فلسطينيها در سالروز اشغال فلسطين که "روز نکبت" نامگذاري شده است؛ بر حق بازگشت آوارگان به سرزمين و خانه خود تاکيد کردند. «آنان حق بازگشت آوارگان را حقي خدشه ناپذير دانسته و تظاهرات هر ساله در روز نکبت را بيانگر وحدت ملت فلسطين میدانند.» فلسطيني ها تاکید دارندکه ملت فلسطين بايد خود سرنوشت خويش را تعيين کند و هيچ نهادي نمي تواند در اين باره براي آنها تصميم بگيرد. زيرا اين حق از اصول اساسي و آرمان هاي ملت فلسطين به شمار مي رود و ملت فلسطين حق دارد درباره تعيين سرنوشت خويش و بازگشت به سرزمين اجدادي خود در هر زماني تصميم گيري کند. فلسطینیان اعتقاد دارند سازمان ملل نیز در این مورد قابل اعتماد نیست چون این سازمان طي 60 سال گذشته حدود 70 ميليون پناهنده را در سراسر جهان به سرزمينشان بازگردانده است اما در زمينه آوارگان و پناهندگان فلسطيني به جاي تلاش براي بازگرداندن آنها به سرزمينشان، اقدام به تاسيس آژانس اشتغال و کاريابي تحت عنوان "آنروا" براي آنان کرده است و هيچگونه تلاشي براي بازگشت آوارگان فلسطيني به سرزمين و خانه شان صورت نداده است.
مسئله پناهندگان فلسطینی یکی از قدیمیترین و بزرگترین مسائل مربوط به پناهندگان است که از بدو تأسیس سازمان ملل متحد تا به امروز همواره در دستور کار این سازمان قرار داشته است. بیش از ۶ دهه است که مردم فلسطین با رانده شدن از خانه و سرزمینشان متحمل مصائب فراوان شده و از حداقل حقوق ملی و انسانی محروم شده اند. از اینرو رسیدن به راهحلی عادلانه برای مسئله فلسطین و صلحی پایدار در خاورمیانه بدون احقاق «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی تحقق نمییابد.
حین جنگ اول اعراب و اسرائیل و ایجاد رژیم غاصب صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، تقریباً ۷۵۰ هزار نفر (درحدود نیمی از مردم فلسطین) مجبور به ترک خانههای خود شدند. بروز جنگ و اعمال وحشیانه گروههای تروریستی صهیونیستی نظیر قتلعام دیر یاسین (که در آن ۲۵۴ مرد، زن و کودک توسط گروههای تروریستی ایرگون و استرن به شهادت رسیدند) ازجمله دلایل این مهاجرت گسترده فلسطینیان بود. بعد از بروز جنگ دوم اعراب ـ اسرائیل در سال ۱۹۶۷، ۳۲۵ هزار نفر دیگر از فلسطینیان به زور مجبور به ترک کرانه باختری و نوار غزه برای دومین بار شدند. رژیم اسرائیل بعد از پایان جنگ با اتخاذ سیاستی هدفمند برای سالیان متوالی موفق شد تا هر ساله ۲۱ هزار نفر از فلسطینیان را وادار به ترک خانه و سرزمین اجدادیشان نماید و از بازگشت آنها جلوگیری کند.
در حال حاضر تعداد پناهندگان فلسطینی طبق آمار سازمان ملل به ۴/۷ میلیون نفر میرسد که از این تعداد، اسامی ۳/۴۸ میلیون نفر در آژانس امداد و عملیات سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی در خاور نزدیک به ثبت رسیده است. طبق آمار آژانس مذکور، حدود ۴۰ درصد این پناهندگان در اردن، ۳۸ درصد در سرزمینهای اشغالی، ۱۰ درصد در لبنان و سوریه و دیگر کشورهای همسایه نظیر مصر و الباقی در اروپا، ایالات متحده، کانادا و آفریقای جنوبی ساکن هستند.
