خورشيد همواره در چشمان مادرانى طلوع مىكند كه به دور دستها خيره شدهاند و براى فرداها مردان و زنانى مىپرورانند تا در زمين، اين امانت الهى، جانشينى آسمانى باشند.
دامان تربيت مادران مهد پرورش انسانهاى پاك و خدايى است و ما با نگاهى درسآموز از زندگانى اين مادران توشه معرفتبرمىچينيم.
يكى از مادران برجسته تاريخ «امالبنين، فاطمه كلابيه» است كه زندگى او مالامال از عشق به ولايت و امامتبوده و در تربيت فرزندان دلير و شجاع و با ادب چون عباس بنعلى(علیهم السلام) بسيار موفق بوده است.
تولد و رشد او در خاندان با اصالت و شجاع، صفات و ويژگيهاى فردى اين بانو و صبر و بردبارى در خانه امامت و تربيت فرزندانى كه همگى پيرو امام خويش بوده و تا آخرين لحظات زندگى خويش دست از ولايت نكشيدهاند و پيامرسانى و مبارزه سياسى اين بانوى كريمه همه و همه نشان از مجد و عظمت وى دارد.
از اينروست كه على بنابى طالب(ع) آنگاه كه قصد ازدواج دارد به برادر خويش، عقيل بنابى طالب كه در علم «انساب» معروف بود و ذهن و سينهاش گنجينهاى از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده مىفرمايد:
«زنى را براى من اختيار كن كه از نسل دليرمردان عرب باشد تا با او ازدواج كنم و او برايم پسرى شجاع و سواركار به دنيا آورد.» و عقيل در پاسخ برادر گفت: «با امالبنين كلابيه ازدواج كن زيرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وى نيست.»
آنچه در آدمى الگويى كامل براى نسلهاى آينده مىسازد وجود صفات نيك و اخلاق برجسته در صحيفه وجود آنان است.
شايد بتوان گفت مجموعه صفات امالبنين در ضمن يك جمله زيبا و مختصر از زبان شهيد ثانى، زينالدين، ذكر شده است آنجا كه اين عالم فرهيخته و انديشمند مىگويد:
«ام البنين از بانوان با معرفت و پر فضيلتبوده و نسبتبه اهل بيت(ع) معرفت و محبتخالص و شديد داشته است و نزد آنان مقام و منزلتبالايى داشت.» (قمر بنىهاشم، مقرم، ص16)
در اين عبارت ابعاد شخصيتى امالبنين، با ظرافتخاصى مطرح شده است كه به اين ظرايف مىپردازيم:
از ويژگيهاى مهم زندگى انسانهاى برجسته، علم و دانش آنان است كه بسان نورى درخشان جداكننده حق از باطل است و سرچشمه جوشان اين نعمت الهى علمى است كه از خداوند متعال، معلم اول، آموخته و مىآموزند.
زندگانى امالبنين همواره با بصيرت و نور دانش همراه بوده است و اين ويژگى والا در جاى جاى كتب تاريخى ذكر شده است و ما را با عظمت اين بانوى عالمه و فاضله آشنا مىسازد.
علاقه امالبنين به اهل بيت(ع) و بصيرت دينى او به امامتبه قدرى بود كه در باره او مىنويسند:
«براى عظمت و معرفت و بصيرت امالبنين كافى است كه او هر گاه بر اميرالمؤمنين وارد مىشد و حسنين مريض بودند با ملاطفت و مهربانى با آنها صحبت مىكرد و از صميم قلب با آنها برخورد مىكرد چونان مادرى مهربان و دلسوز» (همان)
او همسرش را تنها همسر نمىدانست كه قبل از همسر او را امام و «ولى» خويش مىداند. افق فكرى و نگرش امالبنين آنقدر بالا و والاست كه فرزندانى چون عباس را كه خود يگانه دهر بود قربانى آرمانها و انديشههاى آسمانى امام و مولاى خويش، امام حسين(ع)، مىكند و اگر آه و سوزى براى مظلوميت مىكشد آهى استبر مظلوميتحسين(ع).
علامه مامقانى در كتاب تنقيح المقال مىنويسد: «علاقه و ارادت او [امالبنين] به حسين(ع) به علت امر امامتبود و اينكه به فرض سلامتحسين(ع) مرگ چهار فرزند برومندش را بر خود آسان و قابل تحمل مىدانست نشانه بالا بودن درجه ايمان اوست و من او را از نيكان به حساب مىآورم.» (تنقيح المقال، ج3، ص 70)
تبلور اين عشق به ولايت و پيروى از امام و پيشوا تا مرز از دست دادن جان خود و عزيزان در وجود فرزندان برومند و دلير اين بانوى ولايى بود. به ويژه عباس بنعلى كه فرزند بزرگ او بوده و بيشتر صفات مادر را داراست.
اگر بخواهیم چشم اندازی از زندگانی سراسر ایثار و از خودگذشتگی ام البنین، مادرِ شجاعت، را در برابر آیندگان بگشاییم باید بگوییم که:
ام البنین آسمانی زندگی کرد و در دامان حقیقتها پرورش یافت و در بوستان زندگی خویش گلهایی را پرورش داد و سپس با دست خویش و از اعماق قلب مطهرش به امام زمان خود، حسین(ع) فرزندِ پاک بانوی آفرینش، تقدیم کرد.
ام البنین پس از واقعه عاشورا(61 ه.ق) در مدت 9 سال به افشاگری ظلم بیدادگران زمان خویش مشغول بود و در سال 70 ه.ق دار فانی را وداع گفت.
رسالت واقعی انسانهای والا فدا شدن و فدا کردن داشته های ارزشمند خود در راه معبود است. همه چیز را از خدا دیدن و از خدا دانستن و به او پیوستن شعار آزاداندیشهای مسلمان است.
زندگانی این بانوی حرم علی بن ابی طالب(ع) آینه ای است برای هدایت بشر امروز و به ویژه درسی برای زنان برجسته است.
سیزدهم جمادی الثانی سالروز وفات این بانوی آسمانی را تسلیت می گوییم.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل - سرویس امورزنان