بر رغم همه ی دغدغه ها و نگرانی های ساخته و پرداخته بنگاههای رسانه ای- تبلیغاتی امریکا و غرب، سال ۲۰۱۴ میلادی هم از راه رسید؛ اما خوشبختانه هیچ اتفاق خاص و غیر قابل پیش بینی ای رخ نداد.
رسانه های امریکایی و غربی و نیز رسانه های داخلی و منطقه ای وابسته به آنها، در طول یکی دو سال پیش از این تا توانستند ملت افغانستان را از اتفاقات سال ۲۰۱۴ و بعد از آن در بیم و هراس نگهداشتند؛ به گونه ای که نتیجه این ترس موهوم و پوشالی، ذهن و روان مردم را مسخر کرده و در تمامی زوایای پیدا و پنهان زندگی با آنان همراه و همگام بود.
هیولای خوفناک ۲۰۱۴، کابوسی شده بود برای در برابر چشمان مردم که در خواب و بیداری، دست از سر آنان بر نمی داشت. هیچ کسی و دست به هیچ تلاش و کوشش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نمی زد و همه منتظر وقایع و حوادثی بودند که ممکن بود در این سال و بعد از آن، در افغانستان به وجود بیاید.
در همان زمان، این قلم و بسیاری از دلسوزان دیگر به دفعات یادآور شدیم که سال ۲۰۱۴ نیز مانند سالهای پیش از آن، در بر گیرنده اتفاق خاصی نخواهد بود؛ اما فضای رعب آور حاکم بر رسانه های خارجی و داخلی وابسته، اجازه حفظ خونسردی و آرامش ذهن و فکر را به مردم نمی داد؛ به گونه ای که بیشتری از مردم گمان می کردند که با رسیدن سال ۲۰۱۴، پرونده زندگی در کشور به کلی مسدود شده و همین امنیت نسبی موجود نیز از میان خواهد رفت.
مردم ما و با تجربه های دوره های مختلفی از نظامهای سیاسی، باید در این حد از فهم و رشد سیاسی رسیده باشند که گوش به هر تبلیغ و پر و پاگندی ندهند و با ادعاها و بلوفهای سیاسی قدرتمندان خام شده و میدان کار و زار زندگی را به آنان واگذار کنند؛ چرا که آنها نیز دقیقاً همین را می خواهند تا راحت و آسانتر بر ما حکومت کنند.
درست از زمانی که زمزمه خروج نیروهای بین المللی از افغانستان در فضای منطقه پیچید و به ضرب الاجل خروج آنان نزدیک می شدیم، حملات شدید و سنگین و حجیم تبلیغاتی امریکا و غرب نیز آغازیدن گرفت.
با گذر هر روز و هر هفته و هر ماه، حجم این حملات، بیشتر و بیشتر می شد تا حدی که به مردم این گونه القا شد که با رسیدن ۲۰۱۴ و خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، دیگر فاتحه امنیت و رفاه و آسایش را باید خواند.
این فضا در حدی به نگرانی مردم دامن زد که بسیاری از فعالیت های بازسازی و سرمایه گذاری های خصوصی در کشور، تحت الشعاع این خروج قرار گرفته و یا تعطیل شده و یا اساساً آغاز نشدند.آن مقدار از کارخانه ها و شرکت های تولیدی خرد و کوچکی هم که در کشور موجود بود، بعضاً جمع شده و برخی دیگر با دلهره و نگرانی، به فعالیت خویش ادامه داده اند.
جو موجود، به حدی روی مردم کشور تاثیر گذاشته است که کمتر کسی رغبت می کند تا خشتی را روی خشتی بگذارد و یا سرمایه کم یا زیاد خویش را به کار بیندازد. نتیجه این فضای نگران کننده، بیکاری و فقر و تنگدستی مفرط و زجر دهنده ای است که اخیرا و در طول سالهای اخیر، دامن گیر کشور و ملت ما گردیده است.
