هر شریعت و دینی جهت تداوم و مصون ماندن از تحریف و برای هدایت امّت خویش به حق و حقیقت، نیازمند وجود راهنما در هر زمانی می باشد. دین اسلام نیز وجود چنین هدایتگرانی را پس از حضرت محمد (ص) ضروری دانسته و آنها را به امت اسلامی معرفی کرد تا مردم را به صراط مستقیم هدایت نمایند.
نهمین هدایتگر که از سوی پیامبر (ص)، معرفی شد امام محمدتقی (ع) بود که با وجود سن کم پس از پدر بزرگوارش عهدهدار هدایت و سیاستگزاری امّت اسلام گردید. آن حضرت با همه شبهات و ایراداتی که دشمن به دلیل کودکی وی درباره امامت او مطرح می کرد با علم و دانش خدادادی در دوران دو حاکم جبّار و حیلهگر عباسی توانست بر آنان فائق آید و شیعیان و پیروانش را به خوبی رهبری و هدایت کرده و آنها را از افتادن در دام خلیفه مستبد و مدعیان کاذب خلافت و فتنهگران، نجات داده و به صراط مستقیم رهنمون سازد.
در تاریخ اسلام و تشیع، هیچ نهضت و حرکتِ راستینی را نمیتوان یافت که در آن سیاست از دیانت جدا باشد. این امر به ویژه در حرکت ائمه معصومین (علیهمالسلام) به صورت کامل به چشم میخورد. زندگی و مبارزات امام جواد (علیهالسلام)، نیز مؤید همین واقعیت است.
آن حضرت، دوران امامت خویش را در حالی در زمان دو تن از خلفای عباسی (مأمون و معتصم)، سپری کرد که تحت کنترل غیر مستقیم حکومت قرار داشت. همزمانی بیشترین سالهای امامت ایشان با خلافت مأمون -خلیفه عباسی و قاتل پدر بزرگوارشان امام رضا (علیهالسلام)- از یک سو و کمیِ سن آن حضرت در آغاز امامت و همچنین فعالیت مذاهب و فرقههای انحرافی از سوی دیگر، امام را برای رهبری شیعیان، به اتخاذ روشی همراه با «تقیه» و مبارزهی مخفی ناگزیر ساخت.
به همین دلیل امام، مبادرت به ایجاد تشکلات سری و پنهانی کردند که فقط اصحاب سرّ به آن راه داشتند. امام برای تحقق هدف راهبردی خود که همانا رهبری جامعه شیعیان و در امان نگه داشتن آنان از جور و ستم حکام وقت بود، گذشته از تشکیلات پنهانی، از نهضت هایی که علیه خلفا فعالیت داشتند نیز حمایت می کرد و با اعزام نمایندگان و وکلای مقیم و موقت، بر عملکرد مأموران حکومتی نظارتی غیر مستقیم داشت.
آن امام بزرگوار گاه با ارسال نامه هایی، این مأموران را تشویق به انجام اعمال خیر در راستای مصلحت شیعیان می کرد، ضمن آن که از طریق این نامه ها با شبکهی وکلا و شیعیان در سراسر قلمرو اسلامی در ارتباط بود.
گذشته از فعالیت های مخفیانه، امام (علیهالسلام) با شرکت در مناظرات و جلسه های پرسش و پاسخ، به شکلی علنی در جهت تنویر افکار عمومی و روشن ساختن اذهان مردم و اهل اندیشه می کوشید.
بنابراین می توان گفت امام، روش «مبارزه مخفی» و «فعالیت فرهنگی همراه با تقیه» را به عنوان تاکتیک اصلی برای تحقق هدف راهبردی خود به عنوان امام شیعیان برگزید و با به کارگیری این روش موفق شد از گسستگی و فروپاشی جامعۀ تشیع در شرایط خاص آن دوران جلوگیری به عمل آورد و زمینه را برای پذیرش امامانی که پس از وی در سنین کودکی به امامت رسیدند، فراهم کند.
روش امام جواد (ع) در مبارزه با حاکمیت نامشروع خلفا، مؤید این واقعیت است که در هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای، وظیفهی مبارزه با ظلم و تلاش برای تحقق حکومت عدل الهی از مسلمانان ساقط نمی شود.
نویسنده: محمد امین زاهدی