وضعیت سیاسی شعییان عربستان در حال حاضر :
با توجه به نقش و جایگاه تأثیر گذار سازمان انقلاب اسلامی شیعیان جزیره، به رهبری الصفار در سازماندهی و جهت دهی به فعالیت های شیعیان، به خصوص در منطقه شرقی، با بررسی وضعیت سیاسی شیعیان عربستان را در حال حاضر، باید با بررسی گرایش های سیاسی كنونی این سازمان آغاز كرد.
بر این اساس، كانون فعالیت شیعیان پس ازبازگشت رهبری آنها از تبعید در سال 1993، اساسا فرقه گرایانه بود؛ یعنی بیش از هر چیز خود را وقف دفاع از منافع جمعیت شیعه در مقابل دیگر گروه های فرقه ای و دولت كردند(31)اما دیگر وقایع داخلی و خارجی، نظیر حملات 11 سپتامبر، مبارزه تروریستی القاعده در داخل عربستان و جنگ عراق موجب شد، تاتعدیل های مهمی صورت گیرد؛ شیعیان در مواجه با نهادهای مبارزه طلبانه و خشونت آمیز اسلام گرایان وهابی، به عناصر دیگری كه براصلاحات مذهبی و سیاسی تصریح داشتند، پیوستند تا از تحریك افراط گرایی در داخل عربستان جلوگیری كنند. بدین ترتیب برخی فعالان شیعه به اعضای برجسته اصلاحات در سال 2003 در سطح ملی تبدیل شدند. (32)
در كنار دستور كار فرقه گرایی شدید، برخی فعالان سیاسی شیعه خواستار اصلاحات گسترده نهادی و سیاسی، تساهل در قبال محدودیت های اعمال شده بر سخنرانی ها و نظام سیاسی مشاركت جویانه تر شدند. بر اساس این تفكر برخی رهبران شیعه، در ژانویه 2003طرحی را تحت عنوان (چشم انداز حال و آینده ملت) به ملك عبدالله ارائه دادند كه به مباحثات بیشتر و گسترده ای در خصوص اصلاحات دامن می زد. جنگ در عراق و سقوط رژیم بعث در این كشور، به شیعیان عربستان این قدرت را داد تا مطالبات و خواست های خود را با جسارت بیشتری دنبال كنند.
شیعیان از این فرصت كاملا عملگرایانه وهوشمندانه بهره گرفتند؛ یعنی با یكسیاست دو وجهی، از یك سوتلاش كردند تا مطالبات و تظلمات جامعه شیعی را به طور متناوب بیان دارند و از سوی دیگر، وفاداری خود را به كشور سعودی و عدم سوء استفاده از شرایط موجود به خصوص وضعیت عراق نشان دهند. شیعیان در این چارچوب، درست سه هفته پس از سقوط صدام، در اواخر آوریل 2003عرض حالی را با نام (شركای ملت) تقدیم امیر عبد الله؛ ولیعهد آن زمان كردند. در این عرض حال، در حالی كه اساسٹ وفاداری شیعیان به رژیم سعودی نشان داده شده بود، بر تظلمات مستمر جامعه شیعه تأكیدو به تغییرات فراگیر برای پایان دادن به تبعیضات دعوت شده بود. شیعیان در این عرض حال، همچنین خواستار آزادی بیشتر در مراسم عبادی، گسترش فرصت های سیاسی، محدود كردن تنفر فرقه ای شده، با صریح بر تعهد امضا كنندگان به ملت، مسئله نیاز به مكانی امن تر رابرای شیعیان در داخل ملت مطرح كرده بودند. شاهزاده عبدالله در جلسه حضوری، شفاها به رهبران شیعیان قول داد كه نگرانی های آنان رارسیدگی می كند. (34(
با اتخاذ این رویكرد ملی، حدود 15 نفر از روشنفكران شیعه توانستند، به ائتلاف مركز گرایی كه عریضه ژانویه 2003 را صادر كرده بود، بپیوندند. در میان آنها جعفر الشاین (مبارز حقوق شیعیان) و محمدالمحفوظ وجود داشتند. این اقدام از سوی رهبر شیعیان عربستان، یعنی حسن الصفار نیز حمایت می شد. این مركز گرایی از سوی رژیم سعودی كه همواره نگران فعالیت های جدایی طلبانه از جمله از سوی شیعیان است، با استقبال مواجه شد. در حال حاضر جنبش شیعیان در عربستان سعودی، روند دو وجهی ومسالمت آمیز خود را همچنان حفظ كرده است.