حال، اوضاع کشور و مردم چرا این گونه شده و با آنکه همه می دانیم که امریکا و ناتو حاضر نیستند به این زودی ها افغانستان و خاور میانه را ترک کنند، پس چرا به دغدغه و نگرانی های بی شمار مردم افغانستان دامن می زنند، آگاهان به نکاتی اشاره می کنند از جمله اینکه، از آنجا که دولت افغانستان، امضای سند راهبردی با امریکا را منوط به پیش شرط هایی کرده که ابداً خوشایند مقامات کاخ سفید نیست، لذا آنان با راه اندازی تبلیغات غیر واقعی رسانه ای، مبنی بر وخیم تر شدن اوضاع امنیتی افغانستان در پس از ۲۰۱۴ میلادی، در صدد برآمده اند تا با این گونه سم پاشی های دروغین و غیر واقعی، دولت و ملت افغانستان را تحت فشار قرار بدهند تا دولت و ملت افغانستان، نسبت به ایجاد پایگاه های دایمی امریکا در کشور شان، دست از خواسته های مشروع و بر حق خویش بردارند.
معاف بودن عساکر امریکایی از پیگرد های قضایی و جزایی دولت افغانستان، یکی و عمده گزینه ای است که مقامات امریکایی با سماجت و اصرار باور نکردنی ای از آن دفاع می کنند. پیش از این نیز مقامات کاخ سفید با زیرکی عجیبی اعلان کرده بودند که ایالات متحده امریکا، اصراری به بستن پیمان راهبردی با دولت افغانستان و ایجاد پایگاه در این کشور ندارد و این دولت کابل است که خواهان بستن پیمان و ایجاد پایگاه های نظامی دایمی امریکا در افغانستان است.
البته امریکایی ها از جهتی راست می گویند؛ چرا که در ظاهر این دولت کابل است که از خود علاقمندی به بستن پیمان با امریکا نشان می دهد و امریکایی ها در عرصه حرف و زبان هیچگاه از دولت و ملت افغانستان نخواسته اند تا با آنان پیمان راهبردی امضا کنند.
بلی آنان در عرصه حرف و تقاضا، ساکت و خاموشند، اما در حیطه عمل و طرح و نقشه، اوضاع امنیتی و اقتصادی افغانستان را در جهتی هدایت می کنند تا دولتمردان افغان را وادار به پذیرش خواسته های استعماری و نامشروع خویش کنند! امریکایی ها در عراق نیز از همین شیوه استفاده کردند و با شکننده بودن و ناامن جلوه دادن اوضاع آن کشور، در صدد بودند تا خواسته های خویش مبنی بر معافیت نیروهای امریکایی از پیگرد قضایی و جزایی را بر دولت عراق تحمیل کنند که در نهایت با مخالفت شدید مقامات عراقی مواجه شدند و سربازان خویش را از آن کشور بیرون کشیدند.
اما اینکه آیا در افغانستان امریکایی ها موفق خواهند شد تا به این خواسته استعماری شان دست بیابند یا نه، این مربوط به درایت و هوشمندی و نیز حس وطندوستی و غیرت میهنی دولتمردان ما خواهد شد که آیا یک چنین اجازه ای را به مقامات نظامی امریکا خواهند داد یا خیر.
به هر حال، آنچه هویدا است، سرانجام سال دغدغه ها و نگرانی های طاقت فرسا یعنی ۲۰۱۴ هم از راه رسید و ما مردم افغانستان با آنکه اینک در روزهای آغازین اولین ماه این سال جنجالی و ترسناک قرار داریم؛ اما خوشبختانه می بینیم که آب از آب تکان نخورده و هیچ یک از آن اتفاقات وحشت زای پیش بینی شده اتفاق نیفتاده و پس از این نیز نخواهد افتاد.
پس عقل سالم و خرد معیشتی سلیم حکم می کند که مردم افغانستان، با راکد گذاشتن فعالیتهای اقتصادی و غیره، خویش و کشور خود را ضربه نزنند و با توکل به پروردگار مهربان و اتکا به بازوان قوی و امیدوار خویش، بازسازی همه جانبه کشور را از سر بگیرند.
