“به گزارش رسانه ها جلسه شورای امنیت ملی افغانستان تحت ریاست حامد کرزی رئیس جمهوری اسلامی افغانستان در ارگ دایر گردید.
در ابتدای جلسه، وزرای دفاع ملی و امور داخله کشور در مورد قطع تیل و اکمالات از جانب ایالات متحده امریکا بر اردو ملی و پولیس ملی که در دو سه مورد در برخی از جزوتامهای آنها صورت گرفته است یاد آوری نمودند و اظهار داشتند که این عمل خلاف تعهدات قبلی امریکا می باشد.
مجلس شورای امنیت ملی با استماع گزارش وزرای دفاع ملی و امور داخله به اتفاق این عمل نیروهای امریکا و ناتو را خلاف تعهدات قبلی و روحیه ی همکاری قلمداد نمودند.
مجلس خاطر نشان ساخت که لویه جرگه مشورتی با تایید قرارداد امنیتی نشان داد که مردم افغانستان به امید دست یافتن به امنیت و صلح این قرارداد را می خواهند اما این رابطه فقط از طریق همکاری می تواند به نتیجه برسد، نه به واسطه اعمال فشار و ایجاد وابستگی.”
اینکه قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس ملی از جانب امریکا، فقط به دلیل وارد کردن فشار بر رییس جمهور و کابینه او انجام گرفته باشد، در میان صاحبنظران تفاوت دیدگاه وجود دارد. برخی از آگاهان چون اعضای مجلس شورای امنیت ملی بر این باوراند که مقامات امریکایی پس از این از هر ابزار و وسیله ممکن جهت زیر فشار قرار دادن حکومت افغانستان بهره خواهند برد.
از نظر این دسته، قطع تیل و برخی دیگر از اکمالات اردو و پولیس کشور نیز می تواند به عنوان یکی از همان ابزارهای فشار به شمار آید.
اما تعداد دیگر از آگاهان با رد دیدگاه نخست معتقدند سیاست خارجی دولتهای قوی و مقتدری چون ایالات متحده امریکا نسبت به تمامی دولت و کشورهای جهان، از اصول و ضوابط مشخص و تعریف شده ای، پیروی می کند.
از منظر این دیدگاه، سیاستهای مقطعی و موسومی که می تواند حیثیت و اعتبار ابرقدرتی مانند امریکا را خدشه دار کند، جای چندانی در تقویم سیاست خارجی آن کشور ندارد.
از دید این دسته از آگاهان، مواردی چون قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس کشور، چیزی قابل اعتنا و توجهی نیست تا بتواند باعث تغییر بنیادین در سیاست کلان و تعریف شده ی ایالات متحده امریکا در قبال افغانستان و سایر کشورهای منطقه شود.
بنابراین دیدگاه، امریکا بر اساس طرحها و نقشه های دور و دراز و چند و چندین ساله، در افغانستان و منطقه حضور نظامی پیدا کرده و به اصطلاح در منطقه کارها دارد. بنائن به این راحتی و آنهم فقط به دلیل مخارج ناچیز اردو و پولیس افغانستان، از اهداف راهبردی و استراتژیک خویش در منطقه چشم پوشی نکرده و پا پس نخواهد کشید.
اما به هر حال، چه این باشد و چه آن؛ چه امریکا از قطع تیل و اکمالات اردو و پولیس کشور، به عنوان اهرم فشار استفاده بکند یا نکند؛ یک چیز محرز و غیر قابل انکار و تغییر است و آن استفاده ابزاری ایالات متحده امریکا و سایر قدرتهای برتر، از دولتها و ملتهای ضعیف در جهت اهداف استعماری خویش است.
برای امریکا و مقامات سلطه جوی آن، افغانستان و غیر آن تفاوتی ندارد و هر آن دولت وملتی که استعداد این را داشته باشند که امریکایی ها را در رسیدن به اهداف نامشروع و دخالت جویانه شان کمک کنند، سایه چتر استعمار و استثمار مقامات کاخ سفید، بر سر آن دولت و ملت همچنان پهن و گسترده خواهد بود.
نکته دیگر به دولت و حکومت گران ما بر می گردد. هر دولت و ملتی این شهامت و جسارت و مناعت طبع را بایستی داشته باشد که زمانی که به دولت و قدرت استعماری ای نه می گوید؛ لزوما پای آن نه گفتن خویش بایستد و هر گونه پیامد آن را نیز با جان و دل و با تمام قوت و قدرت ملی و بومی خویش بپذیرد.
