فرماندهان نظامی حماس در غزه اعلام کرده اند که با دو راکت فجر، تلاویو؛ پایتخت اسراییل را هدف قرار داده اند.
گزارش ها از تلاویو حاکی است که با این حملات، زنگ خطر در اسراییل به صدا درآمده و بسیاری از مردم و افکار عمومی علیه ناتوانی سیستم دفاع موشکی اسراییل موسوم به گنبد آهنین، بسیج شده و موضع گیری کرده اند.
تلاویو مرکز غرور کاذب اسراییل به شمار می آید. گفته می شود این شهر پس از جنگ سال 1991 خلیج فارس و حمله عراق بر کویت، تاکنون مورد حمله موشکی قرار نگرفته است.
اکنون سیستم دفاع موشکی اسراییل که به گنبد آهنین معروف است به شدت زیر سؤال رفته و دامنه نگرانی های امنیتی و هراس پنهان اجتماعی در درون شهرهای اسراییل و سطح افکار عمومی آن کشور، گسترده شده است.
ناظران می گویند از این پس، هیچ اسراییلی حتی در تلاویو نیز احساس امنیت نخواهد کرد و این همان چیزی است که مقام های اسراییلی نگران آن بودند.
تاکنون رژیم اسراییل، پوششی از مصونیت کاذب اجتماعی را در جامعه اسراییل ایجاد کرده بود و با حملات یکجانبه و متجاوزانه خود به کشورهای عربی همسایه خود، توهم قدرت منطقه ای را در سر می پروراند؛ اما حمله راکتی اخیر حماس به تلاویو، این غرور کاذب را درهم شکست و اکنون تبعات روانی گسترده آن، ضربه سنگینی به اعتماد مردم آن به ارتش و سازمان های امنیتی وارد خواهد کرد.
رهبران حماس پیشتر اعلام کرده بودند که اسراییل با هدف قرار دادن احمد الجعبری؛ فرمانده کندک های عزالدین قسام؛ بازوی نظامی جنبش حماس، دروازه های دوزخ را به روی خود گشوده است.
تحلیلگران می گویند با هدف قرار گرفتن تلاویو از سوی حماس، موج تازه ای از تنش در منطقه شکل خواهد گرفت و این امر می تواند دامنه تجاوزات اسراییل به غزه را افزایش دهد.
گفته می شود طی دو روز گذشته بیش از 200 هدف در غزه از سوی جنگنده بمب افکن های اسراییل آماج حملات هوایی قرار گرفته و طی آن 15 نفر کشته و حداقل 120 تن دیگر زخمی شده اند.
در برابر این حملات، حماس نیز 230 راکت به سمت اسراییل شلیک کرده که منجر به مرگ دست کم سه اسراییلی و زخمی شدن 4 تن دیگر شده است.
دامنه تبعات سیاسی این درگیری ها سراسر خاورمیانه و منطقه عربی را در بر گرفته و کشورهای اروپایی و امریکا نیز این رویدادها را با هراس و نگرانی دنبال می کنند.
تحلیلگران می گویند این درگیری ها که فاصله زیادی با آغاز یک نبرد تمام عیار و همه جانبه میان دوطرف ندارد، می تواند به لحاظ سیاسی، رویارویی تازه ای میان اعراب و رژیم اسراییل و نیز اعراب و کشورهای غربی و در راس همه امریکا را به دنبال داشته باشد.
مصر به رهبر مرسی، سفیر آن کشور را از تلاویو فراخوانده و قرار است اتحادیه عرب نیز جلسه اضطراری تشکیل دهد.
شماری از ناظران با بدبینی مفرطی نسبت به اوضاع آشفته خاورمیانه و منطقه عربی، وقوع یک درگیری تازه میان اعراب و اسراییل را دور از امکان نمی دانند.
از جانب دیگر پیش بینی می شود که درگیری میان حماس و اسراییل، موقعیت سوریه به رهبری اسد که یکی از محورهای عمده و اصلی مقاومت در منطقه عربی محسوب می شود را به صورت غیرقابل انتظاری تقویت خواهد کرد و آن دسته از دولت های عربی را که تاکنون علیه سوریه ضد اسراییل می جنگیدند را تحت فشار افکار عمومی ملت های آنها قرار خواهد داد. اکنون و با ایجاد این چالش تازه در خاورمیانه، جبهه عربی ضد سوری، در یک تنگنای تناقض آمیز عجیب گرفتار آمده است. از یک طرف آنها مجبور خواهند بود با سوریه ای بجنگند که بر علیه اسراییل است و از طرف دیگر، از حماسی حمایت کنند که بر علیه اسراییل است و مورد حمایت همیشگی نظام بشار اسد قرار داشته است!
با همه این احوال، جنگ حماس و اسراییل حتی اگر به جنگ اعراب و اسراییل نیز تغییر مسیر ندهد، بهار عربی(بیداری اسلامی) با قرائت غربی-عربی را دچار تناقض شگفت انگیزی خواهد کرد و این امر، نهایتا به تحقق عینی و عملی بیداری اسلامی منجر خواهد شد.