رژیم صهیونیستی با نقض فاحش قطعنامههای سازمان ملل و تعهداتش در قبال این سازمان، همواره از بازگشت پناهندگان فلسطینی جلوگیری کرده است. این رژیم با وضع قوانین متعددی در این زمینه نظیر «حکم مناطق متروک» (۱۹۴۸)، «مقررات اضطراری کشت زمینهای بایر» (۱۹۴۹)، «قانون دارایی افراد غایب» (۱۹۵۰) و «قانون تملک زمین» (۱۹۵۳) به تصاحب و تصرف اموال و املاک پناهندگان فلسطینی جنبهای قانونی بخشیده است. در عین حال این رژیم با تصویب و اجرای «قانون بازگشت» برای خود، به هر فرد یهودی بدون توجه به محل تولد و ملیتش اجازه داده تا به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کند و به شکل خودکار شهروندی رژیم صهیونیستی را به دست آورد. از زمان تصویب این قانون مهاجران یهودی به شکل پیوسته به فلسطین آمده و با تصاحب خانه، زمین و اموال پناهندگان فلسطینی به زندگی خود ادامه دادهاند و میتوان ادعا کرد که بسیاری از جوامع یهودی ایجاد شده بین سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۳ بر این اساس شکل گرفتهاند.
سازمان ملل متحد برای چندین دهه تلاش کرده تا با استفاده از ابزارهای خود راهحلی را برای مسئله پناهندگان فلسطینی پیدا کند. این سازمان تا به امروز قطعنامههای متعددی را به تصویب رسانده که از میان آنها دو قطعنامه بیش از سایرین اهمیت داشته است؛ قطعنامه نخست، قطعنامه ۱۹۴ (نشست سوم) مجمع عمومی است که در ۱۱ دسامبر ۱۹۴۸ به تصویب رسیده و هر ساله [از زمان تصویب] مورد تأکید قرار گرفته است. طبق این قطعنامه «پناهندگانی که خواهان بازگشت به خانههای خود و زندگی در آرامش با همسایگانشان میباشند، میتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به این کار اقدام کنند و خسارت اموال کسانی که خواهان بازگشت نیستند و ضرر و زیان اموال باید توسط دولتها یا سازمانهای مسئول پرداخت گردد.
دومین قطعنامه، قطعنامه ۲۳۷ (۱۹۶۷) شورای امنیت میباشد که در ۱۴ ژوئن ۱۹۶۷ به تصویب رسیده است. این قطعنامه از رژیم صهیونیستی میخواهد تا امکان بازگشت پناهندگان را فراهم آورد. از آن زمان تاکنون، مجمع عمومی قطعنامههای متعددی را در تأیید حق خدشهناپذیر و اساسی پناهندگان فلسطینی برای بازگشت به خانههایشان، در تأیید اجرای کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹) در زمینه سرزمینهای اشغالی از سال ۱۹۶۷ نظیر بیتالمقدس و نیز قطعنامههایی در محکومیت اقدامات اسرائیل نظیر قطعنامه ۷۹۹ (۱۹۹۲) به تصویب رسانده است. قطعنامه ۲۴۲ مصوب ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ که بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی تأکید میکند، از دیگر قطعنامههای مهم شورای امنیت است که از زمان تصویب به اساس مذاکرات صلح اعراب ـ اسرائیل و قراردادهای مربوطه تبدیل شده است.
قطعنامههای مذکور و به خصوص قطعنامههای ۱۹۴ و ۲۳۷ اساس سیاسی و حقوقی هر راهحلی برای پناهندگان فلسطینی سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ میباشند. بیانیه اصول، امضاء شده در سپتامبر ۱۹۹۳ توسط رژیم صهیونیستی و سازمان آزادیبخش فلسطین، رسیدگی به مسئله پناهندگان را به مذاکرات نهایی تعیین وضعیت موکول و کمیته دائمیای را (متشکل از سازمان آزادی فلسطین، اردن، مصر، اسرائیل) برای مذاکره درباره نحوه بازگشت پناهندگان ۱۹۶۷ تأسیس کرد. موضوع بازگشت فلسطینیها به وطنشان ابعاد مختلفی دارد که در ادامه به آن اشاره میشود.
1. استراتژی بزرگِ «حق بازگشت به وطن»
در میثاق جهانی حقوق بشر، ماده ای وجود دارد که صراحتا برای هر شهروندی این حق را قایل می شود که در کشور خود زندگی کند، آن را ترک کند و یا به آن بازگردد. چنین حقی، به حق مالکیت و انتفاع از آن و زندگی در زمین مورد تملک مربوط می شود. حق مالکیت با اشغال از بین نمی رود. چنین حقی به حق تعیین سرنوشت نیز ـ که سازمان ملل در سال 1946 آن را به عنوان یک اصل پذیرفت ـ مربوط است.
