ایمن ظواهری رهبر القاعده در پیام تازه اش از نیروهای این گروه در سراسر جهان خواسته است تا از حمله به پیروان ادیان و مذاهب اسلامی و غیر آن، اجتناب کنند. رهبر القاعده در این پیام در هیات یک رهبر دلسوز برای بشریت و رئوف برای امت اسلامی، چهره نموده که اگر کسی با کارنامه دهشت بار اعضای این گروه در سراسر جهان آشنا نباشد، فکر می کند که ملکی مقرب و سفیری رحیم، از آسمان رحمت و عطوفت، بر زمین و زمینیان نازل شده است!.
شگفت است رهبر القاعده در بخشی از این پیام و یا دستورالعمل مشفقانه یِ پدرانه که به نقل از العالم، و توسط پایگاه جمع آوری اخبار گروه های افراطی منتشر شده، از پیروانش می خواهد که :"از حمله به پیروان مذاهب اسلامی دیگر خودداری کنید و در صورتی که مورد حمله قرار گرفتید، فقط به کسانی که به شما حمله می کنند، پاسخ دهید.
همچنین نباید با مسیحیان، هندوها و سیک ها که در میان مسلمانان زندگی می کنند حمله کنید. بلکه باید به جان زنان و کودکان احترام بگذارید. علاوه بر این هرگز در مساجد، بازارها و تجمعات که تفکیک مسلمان از دشمن اسلام ممکن نیست به دشمنان حمله نکنید."
حبذا! این سخنان زیبا و متمدنانه، انسان را به یاد دستورالعمل هایی می اندازد که در صدر اسلام، نبی مکرم اسلام و سایر پیشوایان دینی و مذهبی، در نبردهای شان با کفار و مشرکین، به مجاهدان شرکت کننده در میدان جنگ و جهاد در راه خدا می دادند!.
اما به نظر می رسد که یک تفاوت عمده و ماهوی میان این دو دستور العمل و شخص و اشخاص دستور دهنده وجود دارد. در صدر اسلام، زمانی که دستوری از جانب رسول معظم اسلام به مجاهدان در راه خدا می رسید، تقریباً همه با جان و دل از آن اطاعت و تبعیت می کردند. از سویی نیز دستور دهنده، شخصی ساخته شده و مهذبی چون رسول گرامی اسلام و خلفای راشدین و یا امامان و پیشوایان معصوم و صالح بودند؛ یعنی پیشوایان و رهبرانی که جان و مال و عرض و ناموس انسانها- مسلمان و غیر مسلمان- برای شان اهمیت و احترام داشت و به قول یکی از آن بزرگوارن، که اگر ماه را در یک دست و خورشید را در دست دیگرش قرار می دادند- کنایه از پاداش فراوان و بسیار است- حاضر نبودند پر کاه یا دانه گندمی را از سر ظلم و ستم، از دهان مورچه ای بگیرند!.
اما دستورالعمل هایی که در عصر حاضر و آنهم از سوی افراد مشخص و معلوم الحالی چون ایمن الظواهری و امثال ایشان صادر می شود، در قدم نخست رائحه بدبوی استعمار و استکبار از آنها به مشام می رسد و در نتیجه، خیر و صلاح و فلاح مسلمانان در عمل به آن دستورالعملها، اساساً دیده نمی شود.
دوم آنکه همه می دانند که پیامهای این گونه و آنهم از نشانی کسانیکه چهره آئین سازنده و انسان ساز اسلام را تخریش کرده و پیروان ستمکار و جائر آنان در سراسر دنیا، خون مسلمان و غیر مسلمان را به شیشه کرده اند، دروغ و فریب بزرگ و عوام فریبانه ای بیش نیست.
چگونه است که رهبر دهشتبارترین گروهی بنام القاعده، از ترحم و عطوفت به انسانهای حتی غیر مسلمان دم می زند و در این جهت به پیروانش در کشورهای جهان، دستور رعایت حدود و ثغور انسانی و اخلاقی را صادر می کند. اما پیروان بی رحم و تشنه به خونِ بی گناهان این رهبر عطوف، در کشورهای اسلامی ای چون افغانستان، عراق، مصر و سوریه و سایر مناطق دنیا، مسلمانان بی گناه و مظلوم را زنده زنده در آتش ظلم و بیداد خویش سوزانده و یا آنان را چون حیوانات، ذبح می کنند؟!
