"وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ...و شترهای چاق و فربه را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم در آنها برای شما خیر و برکت است. (الحج ۳۶)
بُدن بر وزن قدس جمع بَدَنه به معنای شتر بزرگ و چاق و گوشتدار است و از آنجایی که چنین حیوانی برای مراسم قربانی و اطعام فقرا و نیازمندان مناسبتر است به طور خاص روی آن تکیه شده است. خداوند میفرماید: برای شما در چنین حیواناتی خیر و برکت است. هر چند که فربه بودن از شرایط الزامی قربانی نیست، اما از آنجا که خداوند متعال میفرماید: وانفقوا مما تحبون از آنچه را که دوست دارید انفاق کنید؛ مسلّما هر چه قربانی سالمتر و بزرگتر و گوشتدارتر باشد دوست داشتنیتر است و قربانی کردن آن مایه قرب بیشتر به خدای متعال خواهد بود.
از این رو در مناسک مراجع تقلید آمده است که قربانی باید صحیح و سالم بوده و نه کمسال و نه پیر و فرتوت باشد همچنین تام الاجزاء بوده و ناقص و لاغر نباشد.
تقسیم قربانی:
"فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ...از آن (قربانی) بخورید و بینوای فقیر را اطعام دهید. (الحج۲۸)
"فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ...از آن بخورید و افراد قانع و فقیران سائل را اطعام کنید. (الحج۳۶)
این دو آیه مشترکاً بر وجوبِ خوردن حاجی از قربانی دلالت دارد و اولی بر وجوب اطعام بر فقیر و بینوا و دومی بر وجوب اطعام قانع -کسی که به آنچه به وی میدهند قانع است- و معتر -عبورکنندهای که انتظار دارد اطعاماش کنند- دلالت دارند و از آنجا که در مفهومِ قانع و معتر عنوانِ فقیر نیست از مجموعِ دو آیهی فوق لزوم تقسیم گوشت قربانی به سه قسمت استفاده میشود: یکسوم برای خود شخص. یکسوم برای فقرا. یکسوم هدیه برای مومنین.
در این سالها وضعیت حج و قربانگاه و مقررات عربستان به کلی دگرگون شده و موضوع قربانی به صورت مسئلهای مستحدثه در آمده است. از سویی کثرت تعداد حاجیان و از سویی کاهش فقرا در عربستان و از سویی ممنوعیت استفاده از گوشتهای قربانی و جلوگیری از طبخ آن باعث شده که هر سال میلیونها رأس گوسفند ،گاو و شتر در قربانگاهها در زیر خاک دفن و یا سوزانده شوند. در حال حاضر هدف اصلی قربانیکردن تعطیل شده است؛ در حالیکه میلیونها مسلمان فقیر در کشورهای اسلامی چشم به راه یک لقمه گوشت هستند.
امام علی (ع) از قول رسول گرامی اسلام (ص) میفرمایند: "جز این نیست که خداوند قربانی را برای آن قرار داد تا مساکینِ شما از گوشت سیر شوند؛ پس اطعامشان کنید و گوشت را به ایشان بخورانید (تنها ریختن خون هدف قربانی نیست)."
از آیات حج بخوبی استفاده میشود که هدف از قربانیکردن علاوه بر جنبه معنوی و روحانی و تقرب به درگاه الهی این است که گوشتِ آن به مصارف لازم برسد، هم قربانیکننده از آن استفاده کند و هم قسمتی را به فقیرانِ نیازمند برساند. به نظر میرسد که این نحو از قربانی قابل قبول نیست زیرا تبذیری است که با آیات و روایات وارده در مورد قربانی اصلاً سازگاری ندارد، زیرا تحریم اسراف در اسلام چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، چرا که قرآن کریم و روایات و دلیل عقل آن را اثبات کرده است.
بنابراین مسلمانان مجاز نیستند گوشتهای قربانی را در سرزمین منا بر روی زمین بیندازند تا فاسد شوند و یا در زیر خاکها مدفون کنند. وجوب قربانی برای حجاج دلیلی بر چنین عملی نمیتواند باشد؛ بلکه اگر نیازمندانی در آن سرزمین پیدا نمیشوند باید آن را به مناطق دیگر حمل کرده به مصرف برسانند. این مقتضای جمع میان ادله است.
اگر در روایات اسلامی میخوانیم که بردن گوشت قربانی از سرزمین منا یا از حرم مکه ممنوع است این مربوط به زمانهایی بوده که مصرفکنننده در آنجا به قدر کافی وجود داشته است.
در روایت صحیح از منابع معتبر از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که "ما سابقاً دستور میدادیم که چیزی از آن (قربانی) را از سرزمین منا بیرون نبرید چرا که مردم به آن نیاز داشتند اما امروز چون مردمِ فقیر کاهش و تعداد قربانی فزونی یافته است بیرون بردن آنها بیمانع میباشد." این روایت و روایاتی مانند آن به خوبی ثابت میکند که هدف قربانی برطرف کردنِ نیازمندی مردم فقیر نیز است و تعیین مکانِ منا تابع شرایط زمان است. تا وقتی که در آن منطقه قابل مصرف باشد واجب است که در آنجا به مصرفِ تعیینشده رسانده شود اما وقتی که امکان مصرف قربانی در آن منطقه نباشد نباید آن را سوزاند و یا مدفون کرد.
