راضیه حسینی/ وحدت در جامعهی اسلامی یک اصل مهم و حیاتی است که بدون ایجاد آن، امکان مقابله با دشمنان و حفظ اقتدار اسلام وجود ندارد، خداوند در قرآن کریم وحدت را رمز پیروزیِ بر دشمنان معرفی کرده و مردم را از تفرقه و اختلاف باز میدارد و به یکدلی فرا میخواند، پیامبر اسلام نیز به وسیلهی وحدتی که با تعالیم روحبخش الهی بین مسلمانان برقرار کرد، توانست بر دشمنان غلبه، دین اسلام را حفظ، و پایه و اساس آن را مستحکم نماید، و اتّحاد و انسجام اسلامی را که در قرآن به آن اشاره شده تا حد امکان تحقّق بخشد.
در شرایط کنونی که دشمنان از هر سو، چه از طریق رسانه و در فضای مجازی، و چه در دنیای حقیقی، در حال ایجاد تفرقه و نفاق بین امّت اسلامی هستند، وجود رهبری حکیم و با بصیرت که بینش سیاسیِ قوی داشته باشد، برای خنثی کردن توطئههای دشمنان، و همچنین پیروی کردن مردم از آن رهبر، یک امر ضروری و بدیهی است. اگر تعالیم و آرمانهای اسلام را به یک انسان تشبیه کنیم، مسلمانان تشکیل دهندهی «اعضاء و اجزاء»، رهبر «قلبِ تپنده» و اتّحاد، «خونی» است که «قلب» آنرا به اعضای بدن میرساند، یعنی اگر مسلمانان متفرّق شوند، از فایدهای که توسط «رهبر» به آنان میرسد بینصیب میمانند و نمیتوانند به درستی فعالیت کرده و به هدفی که اسلام مردم را به سوی آن فرا میخواند نائل آیند، چه اینکه اگر اعضای بدن با آن قلب تپنده همسو باشند و برای فزونیِ قوّتش با آن همکاری کنند، قدرت و تواناییِ آن بدن تضمین میشود.
امّتی که در میان خود، دائماً درحال منازعه، کشمکش و مشغول کوبیدن و به چالش کشیدن عقاید، علایق و سلایق همدیگر باشند، امّت واحد نیستند و نمیتوانند به آرمانها و ارزشهای والای انسانی و اسلامی دست یابند، لذا اگر مسلمانان میخواهند ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه نهادینه گردیده و به تبع آن جوامع اسلامی به عزت، اقتدار و سربلندی دست پیدا بکنند، پس باید برای تشکیلِ امّتی واحدی که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره فرموده تا حدّ امکان با محبت و همدلی، تلاش نمایند. در ادامه به برخی از راهکارهای قرآنی برای دست یابی به وحدت و اتحاد میان مسلمانان اشاره میگردد:
1. چنگ زدن به ریسمان الهی
«وَاعتَصِمُوا بِحبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»1 به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.
خداوند مسلمانان را به یکی شدن فرا خوانده و راه یکی شدن را نیز نشان داده است، «حبل الله» یعنی وسیلهای که بتوان با آن به ذات پاک الهی متّصل شد، و آن وسیله چیزی نیست جز؛ تعالیم(وحی) الهی یعنی قرآن کریم، پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهمالسلام. لذا مسلمانان باید برمحور اشتراکات گردِ هم آیند و باهم متّحد گردند، تا مشمولِ نصرت و رحمت خداوند واقع شوند و بتوانند مانند سدّی عظیم و مقاوم در برابر فتنهها و حیلههایی که دشمنان برای تضعیفِ ما و رسیدن به اهداف شوم خود به کار میگیرند ایستادگی کنند.