هیچ جنبش و نهضت حقطلبانه و عدالتجویانهای در جهان بدون پشتوانه مردمی به سرانجام نرسیده است و حضور فعال مردمی به دیگر ابزارها و ساختارهای مقاومت انگیزه، قدرت، عمق و خودباوری بخشیده و افق قاطع و امیدبخشی از پیروزی را پیشروی آن ملت قرار داده است. مردم فلسطین همواره به منزله پشتوانه اصلی گروهها و احزاب فلسطینی نقش بازی کردهاند، تا راه آزادسازی سرزمین اشغال شده فلسطین را باز کنند. هرگاه، حضور فعال تودههای مردم به میدان آمده یا جلوههای مقاومتی را در عمق جامعه فلسطینی به نمایش گذاشته، وحشت را به جان صهیونیستها انداخته است.
مردم مظلوم فلسطین امروز در سختترین ایام تاریخ خود به سر میبرند و خیانتهای رهبران عربی و همپیمان آشکار و پنهان آمریکا و رژیم صهیونیستی به موازات خیانت سازشکاران داخلی، فرصتهای جدیدی به اشغالگران صهیونیست و حامیان آن داده تا شرایط بسیار دشواری را برای مردم فلسطین حاکم کنند. بیشتر رهبران مزدور عربی با ارتکاب «خیانت بزرگ قرن» یعنی عادیسازی روابط با صهیونیستها و مقابله با مردم فلسطین را در دستور کار خود قرار دادهاند. اکنون ترامپ با انتقال سفارتخانه آمریکا به بیتالمقدس، قصد تکرار بالفور جدید و وعده ماندگاری اشغالگران با پایمال کردن حقوق مردم فلسطین را دارد و با ارعابی دیوانهنمایانه، قصد دارد جهان را به سکوت و تمکین وادار کند.
در این شرایط، کمپاین بازگشت به وطن به عنوان یک حرکت مردمی و خودجوش، حیات جدیدی به مسئله فلسطین بخشیده و به قول روزنامه «هاآرتص»، به «بزرگترین کابوس اسرائیلی» تبدیل شده است. به موازات اقدامات یک ماه گذشته، مقاومت فلسطینی که شهدای جدید را تقدیم، و صهیونیستها را با چالشهای جدید روبهرو کرد، در «روز سرزمین» که در سالهای گذشته کم رنگ برگزار میشد، مردم فلسطین در غزه و مناطق کرانه باختری، آن را به عنوان «تظاهرات بزرگ بازگشت» برگزار کردند و با حضور دهها هزار نفری و نمادین به سمت اراضی اشغالی فلسطین حرکت کرده و اعتراض مدنی را با دست خالی به نمایش گذاشتند و در دو جمعه گذشته آن را تکرار کرده و با تقدیم 33 شهید و 2770 زخمی، خود را برای ادامه این حرکت آماده کردند. صهیونیستها با توپخانه، گلولههای جنگی و هدفگیری بخشهای فوقانی بدن تظاهرکنندگان یا بهکارگیری وسیع گازهای سمی با مردم و دستهای خالی آنها مقابله میکنند و نتانیاهو از این قاتلان نظامی و صهیونیست تمجید و ترامپ از آنها حمایت کرده و کشتار این ملت مظلوم را حق مشروع!!! صهیونیستها میداند و از صدور بیانیهای بیاثر در شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری میکند.
این قیام مردمی و ایثارگرانه که جان خود را به میدان آوردهاند و با دست خالی، خواهان حقوق خود هستند، شاید از نمونههای مشابه در جهان الگو گرفته باشد. برخی آن را با حرکت گاندی در مقابل استعمار انگلیس در هند تشبیه میکنند و برخی دیگر به دلیل جلوههای مشابه و حمایت مردمی برای تهیه مایحتاج تظاهرکنندگان و خوراک و ملزومات دیگر، آن را به پیادهروی اربعین شبیه میدانند. در هر حال، این اقدام نمادین و ایثارگرانه، نوعی تمرین برای یک قیام سراسری و یادآوری به ملتهای مسلمان و آزاده جهان است که میتوانند در کنار مردم فلسطین، به تحقق خواستههای مشروع و تاریخی فلسطین کمک کنند.
در مجموع، از بین همه موضوعاتی که به مسائل مرحله نهایی در مذاکرات سازش از زمان اجلاس مادرید معروف شدهاند، مسئله «حق بازگشت فلسطینی به سرزمین مادری خود» تنها عاملی است که توان و اصالت دگرگون کردن همه چالشها و موانع را داشته و قادر است همه محاسبات صهیونیستی و غربی را بر هم بزند.
