امام به مردم اعتماد داشت
انقلاب که پیروز شد، امام می توانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است. از مردم هم هیچ نظری نخواهد. هیچکس هم اعتراضی نمی کرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست، مردم هم گفتند"جمهوری اسلامی" و این نظام تحکیم شد. برای تعیین قانون اساسی، امام می توانست یک قانون اساسی مطرح کند، همه مردم، یا اکثریت قاطعی از مردم هم یقینا قبول می کردند. می توانست عده ای را معین کند و بگوید که اینها بروند قانون اساسی بنویسند. هیچکس هم اعتراض نمی کرد. اما امام این کار را نکرد، امام انتخابات خبرگان را به راه انداخت وحتی عجله داشت که این کار هرچه زودتر انجام گیرد. امام چهار بار در یک سال، سال ۵۸، از آراء مردم برای امور گوناگون استسفار کرد: برای اصل نظام، برای قانون اساسی نظام که قانون اساسی یک بار خبرگانش انتخاب شدند، یک بار خود قانون اساسی به رأی گذاشته شد، برای ریاست جمهوری و برای تشکیل مجلس شورای اسلامی.(۸)
نظر امام بزرگوار، اسلام و دین بود
نظر امام، در درجه اول، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلامی به حساب نمی آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سر موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است. علت این که امام پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کرد. البته اسلام که امام فرمود، در دو بخش زیر قابل توجه است: یکی بخش اسلام در قالب نظام، امام این جا خیلی سختگیر بود و به یک کلمه کم یا زیاد راضی نمی شد، به یک مسامحه، چه در مسایل اقتصادی، چه غیره راضی نمی شد. همه جا مر اسلام. نظام اسلامی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، قضاوت اسلامی، و دستگاه های گوناگون باید بر طبق مصالح، خط اسلام و راه حاکمیت اسلام را دنبال کنند. امام، این را دنبال می کرد و تا آن جا که توانست، تلاش کرد. چهره دوم در مورد پایبندی به اسلام، عمل فردی اشخاص است. در این جا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت، وجود ندارد. این جا موعظه، نصیحت، زبان خوش و امر به معروف است. امام، به این عقیده داشت. پس اول چیزی که در خط امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامی و حاکمیت اسلامی در صحنه ایمان و در صحنه عمل است.(۹)
امام بزرگوار آزادی به وجود آورد
هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رای مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آراء مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سر پا نمی شود و نمی ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوب قوانین و احکام اسلامی است.
آنچه که در مورد آزادی گفته می شود، همه در شکم این حرکت عظیم و این سرخط مهمی است که امام برای این کشور به وجود آورد. حالا عده ای تازه از راه رسیده، می خواهند آزادی، آزادی فکر و آزادی رأی را به امام و دستگاه امام و نظام اسلامی، تازه یاد بدهند و تلقین کنند! این خطی بود که امام، حرکت نظام اسلامی را بر این خط قرار داد.(۱۰)
مستعضعفان صاحب انقلاب اند
خط امام عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آن ها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می دانست. امام، پا برهنگان را مهمترین عنصر در پیروزی های این ملت می دانست. همین طور هم هست و همانطور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفاء نکرد. امام از همان اول انقلاب، جهاد سازندگی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد(جوزا) و بنیاد مسکن را به وجود آورد و دستورات مؤکد به دولت های وقت داد. عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است، نمی شود این را در درجه دوم قرار داد و به حاشیه راند. مگر می شود؟! حالا عده ای از آن طرف در می آیند که امام فرمود: انقلاب ما انقلاب نان نیست، برای نان نیست! بله، انقلاب اکتبر روسیه که در سال ۱۹۱۷ پیدا شد، به خاطر قطع شدن نان در شهرهای اصلی آن روز مثلا مسکو بود. اگر مردم آن روز نان داشتند همین نان معمول، آن انقلاب پیش نمی آمد. انقلاب ما این گونه نبود، انقلاب ما بر اساس یک ایمان بود. اما معنایش این نیست که انقلاب به زندگی مردم، به اقتصاد مردم، به نان و به رفاه مردم نباید بپردازد، این چه حرفی است؟! امام به این مسائل می پرداخت و دستور می داد و آنچه در درجه اول، مورد نظر امام بود، عبارت بود از طبقات محروم و مستضعف.(۱۱)
امام، دشمن را می شناخت
راه امام بزرگوار، دشمن شناسی و فریب نخوردن از دشمن است. اولین کار دشمن این است که تبلیغ می کند هیچ دشمنی وجود ندارد! چطور نظام اسلامی دشمن ندارد؟! جهانخواران را ازین سفره به یغما رفته سال های متمادی محروم کرده است، معلوم است که دشمنند، می بینیم که دشمنی می کنند در تبلیغات، در محاصره اقتصادی، هر کاری که می توانند در تقویت دشمن علیه نظام، می کنند؛ صریح هم می گویند!
در این مملکت، آنچه که برای امریکا، برای استکبار وبرای جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این و بیداری این مردم است، این را نمی خواهند. با اسلام هم که دشمنند، به این علت است که اسلام این بیداری را به مردم داده است، با این دشمنند. امام دشمن را می شناخت. روش های سیاسی و روش های تبلیغاتی آن ها را می فهمید، می شناخت و در مقابل آن ها محکم می ایستاد.(۱۲)
امام، به سرنوشت مسلمانان عالم حساس بود
مسلمانان عالم، عقل استراتژیک نظام اسلامی به حساب می آیند. الان ملت ها در آسیا، در افریقا و در همین منطقه خود ما طرفدار نظام اسلامی هستند. این اظهار ارادتی که به امام و به انقلاب می کنند، سابقه ندارد؛ نه امروز نسبت به هیچ کشوری در دنیا وجود دارد و معمول است و نه در گذشته چنین چیزی بوده است. این به خاطر اسلام است. امام روی سرنوشت برادران مسلمان، حساس بود.(۱۳)
سه هدف دشمن
دشمن سه هدف مرحله ای و مقطعی را تعقیب می کند. اول، عبارت است از تخریب وحدت ملی. یکپارچگی ملت ایران را بشکنند و تخریب کنند. دوم؛ تخریب ایمان و باورهای کارساز در دل مردم. یعنی به تخریب ایمان ها و باورها و اعتقاداتی که این ملت را از یک ملت عقب افتاده تو سری خور، به یک ملت پیشرو و شجاع و میداندار در دنیا تبدیل کرد، بپردازند. این حرکت، با اعتقادات و باورهایی انجام گرفت. بدون این باورها که انسان حرکت نمی کرد و این ملت پیش نمی رفت. دشمن می خواهد این باورها را در ذهن ملت ما تخریب کند. سوم؛ تخریب روح امید و تخریب آینده در ذهن مردم. پس، سه تخریب، مورد نظر دشمن است. اسم این تخریب ها را هم "اصلاح" می گذارند! من کاری به این دوستان و خودی های غافل ندارم؛ بحث من بر سر دشمن است که سلسله جنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است.(۱۴)
پی نوشت:
(از۸تا۱۳) بیانات حضرت امام خامنه ای در نمازجمعه تهران۱۴/۳/۱۳۷۸
(۱۴) بیانات حضرت امام خامنه ای درمازجمعه تهران ۲۶/۹/۱۳۷۸
منبع: کتاب(راه اینجاست...) منتشر شده در ماه ثورسال جاری، توسط انتشارات مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی، درکابل
انقلاب که پیروز شد، امام می توانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است. از مردم هم هیچ نظری نخواهد. هیچکس هم اعتراضی نمی کرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست، مردم هم گفتند"جمهوری اسلامی" و این نظام تحکیم شد. برای تعیین قانون اساسی، امام می توانست یک قانون اساسی مطرح کند، همه مردم، یا اکثریت قاطعی از مردم هم یقینا قبول می کردند. می توانست عده ای را معین کند و بگوید که اینها بروند قانون اساسی بنویسند. هیچکس هم اعتراض نمی کرد. اما امام این کار را نکرد، امام انتخابات خبرگان را به راه انداخت وحتی عجله داشت که این کار هرچه زودتر انجام گیرد. امام چهار بار در یک سال، سال ۵۸، از آراء مردم برای امور گوناگون استسفار کرد: برای اصل نظام، برای قانون اساسی نظام که قانون اساسی یک بار خبرگانش انتخاب شدند، یک بار خود قانون اساسی به رأی گذاشته شد، برای ریاست جمهوری و برای تشکیل مجلس شورای اسلامی.(۸)