انصافاً این نمی شود که رییس جمهور ما از یک طرف از بستن پیمان امنیتی با مقامات کاخ سفید سر باز بزند و اما از سوی دیگر، توقعات عجیب و غریب از قبیل تجهیز و تقویت اردو و پولیس کشور و برگزاری انتخابات سالم و شفاف را از ناحیه آنان داشته باشد!.
به باور بسیاری از آ گاهان، وقتی رییس جمهور ما دم از آزادگی و استقلال می زند، باید سعی کند در همه ی زمینه و عرصه های سیاسی و اقتصادی و نظامی نیز اتکا به دولت و قدرت خارجی و غیر آن هم نداشته باشد.
اینکه نمی شود که انسان به کسی بگوید که “از خودت خوشم نمیاید، اما پولت را لازم دارم!”.
این طبیعی است که وقتی که رییس جمهور کشور ضعیفی چون افغانستان، شرط و شروط می گذارد، حریف قدر و قدرتمند آن نیز بدون قید و شرط، کاری را انجام نخواهد داد. بر خلاف دیدگاه دوم، گمان بر این است که قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس کشور از ناحیه امریکا، احتمالاً به منظور وارد کردن فشار بر دولت و حکومت افغانستان صورت پذیرفته است.
به نظر می رسد قطع تیل و سایر اکمالات، آخرین نخواهد بود و این تحریم، آغازی خواهد بود برای قطع سایر کمکهای امریکا و همکاران غربی آن نسبت به دولت و ملت افغانستان. به همین دلیل، دولت و ملت افغانستان باید خود را برای روزها و شبهای سخت آینده آماده کنند.
بسیار بجا و مناسب است که رییس جمهور و سایر دولتمردان کشور، با استفاده از فرصت پیش آمده، به توانایی ها و استعداد بکر و بالقوه کشور و مردم خویش توجه کرده و با اتکال به آفریدگار قادر و اتکا و اعتماد به ملت سخت کوش افغانستان، با خدا و مردم پیمان بسته و عطای هر پیمان و با هر قدرت اهریمنی را به لقایش ببخشند.
در ابتدای جلسه، وزرای دفاع ملی و امور داخله کشور در مورد قطع تیل و اکمالات از جانب ایالات متحده امریکا بر اردو ملی و پولیس ملی که در دو سه مورد در برخی از جزوتامهای آنها صورت گرفته است یاد آوری نمودند و اظهار داشتند که این عمل خلاف تعهدات قبلی امریکا می باشد.
مجلس شورای امنیت ملی با استماع گزارش وزرای دفاع ملی و امور داخله به اتفاق این عمل نیروهای امریکا و ناتو را خلاف تعهدات قبلی و روحیه ی همکاری قلمداد نمودند.
مجلس خاطر نشان ساخت که لویه جرگه مشورتی با تایید قرارداد امنیتی نشان داد که مردم افغانستان به امید دست یافتن به امنیت و صلح این قرارداد را می خواهند اما این رابطه فقط از طریق همکاری می تواند به نتیجه برسد، نه به واسطه اعمال فشار و ایجاد وابستگی.”
اینکه قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس ملی از جانب امریکا، فقط به دلیل وارد کردن فشار بر رییس جمهور و کابینه او انجام گرفته باشد، در میان صاحبنظران تفاوت دیدگاه وجود دارد. برخی از آگاهان چون اعضای مجلس شورای امنیت ملی بر این باوراند که مقامات امریکایی پس از این از هر ابزار و وسیله ممکن جهت زیر فشار قرار دادن حکومت افغانستان بهره خواهند برد.
از نظر این دسته، قطع تیل و برخی دیگر از اکمالات اردو و پولیس کشور نیز می تواند به عنوان یکی از همان ابزارهای فشار به شمار آید.
اما تعداد دیگر از آگاهان با رد دیدگاه نخست معتقدند سیاست خارجی دولتهای قوی و مقتدری چون ایالات متحده امریکا نسبت به تمامی دولت و کشورهای جهان، از اصول و ضوابط مشخص و تعریف شده ای، پیروی می کند.
از منظر این دیدگاه، سیاستهای مقطعی و موسومی که می تواند حیثیت و اعتبار ابرقدرتی مانند امریکا را خدشه دار کند، جای چندانی در تقویم سیاست خارجی آن کشور ندارد.
