رسانه ها، وضعیت صحی شیخ نمر باقرالنمر روحانی عربستانی را وخیم گزارش می دهند. به نقل از شبکه های جامعه مدنی در عربستان، در حالیکه وضعیت جسمی شیخ نمر در اثر اصابت ۴ گلوله به پای وی، ابداً رضایت بخش نیست، مامورین انتظامی سعودی، این عالم دینی را از ین دادگاه به آن دادگاه، سرگردان می کنند.
به نقل از اعضای خانواده شیخ نمر با یکی از مراکز حقوق بشری، پس از آنکه در ۱۰ ماه پیش پولیس سعودی به خانه شیخ نمر هجوم می برد و با فیر ۴ مرمی به پای باقرالنمر، او را دستگیر و به زندان می برند، تا کنون که ۸ ماه از آن حادثه می گذرد، پای شیخ نمر به دلیل بی پروایی و عدم تداوی اساسی و مناسب به وسیله داکتران سعودی، نه تنها بهبود نیافته که یکی از مرمی ها هنوز از پای این شیخ مظلوم کشیده نشده و همان باعث شکستگی شدید در استخوان پایش گردیده است.
یک نهاد حقوق بشری که از نزدیک وضعیت جسمی شیخ نمر را مورد بازدید قرار داده می گوید:" مسئولان سعودی باید محاکمه عادلانه شیخ نمر را تضمین کنند و مسئولان جنایی قضایی سعودی باید تضمین کنند که وی فوری به مراقبت های پزشکی لازم برای درمان جراحت های ناشی از اصابت گلوله در ۱۰ ماه قبل به پای وی در جریان بازداشتش، دست رسی یابد و بر اساس قوانین بین المللی در وضعیت وی برای خروج از زندان با کفالت فوری بازنگری شود."
دیده بان حقوق بشر می گوید:" در حالی که دادگاه می خواهد بررسی کند که آیا شیخ نمر را به قتل خواهد رساند، این فرد از جراحات ناشی از اصابت گلوله به پای وی در جریان بازداشتش توسط نیروهای امنیتی سعودی، رنج می برد و چنین برخورد با فردی در این جایگاه و بی تفاوتی مسئولان نسبت به وضعیت وی، شرم آور است".
وضعیت وخیم جسمی شیخ باقرالنمر که به اتهام اغتشاش و تحریک مردم عربستان توسط نیروهای امنیتی سعودی، زخمی و دستگیر شده، دل هر انسانِ آزاده را ولو مسلمان هم نباشد، به درد می آورد. حجاز سرزمین وحی و نبوت است. قرآن کتاب ارزشمند مسلمانان در این سرزمین نازل شده است. ام القراء، لقبی است که پیامبر بزرگوار اسلام به این سرزمین ملکوتی داده است و از همه قابل توجه تر نبی مکرم اسلام که پروردگار انسان و جهان، او را "رحمة العالمین" و دارای "خلق عظیم" می داند در همین سرزمین به دنیا آمده، بزرگ شده و به مقام والای پیامبری، مبعوث گردیده است.
کوتاه سخن که شیخ نمر که خود یک عالم برجسته دینی است در یک چنین سرزمین پر خیر و برکتی به اتهامی که درستی و نادرستی آن در هاله ای از شک و ابهام قرار دارد، دستگیر و زندانی شده است.
اگر فرض را بر این بگذاریم که شیخ نمر اساساً مسلمان هم نبود و مشرک و کافر هم می بود، برخورد مسئولان و نیروهای امنیتی سعودی با وی درست و انسانی نبود؛ چه برسد به آنکه او مسلمان است و کلمه طیبه بر زبان جاری می کند و چه بسا در نزد خداوند متعال، مقام و منزلتی را دارا باشد که حتی در مخیله امثال بنده و سران آل سعود هم خطور نمی کند.
چنانچه می دانیم در جریان خیزشهای مردمی در کشورهای عربی، یکی از دولتهایی که می رفت دچار چالش جدی شود، نظام پادشاهی عربستان سعودی بود. اما این رژیم و در سایه حمایتهای بی دریغ امریکا و غرب و سکوت پرسش برانگیز آنان، به آرامش خاطر و خیال، به سرکوب دیکتاتورانه و بی رحمانه مسلمانان مظلوم عربستان روی آورد و هنوز که هنوز است به این سرکوب غیر دموکراتیک و ظالمانه ادامه می دهد.