رسانه های امریکایی و غربی و نیز رسانه های داخلی و منطقه ای وابسته به آنها، در طول یکی دو سال پیش از این تا توانستند ملت افغانستان را از اتفاقات سال ۲۰۱۴ و بعد از آن در بیم و هراس نگهداشتند؛ به گونه ای که نتیجه این ترس موهوم و پوشالی، ذهن و روان مردم را مسخر کرده و در تمامی زوایای پیدا و پنهان زندگی با آنان همراه و همگام بود.
هیولای خوفناک ۲۰۱۴، کابوسی شده بود برای در برابر چشمان مردم که در خواب و بیداری، دست از سر آنان بر نمی داشت. هیچ کسی و دست به هیچ تلاش و کوشش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نمی زد و همه منتظر وقایع و حوادثی بودند که ممکن بود در این سال و بعد از آن، در افغانستان به وجود بیاید.
در همان زمان، این قلم و بسیاری از دلسوزان دیگر به دفعات یادآور شدیم که سال ۲۰۱۴ نیز مانند سالهای پیش از آن، در بر گیرنده اتفاق خاصی نخواهد بود؛ اما فضای رعب آور حاکم بر رسانه های خارجی و داخلی وابسته، اجازه حفظ خونسردی و آرامش ذهن و فکر را به مردم نمی داد؛ به گونه ای که بیشتری از مردم گمان می کردند که با رسیدن سال ۲۰۱۴، پرونده زندگی در کشور به کلی مسدود شده و همین امنیت نسبی موجود نیز از میان خواهد رفت.
مردم ما و با تجربه های دوره های مختلفی از نظامهای سیاسی، باید در این حد از فهم و رشد سیاسی رسیده باشند که گوش به هر تبلیغ و پر و پاگندی ندهند و با ادعاها و بلوفهای سیاسی قدرتمندان خام شده و میدان کار و زار زندگی را به آنان واگذار کنند؛ چرا که آنها نیز دقیقاً همین را می خواهند تا راحت و آسانتر بر ما حکومت کنند.
درست از زمانی که زمزمه خروج نیروهای بین المللی از افغانستان در فضای منطقه پیچید و به ضرب الاجل خروج آنان نزدیک می شدیم، حملات شدید و سنگین و حجیم تبلیغاتی امریکا و غرب نیز آغازیدن گرفت.
با گذر هر روز و هر هفته و هر ماه، حجم این حملات، بیشتر و بیشتر می شد تا حدی که به مردم این گونه القا شد که با رسیدن ۲۰۱۴ و خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، دیگر فاتحه امنیت و رفاه و آسایش را باید خواند.
این فضا در حدی به نگرانی مردم دامن زد که بسیاری از فعالیت های بازسازی و سرمایه گذاری های خصوصی در کشور، تحت الشعاع این خروج قرار گرفته و یا تعطیل شده و یا اساساً آغاز نشدند.آن مقدار از کارخانه ها و شرکت های تولیدی خرد و کوچکی هم که در کشور موجود بود، بعضاً جمع شده و برخی دیگر با دلهره و نگرانی، به فعالیت خویش ادامه داده اند.
جو موجود، به حدی روی مردم کشور تاثیر گذاشته است که کمتر کسی رغبت می کند تا خشتی را روی خشتی بگذارد و یا سرمایه کم یا زیاد خویش را به کار بیندازد. نتیجه این فضای نگران کننده، بیکاری و فقر و تنگدستی مفرط و زجر دهنده ای است که اخیرا و در طول سالهای اخیر، دامن گیر کشور و ملت ما گردیده است.
