مۆمنان، فقط کسانی هستند که وقتی به یاد خدا می شوند دلهایشان ترسان میشود، و هنگامی که آیات او را بر آنان میخوانند به ایمانشان میافزاید، و بر پروردگارشان توکل میکنند
در آیات فراوانی خداوند درباره کوهها توضیح میدهد و فلسفه خلقت و هدف آفرینش آنها را تشریح میکند. در جایی بیان میدارد که ما کوهها را میخهای زمین قرار دادیم و این میخها مانع لرزش و زمین لرزه مداوم میشوند و به معنایی آرامش زمین مدیون این کوههاست.
آری کوهها در نهان خود معدن میپرورانند و در سینه زرفشان خود سرمای سنگین یخها و برفها و تگرگها را تحمل میکنند و در دامن خود سیل خروشان را متحمل میشوند و همچنان مقاوم و استوارند. ولی با همه قدرت و مقاومت در برابر عظمت قرآن متلاشی میشوند.
لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَیٰ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ
اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشیده میدیدی. (حشر/21)
یعنی اگر ما قرآن را به کوه نازل کردیم کوه با همه استحکامش تحمل آن را نداشت و از ترس و هراس خداوندی که گوینده این کلام آسمانی است متلاشی میشد. این که کوه استوار توان تحمل قرآن را ندارد برای آن است که قرآن کریم ذات تجلی اقدس اله است.
در ماجرای میقات موسای کلیم و تکلم خدای سبحان با او آنگاه که موسی رویت خدا را از او تقاضا نمود و خدای سبحان در جواب او فرمود: تو هرگز مرا نمیبینی ولیکن به کوه بنگر که اگر به جای خود برقرار ماند تو نیز مرا خواهی دید. آنگاه که خداوند بر کوه تجلی نمود کوه را متلاشی ساخت.
فَلَمَّا تَجَلَّیٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَیٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُۆْمِنِین (اعراف/143)
اگر کوه تحمل دریافت و تحمل قرآن را ندارد برای آن است که قرآن کریم تجلی ذات اقدس اله است قرآن مقام مکنونی دارد که نه تنها کوه تحمل آن را ندارد بلکه تمام سلسله افراشته جبال و مجموعه آسمانها و زمین از حمل آن ناتوانند.
خدای سبحان در آیات فوق با همه عظمت کوهها آنان را عاجز و ناتوان در برابر امانت الهی میداند و تنها انسان را شایسته کرامت و برتری در بین همه مخلوقات معرفی میکند و این درجه و مرتبه کرامت را تا جایی بالا میبرد که فرشتگان به این مقام راه ندارند.
و زمین و آسمان و کائنات و همه مخلوقات را مسخر انسان قرار داد تا او به مقام کمال و نهایی خود که همان انسان کامل است برسد ، امکانات مهیا شود و بال پرواز عطا گردد تا او را به سر منزل مقصود برساند.
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ
یقیناً ما امانت را [که تکالیف شرعیه سعادت بخش است] بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم و آنها از به عهده گرفتنش [به سبب اینکه استعدادش را نداشتند] امتناع ورزیدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را . (احزاب/72)
از طرفی خداوند قرآن را بر قلب نازنین پیامبر که یک انسان است نازل کرد و قرآن را مایه رحمت و شفا قرار داد.
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُۆْمِنِینَ
و ما از قرآن آنچه را برای مۆمنان مایه درمان و رحمت است، نازل میکنیم . (اسرا/82)
و همین قرآن با همه عظمتش وقتی برای مۆمنان خوانده شود نه تنها آنها را متلاشی نمیکند بلکه ایمانشان را افزایش میدهد و باعث حیات قلب و احیای مردگانی انسان نما میشود که بر روی زمین راه میروند.
إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَیٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
مۆمنان، فقط کسانی هستند که وقتی به یاد خدا شوند دلهایشان ترسان میشود، و هنگامی که آیات او را بر آنان میخوانند به ایمانشان میافزاید، و بر پروردگارشان توکل میکنند.(انفال/2)
اکنون سۆالی که من از شما دارم این است که چطور عظمت قرآن کوه مستحکم را متلاشی میکند اما به انسان صدمهای نمیزند که هیچ بلکه باعث هدایت و ایمان و قدرت مافوق بشری قلب میشود؟
پس باید قلب از جنسی شود مستحکمتر و مقاومتر از کوه تا بتواند با تمسک به قرآن و عمل به فرامین آن در این دنیا راه را به سلامت طی کند و در ورطه پستی و ضلالت نفس نیفتد و با گناه خوار و ذلیل نگردد. باید موجودی پرتوان و قدرتمند باشد تا بتواند این امانت الهی را جعل کند امانت همان تکلیف و عمل به قرآن میباشد که بین همه موجودات قرعه به نام انسان زده شد.
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند
قرآن با همه عظمتش فقط بر دوش انسان قرار میگیرد
1- انسان تنها موجودی است که خلیفه خدا در روی زمین است.
وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ؛ زمان را یاد آر که پروردگارت به فرشتگان گفت : به یقین جانشینی در زمین قرار میدهم . (بقره/30)
2- انسان تنها موجودی است که خدا با او تکلم میکند و سخن خدا را میشنود.
3- انسان تنها موجودی است که فرستاده خدا بر روی زمین است و خداوند میتوانست از جنس فرشتگان پیامبر بفرستد اما فقط انسان است که میتواند به چنین مقامی دست پیدا کند.
خدای سبحان در آیات فوق با همه عظمت کوهها آنان را عاجز و ناتوان در برابر امانت الهی میداند و تنها انسان را شایسته کرامت و برتری در بین همه مخلوقات معرفی میکند و این درجه و مرتبه کرامت را تا جایی بالا میبرد که فرشتگان به این مقام راه ندارند
با بیان این همه مقام و شأن انسان این سۆال به ذهن انسان میرسد که چرا برخی انسانها آنقدر ضعیف و ناتوانند که حتی از پس تدبیر امورات خود برنمیآیند و چرا با هر سختی ناله و فریادشان به آسمان بلند میشود و به خدا شکایت میکنند ؟
گروهی به هر کاری که میرسند میگویند نمیتوانم این کار را انجام دهم و عده ای در ارتباط با دیگران و همسر و پدر و مادر ناتوان هستند و توانایی برقرار کردن ارتباط درست را ندارند؛ هزار دشمن دارند و دریغ از یک دوست.
گروهی با یک بار شرکت در کنکور یا هر امتحان سخت دلسرد میشوند و تا آخر عمر درس و مدرسه را کنار میزنند.
عده ای نیمه راه طلاق میگیرند و تا آخر عمر به هر گناه و ذلتی تن در میدهند و چه میشود که انسان با این همه عظمت آن قدر ذلیل و حقیر میشود ؟!
آری، گناه قلب و روح انسان را تاریک و کدر میگرداند؛ آنچنان که هیچ نوری در او تأثیر ندارد.
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ (بقره/74)
و جان و روح انسان در ملاقات با قرآن آنچنان نورانی و محکم و قدرتمند میشود که توانایی انجام هر کار بزرگی را دارد و گاهی به واسطه انجام عمل حرام و نافرمانی خدا آنچنان ضیق و تنگ میگردد که با شنیدن آیات قرآن ، اعراض میکند و معاند قرآن و خدا میشود.
وَجَعَلْنَا عَلَیٰ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَیٰ أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا
و بر دلهایشان پوششهایی میگذاریم تا آن را نفهمند و در گوشهایشان سنگینی مینهیم [تا آن را از روی حقیقت نشنوند]؛ و چون پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد کنی با حالت رمیدگی از تو روی میگردانند.(اسرا/46)
گناه ذلت و خواری را برای انسان به ارمغان میآورد و مانند حلوای شیرین است که سم و زهر در آن ریختهاند و با خوردن آن انسان به فقر و نیستی و هلاکت میافتد.
پس بیایید با گناه کوچک و بزرگ تیشه به ریشه خود نزنیم ...
منبع :تفسیر موضوعی قرآن کریم –آیة الله جوادی آملی
منبع : خبرگزاری آوا- مشهد مقدس