اسلام به عنوان یک اندیشه و تئوری، مانند بسیاری از نظریه های اجتماعی- فلسفی دیگر، همواره بستری بوده است برای رشد و ظهور و بروز آراء و باورهای گوناگون فکری و عملی در میان پیروان خودش. باورها و عقیده هایی که قسماً باقی مانده و تا زمان کنونی به حیات خویش ادامه داده و در حال حاضر نیز برای خودشان پیروان و طرفدارانی دارند و نیز اندیشه و عمل هایی که به محض پیدایش و پس از مدتی، منقرض شده و به بایگانی تاریخ پیوسته اند.
یکی از آن باورهایی که ریشه در صدر اسلام داشته و حتی در آن زمان برای خودش پیروان و طرفدارانی داشته است، نحله وهابیت است. وهابیت کنونی، در واقع همان خوارج صدر اسلام است که با ساز و برگهای جدیدی آراسته شده است.
در یک تتبع و کاوش روانشناختی، نزدیکی های شگفتی میان این دو باور انحرافی می توان جست و جو کرد. عمده نقطه اشتراک میان این دو بینش افراطی، دگم اندیشی آنان است در پاره ای از مسایل اعتقادی و عملی! خوارج در صدر اسلام و به خصوص در زمان خلافت امام علی(ع) هر از گاهی با کج اندیشی های فکری و عملی، باعث دردسرهایی برای امام و شک و تردیدهایی برای امت اسلام می گردیدند.
نوسانات فکری و عملی خوارج در دوره های مختلف حیات آنان، زبانزد خاص و عام بوده است. یک روز از یک حاکم اسلامی اطاعت کرده و خویش را در سلک سربازان جان برکف او در می آوردند و روزی دیگر، با وارد کردن اتهام کفر و شرک به آن حاکم، خویش را به دامن حاکمی دیگر می آویختند!
حوادث جنگ صفین از دردآورترین و تاسفبارترین رویدادها در تاریخ اسلام است که در اثر کج فهمی و بد فهمی گروه خوارج از تعالیم اسلام و عدم اطاعت آنان از امام معصوم، بر امت اسلامی تحمیل شد.
وهابیت امروز نیز دقیقاً پا جای پای همان خوارج دیروز در جهان اسلام گذاشته اند و البته نفوذ و رسوخ برخی از چهره های دولتی و استعمار خارجی در بدنه وهابیت، از آنان در سطح کشورهای اسلامی و جهان، موجودات ترسناک و دهشتباری به نمایش گذاشته است.
سران برخی از دول عربی چون آل سعود در حجاز که نحله نوتاسیس وهابیت را در راستای اهداف سیاسی خویش مناسب و موثر تشخیص دادند، با ذوق زدگی و اشتیاق دور از تصوری، در جهت رشد و گسترش این باور انحرافی، تلاش های زیادی در سراسر عالم اسلام انجام داده و پول های کلان و فراوانی خرج کردند که همین روال هنوز و به گونه شدید تری نیز ادامه دارد.
وهابیت و در زیر چتر حمایت همه جانبه آل سعود، به بسیاری از معاصی و بدعت های صریح و آشکار در جهان اسلام و به خصوص در کشور سوریه دست میازند.
بر اساس خبر رسانه ها، سلفی های مسلح در سوریه، این بار پا را از حد اسلاف خویش هم فراتر نهاده و با نبش قبر صحابی بزرگوار نبی مکرم اسلام و انتقال جسد وی به مکانی نامعلوم، عمق کینه و نفرت خویش را به اسلام و تعالیم آسمانی و نیز سرسپردگی بی چون و چرای خود را به اربابان امریکایی و اروپایی شان به اثبات رساندند.
بدون هیچ گونه تعارفی باید گفت که تخریب و نبش قبر مطهر صحابی رسول خدا(ص)، حجربن عدی به دست نیروهای جبهه سلفی النصره در سوریه، زنگ خطری است بسیار جدی برای اسلام و امت اسلامی در اقصی نقاط جهان. آنچه واضح و مسلم است، تخریب مرقد حجربن عدی، اولین اقدام ضد دینی و غیر انسانی تروریستهای مسلح در سوریه و سایر ممالک اسلامی نبوده و مطمئناً آخرین آن هم نخواهد بود.
