اخیرا رسانه های پاکستانی از منابع نامعلوم و ناموثق مربوط به گروه طالبان و نهادهای رسمی پاکستان، گزارشهایی را منتشر کرده اند مبنی بر اینکه ظرف یکماه گذشته شماری از اعضای رهبری شورای کویته توسط حلقات مشخص نهادهای دولتی افغانستان ترور شده اند.
این در حالی است که وزارت داخله در واکنش به این اتهامات، هرگونه دست داشتن نهادهای دولتی افغانستان در فعالیت های تروریستی را رد کرده و این ادعاها را بی بنیاد خوانده است.
این وزارت تاکید کرده است که دولت افغانستان به ویژه نیروهای امنیتی این کشور در هیچ نوع فعالیت تروریستی دست نداشته و نشر گزارش های رسانه های پاکستانی مبنی بر ترور رهبران طالبان از سوی نهادهای دولتی افغانستان را یک توطئه میداند.
این ادعای رسانه های پاکستانی در حالی منتشر می شود که در گذشته همواره شماری از حلقات سیاسی و امنیتی افغانستان به صراحت گفته اند که برخی حلقات تندرو و مخالف صلح در درون تشکیلات طالبان، اعضای میانه رو این گروه را ترور می کنند؛ تا به این ترتیب، زمینه های دست یافتن به صلح را تخریب کنند.
براساس اظهارات این حلقات،، بازداشت ملا برادر؛ رهبر میانه رو طالبان توسط پاکستان نیز در همین راستا صورت گرفته است.
از جانب دیگر، این منطقی نیست که افغانستان از یکسو برای برقراری گفتگوهای صلح با طالبان تلاش کند و در همین راستا، رییس جمهور کرزی و هیات های شورای عالی صلح، نزدیک به ۲۰ بار به پاکستان و چندین بار به دیگر کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی، ترکیه، انگلیس و امریکا سفر کنند و حتی در این راستا تا آنجا پیش بروند که حاضر شوند یک آدرس سیاسی رسمی برای طالبان در یکی از کشورهای عربی ایجاد شود؛ تا روند تلاش های صلح به صورت سیستماتیک تر و روشمندتری به پیش برود؛ اما از سوی دیگر دست به ترور عناصر طالبان و اعضای شورای کویته بزنند.
از جانب دیگر، افرادی که در نتیجه این کشتارها آماج قرار می گیرند نیز غالبا کسانی هستند که از اساس مخالف صلح و ثبات و برقراری گفتگو نیستند.
اغلب کسانی که هدف این ترورهای مبهم قرار می گیرند، عناصر معتدل و میانه رو طالبان هستند که طرفدار صلح با دولت افغانستان و دست کشیدن از جنگ افروزی، ترور، خون ریزی، خشونت و بمب گذاری اند.
این چیزی است که در ماجرای بازداشت ملابرادر؛ عمده ترین عنصر صلح طلب طالبان نیز نقش دارد.
پاکستان خود مستقیما اقدام به بازداشت این فرد در داخل خاک آن کشور کرد و نزدیک به سه سال او در زندان های حکومت پاکستان، محبوس بود و اکنون در حالی به صورت نیم بند، آزاد شده است که گفته می شود دچار اختلال روانی و دیگر بیماری های صعب و سخت شده است؛ بنابراین، این ادعا که گویا دولت افغانستان اقدام به ترور عناصر طالبان در پاکستان می کند از اساس یک ادعای مضحک و بی بنیاد است.
پرونده ترور این افراد حتی می تواند به اندازه ای عمیق و پیچیده باشد که فراتر از سازمان های استخباراتی و نظامی پاکستان و یا اختلافات درونی تشکیلات طالبان قابل ارزیابی باشد؛ زیرا براساس ادعای خود مقامات پاکستانی، حکیم الله محسود؛ رهبر طالبان پاکستانی نیز که چندی پیش در نتیجه حمله هواپیماهای بی سرنشین امریکایی کشته شد، برای برقراری صلح با حکومت پاکستان، ابراز آمادگی کرده بود و درست پس از رسانه ای شدن این اعلام آمادگی و حتی آغاز روندهای عملی این امر، او از سوی امریکا کشته شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه ای در ابعاد جهانی در دستور کار است که بر پایه آن، عناصر صلح طلب طالبان می بایست ترور شوند و این گروه همچنان یک گروه خشونت گرا، هراس افکن و تندرو و افراطی باقی بماند.
با این حال نمی توان انکار کرد که در مورد طالبان افغانستانی، هم حلقاتی در درون طالبان و هم سازمان های استخباراتی و ارتش پاکستان در کنار برخی سازمان های جاسوسی در منطقه و جهان، سعی می کنند مانع از قدرت گرفتن عناصر صلح جو در حلقه رهبری این گروه شوند و به این ترتیب، همچنان فراراه صلح و ثبات در این کشور، مانع ایجاد کنند.