2. وحدت زیر سقف مکتب و عقاید
اختلاف و تضاد بین شیعه و سنّی از مهمترین اهداف و خواستههای دشمنان اسلام است و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نمیکنند، آنها با پیش کشیدن اختلافات مذهبی و عقیدتی و دامن زدن به این اختلافات، بذر کینه و دشمنی را بین مسلمانان میپاشند. که متأسفانه برخی هم آگاهانه یا نا آگاهانه، تحت تأثیرِ این تبلیغات قرار گرفته و با اعمال و گفتارشان به نفع جبههی دشمن کار میکنند که باعث تضعیف مسلمین و مانعی برای دستیابی به آرمانهای اسلامی میگردند. نکتهی مهمی که باید یادآوری گردد این است که برخی گمان میکنند؛ وحدت، به معنی رها کردنِ مذهب خود است. در حالیکه چنین نیست و مسلمانان با حفظ ماهیّتِ مذهب خود، اما با محور قرار دادن نقاط مشترک با یکدیگر متّحد میشوند، نه با کنارگذاشتن عقاید اختصاصیِ مذهبشان.
چه بسا خداوند متعال، مسیحیان را فقط بر اساس همان عقیدهای که بین آنها و مسلمانان مشترک است به وحدت فرا میخواند: «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلَی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم...»2 بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است گرد آییم...!. پس چرا مسلمانان که مکتب واحد، رهبر واحد، کتاب واحد و عقاید و منافع مشترک دارند، با هم یکی نشوند و همچنان مشغولِ پرداختن به اختلافات و کشیدنِ دیوار جدایی بین خود باشند؟ چنانچه در زمان خود پیامبر گرامی اسلام، دشمنان از هر طریقی و با هر حربهای سعی داشتند مردم را از روی آوردن به آیین اسلام باز دارند و وقتی موفق نمیشدند، بین مسلمانان اختلاف ایجاد میکردند و آن را بزرگ جلوه داده و همواره به آن دامن میزدند تا مسلمانان را مشغول کنند و باعث تفرقه بین آنان و تضعیف قوای اسلام شوند. نه فقط در زمان پیغمبر اکرم، بلکه در زمان تمام پیامبران الهی این حربهها از سوی استبدادگران در جامعه پیاده میشده است. پس چرا مسلمانها از تاریخ درس نمیگیرند و نمیخواهند بفهمند که در حال حاضر تمام فتنهها و اختلافاتی که باعث جدایی امّت اسلامی از همدیگر شده است، از سوی دشمنان اسلام، خصوصاً امریکا و اسرائیل برنامهریزی میشود تا با این کار بتوانند جلو رشد و پیشرت اسلام و مسلمانان را بگیرند.
3. کنار گذاشتن ملیّت و نژاد
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ».3 "ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبههای بسیار و فِرَق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است".
یکی از راههای تحکیمِ وحدت اسلامی کنار گذاشتن ملیّت و نژاد و سطح جایگاه اجتماعی افراد است، یعنی همهی مسلمانان فارغ از تمام این بحثها، برای پیروزی بر دشمنان، باهم یکی شوند و به یاری همدیگر بشتابند. اگر پیامبر اکرم بر اساس آیهی فوق مردم را از قبائل مختلف به اتّحاد و یکی شدن فرا نمیخواند و هر قبیله و قوم راهی جداگانه برای خود انتخاب میکردند و زیر پرچم اسلام با هم متّحد نمیشدند، جنگ و خونریزی بین مردم عرب متعصّب آن روز هرگز پایان نمییافت و ستمدیدگان نیز از ظلم و جورِ اربابان مستبدّ رهایی نمییافتند. پس یکی از مهمترین عوامل وحدت و غلبه بر دشمن چشم پوشی از این موضوعات است.
4. اخوت و برادری
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».4 "در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد".
قرآن کریم روابط مؤمنان را تنها به رابطهی اجتماعی منحصر نمیکند، بلکه آنها را برادران یکدیگر خوانده و به عنوان یک اصل کلی؛ میگوید: هرگاه بین دو برادر مسلمان درگیری پیش آمد وظیفهی مسلمان دیگر آشتی دادن آنهاست، از این آیه به خوبی بر میآید که همهی مؤمنان باید برطرف کنندهی منازعات و مشاجرات
باشد و هیچگونه اختلافی باعث درگیری بین آنها نشود و به رابطهی برادری که خدا به آن امر نموده است، لطمه وارد نکند.