2. مواضع گروههای فلسطینی در قبال «تظاهرات بازگشت»
1/2. حماس
در راستای حمایت از کمپاین بازگشت به وطن، «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در سخنرانی خود در جریان تظاهرات میلیونی حق بازگشت در نزدیکی مرزهای لبنان و فلسطین تصریح کرد که «صبر گردانهای قسام را امتحان نکنید. شما نباید به شکستن اراده این ملت بزرگ دل ببندید. تظاهراتهای حق بازگشت طرفهایی را که در انتقال سفارت آمریکا همدستی کردهاند، زیر ذره بین گذاشت». وی افزود: «خونهایی که در غزه ریخته شد، صفحه جدیدی را در تاریخ پایداری شکوهمندانه ملت فلسطین رقم زد. مقاومت ملت ما ادامه دارد و تشکیلات خودگردان فلسطین باید رسماً مرگ «اسلو» را اعلام کند. هنیه تصریح کرد که مقاومت مردمی به نقاط دیگری مانند کرانه باختری، اردوگاههای آوارگان فلسطینی و اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ نیز گسترش پیدا خواهد کرد و حماس و گردانهای قسام به روند مبارزات ملت فلسطین پایبند خواهند ماند و ملت فلسطین اجازه انحراف مسیر را نخواهد داد، بلکه این ملت قدرت پس گرفتن حقوق خود، تشکیل کشور فلسطین و اقامه نماز در مسجد الاقصی را دارد.
«یحیی سنوار» رئیس جنبش حماس در نوار غزه تأکید کرد که مردم با تظاهرات بازگشت رژیم اشغالگر اسرائیل را به چالش می کشند و ما به سرزمینمان که مجبور به کوچ از آن شدیم باز خواهیم گشت.
«فوزی برهوم» سخنگوی حماس نیز تأکید کرده است که حرکت مردم فلسطین به سوی خط حائل میان نوار غزه و اراضی اشغالی نشان می دهد که مردم فلسطین گزینه برتر برای تغییر معادلات را در دست دارند.
2/2. جهاد اسلامی
«داوود شهاب» سخنگوی جهاد اسلامی فلسطین نیز به شبکه خبری المیادین گفته است که باید برنامه ای برای ادامه اعتراضات روز زمین تدارک دید و تأکید کرد که تظاهرات امروز نشان داد که اعتراضات فلسطینی ها اقداماتی مسالمت آمیز و قانونی است و ثابت می کند که این اسرائیل است که تروریست است. وی همچنین گفت که اصول اولیه اعتراضات امروز بر حق عادلانه بازگشت فلسطینی ها به سرزمینشان استناد می کند و مورد تأیید همه معاهدات و قوانین بین المللی است
3/2. سایر گروهها
رهبری کل جبهه مردمی برای آزادی فلسطین وعده حکام کشورهای موسوم به بهار عربی در خصوص تامین امنیت رژیم صهیونیستی و امضای پیمان صلح با آن را بسیار خطرناکتر از بیانیه بالفور دانست .جبهه مردمی تصریح کرده است که از حدود 100 سال پیش تاکنون مردم فلسطین برای دفاع از هویت ملی و حق خود در خصوص سرزمین فلسطین تلاش می کنند و می جنگند و اگر طرف های بین المللی و از جمله برخی از حکام عرب از بیانیه انگیسی بالفور حمایت نمی کردند و در این توطئه نقش آفرینی نمی کردند ، این بیانیه به تنهایی نمی توانست رژیم صهیونیستی را به وجود آورد .در این بیانیه تاکید شده است که قیام همه جانبه فلسطینی ها در مقابل اشغالگران صهیونیست و تمرکز عملی بر فرهنگ مقاومت تنها راه برای جامه عمل پوشاندن به خواسته ها و آرزوهای مردم فلسطین و بازگرداندن حقوق تباه شده شان و آزادی کامل فلسطین است .
3. دیدگاه صهیونیست ها در مورد «حق بازگشت»
از شعارهای اصلی صهیونیستی شعار "سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین" میباشد و مفهوم آن این است که فلسطین سرزمینی خالی از سکنه است و یهود ملت سرگردان و آوارهای است که می تواند این سرزمین را اشغال کند. تاکنون نیز رژیم صهیونیستی بااین ایده جلو رفته است. در این وضعیت، بازگشت فلسطینیان، بخش جدایی ناپذیر روند صهیونیسم زدایی از فلسطین اشغالی است.