در ادامه همین سیاست سرکوب و ارعاب است که روحانی برجسته این کشور به طور ظالمانه و بی رحمانه ای مورد هدف گلوله نیروهای پولیس سعودی قرار گرفته و دستگیر و زندانی می شود. وضعیت جسمی و بدنی این روحانی مبارز حجازی به حدی از وخامت و رقت رسیده که حتی صدای حامیان امریکایی و اروپایی رژیم آل سعود و البته در قالب نهادهای مدنی و حقوق بشری به اعتراض بلند شده و از مسئولان آل سعود می خواهند تا بیش از این به تضییع حقوق زندانیانی امثال شیخ نمر اصرار نکنند.
توقع جهان اسلام از دولتهایی چون آل سعود آن است تا نظامی اسلامی و عادلانه ای را در سرتاسر سرزمین وحی و نبوت، برقرار کنند تا در پرتو یک همچون دولت و نظامی، همه ی مسلمانان و حتی غیر مسلمانان ساکن در عربستان، به حقوق حقه و لازم شهروندی خویش برسند و از این رهگذر، محبت و علاقه نسبت به دولتمردان دولت عربستان، در دلهای آنان نفوذ کند.
دولت عربستان سعودی با توجه به موقعیت و جایگاه منحصر به فردی که در جهان اسلام دارد، با تغییر بنیادین روش حکومتی خویش در جهت درست و اسلامی واقعی، در کنار جمهوری اسلامی ایران، می توانست رهبری جهان اسلام را به دست بگیرد؛ اما گویا این فرخنده کسوت، به مراتب گشادتر از آنست که بتواند سران آل سعود را در برگیرد.
با این حال، امت اسلامی آرزو می کنند تا تمامی دولتمردان کشورهای اسلامی از شرق گرفته تا شمال و جنوب، همگی بر سر عقل آمده و به جای نزدیکی با قدرتهای استعماری و تفرقه انداز شرق و غرب، دلهای شان را به یکدیگر گره زده و در سایه وحدت و اخوت ناب اسلامی، امت و کشورهای اسلامی را به اوج عزت و اقتدار و آسایش برسانند که اگر بخواهند، این کار شدنی است.
به نقل از اعضای خانواده شیخ نمر با یکی از مراکز حقوق بشری، پس از آنکه در ۱۰ ماه پیش پولیس سعودی به خانه شیخ نمر هجوم می برد و با فیر ۴ مرمی به پای باقرالنمر، او را دستگیر و به زندان می برند، تا کنون که ۸ ماه از آن حادثه می گذرد، پای شیخ نمر به دلیل بی پروایی و عدم تداوی اساسی و مناسب به وسیله داکتران سعودی، نه تنها بهبود نیافته که یکی از مرمی ها هنوز از پای این شیخ مظلوم کشیده نشده و همان باعث شکستگی شدید در استخوان پایش گردیده است.
یک نهاد حقوق بشری که از نزدیک وضعیت جسمی شیخ نمر را مورد بازدید قرار داده می گوید:" مسئولان سعودی باید محاکمه عادلانه شیخ نمر را تضمین کنند و مسئولان جنایی قضایی سعودی باید تضمین کنند که وی فوری به مراقبت های پزشکی لازم برای درمان جراحت های ناشی از اصابت گلوله در ۱۰ ماه قبل به پای وی در جریان بازداشتش، دست رسی یابد و بر اساس قوانین بین المللی در وضعیت وی برای خروج از زندان با کفالت فوری بازنگری شود."
دیده بان حقوق بشر می گوید:" در حالی که دادگاه می خواهد بررسی کند که آیا شیخ نمر را به قتل خواهد رساند، این فرد از جراحات ناشی از اصابت گلوله به پای وی در جریان بازداشتش توسط نیروهای امنیتی سعودی، رنج می برد و چنین برخورد با فردی در این جایگاه و بی تفاوتی مسئولان نسبت به وضعیت وی، شرم آور است".