از دید این دسته از آگاهان، مواردی چون قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس کشور، چیزی قابل اعتنا و توجهی نیست تا بتواند باعث تغییر بنیادین در سیاست کلان و تعریف شده ی ایالات متحده امریکا در قبال افغانستان و سایر کشورهای منطقه شود.
بنابراین دیدگاه، امریکا بر اساس طرحها و نقشه های دور و دراز و چند و چندین ساله، در افغانستان و منطقه حضور نظامی پیدا کرده و به اصطلاح در منطقه کارها دارد. بنائن به این راحتی و آنهم فقط به دلیل مخارج ناچیز اردو و پولیس افغانستان، از اهداف راهبردی و استراتژیک خویش در منطقه چشم پوشی نکرده و پا پس نخواهد کشید.
اما به هر حال، چه این باشد و چه آن؛ چه امریکا از قطع تیل و اکمالات اردو و پولیس کشور، به عنوان اهرم فشار استفاده بکند یا نکند؛ یک چیز محرز و غیر قابل انکار و تغییر است و آن استفاده ابزاری ایالات متحده امریکا و سایر قدرتهای برتر، از دولتها و ملتهای ضعیف در جهت اهداف استعماری خویش است.
برای امریکا و مقامات سلطه جوی آن، افغانستان و غیر آن تفاوتی ندارد و هر آن دولت وملتی که استعداد این را داشته باشند که امریکایی ها را در رسیدن به اهداف نامشروع و دخالت جویانه شان کمک کنند، سایه چتر استعمار و استثمار مقامات کاخ سفید، بر سر آن دولت و ملت همچنان پهن و گسترده خواهد بود.
نکته دیگر به دولت و حکومت گران ما بر می گردد. هر دولت و ملتی این شهامت و جسارت و مناعت طبع را بایستی داشته باشد که زمانی که به دولت و قدرت استعماری ای نه می گوید؛ لزوما پای آن نه گفتن خویش بایستد و هر گونه پیامد آن را نیز با جان و دل و با تمام قوت و قدرت ملی و بومی خویش بپذیرد.
انصافاً این نمی شود که رییس جمهور ما از یک طرف از بستن پیمان امنیتی با مقامات کاخ سفید سر باز بزند و اما از سوی دیگر، توقعات عجیب و غریب از قبیل تجهیز و تقویت اردو و پولیس کشور و برگزاری انتخابات سالم و شفاف را از ناحیه آنان داشته باشد!.
به باور بسیاری از آ گاهان، وقتی رییس جمهور ما دم از آزادگی و استقلال می زند، باید سعی کند در همه ی زمینه و عرصه های سیاسی و اقتصادی و نظامی نیز اتکا به دولت و قدرت خارجی و غیر آن هم نداشته باشد.
اینکه نمی شود که انسان به کسی بگوید که “از خودت خوشم نمیاید، اما پولت را لازم دارم!”.
این طبیعی است که وقتی که رییس جمهور کشور ضعیفی چون افغانستان، شرط و شروط می گذارد، حریف قدر و قدرتمند آن نیز بدون قید و شرط، کاری را انجام نخواهد داد. بر خلاف دیدگاه دوم، گمان بر این است که قطع تیل و سایر اکمالات اردو و پولیس کشور از ناحیه امریکا، احتمالاً به منظور وارد کردن فشار بر دولت و حکومت افغانستان صورت پذیرفته است.
به نظر می رسد قطع تیل و سایر اکمالات، آخرین نخواهد بود و این تحریم، آغازی خواهد بود برای قطع سایر کمکهای امریکا و همکاران غربی آن نسبت به دولت و ملت افغانستان. به همین دلیل، دولت و ملت افغانستان باید خود را برای روزها و شبهای سخت آینده آماده کنند.
بسیار بجا و مناسب است که رییس جمهور و سایر دولتمردان کشور، با استفاده از فرصت پیش آمده، به توانایی ها و استعداد بکر و بالقوه کشور و مردم خویش توجه کرده و با اتکال به آفریدگار قادر و اتکا و اعتماد به ملت سخت کوش افغانستان، با خدا و مردم پیمان بسته و عطای هر پیمان و با هر قدرت اهریمنی را به لقایش ببخشند.
مولف : سیدفاضل محجوب