نخستوزير رژيم صهيونيستي بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی از فلسطینیان خواست تا حق یهودیان را در داشتن کشوری برای خودشان به رسیمت بشناسند و از بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان چشمپوشی کنند. وی گفته است: اعراب و فلسطینیها در نهایت باید از درخواست بازگشت آوارگان به داخل اسراییل چشم پوشی کنند و پس از امضای معاهده صلح از بین بردن کشور اسراییل را از سر بیرون کنند.
4. کمپاین «حق بازگشت فلسطینیان» از منظر حقوق بین الملل
هیأت سازمان ملل متحد پس از اعلام طرح تجزیه به بررسی مشکل فلسطینیان ـ تنها از جنبه انسانی و به عنوان مشکل پناهندگان ـ پرداخت. تلاشهای سازمان ملل متحد در این زمینه و در اولین دوره ای که مجمع عمومی پس از اخراج فلسطینیان از سرزمینشان تشکیل داد، آغاز شد. سازمان ملل قطعنامه های متعددی در این باره صادر کرده است.
در بند 11 قطعنامه شماره 194 آمده است: مجمع عمومی لزوم بازگشت فوری آن دسته از پناهندگانی که مایلند به خانه های خودشان مراجعه کنند و با همسایگانشان در صلح و صفا زندگی کنند و همچنین "لزوم پرداخت غرامت به افراد غیر مصمّم به بازگشت به منازل و نیز مفقودین و خسارات دیدگان، را مقرر می دارد". مفهوم بند مذکور این است که مجمع عمومی، بازگشت پناهندگان فلسطینی به منازل و یا املاک خودشان را یک حق طبیعی لازم الاجرا برای آنها تلقی کرده و بازگشت آنها را تنها به انتخاب آزادانه خودشان واگذار کرده است. معنای دیگر مفاد قطعنامه این است که بازگشت به فلسطین یک حق طبیعی است و کسی این حق را قایل نشده است. متن قطعنامه شماره 194 همچنین تشکیل کمیسیون آشتی وابسته به هیأت سازمان ملل متحد را که وظیفه اش زمینه سازی بازگشت پناهندگان به میهنشان، اسکان مجدد، تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی و پرداخت تاوان خسارات آنها می باشد، تصریح کرده است. قطعنامه مذکور علی رغم ضعفی که دارد به نوعی مشروعیت بین المللی خواسته های فلسطین مبنی بر حق بازگشت را نشان می دهد.
سازمان ملل به تلاشهای خود برای بازگردانیدن پناهندگان فلسطینی ادامه داد. در 1950م مجمع عمومی قطعنامه دیگری (به شماره 394، دوره پنجم) صادر نمود که هدف از آن متوجه نمودن کمیسیون آشتی وابسته به سازمان ملل متحد به مسئولیت خود مبنی بر اجرای قطعنامه بازگشت و پرداخت غرامت بود. سازمان ملل متحد از سال 1950 تنها به حق فلسطینیان در بازگشت به شهر و دیار خودشان و پرداخت غرامت اموال از دست رفته آنها در صدر قطعنامه ای که سال به سال صادر می کرد، اشاره مختصری داشت و اختصاص اعتباری مالی برای کمک به پناهندگان، تشکیل صندوقی برای آنها و تمدید اعتبار سازمان مزبور را مورد تأکید قرار می داد.
در این رابطه همچنین در قطعنامه شماره 2649 آمده است که مجمع عمومی "مشروعیت مبارزه ملتهای تحت سلطه استعمار و دول بیگانه را مورد تأکید قرار داده و حق این ملتها را در تعیین سرنوشت خود به رسمیت می شناسد تا این حق را به هر وسیله ای به آنان بازگرداند" مجمع عمومی در سال 1971 نیز با صدور قطعنامه شماره 2787 خود بار دیگر حق ملت عرب فلسطین در مبارزه برای رهایی و تعیین سرنوشت را مورد تأکید قرار داد.
مجمع عمومی در 1973 بر حسب قطعنامه شماره 3089 مشخص کرد که "محترم شمردن حقوق ثابت ملت فلسطین و تحقق آن به ویژه حق این ملت در تعیین سرنوشت خود می تواند زمینه برقراری صلح پایدار و عادلانه را در خاورمیانه فراهم سازد و پناهندگان عرب فلسطین از حق بازگشت به خانه و کاشانه خودشان بهره مند شوند". مجمع عمومی سازمان ملل مجدداً در 1979 با صدور قطعنامه شماره 3236 بر حق ثابت آوارگان فلسطینی در بازگشت به دیار و خانه و کاشانه خود تأکید کرد.
