در حالیکه اخیرا روند مذاکرات با طالبان از شتاب بیشتری برخوردار شده است، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار با هدف گفتوگو با دولت، هیأتی را به کابل روانه کرده است. این هیأت که ریاست آن را هارون زرغون به عهده دارد به گفته ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهوری، با حامد کرزی دیدار و گفتوگو کرده است. شورای عالی صلح افغانستان از گفت وگو و مذاکره با هیأت آقای حکمتیار استقبال کردهاند، اما هارون زرغون، ضمن محدود خواندن اختیارات دولت کابل، خواهان مذاکره رو در رو با امریکاییها شده است. به گفته هارون زرغون، نماینده حزب حکمتیار در مذاکرات صلح، هدف اصلی حزب اسلامی، مذاکره با امریکا است؛ اما در کنار آن حزب اسلامی خواهان یک توافق نظر میان افغانها نیز است. چرا که میدانیم، نهادها و گروههایی در افغانستان وجود دارند که طرفدار حضور خارجیها در کشور نیستند و ما با آن گروهها و اشخاص نیز در تماس خواهیم بود.
هارون زرغون نماینده حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، اگر چه خواسته است تا از موضع برتر با دولت افغانستان وارد معامله صلح شده و به اصطلاح چند سروگردن بالاتر از دولتمردان افغان، قامت بر افرازد، اما سرگردانی حکمتیار، چیزی نیست که بشود با خودنمایی هارون زرغون و امثال او پوشیده بماند. حزب اسلامی حکمتیار و به تبع آن شخص گلبدین، نزدیک به دو دهه است که آشفته و سرگردان بدنبال سهیم شدن در قدرت و حکومت است! این حزب، پس از پیروزی مجاهدین و عدم راهیابی آن در حکومت و قدرت، به عنوان اولین گروهیکه کابل را به آتش راکد بست، از خود و حزب اسلامی، نامی ماندگار در تخریب کشور و کشتار اولاد وطن، به یادگار گذاشت.
با تمام به آب و آتش زدنها، اعضای این حزب تا امروز نتوانستهاند، صاحب یک جایگاه و موقعیت قابل توجه سیاسی و نظامی در عرصه کشور و منطقه شوند. به نطر می رسد حالا که بحث مذاکره امریکا با طالبان، هر روز گرمتر و گرمتر میشود، آقای حکمتیار و حزب وی به تکاپو افتاده و سراسیمه، هیأتی را جهت دیدار و مذاکره با امریکاییها، دولت و تشکل ونهادهای مخالف حضور خارجیها، به کابل می فرستد. ظاهر امر نشان میدهد که بر خلاف ذوق زده شدن شورای عالی صلح و دولت، از حضور هیأت حزب اسلامی در کابل، امریکاییها، استقبال چندانی از این حضور نداشتهاند.
باید پذیرفت که حزب اسلامی بر رغم آنکه یک گروه مخالف دولت و خارجیها به حساب میآید، اما از طرف دیگر، به عنوان یک گروه جهادی و نه چندان موافق با سیاستهای امریکا و غرب، در انظار، ظاهر شده است. بنابراین، گمان نمیرود مقامات کاخ سفید از حضور حکمتیار و حزب وی در دولت و نظام آینده افغانستان خشنود باشند. واقعیت آن است که مقامات کاخ سفید و شرکای غربی آنان، نسبت به هیچ یک از گروههای جهادی سابق، دید مساعد و مناسبی ندارند؛ و دلیل آن نیز روشن است؛ چرا که با حضور آنان در عرصه قدرت و حکومت، از ساحه نفوذ و سلطه امریکا و غرب نسبت به دولت و دولتمردان افغانستانی، بیش از پیش کاسته خواهد شد.
از دید برخی از آگاهان، قتلهای مشکوک زنجیرهای که در آن بیشتر، چهرههای شاخص مجاهدین، شکار میشد، در همین راستا تحلیل و ارزیابی میشود. آنچه از ظاهر قضایا برداشت میشود، امریکا در پی تربیت نسل جدیدی از طالبان است؛ طالبانی که نه در آن از ملاعمر و اندیشههای افراطی او خبری باشد و نه هم آنقدر بی دین و سکولار که از رفتن به مسجد و خواندن نماز، عار داشته باشند. به اصطلاح معروف امریکا دنبال طالبانی است که هم خرابات باشند و هم مناجات!! هم حضور امریکا و غرب در افغانستان و منطقه برای آنان سنگین نباشد و هم در قدرت و حکومتِ بر مردم محروم افغانستان، سهیم باشند. بر اساس همین برداشت است که اخیرا یکی از تحلیلگران برجسته کشور ادعا کرده است که امریکا در پی حذف ملاعمر و تعیین جانشین برای وی است. ادعای مذکور با گفتههای اخیر ملاعمر مبنی بر نامشروع خواندن عملیاتهای انتحاری از سوی وی، مستدل میشود.
در خبرها آمده است که ملاعمر رییس گروه طالبان به تازگی اظهاراتی داشته که در آن، عملیاتهای انتحاری علیه مردم بیگناه را عملی غیر شرعی و ناجایز شمرده است!! در راستای مذاکرات جدی میان طالبان و امریکا، تحولات به گونه غریبی سریع و برقآسا اتفاق میافتد. از یک سو حکمتیار جنگ طلب، حاضر به معامله میشود. از سوی دیگر طالبان از عمدهترین شرط خویش که خروج نیروهای امریکایی و غربی از افغانستان بوده کوتاه میآیند و از همه جالبتر، ملاعمر به غیر مشروع دانستن عملیاتهایی فتوا میدهد که یگانه دلیل دوام و بقاء خود و گروه وی در طی سالها ها بوده است! به نظر میرسد همه اینها از یک تبانی و سازگاری پنهانی میان دولت پاکستان و ایالات متحده امریکا خبر میدهد!
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل