حامد کرزی دیروز در مراسم افتتاحیه دهمین کنفرانس بین المللی امریکا و جهان اسلام در دوحه قطر سخنرانی کرد.
به گزارش خبرگزاری (آوا) به نقل از "گالف تایمز" کرزی در حالی که از حمایت های امریکا و غرب از مقاومت مردم افغانستان در برابر تجاوز شوروی سابق قدردانی می کرد گفت:"مانند دیگر کشورهای جهان اسلام به روشنی نمی دانم آیا جنگ امریکا علیه تروریزم بین الملل به پیروزی رسیده است یا خیر در حالی که روز به روز تعداد بیشتری از جوانان مسلمان به ویژه در افغانستان و پاکستان به طالبان و دیگر گروه های تندرو می پیوندند".
کرزی خواستار همان کمک هایی شد که امریکا و کشورهای اسلامی در دوران جهاد به افغانستان تزریق کردند تا مانع گسترش کمونیسم در کشور شوند.
رئیس جمهور گفت امریکا و غرب باید به جهان اسلام نشان دهد که در مورد مشکل فلسطین و اسرائیل نگاهی غیر جانبدارانه دارد و به آرزوی فلسطینی ها برای داشتن یک دولت مستقل احترام می گذارد، دولتی که بتواند در کنار اسرائیل بایستد.
کرزی گفت:"به اعتقاد من، اسرائیل نباید از بین برود؛ بلکه می بایست تشکیل یک دولت قوی و مستقل فلسطینی را در کنار خود بپذیرد".
در مورد این سخنان آقای کرزی، چند نکته را می توان مطرح کرد؛ اما پیش از پرداختن به این نکات، این موضوع را باید یادآور شد که آقای کرزی، به عنوان رییس جمهور، نماینده همه مردم مسلمان افغانستان به حساب می آید؛ بنابراین در مجامع جهانی، سخنان وی، حمل بر سخنان مردم افغانستان خواهد شد.
قدردانی آقای کرزی از غرب به خاطر شکست کمونیزم و شوروی در افغانستان، به هر نیتی که صورت گرفته باشد، چند معنای مشخص دارد؛ یکی اینکه اگر کمک های امریکا و غرب نبود، مردم مسلمان و مجاهد افغانستان، قادر به شکست شوروی نبودند و این نکته آشکارا ارزش جهاد و پایمردی مردم افغانستان در برابر ارتش متجاوز شوروی پیشین را زیر سوال می برد و یا دست کم آن را کمرنگ نشان داده و تضعیف می کند. نکته دوم هم اینکه ظاهرا آقای کرزی نسبت به تبعات حمایت های غرب از جریان های خاص جهادی در زمان اشغال شوروی، بی خبر است و یا آن را نادیده می گیرد. تاریخ گواه است که کمک های امریکا، پاکستان، امارات و عربستان در همان زمان موجب شکل گیری هسته های اولیه القاعده و طالبان شد و سبب گردید؛ تا بعدا همین گروه ها به تروریزم تغییر شکل دهند و در برابر مردم افغانستان قرار گیرند؛ هرچند درباره ضدیت یا عدم ضدیت آنها با منافع غرب، حرف و حدیث های زیادی وجود دارد.
از سوی دیگر، تردید آقای کرزی در مورد کارآمدی مبارزه ضد تروریزم غرب و امریکا به دلیل پیوستن گروه هایی از جوانان مسلمان به تروریزم، پیش از آنکه انتقادی از غرب و امریکا به حساب آید، به معنای تایید نسبت تروریزم با اسلام است. در حالی که مردم افغانستان به عنوان مسلمان و پیرو قرآن و سنت نبوی و خاندان پاکش، نه با تروریزم نسبتی دارند و نه آن را تایید می کنند. تروریزم یک محصول بسته بندی شده خارجی است که بر ملت افغانستان تحمیل شده است. همچنین تروریزم تنها محدود به اسلام هم نیست؛ بلکه از یهودیان افراطی تا مسیحیان نژادپرست و تا بودایی های میانمار را در برمی گیرد.
اظهار نظر آقای کرزی نسبت به مساله فلسطین و اسراییل نیز به نظر نمی رسد موضع اصلی مردم افغانستان را بازتاب دهد؛ زیرا این اظهار نظر آشکارا وجود کشوری به نام اسراییل را تایید می کند و به رسمیت می شناسد و از سوی دیگر، مبارزات ملت فلسطین در برابر غصب زمین های خود و شهرک سازی های غیرقانونی و غاصبانه آن رژیم را نادیده می گیرد.
آقای کرزی در این زمینه نه با پارلمان مشورت کرده و نه همه پرسی یا رفراندمی برگزار کرده است؛ پس چگونه از وجود یک اسراییل در کنار فلسطین سخن می گوید؟
از سوی دیگر، این موضع وی در تضاد با رویکرد عمومی کشورهای اسلامی به جز معدودی از کشورها مانند مصر و ترکیه قرار می گیرد و حتی با کشور همسایه پاکستان نیز همخوانی ندارد. تاکنون هیچ کشور اسلامی به جز تعدادی که شمار شان به انگشتان یک دست هم نمی رسد، اسراییل را به عنوان کشور به رسمیت نشناخته و بر حقانیت مبارزات ملت فلسطین تاکید کرده اند.
در افغانستان نیز در گذشته همین رویه حاکم بوده است؛ اما به نظر می رسد رییس جمهور کرزی، حتی همین رویه تاریخی را هم نادیده می گیرد و به صورت یکجانبه، تلویحا اسراییل را به رسمیت می شناسد.