حقوق بین الملل به صراحت تأکید می کند که اشغال و تسلط بر زمین های دیگران به این علت که اقدامی غیرقانونی است، هیچ حقی یا حاکمیتی برای طرف اشغالگر ایجاد نمی کند و نمی تواند حق مالکیت افراد تحت اشغال را ملغی کند. بنابراین، حق بازگشت آوارگان فلسطینی اساس قانونی مستحکمی دارد.
در مقدمه و ماده اول منشور سازمان ملل آمده است:"باید اصل تساوی در حقوق میان ملت ها و حق تعیین سرنوشت آنها را محترم شمرد." با وجود نادیده گرفته شدن اصول و مبانی عدالت و انصاف در برخی قطعنامه های سازمان ملل، اما بدون شک همه آنها بر حق ملت فلسطین در میهن و املاک شان تأکید دارند.
با توجه به قطعنامه شماره 194 سازمان ملل، حق بازگشت و پرداخت غرامت به فلسطینیها از جمله حقوق غیرقابل انکار و نقض است که جامعه بین الملل آن را به رسمیت شناخته است. جامعه بین الملل نیز طی پنج دهه گذشته 110 بار بر این قطعنامه تأکید کرده است. همین اجماع درباره اجرای این قطعنامه به مرحله الزام آوری رسیده است که حقوق بین الملل بر آن تأکید دارد. کارشناسان حقوق بین الملل معتقدند که قطعنامه 194 با مبانی حقوقی بینالملل سازگار است و 40 مورد در جهان وجود داشته است که به آوارگان غرامت هایی بدون هیچ گونه شروطی پرداخت شد.
5. دستاوردها و پیامدهای کمپین «حق بازگشت فلسطینیان»
تظاهرات حق بازگشت به وطن برای فلسطینیان دارای نتایج سیاسی و اجتماعی مختلفی خواهد بود؛ «عبد الحمید مصری» از رهبران جنبش فتح، تظاهرات «حق بازگشت فلسطینیان» را دارای پیامدهای مثبت برای مردم فلسطین می داند. به باور وی این تظاهرات نشان دهنده آن است که مشکل فلسطینیان با رژیم صهیونیستی تنها با بازگشت آوارگان و تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس شریف حل می شود.
تداوم کمپین حق بازگشت در بلندمدت موجب ناکام ماندن طرحهای امنیتی و سیاسی امریکا در منطقه نیز خواهد شد. «نبیل شعث» مشاور رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در امور خارجه و روابط بین الملل پذیرش طرح آمریکا موسوم به «معامله قرن» را خیانت به آرمان فلسطینیان دانست و اعلام کرد، بازگشت، حق آوارگان فلسطینی است و کسی نمیتواند از آن چشم پوشی کند .درچارچوب طرح موسوم به «توافق قرن»، آمریکا به دنبال حذف کلی مساله فلسطین در چارچوب تشکیل ائتلافی با حضور رژیم صهیونیستی ضدجبهه مقاومت در منطقه است؛ در بخشی از این توافق پیشنهاد شد که فلسطینیها در صحرای سینا در مصر اسکان داده شوند.
اکنون دو سوم فلسطینیها در کمپهای آوارگان زندگی میکنند؛ هفت میلیون خارج از سرزمین اصلی فلسطین و حدود یکمیلیون نفر در غزه، کرانه باختری، قدس شرقی و تعدادی نیز در داخل اسرائیل بهعنوان اقلیت عرب ساکن هستند. این آوارگان از حق بازگشت به سرزمین اصلی خود محروم بوده و رژیم اشغالگر این حق را به رسمیت نمیشناسد. آمریکا در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و همراستا با روایت رژیم صهیونیستی از وضعیت آوارگان فلسطینی، سیاست خود را بر انکار وضعیت آوارگی آنها قرار داده و به دنبال خارج کردن فلسطینیها از دایره شمول سازمان حمایت از آوارگان سازمان ملل و قطع بودجه حمایتی آنهاست. این سازمان از حدود 5 میلیون آواره فلسطینی حمایت میکند. این در حالی است که قطعنامه شماره 194 شورای امنیت در بند 11(a) بهصراحت حق بازگشت فلسطینیان به سرزمین خود را به رسمیت میشناسد و این قطعنامه تاکنون بیش 135 بار از طرف مجمع عمومی سازمان ملل مورد تصریح قرارگرفته است. عدم تمکین رژیم صهیونیستی به این قطعنامه هیچ پایه حقوقی نداشته و فقط به دلایل سیاسی و از جمله تعریف اسرائیل از موجودیت خود بهعنوان «دولت یهودی» و اصرار بر خالص نگهداشتن جمعیت یهودی، قوانین بازگشت آوارگان را نادیده میگیرد.