پی نوشت:
1) آل عمران، آیه 103
2) آل عمران، آیه 64
3) حجرات، آیه 13
4) حجرات، آیه 10
در شرایط کنونی که دشمنان از هر سو، چه از طریق رسانه و در فضای مجازی، و چه در دنیای حقیقی، در حال ایجاد تفرقه و نفاق بین امّت اسلامی هستند، وجود رهبری حکیم و با بصیرت که بینش سیاسیِ قوی داشته باشد، برای خنثی کردن توطئههای دشمنان، و همچنین پیروی کردن مردم از آن رهبر، یک امر ضروری و بدیهی است. اگر تعالیم و آرمانهای اسلام را به یک انسان تشبیه کنیم، مسلمانان تشکیل دهندهی «اعضاء و اجزاء»، رهبر «قلبِ تپنده» و اتّحاد، «خونی» است که «قلب» آنرا به اعضای بدن میرساند، یعنی اگر مسلمانان متفرّق شوند، از فایدهای که توسط «رهبر» به آنان میرسد بینصیب میمانند و نمیتوانند به درستی فعالیت کرده و به هدفی که اسلام مردم را به سوی آن فرا میخواند نائل آیند، چه اینکه اگر اعضای بدن با آن قلب تپنده همسو باشند و برای فزونیِ قوّتش با آن همکاری کنند، قدرت و تواناییِ آن بدن تضمین میشود.
امّتی که در میان خود، دائماً درحال منازعه، کشمکش و مشغول کوبیدن و به چالش کشیدن عقاید، علایق و سلایق همدیگر باشند، امّت واحد نیستند و نمیتوانند به آرمانها و ارزشهای والای انسانی و اسلامی دست یابند، لذا اگر مسلمانان میخواهند ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه نهادینه گردیده و به تبع آن جوامع اسلامی به عزت، اقتدار و سربلندی دست پیدا بکنند، پس باید برای تشکیلِ امّتی واحدی که خداوند در قرآن کریم به آن اشاره فرموده تا حدّ امکان با محبت و همدلی، تلاش نمایند. در ادامه به برخی از راهکارهای قرآنی برای دست یابی به وحدت و اتحاد میان مسلمانان اشاره میگردد:
1. چنگ زدن به ریسمان الهی
«وَاعتَصِمُوا بِحبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»1 به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید.
خداوند مسلمانان را به یکی شدن فرا خوانده و راه یکی شدن را نیز نشان داده است، «حبل الله» یعنی وسیلهای که بتوان با آن به ذات پاک الهی متّصل شد، و آن وسیله چیزی نیست جز؛ تعالیم(وحی) الهی یعنی قرآن کریم، پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهمالسلام. لذا مسلمانان باید برمحور اشتراکات گردِ هم آیند و باهم متّحد گردند، تا مشمولِ نصرت و رحمت خداوند واقع شوند و بتوانند مانند سدّی عظیم و مقاوم در برابر فتنهها و حیلههایی که دشمنان برای تضعیفِ ما و رسیدن به اهداف شوم خود به کار میگیرند ایستادگی کنند.
2. وحدت زیر سقف مکتب و عقاید
اختلاف و تضاد بین شیعه و سنّی از مهمترین اهداف و خواستههای دشمنان اسلام است و برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نمیکنند، آنها با پیش کشیدن اختلافات مذهبی و عقیدتی و دامن زدن به این اختلافات، بذر کینه و دشمنی را بین مسلمانان میپاشند. که متأسفانه برخی هم آگاهانه یا نا آگاهانه، تحت تأثیرِ این تبلیغات قرار گرفته و با اعمال و گفتارشان به نفع جبههی دشمن کار میکنند که باعث تضعیف مسلمین و مانعی برای دستیابی به آرمانهای اسلامی میگردند. نکتهی مهمی که باید یادآوری گردد این است که برخی گمان میکنند؛ وحدت، به معنی رها کردنِ مذهب خود است. در حالیکه چنین نیست و مسلمانان با حفظ ماهیّتِ مذهب خود، اما با محور قرار دادن نقاط مشترک با یکدیگر متّحد میشوند، نه با کنارگذاشتن عقاید اختصاصیِ مذهبشان.