به گزارش خبرگزاری (آوا) به نقل از "گالف تایمز" کرزی در حالی که از حمایت های امریکا و غرب از مقاومت مردم افغانستان در برابر تجاوز شوروی سابق قدردانی می کرد گفت:"مانند دیگر کشورهای جهان اسلام به روشنی نمی دانم آیا جنگ امریکا علیه تروریزم بین الملل به پیروزی رسیده است یا خیر در حالی که روز به روز تعداد بیشتری از جوانان مسلمان به ویژه در افغانستان و پاکستان به طالبان و دیگر گروه های تندرو می پیوندند".
کرزی خواستار همان کمک هایی شد که امریکا و کشورهای اسلامی در دوران جهاد به افغانستان تزریق کردند تا مانع گسترش کمونیسم در کشور شوند.
رئیس جمهور گفت امریکا و غرب باید به جهان اسلام نشان دهد که در مورد مشکل فلسطین و اسرائیل نگاهی غیر جانبدارانه دارد و به آرزوی فلسطینی ها برای داشتن یک دولت مستقل احترام می گذارد، دولتی که بتواند در کنار اسرائیل بایستد.
کرزی گفت:"به اعتقاد من، اسرائیل نباید از بین برود؛ بلکه می بایست تشکیل یک دولت قوی و مستقل فلسطینی را در کنار خود بپذیرد".
در مورد این سخنان آقای کرزی، چند نکته را می توان مطرح کرد؛ اما پیش از پرداختن به این نکات، این موضوع را باید یادآور شد که آقای کرزی، به عنوان رییس جمهور، نماینده همه مردم مسلمان افغانستان به حساب می آید؛ بنابراین در مجامع جهانی، سخنان وی، حمل بر سخنان مردم افغانستان خواهد شد.
قدردانی آقای کرزی از غرب به خاطر شکست کمونیزم و شوروی در افغانستان، به هر نیتی که صورت گرفته باشد، چند معنای مشخص دارد؛ یکی اینکه اگر کمک های امریکا و غرب نبود، مردم مسلمان و مجاهد افغانستان، قادر به شکست شوروی نبودند و این نکته آشکارا ارزش جهاد و پایمردی مردم افغانستان در برابر ارتش متجاوز شوروی پیشین را زیر سوال می برد و یا دست کم آن را کمرنگ نشان داده و تضعیف می کند. نکته دوم هم اینکه ظاهرا آقای کرزی نسبت به تبعات حمایت های غرب از جریان های خاص جهادی در زمان اشغال شوروی، بی خبر است و یا آن را نادیده می گیرد. تاریخ گواه است که کمک های امریکا، پاکستان، امارات و عربستان در همان زمان موجب شکل گیری هسته های اولیه القاعده و طالبان شد و سبب گردید؛ تا بعدا همین گروه ها به تروریزم تغییر شکل دهند و در برابر مردم افغانستان قرار گیرند؛ هرچند درباره ضدیت یا عدم ضدیت آنها با منافع غرب، حرف و حدیث های زیادی وجود دارد.
از سوی دیگر، تردید آقای کرزی در مورد کارآمدی مبارزه ضد تروریزم غرب و امریکا به دلیل پیوستن گروه هایی از جوانان مسلمان به تروریزم، پیش از آنکه انتقادی از غرب و امریکا به حساب آید، به معنای تایید نسبت تروریزم با اسلام است. در حالی که مردم افغانستان به عنوان مسلمان و پیرو قرآن و سنت نبوی و خاندان پاکش، نه با تروریزم نسبتی دارند و نه آن را تایید می کنند. تروریزم یک محصول بسته بندی شده خارجی است که بر ملت افغانستان تحمیل شده است. همچنین تروریزم تنها محدود به اسلام هم نیست؛ بلکه از یهودیان افراطی تا مسیحیان نژادپرست و تا بودایی های میانمار را در برمی گیرد.
اظهار نظر آقای کرزی نسبت به مساله فلسطین و اسراییل نیز به نظر نمی رسد موضع اصلی مردم افغانستان را بازتاب دهد؛ زیرا این اظهار نظر آشکارا وجود کشوری به نام اسراییل را تایید می کند و به رسمیت می شناسد و از سوی دیگر، مبارزات ملت فلسطین در برابر غصب زمین های خود و شهرک سازی های غیرقانونی و غاصبانه آن رژیم را نادیده می گیرد.
آقای کرزی در این زمینه نه با پارلمان مشورت کرده و نه همه پرسی یا رفراندمی برگزار کرده است؛ پس چگونه از وجود یک اسراییل در کنار فلسطین سخن می گوید؟
از سوی دیگر، این موضع وی در تضاد با رویکرد عمومی کشورهای اسلامی به جز معدودی از کشورها مانند مصر و ترکیه قرار می گیرد و حتی با کشور همسایه پاکستان نیز همخوانی ندارد. تاکنون هیچ کشور اسلامی به جز تعدادی که شمار شان به انگشتان یک دست هم نمی رسد، اسراییل را به عنوان کشور به رسمیت نشناخته و بر حقانیت مبارزات ملت فلسطین تاکید کرده اند.
در افغانستان نیز در گذشته همین رویه حاکم بوده است؛ اما به نظر می رسد رییس جمهور کرزی، حتی همین رویه تاریخی را هم نادیده می گیرد و به صورت یکجانبه، تلویحا اسراییل را به رسمیت می شناسد.