حال، اوضاع کشور و مردم چرا این گونه شده و با آنکه همه می دانیم که امریکا و ناتو حاضر نیستند به این زودی ها افغانستان و خاور میانه را ترک کنند، پس چرا به دغدغه و نگرانی های بی شمار مردم افغانستان دامن می زنند، آگاهان به نکاتی اشاره می کنند از جمله اینکه، از آنجا که دولت افغانستان، امضای سند راهبردی با امریکا را منوط به پیش شرط هایی کرده که ابداً خوشایند مقامات کاخ سفید نیست، لذا آنان با راه اندازی تبلیغات غیر واقعی رسانه ای، مبنی بر وخیم تر شدن اوضاع امنیتی افغانستان در پس از ۲۰۱۴ میلادی، در صدد برآمده اند تا با این گونه سم پاشی های دروغین و غیر واقعی، دولت و ملت افغانستان را تحت فشار قرار بدهند تا دولت و ملت افغانستان، نسبت به ایجاد پایگاه های دایمی امریکا در کشور شان، دست از خواسته های مشروع و بر حق خویش بردارند.
معاف بودن عساکر امریکایی از پیگرد های قضایی و جزایی دولت افغانستان، یکی و عمده گزینه ای است که مقامات امریکایی با سماجت و اصرار باور نکردنی ای از آن دفاع می کنند. پیش از این نیز مقامات کاخ سفید با زیرکی عجیبی اعلان کرده بودند که ایالات متحده امریکا، اصراری به بستن پیمان راهبردی با دولت افغانستان و ایجاد پایگاه در این کشور ندارد و این دولت کابل است که خواهان بستن پیمان و ایجاد پایگاه های نظامی دایمی امریکا در افغانستان است.
البته امریکایی ها از جهتی راست می گویند؛ چرا که در ظاهر این دولت کابل است که از خود علاقمندی به بستن پیمان با امریکا نشان می دهد و امریکایی ها در عرصه حرف و زبان هیچگاه از دولت و ملت افغانستان نخواسته اند تا با آنان پیمان راهبردی امضا کنند.
بلی آنان در عرصه حرف و تقاضا، ساکت و خاموشند، اما در حیطه عمل و طرح و نقشه، اوضاع امنیتی و اقتصادی افغانستان را در جهتی هدایت می کنند تا دولتمردان افغان را وادار به پذیرش خواسته های استعماری و نامشروع خویش کنند! امریکایی ها در عراق نیز از همین شیوه استفاده کردند و با شکننده بودن و ناامن جلوه دادن اوضاع آن کشور، در صدد بودند تا خواسته های خویش مبنی بر معافیت نیروهای امریکایی از پیگرد قضایی و جزایی را بر دولت عراق تحمیل کنند که در نهایت با مخالفت شدید مقامات عراقی مواجه شدند و سربازان خویش را از آن کشور بیرون کشیدند.
اما اینکه آیا در افغانستان امریکایی ها موفق خواهند شد تا به این خواسته استعماری شان دست بیابند یا نه، این مربوط به درایت و هوشمندی و نیز حس وطندوستی و غیرت میهنی دولتمردان ما خواهد شد که آیا یک چنین اجازه ای را به مقامات نظامی امریکا خواهند داد یا خیر.
به هر حال، آنچه هویدا است، سرانجام سال دغدغه ها و نگرانی های طاقت فرسا یعنی ۲۰۱۴ هم از راه رسید و ما مردم افغانستان با آنکه اینک در روزهای آغازین اولین ماه این سال جنجالی و ترسناک قرار داریم؛ اما خوشبختانه می بینیم که آب از آب تکان نخورده و هیچ یک از آن اتفاقات وحشت زای پیش بینی شده اتفاق نیفتاده و پس از این نیز نخواهد افتاد.
پس عقل سالم و خرد معیشتی سلیم حکم می کند که مردم افغانستان، با راکد گذاشتن فعالیتهای اقتصادی و غیره، خویش و کشور خود را ضربه نزنند و با توکل به پروردگار مهربان و اتکا به بازوان قوی و امیدوار خویش، بازسازی همه جانبه کشور را از سر بگیرند.
مولف : سیدفاضل محجوب