ظلم و ستم نیروهای القاعده، چیزی نیست که در زمان و عصر کنونی، بر کسی پوشیده مانده باشد و در هیچ یک از کشورهای اسلامی، مسلمانی نیست که با شنیدن جنایات و سفاکی های دردناک و غیر انسانی این گروه دور از اسلام و انسانیت، بر خویش نلرزد و در حق آنان لعنت و نفرین روا ندارد!.
امثال ظواهری هر چه هم تلاش کند تا از خویش و گروهش القاعده، چهره اسلامی و انسانی ترسیم کند، باز هم هر مسلمانی، فعل و عمل آنان را با آموزه های پویا و انسانی اسلام ارزیابی کرده و به دروغ و فریبکارانه بودن ادعاهای پوشالی آنان، پی خواهد برد.
یکی دیگر از نقاط ضعف و دروغین پیام منتسب به رهبر القاعده، ادعای مبارزه این گروه با اسرائیل است.
ایمن ظواهری در این پیام با وجود اذعان به اینکه هدف نظامی القاعده، همچنان تضعیف امریکا و اسرائیل است بر اهمیت "دعوت" یا کار تبلیغی برای گسترش ایده هایش تأکید کرده است.
چنانچه همه می دانند در کارنامه و پرونده مبارزاتی القاعده از آغاز تا کنون، حتی یک مورد درگیری با نیروهای غاصب اسرائیلی ثبت و ضبط نشده است و این به واقع هم که از عجایب روزگار است! اما به جای آن، این گروه تمام انرژی و توانش را بر کشتار افراد بی گناه در سرزمینهای اسلامی، متمرکز کرده است!.
به هر تقدیر، واقعیت آنست که گروههایی نظیر القاعده، امتحان خویش را برای اسلام و امت اسلامی داده اند و با تاسف در این امتحانِ اسلام و ایمان، ناکام و مردود شده اند و امروزه هر مسلمان روشن و آگاه به مسایل اسلامی، به وضوح می داند که اسلام چیزی است و گروههای تروریست مدعی اسلام و ایمان، چیزی دیگر.
شگفت است رهبر القاعده در بخشی از این پیام و یا دستورالعمل مشفقانه یِ پدرانه که به نقل از العالم، و توسط پایگاه جمع آوری اخبار گروه های افراطی منتشر شده، از پیروانش می خواهد که :"از حمله به پیروان مذاهب اسلامی دیگر خودداری کنید و در صورتی که مورد حمله قرار گرفتید، فقط به کسانی که به شما حمله می کنند، پاسخ دهید.
همچنین نباید با مسیحیان، هندوها و سیک ها که در میان مسلمانان زندگی می کنند حمله کنید. بلکه باید به جان زنان و کودکان احترام بگذارید. علاوه بر این هرگز در مساجد، بازارها و تجمعات که تفکیک مسلمان از دشمن اسلام ممکن نیست به دشمنان حمله نکنید."
حبذا! این سخنان زیبا و متمدنانه، انسان را به یاد دستورالعمل هایی می اندازد که در صدر اسلام، نبی مکرم اسلام و سایر پیشوایان دینی و مذهبی، در نبردهای شان با کفار و مشرکین، به مجاهدان شرکت کننده در میدان جنگ و جهاد در راه خدا می دادند!.
اما به نظر می رسد که یک تفاوت عمده و ماهوی میان این دو دستور العمل و شخص و اشخاص دستور دهنده وجود دارد. در صدر اسلام، زمانی که دستوری از جانب رسول معظم اسلام به مجاهدان در راه خدا می رسید، تقریباً همه با جان و دل از آن اطاعت و تبعیت می کردند. از سویی نیز دستور دهنده، شخصی ساخته شده و مهذبی چون رسول گرامی اسلام و خلفای راشدین و یا امامان و پیشوایان معصوم و صالح بودند؛ یعنی پیشوایان و رهبرانی که جان و مال و عرض و ناموس انسانها- مسلمان و غیر مسلمان- برای شان اهمیت و احترام داشت و به قول یکی از آن بزرگوارن، که اگر ماه را در یک دست و خورشید را در دست دیگرش قرار می دادند- کنایه از پاداش فراوان و بسیار است- حاضر نبودند پر کاه یا دانه گندمی را از سر ظلم و ستم، از دهان مورچه ای بگیرند!.
