حضرت امام محمد تقی (ع) در دهم رجب سال ١٩٥ هجری قمری در مدینه منوّره متولد شد و بر شاخسار امامت شکوفا گشت. پدر بزرگوارش حضرت امام رضا (ع) و مادرش بانوی گرامی و بافضیلتی به نام سبیکه است که امام رضا (ع) او را خیزران نامید.
وقتی امام جواد (ع) به دنیا آمد، حضرت رضا (ع) فرمود: "حق تعالی به من فرزندی عطا کرده که شبیه است به موسی بن عمران که دریاها را میشکافت، و نظیر عیسی بن مریم است که حق تعالی مادر او را مقدس گردانیده بود." سپس حضرت فرمود: "این فرزند من به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمانها بر او خواهند گریست و حق تعالی بر دشمن او و کشنده او و ستمکننده بر او غضب خواهد کرد و آنها بعد از قتل او از زندگانی بهره نخواهند دید و به زودی به عذاب الهی خواهند رسید."
حضرت امام جواد علیهالسلام در سن هفت سالگی به امامت رسید و جوانترین امام شیعیان بود؛ اما با این حال به لطف خدا، تمام علم یک امام معصوم را داشت و به همهی سؤالها پاسخ میداد. او با همان سن کم، دانشمندترین مردم زمان خودش بود. تمام دانشمندان آن زمان از آن حضرت علم میآموختند. بعضی از دشمنان امام با کمک مأمون ستمگر، در جلسههای پرسش و پاسخ میخواستند محبوبیت آن حضرت را در بین مردم کم کنند؛ امّا چون علم آن امام معصوم، علم خدایی بود، کسی توانایی مقابله با او را نداشت. مدت امامت امام جواد (ع) شانزده سال بودهاست.
تولد امام جواد به نوعی چشمروشنی یاران و همراهان راستین امام رضا (ع) نیز محسوب میشد. صفوان بن یحیی میگوید: به أبوالحسنالرضا (ع) گفتم: پیش از آن که خداوند ابوجعفر جواد را به تو عنایت کند؛ درباره او میپرسیدم و شما میفرمودید: خداوند به من پسرى عنایت خواهد کرد. بالاخره خداوند آن پسرى که میخواستید به شما عطا کرد و چشم ما روشن شد. پس خدا کند که مرگ شما را نبینیم، ولى اگر حادثهاى رخ داد، بعد از شما چه کسى امام است؟ امام رضا (ع) با دست مبارک به ابوجعفر جواد (ع) اشاره کرد که در برابرش ایستاده بود. یحیی گفت: قربانت شوم. این کودک که فقط سه سال دارد؟! امام فرمود: خردسالى به او چه ضررى دارد، عیسى بن مریم در سه سالگى حجت خدا شد.
تکریم امام محمد تقی (ع) از سوی عمویش
روزی حضرت جوادالائمه (ع) وارد مسجد رسول خدا شد. علی بن جعفر عموی آن حضرت با دیدن امام جواد (ع) با عجله و بدون کفش و عبا حرکت کرد و به حضور امام رسید و دست ایشان را بوسید و آن حضرت را فراوان تعظیم کرد. امام جواد (ع) به او فرمود: «عموجان، بنشین. خدا تو را مشمول رحمت خویش قرار دهد». علی بن جعفر گفت: «در حالی که شما ایستادهاید من چگونه بنشینم؟»
پس از آن که امام جواد (ع) رفت و علی بن جعفر به محل تدریس خود برگشت، شاگردان او اعتراض کردند که: تو عموی ابوجعفر هستی، سن و سال بالایی داری، آن وقت در برابر (ابوجعفر جوان) این گونه تعظیم میکنی؟! علی بن جعفر در حالی که محاسن سفید خود را در دست گرفته بود گفت: ساکت باشید، اگر خداوند این ریش سفید را لایق امامت ندانست و این نوجوان را لایق مقام بلند امامت دانست و به او چنین عظمت و مقامی داد، من میتوانم مقام و فضیلت او را نادیده بگیرم؟ از سخن شما به خدا پناه میبرم، بلکه باید بگویم من بنده و غلام او هستم.