برخی از مهمترین پیامدها و دستاوردهای کمپاین بازگشت به وطن عبارتند از:
1- راهپیمایی حق بازگشت روشی جدید و ابتکاری نو از مقاومت فلسطین است که هزاران نفر با راهپیمایی به سوی مرزهای اشغالی در روزهای اخیر، بار دیگر نگاهها را به فلسطین جلب کرد.
2- دفاع از سرزمین و خاک(زمین) فلسطین در قالب «راهپیمایی حق بازگشت»
منشأ شکلگیری روز زمین به سال ۱۹۷۶ بر میگردد. علت اصلی بروز حوادث روز زمین این بود که مقامات صهیونیستی در تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۷۶ به مصادره زمینهای چند روستای عرب نشین الجلیل میانی جهت احداث شهرکهای یهودینشین در چارچوب طرح یهودی کردن الجلیل و تخلیه آن از ساکنان عرب که نیمی از مجموع ساکنین را تشکیل میدهند، بود. اعتراض فلسطینیها به اقدام غاصبانه رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی به درگیریهای شدیدی بین آنها و نظامیان صهیونیستی در ۳۰ مارس 1976 انجامید که در آن روز ۶ فلسطینی به ضرب گلوله اشغالگران به شهادت رسیدند. از آن زمان «روز زمین» به عنوان نمادی از مقاومت ملی فلسطینیان در برابر زمینهایی که منجر به درگیری بین رژیم صهیونیستی و فلسطین بوده، یاد میشود.
3- مبارزه با «معامله قرن»
1
چرایی چنین ابتکار حماس برای برگزاری روز زمین در قالب «راهپیمایی بازگشت» به شرایط خاص کنونی مسئله فلسطین بر میگردد. تلاش مقامات رژیم صهیونیستی، لابی صهیونیستی و تیم یهودی کابینه ترامپ شامل کوشنر داماد وی برای تحقق آنچه «معامله قرن» مینامند و همراهی سعودیها و مصر با این خیانت بزرگ را میتوان یکی از عوامل اصلی طرح راهپیمایی بزرگ از سوی حماس و جریانهای مقاومت برای سال ۲۰۱۸ دانست. «معامله قرن» اصطلاحی است که در ماههای گذشته از سوی ترامپ، مسئولین تلآویو و حتی جریانهای مقاومت فلسطین (علیه آن) بسیار تکرار میشود. منظور از «معامله قرن» پایان بخشیدن به مسئله فلسطین و عادیسازی روابط میان اعراب و رژیم صهیونیستی است. ابتکار حماس برای مقابله با خطر «معامله قرن» و «عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی» بسیار کارساز بوده است بهگونهای که فضایی بسیار شدید علیه صهیونیستها در داخل فلسطین و جهان اسلام و حتی اروپا و آمریکا ایجاد شده و بار دیگر فلسطین را به رأس مسئله رسانههای جهان اسلام بازگردانده است.
4- به چالش کشیدن محاصره غزه و رهایی از وضعیت انفجاری
یکی دیگر از اهداف و دستاوردهای برگزاری مراسم روز زمین در قالب راهپیمایی بازگشت، به چالش کشیدن و کمرنگ کردن محاصره نوارغزه است. با فاجعه آمیز شدن وضعیت انسانی و معیشتی نوارغزه در ماههای اخیر رژیم صهیونیستی فشارهای زیادی را علیه حماس از راههای مختلف از جمله کاهش صادرات انرژی، فشارهای اقتصادی با همراهی تشکیلات خودگردان، بسته نگهداشتن گذرگاه رفح توسط مصر و... وارد کرده تا مقاومت فلسطین را مجبور به امتیازدهی در قبال کاهش محاصره نوارغزه نماید. به نظر میرسد تداوم راهپیمایی این فرصت را به حماس میدهد که در موضوع محاصره غزه در موضع ضعف نباشد و صهیونیستها را مجبور به تغییر رویه نماید.
5- به چالش کشیدن امنیت رژیم صهیونیستی در کنترل مرزهای نوار غزه
رژیم صهیونیستی همواره از دو جبهه شمال و جنوب خود با چالش کنترل امنیت مرزهای جعلیاش روبرو بوده است. مرزهای نوارغزه به دلیل نزدیکی آن به شهرکهای گوناگون، وجود تونلهای فراوان و تجربه جنگهای سهگانه به کابوسی برای صهیونیستها و ساکنین سرزمینهای اشغالی تبدیل شده است. در ماههای اخیر صهیونیستها اقدامات گوناگونی در عرصههای نظامی و فناوری به منظور تخریب و شناسایی تونلهای حماس انجام دادهاند. راهپیمایی بازگشت، چالشی جدید علیه سیاستهای امنیتی صهیونیستهاست.
