تاریخ انتشار :شنبه ۱۷ حمل ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۳۲
کد مطلب : 61952
غزنی؛ پایتخت تمدنی که با چالش‌های فزاینده مواجه است
زادگاه و خاستگاه سلطان محمود غزنوی، شهری که می رود؛ تا عنقریب از سوی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی، پایتخت تمدن جهان اسلام لقب گیرد و طی یک گردهمایی با اشتراک مقامات عالیرتبه کشورهای اسلامی این عنوان بزرگ به این ولایت اعطا گردد. به راستی آیا غزنی در خور این لقب بزرگ هست؟ آیا دولتمردان و مسئولین امور، مقدمات این محفل را فراهم نموده اند؟ آیا دسایس و توطئه های دشمنان افغانستان سد ضخیمی را در برابر این امر قرار نخواهد داد؟

از آنجایی که غزنی در عصر سلطان محمود، شاعران، نویسنده ها و دانشمندان بزرگی چون ابوریحان البیرونی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی، کسایی مروزی، فرخی سیستانی، عنصری بلخی؛ ملک الشعرای دربار سلطان محمود و... را در خود جای داده بود و در این عصر، فرهنگ افغانستان تا شبه جزیره هندوستان، آسیای میانه و فارس گسترش یافت و شعرای زیادی در ماورای سرحدات این کشور چون علامه اقبال لاهوری در وصف فرهنگ، زبان و هویت افغانستان نوشتند و شعر سرودند، بیش از یکصد اثر تاریخی با معماری مدرن و پیشرفته­ای که از آن زمان به یادگار مانده، همه و همه نشانگر شایستگی این لقب برای غزنی است. به همین منظور وزیران فرهنگ کشورهای اسلامی در نوامبر سال ۲۰۰۷ میلادی طی نشستی در شهر طرابلس لیبیا، نامزدی غزنی را به عنوان مرکز تمدن کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۳ میلادی تأیید کردند؛ اما اینکه سالیان متمادی را دولتمردان افغانستان یکی پی دیگری از دست دادند؛ بدون اینکه گرد و خاک و کثافات را از چهره­ این شهر بزدایند و مقامات حکومت تا حد زیادی آگاهانه و ناآگاهانه از خود بی توجهی نشان دادند و با این موضوع مثل بسیاری از موضوعات دیگر برخورد سیاسی نمودند؛ چنانچه در زمانی که عبدالکریم خرم به صفت وزیر اطلاعات و فرهنگ در کابینه آقای کرزی ایفای وظیفه می نمود سال مولانا که از جانب دفتر یونیسکو نام گذاری شده بود، با بی مهری تمام از جانب مقامات حکومت و دولت افغانستان استقبال گردید و بدبختانه دولت ما کمترین سهمی را در این عرصه ایفا ننمود؛ در حالی که ایجاب می نمود با استفاده از فرصت پیش آمده، از آن بهره برداری غایی می نمود و با ارائه مقالات و نوشته های خود در وصف مولانای بزرگ و سهم گیری فعال در این عرصه، اصالت و فرهنگ دوستی خود را به نمایش می گذاشت. اکنون نیز نام گذاری پایتخت تمدن اسلامی، رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته و آن را نه سرمایه ملی مردم افغانستان؛ بل به یک هویت، فرهنگ و زبان خاص نسبت داده اند و از این جهت با بی مهری با این مسئله تاریخی برخورد جانبدارانه و غیر ملی نموده اند و الا مدت زمان طولانی با امکانات مادی هنگفتی که دولت در اختیار داشت، فرصت زیادی بود؛ تا از غزنی یک شهر با چهره ای جذاب و دیدنی برای پذیرایی مهمانان ارائه داده می شد؛ در حالی که به قول والی این ولایت، ۱۱ وزارتخانه ای که در بازسازی و آماده سازی غزنی برای این نامگذاری، سهم فعال می گرفتند، تاکنون کوچکترین کاری انجام نداده اند و هر ساله بودجه خویش را بدون مصرف به خزانه دولت برمی گردانند.
از جانب دیگر، سازمان استخباراتی پاکستان با استفاده از عناصر مخربی چون طالبان و تروریست ها و دست پرورده های خود که منحیث ستون پنجم در درون حکومت فعال اند، همواره کوشیده اند که فرهنگ، داشته ها و سرمایه های ملی افغانستان را به یغما برده و تاراج نمایند. چنانچه با بی رحمی کامل، تندیس های عظیم بودا را فرو ریختتند و صلصال و شمامه را برای همیشه از افغانستان گرفته و تکه های آن را در بازارهای پیشاور به معرض فروش گذاشتند و روزنامه ضرب مومن چاپ پاکستان این اقدام را به نیکویی یاد نمود اکنون نیز با دامن زدن به ناامنی ها و اعزام تروریست ها به غزنی، موانع جدی را فراروی این امر خلق خواهند نمود و نخواهند گذاشت که افغانستان به این مهم دست یابد و با کمال آرامش از مهمانان خود پذیرایی نماید. چنانچه حسب گزارش های ارگان های امنیتی کشور، تعداد زیادی از تروریست های داخلی و خارجی شامل پاکستانی ها، چچنی ها، عرب ها و... در ولسوالی های مختلف غزنی حضور به هم رسانده و تلاش می نمایند که به ناامنی ها شدت بیشتری بخشیده و نگذارند که افغانستان به این مأمول مهم دست یابد.

نویسنده: فهیم عطایی
https://avapress.net/vdccioqe.2bqsp8laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

افغانستان تاریخ کهن و غنی دارد از جمله شهر غزنی محل سلطنت محمود غزنوی که در این عصر این شاعران،دانشمندان، و نویسنده های زیادی گرد هم آمده بودند.
افغانستان واقعا تاریخ پر افتخاری دارد خصوصا در بیگانه ستیزی