ایالات متحده امریکا و متحدین آن در ناتو اکنون در حال خاتمه دادن به ماموریتی هستند که یازده سال پیش و بدنبال حملات یازدهم سپتامبر در افغانستان آغاز کرده بودند. ماموریتی که پس از یازده سال جنگ دشوار، پرهزینه و نفس گیر، اینک نیمه کاره رها شده و در طول نیم قرن اخیر، برای دومین بار بزرگترین قدرت نظامی و سیاسی جهان، ناگزیرانه میدان را به جنگجویان پابرهنه و بی هویت بومی واگذار کرده و افغانستان را ترک می کنند. در حقیقت اردوی مدرن و سربازان مجهز و آموزش دیده امریکا و ناتو در یک جنگ دشوار و نفس گیر، در برابر جنگجویان سرسخت طالب و القاعده در افغانستان شکست خوردند و با کسب تجربه فرجام تلخ اشغال گری و تجاوز، افغانستان را ترک گفته و به خانه های خود می روند. شاید ده سال پیش هیچ کسی شکست و درماندگی امریکا و ناتو در برابر طالبان را تصور نمی کردند؛ پس از حملات گسترده نظامی ناتو در افغانستان، رژیم طالبان به زودی فروپاشید، سنگرهای مستحکم و تسخیر ناپذیر آنان در هم کوبیده شد و جنگجویان آنان متواری گردیدند؛ اما بدلیل اشتباهات سیاسی امریکا و متحدین آن و رویه نابخردانه سربازان ناتو نسبت به واقعیت های اجتماعی و ارزش های دینی و مذهبی مردم افغانستان، دیری نپایید که جنگجویان متواری طالبان دوباره متشکل شده و کم کم در معادله قدرت و سیاست باز گشتند. بی احترامی این سربازان به ارزش های بومی و مذهبی افغانان، کشتار بی رحمانه مردم و بی توجهی به جان و مال مردم، سبب گردید که هزاران افغان که تازه دست از جنگ برداشته بودند، دوباره مسلح شده و به صفوف طالبان و مخالفین مسلح دولت بپیوندند. در واقع در حال حاضر بخشی عظیم از مخالفین مسلح دولت، نه از مخالفان سیاسی امریکا، بلکه در حکم مجاهدین ملی برای پاسداری از ارزش های ملی و مذهبی کشورشان می باشند که رویه نابخردانه سربازان ناتو در افغانستان آنان را وادار به نبرد مسلحانه کرده اند. این گروه برخلاف طالبان واقعی نه برای کسب امتیاز سیاسی می جنگند و نه مخالفت ایدئولوژیک و استراتژیک با امریکا دارد؛ بلکه آنان دغدغه مورد خطر قرار گرفتن حاکمیت ملی و ارزش های ملی و دینی را داشته و جز خروج کامل نیروهای خارجی و تضمین حاکمیت ملی و ارزش های بومی و دینی مردم افغانستان، پروسه مصالحه و روندهای مذاکره وهیچ تلاشی دیگر نیز آنان را قانع کرده نمی تواند.
اکنون با بازگشت سربازان امریکا و ناتو به کشورهای شان، رهبران امریکا هیچگونه پیامی روشن و امیدوار کننده و دست آورد درخشان برای شهروندان خود ندارند؛ سربازانی که ده سال پیش برای نابودی طالبان و القاعده و از بین بردن تهدیدات استراتژیک ایالات متحده به افغانستان گسیل شده بودند، پس از ده سال جنگ دشوار و نفس گیر، اینک بدون هیچگونه دست آوردی به خانه های شان بر می گردند. لشکرکشی های نظامی امریکا به افغانستان و عراق که در ظاهر برای رفع تهدیدات امنیتی شهروندان امریکایی در بیرون از کشور صورت گرفته بود، نه تنها که امنیت را برای شهروندان امریکا و ثبات را برای منطقه به ارمغان نیاورد؛ بلکه سبب خیزش و رویش موج های گسترده از ملی گرایی افراطی و مقاومت های مسلحانه نظامی در این دو کشور گردید و حس دشمنی و نفرت از امریکا را در اذهان مسلمانان و کشورهای منطقه بیشتر از پیش تعمیق و گسترش داد. این موج ها دیگر به آسانی قابل مهار نبوده و می رود تا از نیروهای مزاحم، بی هویت و شورشی، به جنبش های فراگیر و سازمان یافته تغییر کرده که می تواند تحولات سیاسی منطقه را در مسیر نامعلومی به پیش ببرد.
ادامه اشغال گری در افغانستان و سیاست های مشکوک و استعماری امریکا و متحدین آن در منطقه، روز بروز این موج ها را تقویت کرده و روحیه انزجار از ده سال جنگ و خونریزی در افغانستان را گسترش می دهد. دیگر هیچ کسی به دموکراسی و شعارهای پوشالی امریکا که در سال های نخست اعتماد می کرد، باور نخواهد کرد.