در سایه کلام جوادالائمه علیهالسلام:
دوست را با سه ویژگی به دست میآورند: انصاف در معاشرت، همدردی در خوشی و ناخوشی، و داشتن قلبی پاک و سالم. (بحارالانوار، ج٧٨،ص٨٢)
مومن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا و به پندگویى از سوى خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد. افسادش بیش از اصلاحش خواهد بود. (مسندالامام الجواد، ص ۲۴۳)
به تاخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است و پافشارى بر گناه آسودگى از مکر خداست. (تحف العقول,ص ۴۵۷)
وقتی امام جواد (ع) به دنیا آمد، حضرت رضا (ع) فرمود: "حق تعالی به من فرزندی عطا کرده که شبیه است به موسی بن عمران که دریاها را میشکافت، و نظیر عیسی بن مریم است که حق تعالی مادر او را مقدس گردانیده بود." سپس حضرت فرمود: "این فرزند من به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمانها بر او خواهند گریست و حق تعالی بر دشمن او و کشنده او و ستمکننده بر او غضب خواهد کرد و آنها بعد از قتل او از زندگانی بهره نخواهند دید و به زودی به عذاب الهی خواهند رسید."
حضرت امام جواد علیهالسلام در سن هفت سالگی به امامت رسید و جوانترین امام شیعیان بود؛ اما با این حال به لطف خدا، تمام علم یک امام معصوم را داشت و به همهی سؤالها پاسخ میداد. او با همان سن کم، دانشمندترین مردم زمان خودش بود. تمام دانشمندان آن زمان از آن حضرت علم میآموختند. بعضی از دشمنان امام با کمک مأمون ستمگر، در جلسههای پرسش و پاسخ میخواستند محبوبیت آن حضرت را در بین مردم کم کنند؛ امّا چون علم آن امام معصوم، علم خدایی بود، کسی توانایی مقابله با او را نداشت. مدت امامت امام جواد (ع) شانزده سال بودهاست.
تولد امام جواد به نوعی چشمروشنی یاران و همراهان راستین امام رضا (ع) نیز محسوب میشد. صفوان بن یحیی میگوید: به أبوالحسنالرضا (ع) گفتم: پیش از آن که خداوند ابوجعفر جواد را به تو عنایت کند؛ درباره او میپرسیدم و شما میفرمودید: خداوند به من پسرى عنایت خواهد کرد. بالاخره خداوند آن پسرى که میخواستید به شما عطا کرد و چشم ما روشن شد. پس خدا کند که مرگ شما را نبینیم، ولى اگر حادثهاى رخ داد، بعد از شما چه کسى امام است؟ امام رضا (ع) با دست مبارک به ابوجعفر جواد (ع) اشاره کرد که در برابرش ایستاده بود. یحیی گفت: قربانت شوم. این کودک که فقط سه سال دارد؟! امام فرمود: خردسالى به او چه ضررى دارد، عیسى بن مریم در سه سالگى حجت خدا شد.
تکریم امام محمد تقی (ع) از سوی عمویش
روزی حضرت جوادالائمه (ع) وارد مسجد رسول خدا شد. علی بن جعفر عموی آن حضرت با دیدن امام جواد (ع) با عجله و بدون کفش و عبا حرکت کرد و به حضور امام رسید و دست ایشان را بوسید و آن حضرت را فراوان تعظیم کرد. امام جواد (ع) به او فرمود: «عموجان، بنشین. خدا تو را مشمول رحمت خویش قرار دهد». علی بن جعفر گفت: «در حالی که شما ایستادهاید من چگونه بنشینم؟»
پس از آن که امام جواد (ع) رفت و علی بن جعفر به محل تدریس خود برگشت، شاگردان او اعتراض کردند که: تو عموی ابوجعفر هستی، سن و سال بالایی داری، آن وقت در برابر (ابوجعفر جوان) این گونه تعظیم میکنی؟! علی بن جعفر در حالی که محاسن سفید خود را در دست گرفته بود گفت: ساکت باشید، اگر خداوند این ریش سفید را لایق امامت ندانست و این نوجوان را لایق مقام بلند امامت دانست و به او چنین عظمت و مقامی داد، من میتوانم مقام و فضیلت او را نادیده بگیرم؟ از سخن شما به خدا پناه میبرم، بلکه باید بگویم من بنده و غلام او هستم.
در سایه کلام جوادالائمه علیهالسلام:
دوست را با سه ویژگی به دست میآورند: انصاف در معاشرت، همدردی در خوشی و ناخوشی، و داشتن قلبی پاک و سالم. (بحارالانوار، ج٧٨،ص٨٢)
مومن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا و به پندگویى از سوى خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود. (تحف العقـول، ص ۴۵۷)
کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد. افسادش بیش از اصلاحش خواهد بود. (مسندالامام الجواد، ص ۲۴۳)
به تاخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است و پافشارى بر گناه آسودگى از مکر خداست. (تحف العقول,ص ۴۵۷)
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) قم