بی گناهی مسلمانان، فلمی 120 دقیقه ای است که توسط یک مسیحی قبطی به نام "نقولا باسیل نقولا" ساخته شده است. باسیل کارگردان و فلمساز شناخته شده ای نیست و فلمش وقتی ساخته شد و به مرحله اکران رسید، با استقبال خوبی مواجه نشد. بعد از آن مرحله بود که خلاصه ای از آن در قالب یک کلیپ 14 دقیقه ای روی اینترنت قرار گرفت و بعد هم مسلمانان مطلع شده اند که چه اتفاقی افتاده است.
برای تمامی دنیای اسلام جای تردید باقی نمانده است که این فلم کاملا مغرضانه ساخته شده است و این روزها اظهار نظرهای فراوانی پیرامون این فلم و انگیزه های ساخت و تولید آن صورت گرفته است، اظهار نظرهایی که بسیار به هم نزدیکند و مسائلی مانند تقابل با فرایند اسلامگرایی و مقابله با رشد سریع اسلام در اروپا و امریکا، برآورد حساسیت های مسلمانان در قبال مقدسات اسلامی، ملتهب نگاه داشتن روابط اسلام و غرب و .... را جزء اهداف ساخت این فلم عنوان کرده اند. اما به اعتقاد نگارنده هدف اصلی اتاق فکر پشت پرده این فلم چیزی فراتر از مسائل یاد شده است و آن چیزی نیست جز تخریب تمدنی اسلام.
برنارد لوئیز مستشرق بزرگ انگلیسی در کتاب معروفش "دو هزار سال تاریخ خاورمیانه" جمله جالبی درباره پیامبر اسلام (ص) دارد که در مقام قیاس با دیگر انبیاء الهی می نویسد: ... عیسی به صلیب کشیده شد و موسی در راه رسیدن به ارض موعود از دنیا رفت ولی محمد (ص) زنده ماند و ارض موعودش را دید و حکومتی بر اساس تعالیم خود به وجود آورد و پیروان او اندک اندک به یک امپراطوری مبدل شدند ...
هر چند بر آثار و اندیشه های "برنارد لوئیز" نقدهای جدی وارد است، ولی لوئیز در این مقایسه اشتباه نکرده است. در واقع تفاوت اساسی پیامبر اسلام(ص) با بسیاری از انبیاء الهی مانند عیسی و موسی(علیهماالسلام) این بود که او یک تمدن از خود به یادگار گذاشت. البته مراد از تمدن دراینجا ملغمه ای است از جهان بینی، حکومتداری، نظام حقوقی مستقل، نظام اجتماعی، سیستم سیاسی منحصر به فرد، برنامه های اقتصادی، تعالیم اخلاقی و ... که جامعه ای جدید و پرانرژی را بنیان نهاد که تقریبا همه چیز را از او گرفتند. پیامبری که در هنگام وفاتش جانشین بعد از خود را معرفی کرد و یک قانون اساسی وحیانی را در کتابی به نام قرآن برای نسل های آینده مسلمین در اعصار مختلف به یادگار گذاشت. چهارده قرن و اندی از درگذشت پیامبر اسلام (ص) می گذرد و تعالیم او در عرصه های مختلف همچنان تاثیر گذارند، بر خلاف مسیحیتی که امروزه فقط به کلیسا محدود شده و در سایه سکولاریسم فقط در حوزه فردی می تواند مد نظر قرار گیرد.
با درک این نکته اگر به فلم "بی گناهی مسلمانان" نگریسته شود، به خوبی می توان دریافت که فلم کجا را هدف گرفته است. در این فلم جامعه اسلامی کاملا عقب مانده، وحشی و خشن منعکس شده است و صحنه هایی از حمله مسلمانان به مراکز مسیحی قبطی مشاهده می شود که در آن مردانی با لباس های بلند و ریش های دراز که با خود چماق و تبر حمل می کنند و در همان اوایل فیلم یک زن مسیحی را در حالی که دوربین بر روی گردنبند صلیب آن زوم شده است به قتل می رسانند و بعد هم برای توجیه اعمال مسلمانان فلاش بکی ( بازگشت ) به گذشته انجام می دهند و مردی را در بیابانی لم یزرع که تکه استخوانی به دهان دارد، محمد (ص) خطاب می کنند. فردی که اطرافیانش را افرادی بدوی و بیابانی تشکیل می دهند که کاری جز قتل، غارت و تجاوز به کاروانیان ندارند. در یکی از سکانس های فلم، اطرافیان پیامبر یک کاروان یهودی را تاراج می کنند و بعد از قتل فجیع مردان، به زنان آن نیز تجاوز می کنند و این ها دقیقا وارونه جلوه دادن شخصیت فردی است که جزیره العرب قرن ششم میلادی را متحول کرد. در واقع ریشه های تمدن اسلامی در این فلم هدف قرار گرفته و انسان غربی قرن بیست و یکم را که آشنا با مضامینی همچون دموکراسی، حقوق بشر، تساهل، تسامح، تکثر طلبی و ... است با اساس اسلام دچار چالش می نماید و این گونه است که روابط مسلمانان و غرب همواره در سراشیبی بحران حرکت می کند.
