ساعت ده و نیم شب گذشته و در آستانه صدمین سالروز جشن استرداد استقلال افغانستان، حملهی مرگبار تروریستی در مربوطات حوزه ششم امنیتی پولیس، در یک سالن عروسی به وقوع پیوست که منجر به جانباختن دهها تن گردید.
این رویداد تلخ در حالی اتفاق افتاد که دستگاه حاکم و در رأس آن رئیسجمهور محمد اشرف غنی به منظور هرچه باشکوهتر برگزارشدن صدمین سالروز جشن استقلال افغانستان در تاریخ 28 اسد، هزینهی سنگینی را در نظر گرفته و در این زمینه از حدودا یکماه بدینسو کار به شدت جریان دارد.
قرار است که فردا دوشنبه 28 اسد، جشن استرداد استقلال افغانستان به شکلی بیسابقه در سطح کشور بخصوص پایتخت برگزار شود. این در حالی است که یکروز پیش از این برنامه ملی، بر اثر یک حمله انتحاری صدها خانواده در گلیم غم نشستند و به یاد عزیزانشان ناله و فریاد میکنند.
وزارت داخله جانباختگان حمله دیشب را 63 تن اعلام کرده است، اما گفته میشود که بیش از 90 تن در این حادثه کشته شدهاند، با این وجود منطق انسانی ایجاب میکند که به خاطر این حادثه المناک حداقل یکی دو روز عزای عمومی اعلام شود و از بازماندگان شهدا دلجویی صورت گیرد، اما به نظر میرسد که دستگاه حاکم که فقط در صدد امنیت سیاسی خود میباشد، دیوانهوار به فکر کمپاین و جستجوی تداوم قدرت و جایگاه خود در آینده سیاسی کشور میباشد نه تامین ثبات در افغانستان. یقیناً فردا را جشن خواهد گرفت و همانند گذشته با خون ملت بازی خواهد کرد.
مردم افغانستان شاهدند که از زمان بوجود آمدن حکومت وحدت ملی، نا امنیها به مراتب بیشتر شده و مردم قربانیهای فراوانی میدهند. حملاتی که طی پنج سال در مراکز علمی و اکادمیک، مساجد و مراکز فرهنگی که نمونه بارز آن حمله بر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و کورس موعود و شب گذشته نیز هوتل شهر دوبی است در کشور بیسابقه بوده است.
سوال اساسی اما اینجاست که مسئول این همه فجایع و قربانیشدن صدها انسان بیگناه کیست؟ امروز دشمن هرجایی را که هدف قرار بدهد میزند و هیچ مانعی سر راهش وجود ندارد. گویا هیچ حکومتی وجود ندارد و این خاک کاملاً بیصاحب است.
از طرفی هم عمق فجایع در افغانستان به گونهای است که حتی دستگاه استخبارات کشور از درک آن عاجز است، حمله بر تاسیسات بزرگ امنیتی آنهم در پایتخت نشان میدهد که وجود حکومت فعلی تاثیر چندانی در اداره مملکت و حفظ امنیت ندارد.
گویا حملات انتحاری که از بیرون به صورت پیشرفته و مواد تخریبکنندهی سرسام آور و به شکل نامعلوم مدیریت میشود، از توان امکانات حکومت کنونی افغانستان خارج است.
هرچند پاکستان در رأس مدیریت بحران و نا امنیها در افغانستان قرار دارد، اما نمیتوان نقش غربیها و در راس آنان ایالات متحده را نادیده گرفت، زیرا فشار گروه طالبان در مذاکرات صلح مبنی بر خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، غرب را بر سر دو راهی قرار داده است. از یکسو حکومت کنونی امریکا میخواهد توافقنامه را هرچند سطحی به عنوان کارت برنده در انتخابات آینده خود با این گروه به امضا برسد و از طرف دیگر با خروج کامل نیروهای خارجی منافع استراتیژیک و هژمونی امریکا در منطقه با خطر مواجه میشود، لذا بعید نیست که نا امنیها را در افغانستان دامن بزند تا توجیهی برای ادامه حضورش در منطقه باشد.
به نظر میرسد که در حال حاضر اختیار جنگ و صلح از دست حکومت افغانستان خارج است، زیرا امریکا به خاطر منافع کوتاهمدت خود تمایل به برآورده شدن اکثر خواستههای گروه طالبان دارد و حتی اگر لازم شود در تغییر نظام و قانون اساسی نیز با گروه طالبان همگام خواهد شد.
امروز گروه طالبان علاوه بر اینکه جبهات جنگشان با نیروهای امنیتی گرم است، در گفتگوهای صلح نیز دست بالا دارد و بزرگترین قدرت جهانی را برای امتیازگیریِ بیشتر تحت فشار قرار داده است.
اما گذشته از اینکه پس از توافق صلح چه وضعیتی در کشور حاکم خواهد شد و پیش از نگاه به آیندهی افغانستان، در حال حاضر صبر مردم کشور از وضعیت موجود لبریز شده است. چرا که هر خوشی و شادمانی آنان همهروزه به عزا تبدیل میشود.
رئیس جمهور غنی که به روز جشن استقلال افغانستان چشم دوخته است و میخواهد به این بهانه به نفع کمپاین خود استفاده اعظمی را ببرد، اکنون با وقوع حمله بر مراسم عروسی شب گذشته، چه انتظاری دارد؟ آیا تصور میکند که تجمع بزرگی تشکیل خواهد شد؟ هرگز چنین نمیشود، زیرا امروز از سراسر شهر کابل غم میبارد. بسیاری از شهروندان نیز میگویند برگزاری جشن استقلال افغانستان در چنین حالتی بیاحترامی به خون ملت است و باید این جشن حداقل چند روز به تاخیر بیافتد.
