دیدی آخر به کجا عاقبت کار کشید!

خط سیر دشمنی استعمار با اسلام از حالا نیست. این خط در طول زمانها و از آغاز پیدایش اسلام تا کنون وجود داشته و تا آینده های دور و درازی نیز ادامه خواهد داشت.
استعمار شرق و غرب همواره با طرح ها و نقشه های متفاوت و گوناگونی به جنگ اسلام و مسلمانان آمده است. در کنار روش های مبارزاتی استعمار با تمدن اسلامی، یکی از مهم ترین آنها برنامه مذهب سازی و دین تراشی برای امت اسلامی است.

دشمنان امت اسلامی به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند رویاروی و به صورت آشکارا، به باورها و اعتقادات مسلمانان حمله کنند، راهی به جایی نخواهند برد. پس نشستند و پس از سالها فکر و تحقیق به این نتیجه رسیدند که باید به صورت غیر مستقیم و زیرکانه، پایه های اعتقادات مسلمانان را نشانه گرفته و آن را از بیخ و بن سست کنند.

سوگمندانه باید اعتراف کرد به دلیل سهل انگاری و بی تفاوتی نخبگان جوامع اسلامی، تا حدود زیادی نیز در این زمینه موفق شدند؛ به گونه ای که امروزه به هر طرف از جوامع و کشورهای اسلامی نظر بیفگنیم، حضور ناهنجار و تاسفبار مظاهر مبتذل فرهنگ غرب را به وفور شاهدیم.


استعمار غرب در راستای اهداف سلطه جویانه و استحماری و با استفاده از مهره های داخلی اش در جوامع اسلامی، به ایجاد دو مذهب "بابیت" و "وهابیت" در میان مسلمانان شیعه و سنی، همت گذاشت.

خاستگاه این دو مذهب جعلی، ایران زمان رضا خان و عربستان آل سعود بود. دو رژیم شاهنشاهی و سلطنتی در ایران و عربستان که از دست پروردگان استعمار بریتانیا و ایالات متحده امریکا بودند و از طرفی نیز دوام و بقای خویش را در وجود تفرقه میان امت اسلامی می دیدند، بسترهای بسیار مناسبی بودند برای رشد و پیشرفت دو غده سرطانی "بابیت" و "وهابیت" در پیکره واحد جهان اسلام.

از شاخصه های هردو مذهب جعلی "بابیت" و "وهابیت" اندیشه و عمل تکفیری و تشریکی آنان نسبت به مذاهب دیگر اسلامی بود و است. از دید روئسای دو مذهب مذکور، هیچ کسی مسلمان نیست، مگر آنکه "بابی" و یا "وهابی" باشد. صد البته که پیروان این دو مذهب، متقابلا یک دیگر را کافر و مشرک می دانند و به اصطلاح، هیچگاه آب شان به یک جوی نمی رود!

دقت کنید که استعمار برای این دو مذهب، چه هدفمند و کاربردی، برنامه ریزی کرده است؛ چنانکه گفته شد خاستگاه مذهب ساختگی بابیت ایران زمان رضا خان بود. استعمار با توجه به سیاست های استعماری اش در ایران، کشوری که اهل تشیع در اکثریت بود، سرطانی بنام بابیت را در پیکره آن جاسازی کرد؛ با این انگیزه که اولاً باعث اختلاف در میان جامعه تشیع شود؛ چرا که بابیت با ادعای اینکه"فرقه ناجیه" است، هیچ مذهب دیگری را به عنوان مسلمان به رسمیت نمی شناخت.

در ثانی، نظر تکفیری بی اندازه تند و تیزی نسبت به جامعه اهل تسنن در ایران و سایر نقاط جهان داشت.
از طرفی هم"وهابیت" که خاستگاه آن کشور عربستان سعودی بود، شیوه مشابه با بابیت را در عربستان و جهان در پیش گرفته بود.