آیت الله مکارم شیرازی، محور اصلی را در مسئله قربانی اینچنین مطرح میکند؛ مسئله قربانی در زمان ما دارای چهار حالت است:
۱. در صورتی که امکان ذبح در منا یا کشتارگاههای کنونی در صورت عدمامکان ذبح در منا وجود دارد و بتوان گوشتهای قربانی را در مصارف صحیح آن رساند و موجب اتلاف و دفن و سوزاندن آنها نشود بدون اشکال بر هر چیزی مقدم است.
۲. در صورتی که مستحق در منا نباشد ولی بتوان گوشتها را به خارج از منا و یا خارج از عربستان انتقال داد، چه با خشککردن یا وسائل روز، واجب است که قربانی در منا ذبح و سپس برای مصرف مستحقین به خارج منتقل شود.
۳. در صورتی که انتقال گوشتها به خارج از منا یا خارج از عربستان امکان ندارد، اما اگر آنها در جای دیگر داخل مکه یا داخل حرم ذبح کنند میتوان گوشتها را به مصرف صحیحاش رساند بنابر احتیاط لازم باید در آن مکان ذبح کرد.
۴. در صورتی که حالات سهگانهی فوق ممکن نباشد و جز رها ساختن برای دفن یا سوزاندن چارهای نبود، میتوان گفت که تکلیف ذبح ساقط میشود زیرا که تنها ریختن خون هدف نبوده بلکه از نظر قرآن کریم و سنت نبوی مشروط به صرف آن در مصارفاش میباشد و چون احتیاط شرطِ امکان ندارد مشروط ساقط میگردد. ولی احتیاط واجب آن است که پول آن را کنار گذاشت و به سایر مناسک حج پرداخت و آنگاه در وطن یا محلی دیگر، بعد از مراجعت در ماه ذیحجه با آن پول قربانی کند و به مصارف صحیحاش برساند و بهتر است که در صورت امکان با خانوادهی خود و دوستان هماهنگ کند که در همان روز عید قربان از طرف او در وطناش قربانی کنند تا گوشتاش را به مصارفاش برسانند و بعد از عمل تقصیر را انجام دهد ولی این کار واجب نیست زیرا موجب عسر و حرج بر بسیاری از حجاج خواهد بود.
نویسنده: یار محمد رحمتی
بُدن بر وزن قدس جمع بَدَنه به معنای شتر بزرگ و چاق و گوشتدار است و از آنجایی که چنین حیوانی برای مراسم قربانی و اطعام فقرا و نیازمندان مناسبتر است به طور خاص روی آن تکیه شده است. خداوند میفرماید: برای شما در چنین حیواناتی خیر و برکت است. هر چند که فربه بودن از شرایط الزامی قربانی نیست، اما از آنجا که خداوند متعال میفرماید: وانفقوا مما تحبون از آنچه را که دوست دارید انفاق کنید؛ مسلّما هر چه قربانی سالمتر و بزرگتر و گوشتدارتر باشد دوست داشتنیتر است و قربانی کردن آن مایه قرب بیشتر به خدای متعال خواهد بود.
از این رو در مناسک مراجع تقلید آمده است که قربانی باید صحیح و سالم بوده و نه کمسال و نه پیر و فرتوت باشد همچنین تام الاجزاء بوده و ناقص و لاغر نباشد.
تقسیم قربانی:
"فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ...از آن (قربانی) بخورید و بینوای فقیر را اطعام دهید. (الحج۲۸)
"فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ...از آن بخورید و افراد قانع و فقیران سائل را اطعام کنید. (الحج۳۶)
این دو آیه مشترکاً بر وجوبِ خوردن حاجی از قربانی دلالت دارد و اولی بر وجوب اطعام بر فقیر و بینوا و دومی بر وجوب اطعام قانع -کسی که به آنچه به وی میدهند قانع است- و معتر -عبورکنندهای که انتظار دارد اطعاماش کنند- دلالت دارند و از آنجا که در مفهومِ قانع و معتر عنوانِ فقیر نیست از مجموعِ دو آیهی فوق لزوم تقسیم گوشت قربانی به سه قسمت استفاده میشود: یکسوم برای خود شخص. یکسوم برای فقرا. یکسوم هدیه برای مومنین.
در این سالها وضعیت حج و قربانگاه و مقررات عربستان به کلی دگرگون شده و موضوع قربانی به صورت مسئلهای مستحدثه در آمده است. از سویی کثرت تعداد حاجیان و از سویی کاهش فقرا در عربستان و از سویی ممنوعیت استفاده از گوشتهای قربانی و جلوگیری از طبخ آن باعث شده که هر سال میلیونها رأس گوسفند ،گاو و شتر در قربانگاهها در زیر خاک دفن و یا سوزانده شوند. در حال حاضر هدف اصلی قربانیکردن تعطیل شده است؛ در حالیکه میلیونها مسلمان فقیر در کشورهای اسلامی چشم به راه یک لقمه گوشت هستند.