گزارش ها از تلاویو حاکی است که با این حملات، زنگ خطر در اسراییل به صدا درآمده و بسیاری از مردم و افکار عمومی علیه ناتوانی سیستم دفاع موشکی اسراییل موسوم به گنبد آهنین، بسیج شده و موضع گیری کرده اند.
تلاویو مرکز غرور کاذب اسراییل به شمار می آید. گفته می شود این شهر پس از جنگ سال 1991 خلیج فارس و حمله عراق بر کویت، تاکنون مورد حمله موشکی قرار نگرفته است.
اکنون سیستم دفاع موشکی اسراییل که به گنبد آهنین معروف است به شدت زیر سؤال رفته و دامنه نگرانی های امنیتی و هراس پنهان اجتماعی در درون شهرهای اسراییل و سطح افکار عمومی آن کشور، گسترده شده است.
ناظران می گویند از این پس، هیچ اسراییلی حتی در تلاویو نیز احساس امنیت نخواهد کرد و این همان چیزی است که مقام های اسراییلی نگران آن بودند.
تاکنون رژیم اسراییل، پوششی از مصونیت کاذب اجتماعی را در جامعه اسراییل ایجاد کرده بود و با حملات یکجانبه و متجاوزانه خود به کشورهای عربی همسایه خود، توهم قدرت منطقه ای را در سر می پروراند؛ اما حمله راکتی اخیر حماس به تلاویو، این غرور کاذب را درهم شکست و اکنون تبعات روانی گسترده آن، ضربه سنگینی به اعتماد مردم آن به ارتش و سازمان های امنیتی وارد خواهد کرد.
رهبران حماس پیشتر اعلام کرده بودند که اسراییل با هدف قرار دادن احمد الجعبری؛ فرمانده کندک های عزالدین قسام؛ بازوی نظامی جنبش حماس، دروازه های دوزخ را به روی خود گشوده است.
تحلیلگران می گویند با هدف قرار گرفتن تلاویو از سوی حماس، موج تازه ای از تنش در منطقه شکل خواهد گرفت و این امر می تواند دامنه تجاوزات اسراییل به غزه را افزایش دهد.
گفته می شود طی دو روز گذشته بیش از 200 هدف در غزه از سوی جنگنده بمب افکن های اسراییل آماج حملات هوایی قرار گرفته و طی آن 15 نفر کشته و حداقل 120 تن دیگر زخمی شده اند.
در برابر این حملات، حماس نیز 230 راکت به سمت اسراییل شلیک کرده که منجر به مرگ دست کم سه اسراییلی و زخمی شدن 4 تن دیگر شده است.
دامنه تبعات سیاسی این درگیری ها سراسر خاورمیانه و منطقه عربی را در بر گرفته و کشورهای اروپایی و امریکا نیز این رویدادها را با هراس و نگرانی دنبال می کنند.
تحلیلگران می گویند این درگیری ها که فاصله زیادی با آغاز یک نبرد تمام عیار و همه جانبه میان دوطرف ندارد، می تواند به لحاظ سیاسی، رویارویی تازه ای میان اعراب و رژیم اسراییل و نیز اعراب و کشورهای غربی و در راس همه امریکا را به دنبال داشته باشد.
مصر به رهبر مرسی، سفیر آن کشور را از تلاویو فراخوانده و قرار است اتحادیه عرب نیز جلسه اضطراری تشکیل دهد.
شماری از ناظران با بدبینی مفرطی نسبت به اوضاع آشفته خاورمیانه و منطقه عربی، وقوع یک درگیری تازه میان اعراب و اسراییل را دور از امکان نمی دانند.
از جانب دیگر پیش بینی می شود که درگیری میان حماس و اسراییل، موقعیت سوریه به رهبری اسد که یکی از محورهای عمده و اصلی مقاومت در منطقه عربی محسوب می شود را به صورت غیرقابل انتظاری تقویت خواهد کرد و آن دسته از دولت های عربی را که تاکنون علیه سوریه ضد اسراییل می جنگیدند را تحت فشار افکار عمومی ملت های آنها قرار خواهد داد. اکنون و با ایجاد این چالش تازه در خاورمیانه، جبهه عربی ضد سوری، در یک تنگنای تناقض آمیز عجیب گرفتار آمده است. از یک طرف آنها مجبور خواهند بود با سوریه ای بجنگند که بر علیه اسراییل است و از طرف دیگر، از حماسی حمایت کنند که بر علیه اسراییل است و مورد حمایت همیشگی نظام بشار اسد قرار داشته است!
با همه این احوال، جنگ حماس و اسراییل حتی اگر به جنگ اعراب و اسراییل نیز تغییر مسیر ندهد، بهار عربی(بیداری اسلامی) با قرائت غربی-عربی را دچار تناقض شگفت انگیزی خواهد کرد و این امر، نهایتا به تحقق عینی و عملی بیداری اسلامی منجر خواهد شد.
منبع : خبرگزاری آوا- کابل - سرویس تحلیل و پژوهش اخبار