به نظر می رسد تروریستهای بیگانه از دین و آموزهای انسان ساز آن، مصمم اند تا این شیوه خلاف باورها و اعتقادات امت اسلامی را همچنان ادامه دهند و در قدم نخست از مراقد و مقبره هایی آغاز می کنند که بر آنها کنترول و سیطره دارند تا کم کم به مناطق و مراقدی برسند و بدانها دست یازند که تا کنون بر آنها تسلط نداشته اند.
تروریستهای سلفی، شاید در مراحل آغازین این برنامه شیطانی و غیراخلاقی، به اماکن و قبوری توجه کنند که به نوعی به عنوان زیارتگاه هایی برای اهل تشیع مطرح است؛ اما مطمئن باید بود که این روند در همینجا، یعنی تخریب اماکن متبرکه شیعیان، متوقف نشده و نسبت به سایر مراقد و اماکن مقدس و متبرکه پیروان سایر مذاهب اسلامی نیز ادامه خواهد یافت.
واقعیت این است که خط دهندگان نیروهای تروریستی سلفی در سوریه، تصمیم بر حذف نمادهای عترت رسول خداـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ و پیروان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت گرفته اند و در این راه، از هیچ گونه ستم و جنایتی نیز کوتاهی و مضایقه نمی کنند.
دقیقاً در همین جهتِ بغض و دشمنی با آل الله است که چندی قبل، یکی از مفتی های این نحله گمراهِ سیاسی، به بهانه طرح توسعه مسجدالنبی و مسجدالحرام، فتوای تخریب مساجد صدر اسلام ، قبر آمنه مادر گرامی حضرت محمد (ص)، منزل خدیجه کبری (س) و محل تولد حضرت محمد(ص) را صادر کرده و گفته بود:" تخریب هر مکان تاریخی در مکه و مدینه نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است".
نتیجه اینکه، علما و سایر پیروان مذاهب اسلامی غیر شیعی باید بدانند و مطمئن باشند که اگر امروز نسبت به بدعتها و هتاکی های فرقه گمراه سلفی در ربطِ به هتک حرمت و بی احترامی نسبت به مراقد و اماکن مقدس و متبرکه ی منتسب به تشیع، سکوت کرده و بی تفاوت بمانند، دیر و دور نخواهد بود که این جیش جهل و تاریکی، بیل و کلنگ در دست، قصد تخریب مراقد خلفای راشده اسلام و چه بسا مرقد رسول گرامی اسلام را نیز بکنند!.
یکی از آن باورهایی که ریشه در صدر اسلام داشته و حتی در آن زمان برای خودش پیروان و طرفدارانی داشته است، نحله وهابیت است. وهابیت کنونی، در واقع همان خوارج صدر اسلام است که با ساز و برگهای جدیدی آراسته شده است.
در یک تتبع و کاوش روانشناختی، نزدیکی های شگفتی میان این دو باور انحرافی می توان جست و جو کرد. عمده نقطه اشتراک میان این دو بینش افراطی، دگم اندیشی آنان است در پاره ای از مسایل اعتقادی و عملی! خوارج در صدر اسلام و به خصوص در زمان خلافت امام علی(ع) هر از گاهی با کج اندیشی های فکری و عملی، باعث دردسرهایی برای امام و شک و تردیدهایی برای امت اسلام می گردیدند.
نوسانات فکری و عملی خوارج در دوره های مختلف حیات آنان، زبانزد خاص و عام بوده است. یک روز از یک حاکم اسلامی اطاعت کرده و خویش را در سلک سربازان جان برکف او در می آوردند و روزی دیگر، با وارد کردن اتهام کفر و شرک به آن حاکم، خویش را به دامن حاکمی دیگر می آویختند!
حوادث جنگ صفین از دردآورترین و تاسفبارترین رویدادها در تاریخ اسلام است که در اثر کج فهمی و بد فهمی گروه خوارج از تعالیم اسلام و عدم اطاعت آنان از امام معصوم، بر امت اسلامی تحمیل شد.
وهابیت امروز نیز دقیقاً پا جای پای همان خوارج دیروز در جهان اسلام گذاشته اند و البته نفوذ و رسوخ برخی از چهره های دولتی و استعمار خارجی در بدنه وهابیت، از آنان در سطح کشورهای اسلامی و جهان، موجودات ترسناک و دهشتباری به نمایش گذاشته است.