برای تمامی دنیای اسلام جای تردید باقی نمانده است که این فلم کاملا مغرضانه ساخته شده است و این روزها اظهار نظرهای فراوانی پیرامون این فلم و انگیزه های ساخت و تولید آن صورت گرفته است، اظهار نظرهایی که بسیار به هم نزدیکند و مسائلی مانند تقابل با فرایند اسلامگرایی و مقابله با رشد سریع اسلام در اروپا و امریکا، برآورد حساسیت های مسلمانان در قبال مقدسات اسلامی، ملتهب نگاه داشتن روابط اسلام و غرب و .... را جزء اهداف ساخت این فلم عنوان کرده اند. اما به اعتقاد نگارنده هدف اصلی اتاق فکر پشت پرده این فلم چیزی فراتر از مسائل یاد شده است و آن چیزی نیست جز تخریب تمدنی اسلام.
برنارد لوئیز مستشرق بزرگ انگلیسی در کتاب معروفش "دو هزار سال تاریخ خاورمیانه" جمله جالبی درباره پیامبر اسلام (ص) دارد که در مقام قیاس با دیگر انبیاء الهی می نویسد: ... عیسی به صلیب کشیده شد و موسی در راه رسیدن به ارض موعود از دنیا رفت ولی محمد (ص) زنده ماند و ارض موعودش را دید و حکومتی بر اساس تعالیم خود به وجود آورد و پیروان او اندک اندک به یک امپراطوری مبدل شدند ...
هر چند بر آثار و اندیشه های "برنارد لوئیز" نقدهای جدی وارد است، ولی لوئیز در این مقایسه اشتباه نکرده است. در واقع تفاوت اساسی پیامبر اسلام(ص) با بسیاری از انبیاء الهی مانند عیسی و موسی(علیهماالسلام) این بود که او یک تمدن از خود به یادگار گذاشت. البته مراد از تمدن دراینجا ملغمه ای است از جهان بینی، حکومتداری، نظام حقوقی مستقل، نظام اجتماعی، سیستم سیاسی منحصر به فرد، برنامه های اقتصادی، تعالیم اخلاقی و ... که جامعه ای جدید و پرانرژی را بنیان نهاد که تقریبا همه چیز را از او گرفتند. پیامبری که در هنگام وفاتش جانشین بعد از خود را معرفی کرد و یک قانون اساسی وحیانی را در کتابی به نام قرآن برای نسل های آینده مسلمین در اعصار مختلف به یادگار گذاشت. چهارده قرن و اندی از درگذشت پیامبر اسلام (ص) می گذرد و تعالیم او در عرصه های مختلف همچنان تاثیر گذارند، بر خلاف مسیحیتی که امروزه فقط به کلیسا محدود شده و در سایه سکولاریسم فقط در حوزه فردی می تواند مد نظر قرار گیرد.
با درک این نکته اگر به فلم "بی گناهی مسلمانان" نگریسته شود، به خوبی می توان دریافت که فلم کجا را هدف گرفته است. در این فلم جامعه اسلامی کاملا عقب مانده، وحشی و خشن منعکس شده است و صحنه هایی از حمله مسلمانان به مراکز مسیحی قبطی مشاهده می شود که در آن مردانی با لباس های بلند و ریش های دراز که با خود چماق و تبر حمل می کنند و در همان اوایل فیلم یک زن مسیحی را در حالی که دوربین بر روی گردنبند صلیب آن زوم شده است به قتل می رسانند و بعد هم برای توجیه اعمال مسلمانان فلاش بکی ( بازگشت ) به گذشته انجام می دهند و مردی را در بیابانی لم یزرع که تکه استخوانی به دهان دارد، محمد (ص) خطاب می کنند. فردی که اطرافیانش را افرادی بدوی و بیابانی تشکیل می دهند که کاری جز قتل، غارت و تجاوز به کاروانیان ندارند. در یکی از سکانس های فلم، اطرافیان پیامبر یک کاروان یهودی را تاراج می کنند و بعد از قتل فجیع مردان، به زنان آن نیز تجاوز می کنند و این ها دقیقا وارونه جلوه دادن شخصیت فردی است که جزیره العرب قرن ششم میلادی را متحول کرد. در واقع ریشه های تمدن اسلامی در این فلم هدف قرار گرفته و انسان غربی قرن بیست و یکم را که آشنا با مضامینی همچون دموکراسی، حقوق بشر، تساهل، تسامح، تکثر طلبی و ... است با اساس اسلام دچار چالش می نماید و این گونه است که روابط مسلمانان و غرب همواره در سراشیبی بحران حرکت می کند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل - سرویس تحلیل وپژوهش اخبار