این روزها بحث گشایش دفتر سیاسی برای طالبان، داغ تر از گذشته به پیش میرود. دفتر ریاست جمهوری،اعلام کرد، رئیس جمهور پس از یک نشست با گروهی از رهبران جهادی، موافقت خود با باز شدن دفتر برای طالبان را اعلام کرده اند. آلمان در این روزها، برجستهتر از سائر کشورهای اروپایی در موضوع افغانستان ظاهر شده است. به نظر میرسد این نقش را اتحادیه جامعه اروپا به دولت آلمان داده باشد؛ چرا که دولت بریتانیا کارنامه مطلوب و قابل پذیرشی در موضوع افغانستان، از خود بر جای نگذاشت و اینک آلمان آمده است تا به عنوان نماینده جامعه اروپا، عامل اجرای سیاستهای اتحادیه اروپا در افغانستان و منطقه باشد. به هر حال، ایالات متحده امریکا در هماهنگی با دولت آلمان و قطر و به دور از چشم دولت افغانستان، باب مذاکرات با طالبان را باز کرده و در این برنامه تا آنجا پیش رفتهاند که از باز شدن دفتر سیاسی برای طالبان در آینده نزدیک و در کشور قطر خبر داده شده است. اگر چه دولت کابل از اصل باز شدن دفتر برای طالبان استقبال میکند، اما اولا با عنوان دفتر سیاسی برای آنان موافق نیست و بلکه با باز شدن دفتری برای طالبان زیر نام دفتر تسهیل کننده برای مذاکرات با آنان، اعلام موافقت کرده است. در ثانی دولت از اینکه در جریان مذاکرات و توافقات چهار جانبه ی امریکا، آلمان، قطر و طالبان، قرار نگرفته، شدیدا نگران و عصبانی است. نگرانی سوم دولت کابل به مکان و محل ایجاد یک چنین دفتری برای طالبان برمیگردد. دوحه قطر، مکانی است که امریکا و آلمان جهت گشایش دفتر سیاسی طالبان در نظر گرفتهاند و دلیل این انتخاب نیز برمیگردد به روابط نزدیک و استراتژیکی که دولت قطر با امریکا، اتحادیه اروپا ونیز گروه طالبان دارد.
برخی از آگاهان بر این باوراند که استخبارات پاکستان رابطه نزدیکی با استخبارات و دولت عربستان دارد و ایجاد دفتر سیاسی برای طالبان در عربستان و یا هر کشور دیگری که مورد حمایت دولت پاکستان باشد، خطر نفوذ پاکستانیها بالای طالبان را بیش از پیش افزایش میدهد. این در حالیست که امریکا و اروپا میخواهند، خود، طالبان را در اختیار داشته باشند. بر این اساس است که حتی با حضور طالبان در بدنه حکومت و قدرت در افغانستان نیز موافق به نظر میرسند. از طرف دیگر، دولت اسلامآباد و کابل در یک تشابه موضعی عجیبی، با گشایش دفتر طالبان در عربستان و یا ترکیه، موافقت خود را اعلام کردهاند! با این تفاوت، که اسلامآباد طرفدار دفتر سیاسی طالبان بوده و دولت کابل، روی عنوان دفتر تسهیل کننده برای مذاکرات، پافشاری دارد. آنچه روشن است، امریکا و غرب بدنبال آنند تا طالبان را از زیر سیطره و نفوذ پاکستان، بیرون کشیده و از آنان برای اهداف سلطه جویانه و استعماری خویش در منطقه و جهان، بهرهبرداری کنند. اما آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد و طالبان، امریکا و اروپای غیر مسلمان و در واقع دشمن امت اسلامی را به پاکستان، ترجیح خواهند داد؟
به نظر میرسد یک چنین تحولی نه در کوتاه مدت و نه در دراز مدت، ابدا اتفاق نخواهد افتاد. این درست است که تعدادی از طالبان و پس از فروپاشی امارت اسلامی آنان در کابل، به خشونت و دهشت افکنی روی آورده و از سیاستهای متداول و منفی حاکم در جهان پیروی میکنند. اما در اصل و اساس، آنان مسلمانند و با تمام ضعفها و کاستیهای ایمانی و دینی، هنوز هم به مدارس و مکاتب دینی- مذهبیای که در پاکستان وجود دارد، گوش فرا میدهند. لذا این قلم، گمان نمیکند که امریکا و غرب، در هدف جدیدشان مبنی بر جذب طالبان و بریدن آنان از پاکستان، به موفقیتی نائل آیند.
نکته دیگر آنکه برخی از آگاهان بدین باوراند که ممکن است طالبان با گشایش دفتر سیاسی حتی در عربستان و ترکیه نیز موافقت نکنند چه رسد به کشور قطر آنهم زیر نظر امریکا و غرب. البته این نظر خیلی هم نمیتواند دور از واقعیت باشد؛ چرا که بازشدن دفتر سیاسی، یعنی اعلام موجودیت به طور رسمی و دادن نشانی و آدرس مشخص برای دوست و دشمن و این چیزی نیست که پاکستان طرفدار آن باشد و طالبان نیز حتی در صورت تمایل، توان ایستادگی در برابر حامی و پشتیبان خویش، یعنی پاکستان را ندارد. علت این کار پاکستان هم مشخص است. پاکستان، برای خروج نیروهای جامعهجهانی از افغانستان، نقشه کشیده است و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد در نظام بعدی افغانستان به غیر از عناصر وابسته به خودش، کسانی دیگری در قدرت و حکومت، حضور داشته باشند. پاکستان از همین حالا، خود را برنده میدان میداند و در صورت کامیابی، دیگر چه نیازی به گشایش دفتر سیاسی و امثال آن برای دست نشاندگانش خواهد بود؟ اما با تمام این احتمالات، بعید به نظر نمیآید که پاکستان با باز شدن دفتر سیاسی در عربستان و یا ترکیه برای طالبان، موافقت کند و اگر چنین شود، این به آن معنی خواهد بود که پاکستان پذیرفته است که خوابهای یک دهه پیش آن در افغانستان، تعبیر نخواهد شد و برای بقاء طالبان هم که شده است، باید به طرح امریکا و غرب به دیده عمیقتر و جدیتر بنگرد؛ طرحی که طالبان و مقامات دولت کنونی را در کنار یکدیگر خواهد نشاند!
اما آیا در واقع چنین طرحی وجود دارد و امریکا و غرب، با هدف و انگیزه برقراری صلح و آرامش در افغانستان و منطقه، این همه زحمت را بر خود همواره میکنند؟ آنچه محرز و مسلم است، دولت امریکا بسوی تک قطبی کردن جهان در حرکت است. ایجاد تنش و تشنج در میان ملت و دولتهایی چون ایران، سوریه، روسیه و حتی چین در صورت توان و امکان، در راس برنامههای دولتمردان کاخ سفید قرار دارد.
نتیجه آنکه امریکا و غرب، نه برای بهبودی اوضاع در خاورمیانه و خدمت به ملت و دولتها، بلکه جهت پیاده کردن برنامههای سلطهطلبانه و استعماری است که به هر سمت و طرفی لشکرکشی میکنند و پیش کشیدن بحث بازگشایی دفتر سیاسی برای طالبان نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
مقاله ای از روزنامه انصاف – شماره 238 – مورخ 27-9-90
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) – کابل – سرویس سیاسی