در حال حاضر اغلب شیعیان به این نتیجه رسیده اند كه امنیت جامعه آنها با بقای رژیمی كه می تواند به خوبی از رفتارهای افراطی و كینه جویانه وهابی ها و سلفی جلوگیری كند، تامین می گردد، از این رو تأكید بر وحدت ملی، همزیستی، همكاری و محوریت اسلام نیز برای از بین بردن تردیدها نسبت به عدم وفاداری به رژیم سعودی طراحی شدند. نتیجه این سیاست، تساهل بیشتر رژیم سعودی با شیعیان، حق برگزاری مراسم روز عاشورا در آزادی نسبی از مارس 2004، و پیروزی قاطع در انتخابات 3 مارس 2005بوده است. ناگفته نماند كه هنوز این اعتقاد قوی نزد وهابی ها وجود دارد كه شیعیان تنها در انتظار فرصت بوده و منتظرند، تا به كمك یك كشورخارجی، كشور مستقل خود را بنا نهند(36(
شیعه زدایی و مصداق های آن در عربستان :
در كشوری چون عربستان سعودی كه بنیان های مشروعیت آن بر پایه اصول وهابیت و اتحاد تاریخی با آن نهفته است، شیعه زدایی و ضدیت با شیعیان، همچون یك اصل بوده و از قرن هجدهم میلادی تا به امروز، شواهد تاریخی زیادی در این زمینه به چشم می خورد. صلاح الدین مختار، از نویسندگان وهابی می نویسد: (در سال 1216 هجری قمری امیر سعود با قشون بسیار، متشكل از مردم نجد و عشایر جنوب وحجاز و تهامه و نقاط دیگر، به قصد عراق حركت كرد و در ماه ذی القعده به كربلا رسید و آنجا را محاصره كرد.
سپاهش برج و باروی شهر راخراب كرده، به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را كه در كوچه و بازار وخانه ها بودند، به قتل رساندند. آنها با تخریب اماكن مقدس شیعی، نزدیك ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند و در نقطه ای به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال غارت شده را خود سعود برداشت وبقیه به نسبت هر پیاده یك سهم و هر سواره دو سهم، بین مهاجمان تقسیم شد. در حقیقت این اصول ضد شیعی وهابیت است كه در طول سالیان گذشته، منشأ ظلم و اقدامات كینه توزانه علیه شیعیان و تبعیض وتنفر از آنها بوده است.
امروزه فرقه گرایی، همراه با تبعیض ضد شیعی، به یك نابه سامانی موجی داخلی در عربستان تبدیل شده است. نهادمذهبی وهابیت با وجود كاهش اقتدار، همچون گذشته مبنای مشروعیت رژیم را تحكیم می كند و در عوض آل سعود از چالش با آن واز جمله عناصر بر جسته ضد شیعه آن، خودداری می ورزد. در گذشته نیز، به خصوص پس از پیروزی انقلاب، فرقه گرایی و شیعه ستیزی یك ابزاراستراتژیك ارزشمند برای رهبران سعودی به شماررفت كه برای كنترل جریانات آزادی طلب، نشأت گرفته از انقلاب و گسترش نفوذ عربستان در سراسر خاورمیانه و آسیای مركزی به كار می آمد. (38(
نتیجه تحولات عراق نیز كه به افزایش قدرت شیعیان و تحقق حقوق آنها و آغاز رقابت سیاسی و حتی نظامی بین شیعیان و سنی ها انجامیده، وضعیت موجود را تشدید كرده و موجی از نگرانی را نه تنها درعربستان، بلكه در دیگر كشورهای سنی كه جمعیت های شیعه در كشورهای خوددارند و به آنها ظلم و ستم می كنند، بر انگیخته است و موجب افزایش خشونت، هم در كلام و هم در عمل علیه شیعیان شده است و برخشونت های فرقه ای افزوده است.