کوتاه سخن اینکه امریکا در ماموریت ده ساله خود در افغانستان، هم از نظر داخلی و هم از نظر خارجی شکست خورده است. از نظر خارجی، عملا جنگ را در مقابل طالبان و القاعده در افغانستان باخت و اینک با تحمل هزینه های جانی و مالی فراوان بدون هیچگونه دست آوردی دو باره به خانه باز می گردند. هم اکنون طالبان قدرتمند تر و از نظر سازمانی متشکل تر از ده سال پیش بوده و القاعده و بنیادگرایی به عنوان تهدیدات استراتژیک امنیت امریکا از افغانستان و پاکستان، به سراسر جهان گسترش یافته است. از نظر داخلی، حکومت امریکا به شدت از سوی افکار عمومی و مردم امریکا در داخل تحت فشار بوده و بدلیل ناکامی در افغانستان روز بروز حمایت خود را از دست می دهد. ماموریت افغانستان، ضربات سنگین اقتصادی بر اقتصاد امریکا وارد کرد و هزاران سرباز کشته و معلول را روی دوش مردم امریکا گذاشت. از همه مهمتر، شکست در افغانستان، تاثیرات منفی بر روحیه شهروندان امریکا گذاشته و اعتماد آنان را نسبت به حکومت، سیاستمداران و رهبران آنان کاهش داده است.
نویسنده: سیما راستگو
اکنون با بازگشت سربازان امریکا و ناتو به کشورهای شان، رهبران امریکا هیچگونه پیامی روشن و امیدوار کننده و دست آورد درخشان برای شهروندان خود ندارند؛ سربازانی که ده سال پیش برای نابودی طالبان و القاعده و از بین بردن تهدیدات استراتژیک ایالات متحده به افغانستان گسیل شده بودند، پس از ده سال جنگ دشوار و نفس گیر، اینک بدون هیچگونه دست آوردی به خانه های شان بر می گردند. لشکرکشی های نظامی امریکا به افغانستان و عراق که در ظاهر برای رفع تهدیدات امنیتی شهروندان امریکایی در بیرون از کشور صورت گرفته بود، نه تنها که امنیت را برای شهروندان امریکا و ثبات را برای منطقه به ارمغان نیاورد؛ بلکه سبب خیزش و رویش موج های گسترده از ملی گرایی افراطی و مقاومت های مسلحانه نظامی در این دو کشور گردید و حس دشمنی و نفرت از امریکا را در اذهان مسلمانان و کشورهای منطقه بیشتر از پیش تعمیق و گسترش داد. این موج ها دیگر به آسانی قابل مهار نبوده و می رود تا از نیروهای مزاحم، بی هویت و شورشی، به جنبش های فراگیر و سازمان یافته تغییر کرده که می تواند تحولات سیاسی منطقه را در مسیر نامعلومی به پیش ببرد.
ادامه اشغال گری در افغانستان و سیاست های مشکوک و استعماری امریکا و متحدین آن در منطقه، روز بروز این موج ها را تقویت کرده و روحیه انزجار از ده سال جنگ و خونریزی در افغانستان را گسترش می دهد. دیگر هیچ کسی به دموکراسی و شعارهای پوشالی امریکا که در سال های نخست اعتماد می کرد، باور نخواهد کرد.
کوتاه سخن اینکه امریکا در ماموریت ده ساله خود در افغانستان، هم از نظر داخلی و هم از نظر خارجی شکست خورده است. از نظر خارجی، عملا جنگ را در مقابل طالبان و القاعده در افغانستان باخت و اینک با تحمل هزینه های جانی و مالی فراوان بدون هیچگونه دست آوردی دو باره به خانه باز می گردند. هم اکنون طالبان قدرتمند تر و از نظر سازمانی متشکل تر از ده سال پیش بوده و القاعده و بنیادگرایی به عنوان تهدیدات استراتژیک امنیت امریکا از افغانستان و پاکستان، به سراسر جهان گسترش یافته است. از نظر داخلی، حکومت امریکا به شدت از سوی افکار عمومی و مردم امریکا در داخل تحت فشار بوده و بدلیل ناکامی در افغانستان روز بروز حمایت خود را از دست می دهد. ماموریت افغانستان، ضربات سنگین اقتصادی بر اقتصاد امریکا وارد کرد و هزاران سرباز کشته و معلول را روی دوش مردم امریکا گذاشت. از همه مهمتر، شکست در افغانستان، تاثیرات منفی بر روحیه شهروندان امریکا گذاشته و اعتماد آنان را نسبت به حکومت، سیاستمداران و رهبران آنان کاهش داده است.
نویسنده: سیما راستگو
منبع : خبرگزاری آوا