روزنامه انگلیسی گاردین، اوایل هفته جاری گزارش داد که یک نماینده پارلمان انگلیس طرحی را موسوم به طرح سی به وزارت خارجه آن کشور و همچنین کاخ سفید پیشنهاد کرده که بر پایه آن، افغانستان باید به 8 قسمت مجزای کابل، قندهار، هرات، مزار شریف، قندوز، جلال آباد، خوست و بامیان تقسیم شود، یک نظام دارای نخست وزیر در آن ایجاد گردد و به رییس جمهور کرزی نیز یک سمت تشریفاتی و سمبولیک داده شود.
توبیاس اِلوود؛ نماینده پارلمان انگلیس و مبتکر این طرح، معتقد است که به این ترتیب می توان از مناقشات موجود در افغانستان جلوگیری کرد و راه مناسبی را برای کنترل فساد در افغانستان ایجاد نمود.
همچنین بر پایه این طرح، باید چند ولایت پشتون نشین را برای طالبان واگذار کرد.
این در حالی است که پیش از این نیز رابرت بلک ویل؛ از مشاوران نزدیک کاندولیزا رایس؛ وزیر امور خارجه دولت بوش به روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف گفته بود که افغانستان باید تجزیه شود. او که پیشتر نیز بر استراتژی اشتباه امریکا و ناتو در افغانستان تاکید کرده بود، می گوید باید پلان ب یعنی تجزیه افغانستان به دو بخش را روی دست گرفت. بلک ویل می گوید که طالبان در حال پیروزی هستند و ما در حال باخت. آن ها روحیه بالایی دارند و می خواهند به نافرمانی خود ادامه دهند... او تاکید می کند که مناطق پشتون نشین جنوب و شرق افغانستان را باید در اختیار طالبان گذاشت.
او می گوید با تقسیم افغانستان، تعداد سربازان مورد نیاز آمریکا می تواند 40 تا 50 هزار کاهش یابد و با یاری تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها و پشتون هایی که با طالبان همراه نیستند، با طالبان مقابله کرد. اين مساله می تواند باعث کاهش هزینه های امریکا و کاهش فشار داخلی برای خروج شتابزده از افغانستان شود و امریکا می تواند روی مسایل ایران، چین و عراق بهتر متمرکز شود.
از این طرح ها و پیشنهادها به چند نکته مشخص می توان پی برد:
1. غربی های متحد امریکا-البته شاید به جز خود امریکا- در افغانستان به مخمصه عجیبی گرفتار آمده اند و با تمام توان در تلاش اند تا راهی آبرومندانه برای برون رفت از این باتلاق دریابند. حتی اگر این راه به قیمت تجزیه افغانستان واحد و یکپارچه تمام شود. آنها برای حفظ هیمنه پوشالی خود حتی حاضر اند حیات و سرنوشت سیاسی و ملی شهروندان افغانستان را از طریق ایجاد مرزبندی ها و فاصله های هر چه بیشتر همچنان حفظ کنند.
2. انگلیسی ها هنوز هم خود را حاکم بلامنازع حوزه جنوب آسیا و افغانستان و قلمروهای تحت استعمار خود در قرن 19 می داند و همان خواب ها را در سر می پروراند. هنوز غده چرکین دیورند که ماحصل خط کشی های تفرقه افکنانه انگلیسی هاست از میان برداشته نشده که کله های قرن نوزدهمی، در کار ایجاد خط و نشان های تازه برای داغ نگهداشتن تنور تفرقه و تنش هستند.
3. امریکایی ها برخلاف آنچه وانمود می کنند برای آوردن دموکراسی، استقرار عدالت، تقویت دولت ملی و فراگیر، آوردن ثبات و امنیت و مبارزه با تروریزم به افغانستان نیامده و هرگز هم نباید انتظار داشت این رویاهای شیرین روزی تحقق عملی پیدا کنند. چنانچه رابرت بلک ویل؛ از مشاوران ارشد وزیر خارجه پیشین امریکا می گوید آنها برای زیر نظر داشتن ایران، عراق و چین در افغانستان هستند و این امر، آینده به مراتب خطرناکتر از آنچه هست را در چشم انداز حیات سیاسی کشور ما قرار می دهد.
آنها هیچ اهمیتی به یکپارچکی، وحدت و همگرایی طیف های قومی در افغانستان نمی دهند. برای آنها مهم این است که چگونه می توانند با هزینه های کمتری در افغانستان، اهداف مورد نظر خود در چین، ایران و عراق را زیر نظر داشته باشند، حتی اگر این مامول به قیمت تجزیه افغانستان و واگذاری ولایت های شرقی و جنوبی کشور به طالبان امکان پذیر باشد. مهم این است که هزینه های حضور در این کشور، برای امریکا کاهش پیدا کند و نیز آنها بتوانند مدت زمان بیشتری را صرف رسیدن به اهداف خود در منطقه با استفاده از سکوی افغانستان کنند؛ اما آیا دستگاه سیاست خارجی افغانستان، چنین طرح هایی را برمی تابد؟ وزارت خارجه افغانستان تاکنون در قبال هرگونه طرحی –چه داخلی و چه خارجی- مبنی بر تجزیه کشور واکنش های تندی نشان داده است و این بار نیز به نظر نمی رسد در این باره، سکوت کند یا به آن پاسخ مثبت دهد.