از نظر وهابی ها شیعیان كافر بوده و مروج شرك هستند. آنها از اصول توحید تجاوز كرده، مرتكب گناه بدعت شده اند؛ گناهی كه مجازات آن مرگ است. وهابیون شیعیان را مسئول سقوط خلافت اسلامی در بغداد، تهاجم مغول ها و كشتار بسیاری علمای خود می دانند؛ اتهاماتی كه دروغ بودن آن بسیار واضح و آشكار می نماید. بر این اساس جامعه شیعیان عربستان، جامعه ای است كه ستم ها، تبعیض ها و ناروایی های بسیاری را تحمل كرده است.
از مظاهر آشكار تبعیض، عدم حضور یا حضور نادرشیعیان در پست های رسمی حكومتی است. تاكنون هیچ وزیر یا عضوكابینه سلطنتی ای شیعه نبوده است. وقتی ملك فهد در سال 2005مجلس شورا را از 120 نفر به 150 عضو گسترش داد، تنها دو نفر شیعه دیگر به اعضای آن اضافه شد و در كل تعداد آنها به 4 نفر رسید.
در شكل دهی مجدد و همزمان شورای 15نفره منطقه ای در منطقه شیعه نشین پیشرفته نیز اعضای شیعی این شورا از 2 نفر به یك نفر كاهش یافت. (39)در حالی كه عربستان بیش از 37850 مسجد دارد و تاكنون بیش از1600 مسجد در سراسر دنیا ساخته است، شیعیان عربستان حق ندارند، مسجدی برای خود بنا كنند و تاریخ ساخت معدود مساجد موجود نیز به زمان حكومت عثمانی ها باز می گردد. علاوه بر این بسیاری مساجد وحسینیه های شیعیان در شهرهای مختلف شیعه نشین تخریب شده وشیعیان خانه های خود را به صورت مخفی به مسجد یا حسینیه تبدیل كرده اند. مساجد شیعیان در روزهای مراسم مذهبی توسط پلیس بسته می شود و شیعیان حق ندارند، در شهری چون قطیف، حتی مراسم جشن و عروسی خود را در هتل ها یا اماكن عمومی برگزار كنند. (40(
از بعد آموزشی در مدارس و دانشگاه ها نیز درجات بالای تبعیض قابل مشاهده است. دانشجویان شیعه از تعصب و خصومت آشكار اساتیدوهابی كه مرتبٹ آنها را به عنوان كفار، مشركان یا رافضی می خوانند، درعذاب اند. آنها در دانشگاه ها به سختی پذیرفته می شوند و به عنوان كادراجرایی یا آموزشی به استخدام در نمی آیند.
در مقاطع تحصیلی تكمیلی به خصوص در دانشگاه های علوم دینی، نظیر دانشگاه محمد بن سعودیا دانشگاه اسلامی مدینه، دانشجویانی كه پایان نامه خود را علیه شیعیان بنویسند، تشویق شده و پایان نامه های آنان با هزینه دولت چاپ و منتشر می شود. (41)در مدارس وضعیت از دانشگاه ها بدتر بوده و معلمان و دانش آموزان شیعه، هر دو در فشار و تبعیض قرار دارند. در كلاس های درس از دانش آموزان خواسته می شود، شیعیان را با عنوان رافضی بخوانند و متون درسی كه توسط روحانیون وهابی و براساس تفاسیر آنها تهیه و منتشرمی شوند، مملو از مطالب كینه توزانه علیه شیعیان بوده، در آنها شیعیان لعن و تكفیر شده اند.
به معلمان شیعه هشدار داده شده كه عقاید خود رابه صورت شخصی نگهدارند، در غیر این صورت با اقدامات تنبیهی مواجه می شوند. آنها در سلسله مراتب اداری ارتقا نمی یابند و مدیری دربین آنها دیده نمی شود؛ برای مثال از میان 47 مشاور آموزشی كه در سال 2000 از سوی اداره آموزش و پرورش منطقه شرقیه انتخاب شدند، حتی یك معلم شیعه حضور نداشت. (42)در بعد آموزش دینی نیز وضعیت بسیار تبعیض آمیز و ظالمانه است.