نویسنده: سیدهاشم علوی
این رویداد تلخ در حالی اتفاق افتاد که دستگاه حاکم و در رأس آن رئیسجمهور محمد اشرف غنی به منظور هرچه باشکوهتر برگزارشدن صدمین سالروز جشن استقلال افغانستان در تاریخ 28 اسد، هزینهی سنگینی را در نظر گرفته و در این زمینه از حدودا یکماه بدینسو کار به شدت جریان دارد.
قرار است که فردا دوشنبه 28 اسد، جشن استرداد استقلال افغانستان به شکلی بیسابقه در سطح کشور بخصوص پایتخت برگزار شود. این در حالی است که یکروز پیش از این برنامه ملی، بر اثر یک حمله انتحاری صدها خانواده در گلیم غم نشستند و به یاد عزیزانشان ناله و فریاد میکنند.
وزارت داخله جانباختگان حمله دیشب را 63 تن اعلام کرده است، اما گفته میشود که بیش از 90 تن در این حادثه کشته شدهاند، با این وجود منطق انسانی ایجاب میکند که به خاطر این حادثه المناک حداقل یکی دو روز عزای عمومی اعلام شود و از بازماندگان شهدا دلجویی صورت گیرد، اما به نظر میرسد که دستگاه حاکم که فقط در صدد امنیت سیاسی خود میباشد، دیوانهوار به فکر کمپاین و جستجوی تداوم قدرت و جایگاه خود در آینده سیاسی کشور میباشد نه تامین ثبات در افغانستان. یقیناً فردا را جشن خواهد گرفت و همانند گذشته با خون ملت بازی خواهد کرد.
مردم افغانستان شاهدند که از زمان بوجود آمدن حکومت وحدت ملی، نا امنیها به مراتب بیشتر شده و مردم قربانیهای فراوانی میدهند. حملاتی که طی پنج سال در مراکز علمی و اکادمیک، مساجد و مراکز فرهنگی که نمونه بارز آن حمله بر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و کورس موعود و شب گذشته نیز هوتل شهر دوبی است در کشور بیسابقه بوده است.
سوال اساسی اما اینجاست که مسئول این همه فجایع و قربانیشدن صدها انسان بیگناه کیست؟ امروز دشمن هرجایی را که هدف قرار بدهد میزند و هیچ مانعی سر راهش وجود ندارد. گویا هیچ حکومتی وجود ندارد و این خاک کاملاً بیصاحب است.
از طرفی هم عمق فجایع در افغانستان به گونهای است که حتی دستگاه استخبارات کشور از درک آن عاجز است، حمله بر تاسیسات بزرگ امنیتی آنهم در پایتخت نشان میدهد که وجود حکومت فعلی تاثیر چندانی در اداره مملکت و حفظ امنیت ندارد.
گویا حملات انتحاری که از بیرون به صورت پیشرفته و مواد تخریبکنندهی سرسام آور و به شکل نامعلوم مدیریت میشود، از توان امکانات حکومت کنونی افغانستان خارج است.
هرچند پاکستان در رأس مدیریت بحران و نا امنیها در افغانستان قرار دارد، اما نمیتوان نقش غربیها و در راس آنان ایالات متحده را نادیده گرفت، زیرا فشار گروه طالبان در مذاکرات صلح مبنی بر خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان، غرب را بر سر دو راهی قرار داده است. از یکسو حکومت کنونی امریکا میخواهد توافقنامه را هرچند سطحی به عنوان کارت برنده در انتخابات آینده خود با این گروه به امضا برسد و از طرف دیگر با خروج کامل نیروهای خارجی منافع استراتیژیک و هژمونی امریکا در منطقه با خطر مواجه میشود، لذا بعید نیست که نا امنیها را در افغانستان دامن بزند تا توجیهی برای ادامه حضورش در منطقه باشد.
به نظر میرسد که در حال حاضر اختیار جنگ و صلح از دست حکومت افغانستان خارج است، زیرا امریکا به خاطر منافع کوتاهمدت خود تمایل به برآورده شدن اکثر خواستههای گروه طالبان دارد و حتی اگر لازم شود در تغییر نظام و قانون اساسی نیز با گروه طالبان همگام خواهد شد.
امروز گروه طالبان علاوه بر اینکه جبهات جنگشان با نیروهای امنیتی گرم است، در گفتگوهای صلح نیز دست بالا دارد و بزرگترین قدرت جهانی را برای امتیازگیریِ بیشتر تحت فشار قرار داده است.
اما گذشته از اینکه پس از توافق صلح چه وضعیتی در کشور حاکم خواهد شد و پیش از نگاه به آیندهی افغانستان، در حال حاضر صبر مردم کشور از وضعیت موجود لبریز شده است. چرا که هر خوشی و شادمانی آنان همهروزه به عزا تبدیل میشود.
رئیس جمهور غنی که به روز جشن استقلال افغانستان چشم دوخته است و میخواهد به این بهانه به نفع کمپاین خود استفاده اعظمی را ببرد، اکنون با وقوع حمله بر مراسم عروسی شب گذشته، چه انتظاری دارد؟ آیا تصور میکند که تجمع بزرگی تشکیل خواهد شد؟ هرگز چنین نمیشود، زیرا امروز از سراسر شهر کابل غم میبارد. بسیاری از شهروندان نیز میگویند برگزاری جشن استقلال افغانستان در چنین حالتی بیاحترامی به خون ملت است و باید این جشن حداقل چند روز به تاخیر بیافتد.
نویسنده: سیدهاشم علوی