و اندیشههای خود، وارد تیمها و کارزهای انتخاباتی شدند.
به گفته این فعال سیاسی، این برخورد شخصیتها مردم را هم در شرایط موجود یک مقدار سردرگم کرده و این سوال برای آنها خلق شده که چرا چنین اتفاقاتی افتاده است؟! وقتی حرکتها و جناحبندیها بر اساس یک استراتژی مشخص و اصول فکری نباشد، جریانها و شخصیتها را از اثرگذاری و چشم مردم دور میکند.
وی خاطرنشان کرد: من سال گذشته در مورد تشکیل ائتلاف بزرگ ملی گفته بودم که تشکیل این ائتلاف، اتفاق خاصی نیست، چون این ائتلاف بر اساس یک اندیشه، اصول و استراتژی مشخص مبارزاتی به وجود نیامده، بر این اساس چنین ائتلافهایی شکل نگرفته به زودی از هم میپاشد و امروز میبینیم که محمد محقق، جنرال دوستم، صلاحالدین ربانی و... هر کدام یک طرف رفتند.
اما به باور حسینی مزاری، برخلاف شخصیتها، "غربیها برای شرایط افغانستان برنامهریزی دقیقتری دارند و کار اصولیتری برای خود انجام میدهند، به همین خاطر در انتخابات قبل، اشرف غنی که پایگاه مردمی نداشت رییسجمهور شد، اما داکتر عبدالله با ریشه، حضور در عرصه جهاد و مقاومت و هزاران حامی جهادی، انتخابات را میبازد!!"
او با اشاره به اینکه داکتر عبدالله در پست رییس اجرایی حکومت نتوانست از توانمندیهای خود استفاده کند و یک مهره تأثیرگذار باشد، گفت: "اما اشرف غنی در چهار سال گذشته خیلی کار کرد؛ برای مردم افغانستان کاری نکرد، ولی برای طیف، فکر و خط خود خیلی کار کرد و دستآوردهای بالایی برای جناح فکری خود دارد".
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا)، در پاسخ به سوال دیگر در مورد تحولات آینده انتخابات ریاست جمهوری کشور، با بیان اینکه هنوز زود است در مورد تحولات آینده صحبت کنیم؛ خاطرنشان کرد که ممکن است برخی تیمهای انتخاباتی مصلحتی باشد و با نزدیک شدن به برگزاری انتخابات، به احتمال زیاد با تیمهای دیگر ائتلاف کنند.
به باور وی، در کل سه تیم انتخاباتی اشرفغنی، عبدالله و حنیف اتمر از توانمندیهای بالاتری در عرصه انتخابات ریاست جمهوری برخوردارند.
حسینی مزاری در مورد تیمهای انتخاباتی حنیف اتمر و اشرف غنی گفت: "این گمانه زنی وجود دارد که هر کدام قویتر ظاهر شد، یکی به نفع دیگری کنار برود یا هر تیمی که پیروز شد، دیگری در کنار تیم پیروز قرار بگیرد، چون اتمر در انتخابات گذشته یکی از طراحان جدی فکری و اندیشهای اشرف غنی بود".
وی با بیان اینکه برخی معتقدند اتمر اختلافات جدی با اشرف غنی دارد، تصریح کرد: اما من فکر میکنم اتمر عمر مفید دولت اشرف غنی را سپری کرد و در کنار دولتیها بود، اما در فرصت مرده باقی مانده، از دولت خارج شد تا برای حضور در عرصه انتخابات ذهنیتسازی و فضاسازی کند.
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مورد تیم اشرف غنی نیز گفت: تنها آدم بیپشتوانه این تیم، سرور دانش است، زیرا اسدالله سعادتی به عنوان نماینده کریم خلیلی و حزب وحدت اسلامی افغانستان در کنار تیم عبدالله عبدالله قرار گرفته است.
به گفته وی، سرور دانش از شاگردان کریم خلیلی بود، اما در ادامه کار، رفاقت و کار را کنار گذاشت و از او برید؛ به دلیل حضور سرور دانش، کریم خلیلی نتوانست در کنار اشرف غنی بماند، در حالی که ترجیح میداد در کنار او باشد.
