تادامیچی یاماموتو؛ فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل برای افغانستان، از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و هواداران شان خواسته که به کمیسیونهای انتخاباتی اجازه دهند کارشان را تمام کنند و همه آنان نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را بپذیرند.
او شب گذشته (۲۵ قوس) در نشست شورای امنیت سازمان ملل گزارش خود را درباره اوضاع افغانستان ارائه کرد.
او گفت: "من از همه طرفهای دخیل در انتخابات میخواهم که اجازه دهند، نهادهای انتخاباتی مسؤولیتهای شان را به شمول رسیدگی به شکایتهای انتخاباتی انجام دهند. از نامزدها و حامیان شان میخواهم که پس از رسیدگی قانونی به شکایتهای انتخاباتی، نتیجه را بپذیرند."
این مقام سازمان ملل در ادامه افزوده که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هرچه باشد، صلح مهمترین مسأله برای حکومت بعدی این کشور است.
او با اشاره به دور تازه گفتگوهای نمایندگان امریکا و طالبان و همچنین تلاشها برای ادامه گفتگوهای بینالافغانی گفت که این نشان دهنده علاقه مندی شدید به صلح در میان مردم افغانستان است.
اگرچه فراخوان نماینده ويژه سازمان ملل در افغانستان برای تمکین نامزدها به تصمیمات کمیسیون های انتخاباتی، مشروعیت دارد و این بخشی از روالی قانونی است که باید در این زمینه به اجرا گذاشته شود؛ اما واقعیت این است که آقای یاماموتو آگاهانه بر این واقعیت چشم پوشی می کند که ریشه های اصلی بحران انتخابات افغانستان در خارج از کشور قرار دارد.
به بیان صریح تر، خارجی ها نمی گذارند افغان ها بر سرنوشت خود مسلط شوند و یک انتخابات پاک، شفاف، مشروع و مبتنی بر قانون برگزار گردد. خارجی ها در حالی که این فرصت را داشتند تا در طول ۱۹ سال گذشته، پایه های یک دموکراسی بومی و بالغ را در افغانستان بگذارند، سازوکارهایی را به وجود آورند که بربنیاد آن، مردم افغانستان بتوانند رهبران خویش را انتخاب کنند و دولت های ملی، با مشروعیت مردمی و مبتنی بر اراده و خواست و نیاز اکثریت ملت روی کار بیایند؛ اما عمدا از این مهم، دریغ ورزیدند و چه بسا در مسیر آن، مانع ایجاد کردند. آنها از دولت های فاسد، حمایت کردند، عناصر فاسد را روی کار آوردند و خود نیز رأسا به فساد و قانون شکنی و هرج و مرج دامن زدند تا هرگز هیچ روندی به موفقیت نرسد.
بحران کنونی انتخابات افغانستان نیز پس از ششم میزان به وجود نیامده؛ بلکه ریشه های قدرتمندی در تحولات ۱۹ سال گذشته دارد؛ تحولاتی که رد پای خارجی ها در همه آنها به طور کامل، مشهود است. اگر خارجی ها از تقلب و تزویر و فساد و دستبرد به آرای مردم در روندهای انتخاباتی پیشین، حمایت نمی کردند، بی تردید، امروزه افغانستان دارای یک سیستم انتخاباتی شفاف و مدرن و مطمئن بود. اگر قدرت ها و سفارتخانه های خارجی، سعی نمی کردند تا اراده خود را بر نتایج انتخابات تحمیل کنند و به جای اولویت دادن به رأی و انتخاب مردم، گزینه های مورد نظر خودشان را به قدرت برسانند، بدون شک، وضعیت بحرانی کنونی هیچگاه شکل نمی گرفت.
وضعیت مشابهی نیز در زمینه صلح وجود دارد. علیرغم تأکیدهای مکرر کسانی مانند نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل برای افغانستان و حتی اذعان مقام های امریکایی درباره لزوم مالکیت و مدیریت روند صلح از سوی دولت و مردم افغانستان و آغاز مذاکرات بین الافغانی، حتی یک گام کوچک هم در این مسیر برداشته نشده است. آغاز دوباره روند قطر میان امریکا و طالبان بار دیگر نشان داد که قدرت های خارجی نمی خواهند افغان ها درباره صلح در سرزمین خویش، تصمیم بگیرند؛ همانگونه که آنها در زمینه آغاز جنگ در کشورشان، هیچ نقشی نداشتند.
با این حساب، حتی اگر نتایج انتخابات بحرانی اخیر اعلام شود و حتی اگر نامزدها براساس درخواست نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل، این نتایج را بپذیرند، چیزی تغییر نخواهد کرد؛ زیرا خانه از پایبست ویران است/ خواجه در فکر نقش ایوان است.