نظر امام بزرگوار، اسلام و دین بود
نظر امام، در درجه اول، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلامی به حساب نمی آورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سر موفقیت امام این بود که صریح و بدون پرده پوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من می خواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است. علت این که امام پیروز شد، چون هدف خود را که حاکمیت اسلام است، صریح بیان کرد. البته اسلام که امام فرمود، در دو بخش زیر قابل توجه است: یکی بخش اسلام در قالب نظام، امام این جا خیلی سختگیر بود و به یک کلمه کم یا زیاد راضی نمی شد، به یک مسامحه، چه در مسایل اقتصادی، چه غیره راضی نمی شد. همه جا مر اسلام. نظام اسلامی، مجلس شورای اسلامی، دولت اسلامی، قضاوت اسلامی، و دستگاه های گوناگون باید بر طبق مصالح، خط اسلام و راه حاکمیت اسلام را دنبال کنند. امام، این را دنبال می کرد و تا آن جا که توانست، تلاش کرد. چهره دوم در مورد پایبندی به اسلام، عمل فردی اشخاص است. در این جا دیگر آن صلابت و قاطعیت و اعمال قدرت، وجود ندارد. این جا موعظه، نصیحت، زبان خوش و امر به معروف است. امام، به این عقیده داشت. پس اول چیزی که در خط امام، مهم است، تعقیب هدف اسلامی و حاکمیت اسلامی در صحنه ایمان و در صحنه عمل است.(۹)
امام بزرگوار آزادی به وجود آورد
هیچ کس در نظام اسلامی نباید مردم، رای مردم و خواست مردم را انکار کند. بدون آراء مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقق خواست مردم، خیمه نظام اسلامی، سر پا نمی شود و نمی ماند. البته مردم، مسلمانند و این اراده و خواست مردم، در چارچوب قوانین و احکام اسلامی است.
آنچه که در مورد آزادی گفته می شود، همه در شکم این حرکت عظیم و این سرخط مهمی است که امام برای این کشور به وجود آورد. حالا عده ای تازه از راه رسیده، می خواهند آزادی، آزادی فکر و آزادی رأی را به امام و دستگاه امام و نظام اسلامی، تازه یاد بدهند و تلقین کنند! این خطی بود که امام، حرکت نظام اسلامی را بر این خط قرار داد.(۱۰)
مستعضعفان صاحب انقلاب اند
خط امام عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آن ها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می دانست. امام، پا برهنگان را مهمترین عنصر در پیروزی های این ملت می دانست. همین طور هم هست و همانطور که گفتیم، امام به گفتن هم اکتفاء نکرد. امام از همان اول انقلاب، جهاد سازندگی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان، بنیاد پانزده خرداد(جوزا) و بنیاد مسکن را به وجود آورد و دستورات مؤکد به دولت های وقت داد. عدالت اجتماعی، جزو شعارهای اصلی است، نمی شود این را در درجه دوم قرار داد و به حاشیه راند. مگر می شود؟! حالا عده ای از آن طرف در می آیند که امام فرمود: انقلاب ما انقلاب نان نیست، برای نان نیست! بله، انقلاب اکتبر روسیه که در سال ۱۹۱۷ پیدا