رژیم سعودی آموزش دینی از پایین ترین سطوح تا سطوح عالی آن راچه در مراكز دولتی و چه مراكز خصوصی، تحت نظارت و كنترل خود دارد. روحانیون شیعه حتی اجازه ندارند كه به شكل خصوصی به آموزش آموزه های شیعه بپردازند؛ از این رو بسیاری روحانیون تحصیلات خود رادر ایران یا عراق می گذرانند و به عربستان باز می گردند.
جدای از موضوع مدارس و آموزش، شیعیان با فشارهای مضاعف دیگری نیز مواجه اند. اشتغال در دستگاه های امنیتی ـ نظامی و انتظامی نادر و چشم اندازارتقای درجه برا ی كسانی كه شاغل اند، وجود ندارد. تبعیض دربخش خصوصی نیز متداول است.
نتیجه این رفتار فقر نامتناسب و شرایطسخت اجتماعی برای شیعیان بوده است. (43)در كنار این تبعیض های متداول، هستند وهابیون افراطی ای كه شیعیان را دشمن می پندارند و با آنان به مثابه یك دشمن رفتار می كنند. در سال 1991 عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین، یكی از اعضای وقت شورای عالی علما، فتوایی صادر كرد كه بر مبنای آن شیعیان مرتدمعرفی شده، ریختن خون آنها مباح است. وی در ژانویه 1994 در پاسخ به سوالی در خصوص نماز شیعیان در مساجد سنی فتوایی صادر كرد وطی آن تصریح كرد كه آنها دشمن هستند و به دلیل دروغی كه به خدابستند، در جنگ با خدایند. وی در فتوایی دیگر در همان سال، در پاسخ به سؤالی درباره نحوه برخورد با شیعیان در محل كار گفت كه نشان دادن انزجار، بیزاری و تنفر نسبت به آنها ضروری است و تلاش برای انقیاد وسركوب آنها اولی است. (44(
نتیجه گیری :
شیعه ستیزی تا زمانی كه وهابیت از اركان و اجزای اصلی رژیم سعودی باشد، از سوی این رژیم حمایت و بنابر مقتضیات زمان وبرآوردهای استراتژیك به كار گرفته خواهد شد؛ هم چنان كه پس ازپیروزی انقلاب اسلامی و گسترش نفوذ معنوی آن، عربستان از این ابزاربرای كنترل بخش های شیعه نشین خود و دیگر مناطق شیعه نشین دركشورهای همجوار، از جمله عراق و بحرین و گسترش وهابی گری درنقاط دیگر از جمله آسیای مركزی، افغانستان و پاكستان بهره برده است؛ اگر چه حوادث 11 سپتامبر تا حدودی موجب شد تا از جو شیعه ستیزی وشیعه زدایی در عربستان كاسته شود؛ اما با سقوط رژیم بعثی عراق وقدرت یافتن شیعیان در این كشور، این روند بار دیگر تقویت شده وخصومت بین شیعه و وهابی افزایش یافته است؛ در حال حاضر بسیاری سلفی های عربستان در عراق هستند و به خاطر كشتن شیعیان و نه مبارزه با اشغال گر خارجی، یعنی ایالات متحده، در این كشور حضوریافته اند.
از سوی دیگر، اگر چه سیاست حكومت سعودی در قبال شیعیان، ازخصومت ذاتی و ریشه ای از بدو تأسیس به رودررویی در پی رویدادهای 1979 و در سال های اخیر و بعد از قدرت یافتن ملك عبدالله به تنش زدایی گراییده؛ اما حاكمان سعودی، همچنان كه گفته شد، از روی هدف، متناوبا و با احتیاط، محوریت ها و تبعیض ها را علیه شیعیان اعمال می كنند و بخش های خصوصی از هیچ ظلمی به شیعیان دریغ نمی ورزند
پی نوشتها:
31. Crisis Group Middle East، North Africa Report، N. 28، can Saudi ArabiaReform itseif? 14 July 2004
32.. Ibib
33. مسئله شیعه در عربستان سعودی، همان، ص 1790.
34. همان، صص 179-180.
35. همان، ص 133.
36. همان، ص 181.
37. www. Sibtagn. com
38. Ceisis Group Report، N. 95، the state of Sectarianism in Pakistan، 18 April2005.
39. مسئله شیعه در عربستان سعودی، همان، ص 191.
40. www. shianews. com
41.. Ibib
منبع: بنیاد فرهنگی حضرت موعود(عج)
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهد مقدس