او شب گذشته (۲۵ قوس) در نشست شورای امنیت سازمان ملل گزارش خود را درباره اوضاع افغانستان ارائه کرد.
او گفت: "من از همه طرفهای دخیل در انتخابات میخواهم که اجازه دهند، نهادهای انتخاباتی مسؤولیتهای شان را به شمول رسیدگی به شکایتهای انتخاباتی انجام دهند. از نامزدها و حامیان شان میخواهم که پس از رسیدگی قانونی به شکایتهای انتخاباتی، نتیجه را بپذیرند."
این مقام سازمان ملل در ادامه افزوده که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هرچه باشد، صلح مهمترین مسأله برای حکومت بعدی این کشور است.
او با اشاره به دور تازه گفتگوهای نمایندگان امریکا و طالبان و همچنین تلاشها برای ادامه گفتگوهای بینالافغانی گفت که این نشان دهنده علاقه مندی شدید به صلح در میان مردم افغانستان است.
اگرچه فراخوان نماینده ويژه سازمان ملل در افغانستان برای تمکین نامزدها به تصمیمات کمیسیون های انتخاباتی، مشروعیت دارد و این بخشی از روالی قانونی است که باید در این زمینه به اجرا گذاشته شود؛ اما واقعیت این است که آقای یاماموتو آگاهانه بر این واقعیت چشم پوشی می کند که ریشه های اصلی بحران انتخابات افغانستان در خارج از کشور قرار دارد.
به بیان صریح تر، خارجی ها نمی گذارند افغان ها بر سرنوشت خود مسلط شوند و یک انتخابات پاک، شفاف، مشروع و مبتنی بر قانون برگزار گردد. خارجی ها در حالی که این فرصت را داشتند تا در طول ۱۹ سال گذشته، پایه های یک دموکراسی بومی و بالغ را در افغانستان بگذارند، سازوکارهایی را به وجود آورند که بربنیاد آن، مردم افغانستان بتوانند رهبران خویش را انتخاب کنند و دولت های ملی، با مشروعیت مردمی و مبتنی بر اراده و خواست و نیاز اکثریت ملت روی کار بیایند؛ اما عمدا از این مهم، دریغ ورزیدند و چه بسا در مسیر آن، مانع ایجاد کردند. آنها از دولت های فاسد، حمایت کردند، عناصر فاسد را روی کار آوردند و خود نیز رأسا به فساد و قانون شکنی و هرج و مرج دامن زدند تا هرگز هیچ روندی به موفقیت نرسد.
بحران کنونی انتخابات افغانستان نیز پس از ششم میزان به وجود نیامده؛ بلکه ریشه های قدرتمندی در تحولات ۱۹ سال گذشته دارد؛ تحولاتی که رد پای خارجی ها در همه آنها به طور کامل، مشهود است. اگر خارجی ها از تقلب و تزویر و فساد و دستبرد به آرای مردم در روندهای انتخاباتی پیشین، حمایت نمی کردند، بی تردید، امروزه افغانستان دارای یک سیستم انتخاباتی شفاف و مدرن و مطمئن بود. اگر قدرت ها و سفارتخانه های خارجی، سعی نمی کردند تا اراده خود را بر نتایج انتخابات تحمیل کنند و به جای اولویت دادن به رأی و انتخاب مردم، گزینه های مورد نظر خودشان را به قدرت برسانند، بدون شک، وضعیت بحرانی کنونی هیچگاه شکل نمی گرفت.
وضعیت مشابهی نیز در زمینه صلح وجود دارد. علیرغم تأکیدهای مکرر کسانی مانند نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل برای افغانستان و حتی اذعان مقام های امریکایی درباره لزوم مالکیت و مدیریت روند صلح از سوی دولت و مردم افغانستان و آغاز مذاکرات بین الافغانی، حتی یک گام کوچک هم در این مسیر برداشته نشده است. آغاز دوباره روند قطر میان امریکا و طالبان بار دیگر نشان داد که قدرت های خارجی نمی خواهند افغان ها درباره صلح در سرزمین خویش، تصمیم بگیرند؛ همانگونه که آنها در زمینه آغاز جنگ در کشورشان، هیچ نقشی نداشتند.
با این حساب، حتی اگر نتایج انتخابات بحرانی اخیر اعلام شود و حتی اگر نامزدها براساس درخواست نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل، این نتایج را بپذیرند، چیزی تغییر نخواهد کرد؛ زیرا خانه از پایبست ویران است/ خواجه در فکر نقش ایوان است.