صلحخواهی در افغانستان واقعی نیست
حسینی مزاری در بخش دیگر سوالات خبرنگار فارس، به بررسی وضعیت صلح در افغانستان پرداخت و گفت: "به نظر من، بازی صلح در افغانستان، یک بازی واقعی نیست! صلحخواهی در افغانستان واقعی نیست، چون اگر واقعی میبود، باید مولفههای اساسی صلح مد نظر گرفته میشد و به آن عمل میگردید".
وی افزود که اولین مولفه صلح واقعی این است که باید افغانها در محور صلحخواهی بوده و کشورهای دیگر، کمککننده این روند باشند.
به باور این فعال سیاسی، مولفه دوم صلح واقعی این است که دولت با اقتدار در مقابل گروههای مخالف خود حاضر شود، اما میبینید که دولت افغانستان با اقتدار در صحنه حضور ندارد، چون خود دولت ضعیف است و با اختلافات زیادی دست به گریبان است.
وی ادامه داد: "مولفه سوم این است که گروه هایمخالف از یک آدرس باشند. وقتی با گروهی به عنوان مثال طالبان صحبت میکنید، گروه دیگری به نام طالبان وارد میدان نشود. متأسفانه طالبان در افغانستان از یک آدرس برخوردار نیستند و حداقل دو شاخه و یا بیش از آن وجود داد. گروه طالبان همانند زمان ملامحمد عمر، یک گروه واحد و دارای یک فرماندهی مشخص نیست، بلکه تفاوتهایی در میان گروههای طالبان در ولایات مختلف وجود دارد؛ به عنوان مثال طالبان در یک ولایت به دنبال تخریب زیرساختها و آتش زدن مدارس، اما در ولایتی مثل بدخشان، به دنبال جادهسازی و بازسازی هستند. بر این اساس، صلح با طالبان به معنای صلح سراسری نیست".
حسینی مزاری در مورد مولفه چهارم صلح واقعی در افغانستان گفت، بر اساس این مولفه، کشورهای بیرون از منطقه در این روند مداخله نکنند و کشورهای همسایه همکاری کنند. امریکا از هزاران کیلومتر دورتر به افغانستان آمده و حالا هم مدیریت صلح کشور را در دست خود گرفته است.
وی ادامه داد: "ما به تأثیرگذاری نقش ایران در مسائل صلح افغانستان باور داریم، زیرا تأمین امنیت و بازسازی افغانستان به نفع مردمان و دولتهای منطقه نیز است. باور ما این است که ایران به معنی واقعی به دنبال تأمین صلح در افغانستان است، چون امنیت افغانستان، امنیت ایران است. اگر افغانستان ناامن باشد، اگر خود افغانستان و گروههای داخلی علیه ایران کاری نکنند، گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران از این وضعیت استفاده میکنند که گروه ریگی یک مثال آن است؛ بگذریم از اینکه مخالف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران و تمویلکننده گروههای تروریستی علیه این کشور، امریکاست".
اما رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) تأکید کرد: "امریکا به کشورهای روسیه، چین و ایران اجازه نمیدهد نقشی در روند صلح افغانستان داشته باشند؛ در حالی که وقتی کشورهای همسایه در صلح افغانستان دخیل نباشند و امریکا سر به خود کار کند، این کشورها قطعا آماده نخواهند بود بدون حضور آنها، صلح در افغانستان اتفاق بیافتد. البته ما این دید را نسبت به ایران نداریم، اما کشورهای دیگر به هرقیمتی قطعا نمیخواهند امریکا در افغانستان موفق شود".
وی تصریح نمود که اگر امریکا در عرصه صلح با طالبان توفیق پیدا کند، بیش از پیش در راستای اهداف استعماری و استثماری خود عمل میکند. امریکا امروز به دنبال استقرار جدی در افغانستان است تا از این استقرار برای اهداف منطقهای خود سوءاستفاده کند.
وقتی قرار بود همه جنگ و کشتار ادامه یابد، چرا با امریکا پیمان امضا شد؟!
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در بخش سوم این مصاحبه با خبرگزاری فارس، به سوالاتی در مورد پیمانهای سیاسی و امنیتی افغانستان با امریکا پاسخ داد.
وی گفت: "ما سالهای قبل میگفتیم که توافقنامه سیاسی و امنیتی با امریکا کارساز نیست، اما در آن زمان یک موج بزرگ را علیه ما به راه انداختند تا این توافقنامه امضا شود. ما از قبل در مورد امضای پیمان همکاریهای استراتژیک با امریکا هم نقد داشتیم و آن را به صلاح کشور نمیدانستیم، اما غربیها با یک حرکت جدی وارد عمل شدند، تبلیغات رسانهای کردند، ما را هم محدود نمودند و نمایندگان پارلمان را هم ترساندند تا در نتیجه اکثر نمایندگان پارلمان به نفع این پیمان رأی بدهند".