شد، به خاطر قطع شدن نان در شهرهای اصلی آن روز مثلا مسکو بود. اگر مردم آن روز نان داشتند همین نان معمول، آن انقلاب پیش نمی آمد. انقلاب ما این گونه نبود، انقلاب ما بر اساس یک ایمان بود. اما معنایش این نیست که انقلاب به زندگی مردم، به اقتصاد مردم، به نان و به رفاه مردم نباید بپردازد، این چه حرفی است؟! امام به این مسائل می پرداخت و دستور می داد و آنچه در درجه اول، مورد نظر امام بود، عبارت بود از طبقات محروم و مستضعف.(۱۱)
امام، دشمن را می شناخت
راه امام بزرگوار، دشمن شناسی و فریب نخوردن از دشمن است. اولین کار دشمن این است که تبلیغ می کند هیچ دشمنی وجود ندارد! چطور نظام اسلامی دشمن ندارد؟! جهانخواران را ازین سفره به یغما رفته سال های متمادی محروم کرده است، معلوم است که دشمنند، می بینیم که دشمنی می کنند در تبلیغات، در محاصره اقتصادی، هر کاری که می توانند در تقویت دشمن علیه نظام، می کنند؛ صریح هم می گویند!
در این مملکت، آنچه که برای امریکا، برای استکبار وبرای جهانخواران قابل قبول نیست، استقلال این و بیداری این مردم است، این را نمی خواهند. با اسلام هم که دشمنند، به این علت است که اسلام این بیداری را به مردم داده است، با این دشمنند. امام دشمن را می شناخت. روش های سیاسی و روش های تبلیغاتی آن ها را می فهمید، می شناخت و در مقابل آن ها محکم می ایستاد.(۱۲)
امام، به سرنوشت مسلمانان عالم حساس بود
مسلمانان عالم، عقل استراتژیک نظام اسلامی به حساب می آیند. الان ملت ها در آسیا، در افریقا و در همین منطقه خود ما طرفدار نظام اسلامی هستند. این اظهار ارادتی که به امام و به انقلاب می کنند، سابقه ندارد؛ نه امروز نسبت به هیچ کشوری در دنیا وجود دارد و معمول است و نه در گذشته چنین چیزی بوده است. این به خاطر اسلام است. امام روی سرنوشت برادران مسلمان، حساس بود.(۱۳)
سه هدف دشمن
دشمن سه هدف مرحله ای و مقطعی را تعقیب می کند. اول، عبارت است از تخریب وحدت ملی. یکپارچگی ملت ایران را بشکنند و تخریب کنند. دوم؛ تخریب ایمان و باورهای کارساز در دل مردم. یعنی به تخریب ایمان ها و باورها و اعتقاداتی که این ملت را از یک ملت عقب افتاده تو سری خور، به یک ملت پیشرو و شجاع و میداندار در دنیا تبدیل کرد، بپردازند. این حرکت، با اعتقادات و باورهایی انجام گرفت. بدون این باورها که انسان حرکت نمی کرد و این ملت پیش نمی رفت. دشمن می خواهد این باورها را در ذهن ملت ما تخریب کند. سوم؛ تخریب روح امید و تخریب آینده در ذهن مردم. پس، سه تخریب، مورد نظر دشمن است. اسم این تخریب ها را هم "اصلاح" می گذارند! من کاری به این دوستان و خودی های غافل ندارم؛ بحث من بر سر دشمن است که سلسله جنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است.(۱۴)
پی نوشت:
(از۸تا۱۳) بیانات حضرت امام خامنه ای در نمازجمعه تهران۱۴/۳/۱۳۷۸
(۱۴) بیانات حضرت امام خامنه ای درمازجمعه تهران ۲۶/۹/۱۳۷۸
منبع: کتاب(راه اینجاست...) منتشر شده در ماه ثورسال جاری، توسط انتشارات مرکزفعالیت های فرهنگی اجتماعی، درکابل