خبر کشته شدن ارسلا رحمانی را بسیاری از رسانه های داخلی، به گوش مردم رساندند. ارسلا رحمانی سابق یکی از اعضای ارشد دولت طالبان و در نظام کنونی، سناتور و از اعضای ارشد شورای عالی صلح بود.
در اولین قضاوت، بسیاری از انگشت ها به سوی طالبان نشانه رفتند و با توجه به خبر دادن طالبان از آغاز عملیات وسیع و بزرگ بهاری به نام "فاروق" که قرار است در آن نیروهای خارجی، مستشاران آنان، گروه ها و افراد استخباراتی، کارمندان دولتی، اعضای شورای ملی، اعضای شورای عالی صلح و نیروهای امنیتی داخلی آماج حمله قرار بگیرند، بسیاری از گمانه ها بر این شد که حمله به ارسلا رحمانی، در امتداد عملیات "فاروق" انجام پذیرفته است.
اما انکار سخنگوی طالبان و به گردن نگرفتن ترور رحمانی بوسیله این گروه، اذهان را به سمت و سوی دیگری متوجه کرد؛ سمت و سویی که همواره به اقدامات استخباراتی و مخربی از این دست علیه ملت و دولت افغانستان، شهرت دارد. پاکستان! کشوری که بقا و منافع خویش را همواره در ناامنی و وابستگی افغانستان نسبت به خویش جست و جو کرده است.
آگاهان بر این باوراند که قدرت نظامی در پاکستان، از گفت و گوهای صلح دولت افغانستان با طالبان راضی نیست و در این راستا از هیچ گونه اقدام بازدارنده و اخلال در روند مذاکرات صلح، چشم پوشی نخواهد کرد.
آقای ارسلا رحمانی نیز از آنجا که عضویت شورای عالی صلح را بر عهده داشت و از طرفی نیز می توانست به عنوان حلقه اتصال میان حکومت افغانستان و طالبان در گفت و گوهای صلح نقش مناسبی ایفا کند، هدف ترور مهره های استخباراتی ارتش پاکستان قرار گرفت.
از دید آگاهان، این شیوه عمل استخبارات پاکستان تازگی ندارد و چندی قبل و در سال گذشته، ترور استاد ربانی، رییس شورای عالی صلح نیز بوسیله سازمان استخباراتی کشور همسایه جنوبی افغانستان، طرح ریزی و اجرا گردیده بود. به یاد داریم که آن زمان نیز سخنگوی طالبان، هرگونه ارتباط ترور ربانی با این گروه را مردود دانسته بود.
با انکارهای گروه طالبان، تنها گزینه ای که پیش رو باقی می ماند، دست داشتن استخبارات کشور همسایه جنوبی ما در ترورهای هدفمند و زنجیره ای پیوسته و ناپیوسته ای است که در افغانستان به وقوع می پیوندند.
گمانه فوق وقتی بیشتر تقویت می شود که بیاد بیاوریم سفر هیاتی از طالبان شورای کویته به منظور شرکت در گفت و گوهای صلح در کابل را که تمامی آن هیات 25 نفره بوسیله استخبارات ارتش پاکستان، پیش از رسیدن به میدان هوایی شهر کویته و در مسیر راه، به قتل رسیدند! جنایتی که سال گذشته از زبان مسولان ریاست امنیت ملی افغانستان به طور ضمنی و تلویحی تایید شد.
اگر چه سخنگوی طالبان کشته شدن هیات 25 نفری شورای کویته بدست پاکستانی ها را رد کرد؛ اما واضح است که این ردیه، از سر تقیه و ترس از استخبارات دولت پاکستان صورت گرفته است؛ چرا که طالبان به خوبی می دانند که هنوز در چنبره سازمان آی. اس. آی قرار دارند و رهایی از چنگال این سیستم پیچیده و فراگیر، لااقل در این زودی ها میسر نیست.
ترور ارسلا رحمانی یکی از اعضای برجسته شورای عالی صلح، به روشنی به دولت افغانستان این پیام را می دهد که دولت و قدرتی در همسایگی آن قرار دارد که به هیچ عنوان خواهان برقراری صلح و ثبات در افغانستان نیست. چنانچه این ترور، پیام دیگری را هم به طالبان افغان مقیم در پاکستان و افغانستان می دهد و آن پیام در واقع هشدار و اخطاری است مبنی بر آنکه مبادا دست از پا خطا کرده و بدون اذن و اجازه سازمان آی. اس. آی، به اقداماتی مبادرت بورزند؛ اقداماتی که ممکن است به انهدام و نابودی تک تک آنان منجر شود!
چنانچه برخی از آگاهان می گویند و ممکن هم است نظر آنان مطابق با واقع باشد، در میان طالبان، هستند کسانی که از جنگ طولانی خسته شده اند و اساساً به راه حل سیاسی باور بیشتری دارند تا راه حل نظامی؛ اما عمده مشکل این دسته از طالبان، اراده آشتی ستیز استخبارات پاکستان با هر نوع مذاکره آنان با دولت مرکزی کابل است.
بنابر این دیدگاه، طالبان افغان از ابتدا و با یک محاسبه غلط، خود را اسیر دست و پا بسته استخبارات پاکستان قرار دادند؛ به گونه ای که حالا و پس از گذشت ده سال، دور زدن و جا گذاشتن پاکستان برای آنان بسیار مشکل است. قایلان به این نظر می گویند همینکه در میان برخی از طالبان این دیدگاه به وجود آمده است که برای رسیدن به صلح، از کمند استخبارات پاکستان باید به سلامت عبور کرد، خودش یک دنیا ارزش دارد و همین تحول مثبت در دراز مدت، راه ملت افغانستان به سوی صلح و امنیت سراسری را هموار خواهد کرد.
به هر تقدیر، این تنها دولت و ملت افغانستان نیست که به این جنبه از سیاست های تخریبی پاکستان در برابر افغانستان پی برده اند.
در همین هفته جاری مجلس سنای ایالات متحده امریکا نیز از دولت پاکستان خواسته تا در مبارزه با تروریزم در داخل خاک پاکستان جدی تر از پیش و صادقانه عمل کند؛ چرا که در غیر آن صورت و به قول" جان کری" سناتور امریکایی، امریکا مجبور خواهد بود تا خود راساً در این زمینه اقدام کند.
آگاهان بر این باوراند که با توجه به ذهنیت بوجود آمده نسبت به عدم صداقت پاکستان در امر مبارزه با تروریزم، وقت آن رسیده است تا این کشور به طور جدی تحت فشارهای همه جانبه قرار بگیرد تا جهت برقراری صلح در افغانستان و منطقه، از خود انعطاف نشان بدهد.
اما باتمام اینها به نظر نمی رسد تنها منعطف ساختن دولت پاکستان کافی باشد؛ چرا که غیر از پاکستان کشورهای دیگری هم هستند که از برقراری صلح و ثبات در افغانستان، چندان سودی عاید آنان نمی شود.
به عنوان مثال، برقراری امنیت و ثبات در افغانستان، چه سودی به حال مقامات کشورهای غربی ممکن است داشته باشد، در صورتی که آنان در ناامنی و جنگ بهتر بتوانند به مقاصد شان دست پیدا کنند؟
پس انعطاف دولت پاکستان لازم است؛ اما کافی نیست و برای برقراری امنیت پایدار در افغانستان، همه طرفهای درگیر باید منعطف و صادقانه عمل کنند، وگر نه صلح در این کشور، ابداً برقرار نخواهد شد.
منبع : خبرگزاری آوا- کابل