چه بسا خداوند متعال، مسیحیان را فقط بر اساس همان عقیدهای که بین آنها و مسلمانان مشترک است به وحدت فرا میخواند: «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا اِلَی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنَا وَ بَینَکُم...»2 بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است گرد آییم...!. پس چرا مسلمانان که مکتب واحد، رهبر واحد، کتاب واحد و عقاید و منافع مشترک دارند، با هم یکی نشوند و همچنان مشغولِ پرداختن به اختلافات و کشیدنِ دیوار جدایی بین خود باشند؟ چنانچه در زمان خود پیامبر گرامی اسلام، دشمنان از هر طریقی و با هر حربهای سعی داشتند مردم را از روی آوردن به آیین اسلام باز دارند و وقتی موفق نمیشدند، بین مسلمانان اختلاف ایجاد میکردند و آن را بزرگ جلوه داده و همواره به آن دامن میزدند تا مسلمانان را مشغول کنند و باعث تفرقه بین آنان و تضعیف قوای اسلام شوند. نه فقط در زمان پیغمبر اکرم، بلکه در زمان تمام پیامبران الهی این حربهها از سوی استبدادگران در جامعه پیاده میشده است. پس چرا مسلمانها از تاریخ درس نمیگیرند و نمیخواهند بفهمند که در حال حاضر تمام فتنهها و اختلافاتی که باعث جدایی امّت اسلامی از همدیگر شده است، از سوی دشمنان اسلام، خصوصاً امریکا و اسرائیل برنامهریزی میشود تا با این کار بتوانند جلو رشد و پیشرت اسلام و مسلمانان را بگیرند.
3. کنار گذاشتن ملیّت و نژاد
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ».3 "ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبههای بسیار و فِرَق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است".
یکی از راههای تحکیمِ وحدت اسلامی کنار گذاشتن ملیّت و نژاد و سطح جایگاه اجتماعی افراد است، یعنی همهی مسلمانان فارغ از تمام این بحثها، برای پیروزی بر دشمنان، باهم یکی شوند و به یاری همدیگر بشتابند. اگر پیامبر اکرم بر اساس آیهی فوق مردم را از قبائل مختلف به اتّحاد و یکی شدن فرا نمیخواند و هر قبیله و قوم راهی جداگانه برای خود انتخاب میکردند و زیر پرچم اسلام با هم متّحد نمیشدند، جنگ و خونریزی بین مردم عرب متعصّب آن روز هرگز پایان نمییافت و ستمدیدگان نیز از ظلم و جورِ اربابان مستبدّ رهایی نمییافتند. پس یکی از مهمترین عوامل وحدت و غلبه بر دشمن چشم پوشی از این موضوعات است.
4. اخوت و برادری
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ».4 "در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد".
قرآن کریم روابط مؤمنان را تنها به رابطهی اجتماعی منحصر نمیکند، بلکه آنها را برادران یکدیگر خوانده و به عنوان یک اصل کلی؛ میگوید: هرگاه بین دو برادر مسلمان درگیری پیش آمد وظیفهی مسلمان دیگر آشتی دادن آنهاست، از این آیه به خوبی بر میآید که همهی مؤمنان باید برطرف کنندهی منازعات و مشاجرات
باشد و هیچگونه اختلافی باعث درگیری بین آنها نشود و به رابطهی برادری که خدا به آن امر نموده است، لطمه وارد نکند.
پی نوشت:
1) آل عمران، آیه 103
2) آل عمران، آیه 64
3) حجرات، آیه 13
4) حجرات، آیه 10