سران برخی از دول عربی چون آل سعود در حجاز که نحله نوتاسیس وهابیت را در راستای اهداف سیاسی خویش مناسب و موثر تشخیص دادند، با ذوق زدگی و اشتیاق دور از تصوری، در جهت رشد و گسترش این باور انحرافی، تلاش های زیادی در سراسر عالم اسلام انجام داده و پول های کلان و فراوانی خرج کردند که همین روال هنوز و به گونه شدید تری نیز ادامه دارد.
وهابیت و در زیر چتر حمایت همه جانبه آل سعود، به بسیاری از معاصی و بدعت های صریح و آشکار در جهان اسلام و به خصوص در کشور سوریه دست میازند.
بر اساس خبر رسانه ها، سلفی های مسلح در سوریه، این بار پا را از حد اسلاف خویش هم فراتر نهاده و با نبش قبر صحابی بزرگوار نبی مکرم اسلام و انتقال جسد وی به مکانی نامعلوم، عمق کینه و نفرت خویش را به اسلام و تعالیم آسمانی و نیز سرسپردگی بی چون و چرای خود را به اربابان امریکایی و اروپایی شان به اثبات رساندند.
بدون هیچ گونه تعارفی باید گفت که تخریب و نبش قبر مطهر صحابی رسول خدا(ص)، حجربن عدی به دست نیروهای جبهه سلفی النصره در سوریه، زنگ خطری است بسیار جدی برای اسلام و امت اسلامی در اقصی نقاط جهان. آنچه واضح و مسلم است، تخریب مرقد حجربن عدی، اولین اقدام ضد دینی و غیر انسانی تروریستهای مسلح در سوریه و سایر ممالک اسلامی نبوده و مطمئناً آخرین آن هم نخواهد بود.
به نظر می رسد تروریستهای بیگانه از دین و آموزهای انسان ساز آن، مصمم اند تا این شیوه خلاف باورها و اعتقادات امت اسلامی را همچنان ادامه دهند و در قدم نخست از مراقد و مقبره هایی آغاز می کنند که بر آنها کنترول و سیطره دارند تا کم کم به مناطق و مراقدی برسند و بدانها دست یازند که تا کنون بر آنها تسلط نداشته اند.
تروریستهای سلفی، شاید در مراحل آغازین این برنامه شیطانی و غیراخلاقی، به اماکن و قبوری توجه کنند که به نوعی به عنوان زیارتگاه هایی برای اهل تشیع مطرح است؛ اما مطمئن باید بود که این روند در همینجا، یعنی تخریب اماکن متبرکه شیعیان، متوقف نشده و نسبت به سایر مراقد و اماکن مقدس و متبرکه پیروان سایر مذاهب اسلامی نیز ادامه خواهد یافت.
واقعیت این است که خط دهندگان نیروهای تروریستی سلفی در سوریه، تصمیم بر حذف نمادهای عترت رسول خداـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ و پیروان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت گرفته اند و در این راه، از هیچ گونه ستم و جنایتی نیز کوتاهی و مضایقه نمی کنند.
دقیقاً در همین جهتِ بغض و دشمنی با آل الله است که چندی قبل، یکی از مفتی های این نحله گمراهِ سیاسی، به بهانه طرح توسعه مسجدالنبی و مسجدالحرام، فتوای تخریب مساجد صدر اسلام ، قبر آمنه مادر گرامی حضرت محمد (ص)، منزل خدیجه کبری (س) و محل تولد حضرت محمد(ص) را صادر کرده و گفته بود:" تخریب هر مکان تاریخی در مکه و مدینه نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است".
نتیجه اینکه، علما و سایر پیروان مذاهب اسلامی غیر شیعی باید بدانند و مطمئن باشند که اگر امروز نسبت به بدعتها و هتاکی های فرقه گمراه سلفی در ربطِ به هتک حرمت و بی احترامی نسبت به مراقد و اماکن مقدس و متبرکه ی منتسب به تشیع، سکوت کرده و بی تفاوت بمانند، دیر و دور نخواهد بود که این جیش جهل و تاریکی، بیل و کلنگ در دست، قصد تخریب مراقد خلفای راشده اسلام و چه بسا مرقد رسول گرامی اسلام را نیز بکنند!.