با این تفاوت که آنان دیدگاه تکفیری نسبت به شیعیان عربستان و جهان داشتند، علاوه بر آنکه مذاهب اهل سنت و جماعت را نیز به عنوان مسلمانان واقعی قبول نداشته و ندارند.

چنانکه می بینید استعمار با ساختن و پرداختن دو مذهب فوق و رها کردن آنان به صف واحد مسلمانان، هدف چند پارچه کردن امت اسلامی را داشته و دارند و باید اعتراف کرد که در این راه به موفقیت هایی نیز نائل آمده اند.

به دلیل پیروزی نظام جمهوری اسلامی در ایران و مبارزه سخت و بی امان نظام با بینش گمراه بابیت و نیز بر چیده شدن رژیم حامی آن از ایران، می توان گفت که این مذهب جعلی استعماری در نطفه خفه شد.

اما موضوع وهابیت و فعالیت آن کاملا فرق می کند؛ با حضور مستمر و مداوم آل سعود به عنوان بزرگترین حامی و پشتیبان وهابیت در عربستان، این گروه نه تنها ضعیف نشده که روز تا روز بر دامنه فعالیت های تفرقه برانگیز و خاینانه آنان در میان جوامع اسلامی افزوده شده است.

حمایت همه جانبه استعمار در قالب پشتیبانی آل سعود از فرقه وهابیت، به گستاخی و جسارت بیش از حد و اندازه این گروه و مفتی های بی تقوای آن انجامیده است؛ تا آنجا که اخیراً یکی از مفتی های این فرقه گمراه، پا را حتی از حد عبدالوهاب نیز فراتر گذاشته و به گونه کاملاً آشکارا و بی پرده، به پاک ترین پیامبر اولی العزم پروردگار متعال یعنی پیامبر گرامی اسلام(ص) زشت و نارواترین افتراء و دروغ را نسبت داده است.

دروغی که انسان مسلمان از بازگو کردن آن شرم دارد؛ این مفتی متجاهر به کفر و فسق، در کمال وقاحت و بی شرمی، با حنجره شیطان چنین یاوه بافته است که"گویا پیامبر اکرم(ص) – العیاذبالله- خودش شراب می نوشیده و به صحابه نیز بطری شراب هدیه می داده و یا می فروخته است! ایشان اضافه می کند که شراب نجس نیست و صحابه کرام همواره مست به نماز می ایستاده اند! و مزخرفاتی از این قبیل که حتی خود شیطان هم باور نمی کند، چه رسد به انسان مسلمان.

چنانچه می دانیم فتوای این مفتی وهابی، برخلاف صریح نص آیات قران کریم است. در قرآن عظیم الشان با وضاحت تمام شراب، نجس و از عمل شیطان دانسته شده است و این چیزی نیست که بر مسلمانی پوشیده باشد.

تا کنون اگر برای کسی از مسلمانان شک و شبهه ای مبنی بر ساختگی بودن فرقه وهابیت وجود داشت، اینک و پس از فتوای کفرآمیز مفتی وهابی مبنی بر شراب خوار بودن پیامبر خاتم(ص) و صحابه کرام آن بزرگوار، گمان نمی رود برای احدی از مسلمانان جای هیچ گونه تردیدی باقی مانده باشد که دو مذهب بابیت و وهابیت، هردو از بافته های ذهن استعماری قدرتمندان غربی به خصوص مقامات وقت بریتانیای کبیر است که با هدف تضعیف آیین پویا و انسان ساز اسلام و ایجاد تفرقه و چند پارچگی در میان امت اسلامی، ساخته و پرداخته شده است.

وهابیت و بابیت اگر تا دیروز فقط به متهم کردن مسلمانان شیعه و سنی به شرک و کفر بسنده کرده بودند، امروز و بدلیل مسامحه و سهل انگاری علما و ملل مسلمان، کار شان به جایی رسیده است که آشکارا و بی پرده، به مقرب ترین پیامبر اولی العزم الهی و اصحاب کرامش، کفرآمیز ترین اتهامات را روا می دارند!

نویسنده: سید فاضل محجوب