امام علی (ع) از قول رسول گرامی اسلام (ص) میفرمایند: "جز این نیست که خداوند قربانی را برای آن قرار داد تا مساکینِ شما از گوشت سیر شوند؛ پس اطعامشان کنید و گوشت را به ایشان بخورانید (تنها ریختن خون هدف قربانی نیست)."
از آیات حج بخوبی استفاده میشود که هدف از قربانیکردن علاوه بر جنبه معنوی و روحانی و تقرب به درگاه الهی این است که گوشتِ آن به مصارف لازم برسد، هم قربانیکننده از آن استفاده کند و هم قسمتی را به فقیرانِ نیازمند برساند. به نظر میرسد که این نحو از قربانی قابل قبول نیست زیرا تبذیری است که با آیات و روایات وارده در مورد قربانی اصلاً سازگاری ندارد، زیرا تحریم اسراف در اسلام چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد، چرا که قرآن کریم و روایات و دلیل عقل آن را اثبات کرده است.
بنابراین مسلمانان مجاز نیستند گوشتهای قربانی را در سرزمین منا بر روی زمین بیندازند تا فاسد شوند و یا در زیر خاکها مدفون کنند. وجوب قربانی برای حجاج دلیلی بر چنین عملی نمیتواند باشد؛ بلکه اگر نیازمندانی در آن سرزمین پیدا نمیشوند باید آن را به مناطق دیگر حمل کرده به مصرف برسانند. این مقتضای جمع میان ادله است.
اگر در روایات اسلامی میخوانیم که بردن گوشت قربانی از سرزمین منا یا از حرم مکه ممنوع است این مربوط به زمانهایی بوده که مصرفکنننده در آنجا به قدر کافی وجود داشته است.
در روایت صحیح از منابع معتبر از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که "ما سابقاً دستور میدادیم که چیزی از آن (قربانی) را از سرزمین منا بیرون نبرید چرا که مردم به آن نیاز داشتند اما امروز چون مردمِ فقیر کاهش و تعداد قربانی فزونی یافته است بیرون بردن آنها بیمانع میباشد." این روایت و روایاتی مانند آن به خوبی ثابت میکند که هدف قربانی برطرف کردنِ نیازمندی مردم فقیر نیز است و تعیین مکانِ منا تابع شرایط زمان است. تا وقتی که در آن منطقه قابل مصرف باشد واجب است که در آنجا به مصرفِ تعیینشده رسانده شود اما وقتی که امکان مصرف قربانی در آن منطقه نباشد نباید آن را سوزاند و یا مدفون کرد.
آیت الله مکارم شیرازی، محور اصلی را در مسئله قربانی اینچنین مطرح میکند؛ مسئله قربانی در زمان ما دارای چهار حالت است:
۱. در صورتی که امکان ذبح در منا یا کشتارگاههای کنونی در صورت عدمامکان ذبح در منا وجود دارد و بتوان گوشتهای قربانی را در مصارف صحیح آن رساند و موجب اتلاف و دفن و سوزاندن آنها نشود بدون اشکال بر هر چیزی مقدم است.
۲. در صورتی که مستحق در منا نباشد ولی بتوان گوشتها را به خارج از منا و یا خارج از عربستان انتقال داد، چه با خشککردن یا وسائل روز، واجب است که قربانی در منا ذبح و سپس برای مصرف مستحقین به خارج منتقل شود.
۳. در صورتی که انتقال گوشتها به خارج از منا یا خارج از عربستان امکان ندارد، اما اگر آنها در جای دیگر داخل مکه یا داخل حرم ذبح کنند میتوان گوشتها را به مصرف صحیحاش رساند بنابر احتیاط لازم باید در آن مکان ذبح کرد.
۴. در صورتی که حالات سهگانهی فوق ممکن نباشد و جز رها ساختن برای دفن یا سوزاندن چارهای نبود، میتوان گفت که تکلیف ذبح ساقط میشود زیرا که تنها ریختن خون هدف نبوده بلکه از نظر قرآن کریم و سنت نبوی مشروط به صرف آن در مصارفاش میباشد و چون احتیاط شرطِ امکان ندارد مشروط ساقط میگردد. ولی احتیاط واجب آن است که پول آن را کنار گذاشت و به سایر مناسک حج پرداخت و آنگاه در وطن یا محلی دیگر، بعد از مراجعت در ماه ذیحجه با آن پول قربانی کند و به مصارف صحیحاش برساند و بهتر است که در صورت امکان با خانوادهی خود و دوستان هماهنگ کند که در همان روز عید قربان از طرف او در وطناش قربانی کنند تا گوشتاش را به مصارفاش برسانند و بعد از عمل تقصیر را انجام دهد ولی این کار واجب نیست زیرا موجب عسر و حرج بر بسیاری از حجاج خواهد بود.
نویسنده: یار محمد رحمتی