وضعیت وخیم جسمی شیخ باقرالنمر که به اتهام اغتشاش و تحریک مردم عربستان توسط نیروهای امنیتی سعودی، زخمی و دستگیر شده، دل هر انسانِ آزاده را ولو مسلمان هم نباشد، به درد می آورد. حجاز سرزمین وحی و نبوت است. قرآن کتاب ارزشمند مسلمانان در این سرزمین نازل شده است. ام القراء، لقبی است که پیامبر بزرگوار اسلام به این سرزمین ملکوتی داده است و از همه قابل توجه تر نبی مکرم اسلام که پروردگار انسان و جهان، او را "رحمة العالمین" و دارای "خلق عظیم" می داند در همین سرزمین به دنیا آمده، بزرگ شده و به مقام والای پیامبری، مبعوث گردیده است.
کوتاه سخن که شیخ نمر که خود یک عالم برجسته دینی است در یک چنین سرزمین پر خیر و برکتی به اتهامی که درستی و نادرستی آن در هاله ای از شک و ابهام قرار دارد، دستگیر و زندانی شده است.
اگر فرض را بر این بگذاریم که شیخ نمر اساساً مسلمان هم نبود و مشرک و کافر هم می بود، برخورد مسئولان و نیروهای امنیتی سعودی با وی درست و انسانی نبود؛ چه برسد به آنکه او مسلمان است و کلمه طیبه بر زبان جاری می کند و چه بسا در نزد خداوند متعال، مقام و منزلتی را دارا باشد که حتی در مخیله امثال بنده و سران آل سعود هم خطور نمی کند.
چنانچه می دانیم در جریان خیزشهای مردمی در کشورهای عربی، یکی از دولتهایی که می رفت دچار چالش جدی شود، نظام پادشاهی عربستان سعودی بود. اما این رژیم و در سایه حمایتهای بی دریغ امریکا و غرب و سکوت پرسش برانگیز آنان، به آرامش خاطر و خیال، به سرکوب دیکتاتورانه و بی رحمانه مسلمانان مظلوم عربستان روی آورد و هنوز که هنوز است به این سرکوب غیر دموکراتیک و ظالمانه ادامه می دهد.
در ادامه همین سیاست سرکوب و ارعاب است که روحانی برجسته این کشور به طور ظالمانه و بی رحمانه ای مورد هدف گلوله نیروهای پولیس سعودی قرار گرفته و دستگیر و زندانی می شود. وضعیت جسمی و بدنی این روحانی مبارز حجازی به حدی از وخامت و رقت رسیده که حتی صدای حامیان امریکایی و اروپایی رژیم آل سعود و البته در قالب نهادهای مدنی و حقوق بشری به اعتراض بلند شده و از مسئولان آل سعود می خواهند تا بیش از این به تضییع حقوق زندانیانی امثال شیخ نمر اصرار نکنند.
توقع جهان اسلام از دولتهایی چون آل سعود آن است تا نظامی اسلامی و عادلانه ای را در سرتاسر سرزمین وحی و نبوت، برقرار کنند تا در پرتو یک همچون دولت و نظامی، همه ی مسلمانان و حتی غیر مسلمانان ساکن در عربستان، به حقوق حقه و لازم شهروندی خویش برسند و از این رهگذر، محبت و علاقه نسبت به دولتمردان دولت عربستان، در دلهای آنان نفوذ کند.
دولت عربستان سعودی با توجه به موقعیت و جایگاه منحصر به فردی که در جهان اسلام دارد، با تغییر بنیادین روش حکومتی خویش در جهت درست و اسلامی واقعی، در کنار جمهوری اسلامی ایران، می توانست رهبری جهان اسلام را به دست بگیرد؛ اما گویا این فرخنده کسوت، به مراتب گشادتر از آنست که بتواند سران آل سعود را در برگیرد.
با این حال، امت اسلامی آرزو می کنند تا تمامی دولتمردان کشورهای اسلامی از شرق گرفته تا شمال و جنوب، همگی بر سر عقل آمده و به جای نزدیکی با قدرتهای استعماری و تفرقه انداز شرق و غرب، دلهای شان را به یکدیگر گره زده و در سایه وحدت و اخوت ناب اسلامی، امت و کشورهای اسلامی را به اوج عزت و اقتدار و آسایش برسانند که اگر بخواهند، این کار شدنی است.
مولف : سیدفاضل محجوب