اشرف غنی، رییس جمهور کشور، جمعی از مسئولین، کادرها و اعضای فعال گروه های تروریستی به شمول ۳ تن از سران آنها از جمله انس حقانی را آزاد کرد. گفته می شود این سه تن در ازای آزادی دو استاد امریکایی از بندرها شده اند.
این تصمیم رییس جمهور با واکنشهای منفی زیادی مواجه گردید، به گونه ای که در داخل و خارج به عنوان خبر اول برخی رسانه ها شد تا جایی که شعار سرداده شده خارجی ها و دولت مبنی بر مبارزه قاطع علیه تروریسم با چالش جدی مواجه گردید و این ذهنیت که
دخالت امریکایی ها در این اقدام نه تنها بی تاثیر نیست بلکه آقای غنی قطعا با سفارش امریکایی ها دست به این اقدام خطرناک زده است، نه فقط تقویت بلکه به صورت عینی و واضح ظهور و بروز پیدا کرد و طبیعی به نظر می رسد تا این اقدام ارگ نشانگر دو نکته مهم باشد و آن اینکه:
اولا: از گذشته می گفتم؛ شعار مبارزه با تروریزم و تأمین امنیت از سوی امریکایی ها دروغی بیش نیست، بلکه پوششی است برای تداوم حضور نظامیان آنها در کشور و تلاش برای رسیدن به اهداف منطقه ای واشنگتن در افغانستان. بنابراین امروزه به کم عقلترین و نفهم ترین انسان ثابت شده است که برای امریکایی ها منافع خودشان مهم است، نه منافع مردم افغانستان، از همین رو جان دو شهروند امریکایی آنقدر مهم است که برای آزادی آنها بایستی کسانی آزاد شوند که هزاران تبعه کشور به وسیله این افراد و گروه های متبوع آنها به کام نابودی سپرده شده اند. دقیقا این همان کاپیتولاسیونی است که مورد نظر امریکاییان است و از سالها پیش خطرات آن را به سمع و نظر مردم و مقامات کشور رسانده بودم.
دوم؛ بی ارادگی دولت افغانستان را نشان داد که سراپا مطابق اهداف امریکا عمل می کند و چیزی را که واشنگتن بخواهد نمی تواند مخالفت کند، در غیر آن، اشرف غنی و تمام سران کشور می دانند اقدام به آزادی کسانی کرده اند که از یکسو خون هزاران انسان زیر پا می گردد، از سوی دیگر موجبات تقویت روحیه گروه های مخالف دولت و ملت فراهم می شود و از سوم سو زمینه های یاس و ناامیدی مردم را فراهم کرده و کم و بیش آدمهایی که دل به حاکمیت کنونی بسته بودند به سمت و سوی بی اعتمادی نسبت به دولت افغانستان سوق پیدا می کنند.
به هرحال آزادی سران گروه حقانی مخالف شریعت اسلام، بر ضد شعارهای سرداده شده امریکایی ها و دولت افغانستان مبنی بر داشتن عزم راسخ در مبارزه با تروریزم و مخالف جدی منافع ملی می باشد و اصولا باعث خواهد شد وضعیت کشور رو به وخامت بگذارد و این نظریه را که میگفتم تا امریکایی ها و هر قدرت دیگر در افغانستان برای به دست آوردن منافع نامشروع خود حضور داشته باشند، کشور روی آرامش را نخواهد دید بلکه هر روز بد تر از دیروز خواهد شد، تقویت گردیده، نه فقط خواص، بلکه عموم مردم به این نتیجه رسیده اند که برای رهایی از وضعیت موجود، نیاز به یک نهضت ملی جهت بیرون راندن غربی ها به ویژه امریکایی ها از افغانستان هستیم.
پس بایستی یک صدا فریاد کنیم؛ امریکا! برو بیرون!
این تصمیم رییس جمهور با واکنشهای منفی زیادی مواجه گردید، به گونه ای که در داخل و خارج به عنوان خبر اول برخی رسانه ها شد تا جایی که شعار سرداده شده خارجی ها و دولت مبنی بر مبارزه قاطع علیه تروریسم با چالش جدی مواجه گردید و این ذهنیت که
دخالت امریکایی ها در این اقدام نه تنها بی تاثیر نیست بلکه آقای غنی قطعا با سفارش امریکایی ها دست به این اقدام خطرناک زده است، نه فقط تقویت بلکه به صورت عینی و واضح ظهور و بروز پیدا کرد و طبیعی به نظر می رسد تا این اقدام ارگ نشانگر دو نکته مهم باشد و آن اینکه:
اولا: از گذشته می گفتم؛ شعار مبارزه با تروریزم و تأمین امنیت از سوی امریکایی ها دروغی بیش نیست، بلکه پوششی است برای تداوم حضور نظامیان آنها در کشور و تلاش برای رسیدن به اهداف منطقه ای واشنگتن در افغانستان. بنابراین امروزه به کم عقلترین و نفهم ترین انسان ثابت شده است که برای امریکایی ها منافع خودشان مهم است، نه منافع مردم افغانستان، از همین رو جان دو شهروند امریکایی آنقدر مهم است که برای آزادی آنها بایستی کسانی آزاد شوند که هزاران تبعه کشور به وسیله این افراد و گروه های متبوع آنها به کام نابودی سپرده شده اند. دقیقا این همان کاپیتولاسیونی است که مورد نظر امریکاییان است و از سالها پیش خطرات آن را به سمع و نظر مردم و مقامات کشور رسانده بودم.
دوم؛ بی ارادگی دولت افغانستان را نشان داد که سراپا مطابق اهداف امریکا عمل می کند و چیزی را که واشنگتن بخواهد نمی تواند مخالفت کند، در غیر آن، اشرف غنی و تمام سران کشور می دانند اقدام به آزادی کسانی کرده اند که از یکسو خون هزاران انسان زیر پا می گردد، از سوی دیگر موجبات تقویت روحیه گروه های مخالف دولت و ملت فراهم می شود و از سوم سو زمینه های یاس و ناامیدی مردم را فراهم کرده و کم و بیش آدمهایی که دل به حاکمیت کنونی بسته بودند به سمت و سوی بی اعتمادی نسبت به دولت افغانستان سوق پیدا می کنند.
به هرحال آزادی سران گروه حقانی مخالف شریعت اسلام، بر ضد شعارهای سرداده شده امریکایی ها و دولت افغانستان مبنی بر داشتن عزم راسخ در مبارزه با تروریزم و مخالف جدی منافع ملی می باشد و اصولا باعث خواهد شد وضعیت کشور رو به وخامت بگذارد و این نظریه را که میگفتم تا امریکایی ها و هر قدرت دیگر در افغانستان برای به دست آوردن منافع نامشروع خود حضور داشته باشند، کشور روی آرامش را نخواهد دید بلکه هر روز بد تر از دیروز خواهد شد، تقویت گردیده، نه فقط خواص، بلکه عموم مردم به این نتیجه رسیده اند که برای رهایی از وضعیت موجود، نیاز به یک نهضت ملی جهت بیرون راندن غربی ها به ویژه امریکایی ها از افغانستان هستیم.
پس بایستی یک صدا فریاد کنیم؛ امریکا! برو بیرون!
مولف : سیدعیسی حسینی مزاری