توبیاس اِلوود؛ نماینده پارلمان انگلیس و مبتکر این طرح، معتقد است که به این ترتیب می توان از مناقشات موجود در افغانستان جلوگیری کرد و راه مناسبی را برای کنترل فساد در افغانستان ایجاد نمود.
همچنین بر پایه این طرح، باید چند ولایت پشتون نشین را برای طالبان واگذار کرد.
این در حالی است که پیش از این نیز رابرت بلک ویل؛ از مشاوران نزدیک کاندولیزا رایس؛ وزیر امور خارجه دولت بوش به روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف گفته بود که افغانستان باید تجزیه شود. او که پیشتر نیز بر استراتژی اشتباه امریکا و ناتو در افغانستان تاکید کرده بود، می گوید باید پلان ب یعنی تجزیه افغانستان به دو بخش را روی دست گرفت. بلک ویل می گوید که طالبان در حال پیروزی هستند و ما در حال باخت. آن ها روحیه بالایی دارند و می خواهند به نافرمانی خود ادامه دهند... او تاکید می کند که مناطق پشتون نشین جنوب و شرق افغانستان را باید در اختیار طالبان گذاشت.
او می گوید با تقسیم افغانستان، تعداد سربازان مورد نیاز آمریکا می تواند 40 تا 50 هزار کاهش یابد و با یاری تاجیک ها، هزاره ها، ازبک ها و پشتون هایی که با طالبان همراه نیستند، با طالبان مقابله کرد. اين مساله می تواند باعث کاهش هزینه های امریکا و کاهش فشار داخلی برای خروج شتابزده از افغانستان شود و امریکا می تواند روی مسایل ایران، چین و عراق بهتر متمرکز شود.
از این طرح ها و پیشنهادها به چند نکته مشخص می توان پی برد:
1. غربی های متحد امریکا-البته شاید به جز خود امریکا- در افغانستان به مخمصه عجیبی گرفتار آمده اند و با تمام توان در تلاش اند تا راهی آبرومندانه برای برون رفت از این باتلاق دریابند. حتی اگر این راه به قیمت تجزیه افغانستان واحد و یکپارچه تمام شود. آنها برای حفظ هیمنه پوشالی خود حتی حاضر اند حیات و سرنوشت سیاسی و ملی شهروندان افغانستان را از طریق ایجاد مرزبندی ها و فاصله های هر چه بیشتر همچنان حفظ کنند.
2. انگلیسی ها هنوز هم خود را حاکم بلامنازع حوزه جنوب آسیا و افغانستان و قلمروهای تحت استعمار خود در قرن 19 می داند و همان خواب ها را در سر می پروراند. هنوز غده چرکین دیورند که ماحصل خط کشی های تفرقه افکنانه انگلیسی هاست از میان برداشته نشده که کله های قرن نوزدهمی، در کار ایجاد خط و نشان های تازه برای داغ نگهداشتن تنور تفرقه و تنش هستند.
3. امریکایی ها برخلاف آنچه وانمود می کنند برای آوردن دموکراسی، استقرار عدالت، تقویت دولت ملی و فراگیر، آوردن ثبات و امنیت و مبارزه با تروریزم به افغانستان نیامده و هرگز هم نباید انتظار داشت این رویاهای شیرین روزی تحقق عملی پیدا کنند. چنانچه رابرت بلک ویل؛ از مشاوران ارشد وزیر خارجه پیشین امریکا می گوید آنها برای زیر نظر داشتن ایران، عراق و چین در افغانستان هستند و این امر، آینده به مراتب خطرناکتر از آنچه هست را در چشم انداز حیات سیاسی کشور ما قرار می دهد.
آنها هیچ اهمیتی به یکپارچکی، وحدت و همگرایی طیف های قومی در افغانستان نمی دهند. برای آنها مهم این است که چگونه می توانند با هزینه های کمتری در افغانستان، اهداف مورد نظر خود در چین، ایران و عراق را زیر نظر داشته باشند، حتی اگر این مامول به قیمت تجزیه افغانستان و واگذاری ولایت های شرقی و جنوبی کشور به طالبان امکان پذیر باشد. مهم این است که هزینه های حضور در این کشور، برای امریکا کاهش پیدا کند و نیز آنها بتوانند مدت زمان بیشتری را صرف رسیدن به اهداف خود در منطقه با استفاده از سکوی افغانستان کنند؛ اما آیا دستگاه سیاست خارجی افغانستان، چنین طرح هایی را برمی تابد؟ وزارت خارجه افغانستان تاکنون در قبال هرگونه طرحی –چه داخلی و چه خارجی- مبنی بر تجزیه کشور واکنش های تندی نشان داده است و این بار نیز به نظر نمی رسد در این باره، سکوت کند یا به آن پاسخ مثبت دهد.
منبع : خبرگزاری آوا- کابل، سرویس تحلیل و پژوهش اخبار