حسینی مزاری خاطرنشان کرد: پس از پیمان استراتژیک با امریکا، بازهم ما مخالف پیمان امنیتی بودیم، زیرا به لحاظ فقه اسلامی تسلط کفار است و قرآن آن را نهی میکند. از طرف دیگر، تجربه تاریخی نیز وجود داشت و ما شرایط حضور امریکا در ایران را دیده بودیم که به عنوان مثال، بر اساس قانون کاپیتالاسیون، کسی حق مجازات مجرمین امریکایی را در خاک این کشور نداشت".
وی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "وقتی قرار بود این همه جنگ و کشتار ادامه داشته باشد، چرا پیمان امضا شد؟"
این فعال سیاسی پاسخ داد: "پیمان برای این نبود که امریکا برای افغانستان کاری انجام دهد، آنها برای منافع ملی خود، باز کردن جای پا و ایجاد پایگاههای نظامی پیمان امضا کردند و امروز حاکم بلامنازع زمین و هوای افغانستان اند".
وی تصریح نمود: "این پیمانها نه تنها به نفع افغانستان نبوده، بلکه به ضرر مردم نیز بوده است، به نفع وسیع شدن زمینههای
سلطه غربیها در همه عرصهها در افغانستان بوده تا هر کاری که دلشان خواست، انجام دهند. ما همیشه خواهان لغو این پیمانها و خروج نیروهای خارجی از افغانستان بودهایم، حالا هم به دنبال اخراج آنها هستیم، زیرا آنها به اراده خود از افغانستان خارج نمیشوند، بلکه مردم افغانستان باید آنها را اخراج کنند".
در حملات علیه مساجد و مراکز شیعه، خود مردم را مقصر میدانم/ علما سر در لاک خود فرو بردهاند
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) در بخش آخر این گفتوگو در مورد حملات سالهای اخیر علیه مساجد، حسینیهها و مراکز فرهنگی، آموزشی و ورزشی و نقش دولت در عدم تأمین امنیت این مراکز گفت: "من شخصا دولت را در این ناامنیها محکوم نمیکنم، اینجا خود شیعیان محکوم اند و اغفال و اهمال کردهاند. ما امروز هیچ تأثیرگذاری از علمای شیعه نمیبینیم؛ آنها سر در لاک خود فرو برده و در رابطه با حوادث داخلی، منطقه و جهان اسلام موضعی ندارند و حرفی نمیزنند".
به گفته وی، "وقتی وضعیت اینگونه باشد، بستر نیز برای حملات و ناامنیها آماده خواهد بود و از آن طرف، دشمنان خونی به نام وهابیت و گروههای تکفیری به راحتی از ما قربانی میگیرند".
حسینی مزاری به عنوان مثال به حادثه تروریستی و خونین 7 جدی 1396 بر دفاتر مرکزی مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل اشاره کرد و گفت: "همه تشکیلات ما را میشناسند، یک تشکیلات دینی و ولایی که برای پیشرفت جامعه افغانستان طرح و برنامه دارد. به دنبال این حادثه، اول علما باید حقانیت ما را درک کرده، میایستادند و میآمدند از تشکیلات ما حمایت می کردند؛ دوم سریع از این حادثه بهرهبرداری میکردند و مطالبات جدی خود را برای تأمین امنیت جامعه شیعه، حسینیهها، مساجد و مراکز مختلف از دولت میخواستند، اما این کار را نکردند".
وی ادامه داد: "حتی برخی از همین علمای شیعه جای قاتل و مقتول را عوض کردند، نه تها یک پیام تسلیت صادر نکردند، بلکه به خانوادههای شهدا زخم زبان زدند که غلط کردید به دفتر مرکز تبیان رفتید، ما گفتیم نروید!"
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در پایان پیرامون حملات هدفمند سالهای اخیر علیه شیعیان افغانستان گفت: "من خود شیعیان و در مرحله اول علما، فرهنگیان، نخبگان و متنفذین شیعه را مقصر میدانم که با این اغفال، به آینده خودشان خیانت کردند".