اما دستورالعمل هایی که در عصر حاضر و آنهم از سوی افراد مشخص و معلوم الحالی چون ایمن الظواهری و امثال ایشان صادر می شود، در قدم نخست رائحه بدبوی استعمار و استکبار از آنها به مشام می رسد و در نتیجه، خیر و صلاح و فلاح مسلمانان در عمل به آن دستورالعملها، اساساً دیده نمی شود.
دوم آنکه همه می دانند که پیامهای این گونه و آنهم از نشانی کسانیکه چهره آئین سازنده و انسان ساز اسلام را تخریش کرده و پیروان ستمکار و جائر آنان در سراسر دنیا، خون مسلمان و غیر مسلمان را به شیشه کرده اند، دروغ و فریب بزرگ و عوام فریبانه ای بیش نیست.
چگونه است که رهبر دهشتبارترین گروهی بنام القاعده، از ترحم و عطوفت به انسانهای حتی غیر مسلمان دم می زند و در این جهت به پیروانش در کشورهای جهان، دستور رعایت حدود و ثغور انسانی و اخلاقی را صادر می کند. اما پیروان بی رحم و تشنه به خونِ بی گناهان این رهبر عطوف، در کشورهای اسلامی ای چون افغانستان، عراق، مصر و سوریه و سایر مناطق دنیا، مسلمانان بی گناه و مظلوم را زنده زنده در آتش ظلم و بیداد خویش سوزانده و یا آنان را چون حیوانات، ذبح می کنند؟!
ظلم و ستم نیروهای القاعده، چیزی نیست که در زمان و عصر کنونی، بر کسی پوشیده مانده باشد و در هیچ یک از کشورهای اسلامی، مسلمانی نیست که با شنیدن جنایات و سفاکی های دردناک و غیر انسانی این گروه دور از اسلام و انسانیت، بر خویش نلرزد و در حق آنان لعنت و نفرین روا ندارد!.
امثال ظواهری هر چه هم تلاش کند تا از خویش و گروهش القاعده، چهره اسلامی و انسانی ترسیم کند، باز هم هر مسلمانی، فعل و عمل آنان را با آموزه های پویا و انسانی اسلام ارزیابی کرده و به دروغ و فریبکارانه بودن ادعاهای پوشالی آنان، پی خواهد برد.
یکی دیگر از نقاط ضعف و دروغین پیام منتسب به رهبر القاعده، ادعای مبارزه این گروه با اسرائیل است.
ایمن ظواهری در این پیام با وجود اذعان به اینکه هدف نظامی القاعده، همچنان تضعیف امریکا و اسرائیل است بر اهمیت "دعوت" یا کار تبلیغی برای گسترش ایده هایش تأکید کرده است.
چنانچه همه می دانند در کارنامه و پرونده مبارزاتی القاعده از آغاز تا کنون، حتی یک مورد درگیری با نیروهای غاصب اسرائیلی ثبت و ضبط نشده است و این به واقع هم که از عجایب روزگار است! اما به جای آن، این گروه تمام انرژی و توانش را بر کشتار افراد بی گناه در سرزمینهای اسلامی، متمرکز کرده است!.
به هر تقدیر، واقعیت آنست که گروههایی نظیر القاعده، امتحان خویش را برای اسلام و امت اسلامی داده اند و با تاسف در این امتحانِ اسلام و ایمان، ناکام و مردود شده اند و امروزه هر مسلمان روشن و آگاه به مسایل اسلامی، به وضوح می داند که اسلام چیزی است و گروههای تروریست مدعی اسلام و ایمان، چیزی دیگر.
مولف : سیدفاضل محجوب