این در حالی است که وزارت داخله در واکنش به این اتهامات، هرگونه دست داشتن نهادهای دولتی افغانستان در فعالیت های تروریستی را رد کرده و این ادعاها را بی بنیاد خوانده است.
این وزارت تاکید کرده است که دولت افغانستان به ویژه نیروهای امنیتی این کشور در هیچ نوع فعالیت تروریستی دست نداشته و نشر گزارش های رسانه های پاکستانی مبنی بر ترور رهبران طالبان از سوی نهادهای دولتی افغانستان را یک توطئه میداند.
این ادعای رسانه های پاکستانی در حالی منتشر می شود که در گذشته همواره شماری از حلقات سیاسی و امنیتی افغانستان به صراحت گفته اند که برخی حلقات تندرو و مخالف صلح در درون تشکیلات طالبان، اعضای میانه رو این گروه را ترور می کنند؛ تا به این ترتیب، زمینه های دست یافتن به صلح را تخریب کنند.
براساس اظهارات این حلقات،، بازداشت ملا برادر؛ رهبر میانه رو طالبان توسط پاکستان نیز در همین راستا صورت گرفته است.
از جانب دیگر، این منطقی نیست که افغانستان از یکسو برای برقراری گفتگوهای صلح با طالبان تلاش کند و در همین راستا، رییس جمهور کرزی و هیات های شورای عالی صلح، نزدیک به ۲۰ بار به پاکستان و چندین بار به دیگر کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی، ترکیه، انگلیس و امریکا سفر کنند و حتی در این راستا تا آنجا پیش بروند که حاضر شوند یک آدرس سیاسی رسمی برای طالبان در یکی از کشورهای عربی ایجاد شود؛ تا روند تلاش های صلح به صورت سیستماتیک تر و روشمندتری به پیش برود؛ اما از سوی دیگر دست به ترور عناصر طالبان و اعضای شورای کویته بزنند.
از جانب دیگر، افرادی که در نتیجه این کشتارها آماج قرار می گیرند نیز غالبا کسانی هستند که از اساس مخالف صلح و ثبات و برقراری گفتگو نیستند.
اغلب کسانی که هدف این ترورهای مبهم قرار می گیرند، عناصر معتدل و میانه رو طالبان هستند که طرفدار صلح با دولت افغانستان و دست کشیدن از جنگ افروزی، ترور، خون ریزی، خشونت و بمب گذاری اند.
این چیزی است که در ماجرای بازداشت ملابرادر؛ عمده ترین عنصر صلح طلب طالبان نیز نقش دارد.
پاکستان خود مستقیما اقدام به بازداشت این فرد در داخل خاک آن کشور کرد و نزدیک به سه سال او در زندان های حکومت پاکستان، محبوس بود و اکنون در حالی به صورت نیم بند، آزاد شده است که گفته می شود دچار اختلال روانی و دیگر بیماری های صعب و سخت شده است؛ بنابراین، این ادعا که گویا دولت افغانستان اقدام به ترور عناصر طالبان در پاکستان می کند از اساس یک ادعای مضحک و بی بنیاد است.
پرونده ترور این افراد حتی می تواند به اندازه ای عمیق و پیچیده باشد که فراتر از سازمان های استخباراتی و نظامی پاکستان و یا اختلافات درونی تشکیلات طالبان قابل ارزیابی باشد؛ زیرا براساس ادعای خود مقامات پاکستانی، حکیم الله محسود؛ رهبر طالبان پاکستانی نیز که چندی پیش در نتیجه حمله هواپیماهای بی سرنشین امریکایی کشته شد، برای برقراری صلح با حکومت پاکستان، ابراز آمادگی کرده بود و درست پس از رسانه ای شدن این اعلام آمادگی و حتی آغاز روندهای عملی این امر، او از سوی امریکا کشته شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه ای در ابعاد جهانی در دستور کار است که بر پایه آن، عناصر صلح طلب طالبان می بایست ترور شوند و این گروه همچنان یک گروه خشونت گرا، هراس افکن و تندرو و افراطی باقی بماند.
با این حال نمی توان انکار کرد که در مورد طالبان افغانستانی، هم حلقاتی در درون طالبان و هم سازمان های استخباراتی و ارتش پاکستان در کنار برخی سازمان های جاسوسی در منطقه و جهان، سعی می کنند مانع از قدرت گرفتن عناصر صلح جو در حلقه رهبری این گروه شوند و به این ترتیب، همچنان فراراه صلح و ثبات در این کشور، مانع ایجاد کنند.