6- مبارزه مدنی؛ راهی جدید برای مبارزه با رژیم صهیونیستی
یکی از نتایج راهپیمایی بازگشت در روز جمعه که از سوی حماس و رسانههای مقاومت فلسطین برنامهریزیشده بود، بروز اهمیت و تأثیرگذاری مبارزههای مدنی و اجتماعی بدون هیچگونه استفاده از ابزار و سلاحهای سرد و گرم و ترس صهیونیستها از این مسئله بود. راهپیمایی بازگشت این مسئله را ثابت کرد که حماس و دیگر جریانهای مقاومت باید بیش از گذشته به روشهای مبارزاتی غیرمسلحانه و مدنی در کنار مبارزه مسلحانه توجه داشته باشند. امری که در پیشگیری از تحقق سازش و عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بسیار مهم و حیاتی است. راهپیمایی حق بازگشت به عنوان یک روش مبارزه مدنی، میتواند ابزاری برای زنده نگه داشتن حق بازگشت آوارگان مورد استفاده قرار گیرد.
6. نگاهی به روز شمار تحولات کمپاین «حق بازگشت»
اولین جمعه
فلسطینیان ساکن باریکه غزه (جمعه) سیام مارس مصادف با «روز زمین»، راهپیمایی مسالمتآمیز حق بازگشت را آغاز کردند و در مرز این منطقه با فلسطین اشغالی تجمع کردند. راهپیمایی بزرگ حق بازگشت فلسطینیان در سالگرد روز زمین، یادآور تصمیم رژیم صهیونیستی در مصادره ۲۱ هزار کیلومترمربع از اراضی فلسطین در۳۰ مارس سال ۱۹۷۶ است. فلسطینیان در این راهپیمایی مردمی تلاش دارند بر قطعنامه ۱۹۴ شورای امنیت سازمان ملل که در بند ۱۱ آن بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمینشان اشاره شده است، تأکید کنند. این تظاهرات گسترده که با حضور هزاران فلسطینی برای بزرگداشت چهل و دومین سالروز «روز زمین» و تأکید بر حق بازگشت فلسطینی ها به سرزمین خود با عنوان «تظاهرات بزرگ بازگشت» برگزار شده با حمایت مسئولان سیاسی فلسطینی نیز همراه است.
دومین جمعه
فلسطینیهای ساکن باریکه غزه در دومین راهپیمایی «حق بازگشت»، در مرز باریکه غزه با فلسطیناشغالی تظاهرات کردند و با نظامیان صهیونیست درگیر شدند. هزاران نفر از فلسطینیهای ساکن باریکهغزه و کرانهباختری رود اردن، روز جمعه شش آوریل 2018 در راهپیمایی «حق بازگشت» که در مناطقمرزی با فلسطیناشغالی برگزار می شود حضور گسترده دارند. تظاهرکنندگان فلسطینی در غزه تصاویر پادشاه عربستان، محمد بن سلمان ولیعهد این کشور و تصاویر نخست وزیر رژیم صهیونیستی را به آتش کشیدند. جمعه گذشته نیز هزاران فلسطینی در روز زمین در تظاهرات مسالمتآمیز «حق بازگشت» در مرز باریکه غزه با سرزمینهای اشغال شده فلسطین شرکت کردند که با حمله نظامیان اسرائیلی روبهرو شدند. در این حمله 20 فلسطینی شهید و حدود هزار و 400 تن نیز زخمی شدند
سومین جمعه
در راهپیمایی سومین هفته حق بازگشت ،هزاران فلسطینی به سوی مرز نوار غزه با سرزمینهای اشغالی حرکت کردند. استقرار نظامیان و تک تیراندازها و تانکهای رژیمصهیونیستی برای مقابله با سومین جمعه راهپیمایی بازگشت در منطقه مرزی غزه انجام گرفته بود. تا مانع نزدیکشدن فلسطینیها به حصارهای امنیتی شوند. مجروحیت 528 فلسطینی در راهپیمایی بازگشت و برافراشتن پرچم فلسطین و آتش کشیدن پرچم اشغالگران و مجروح شدن 16 خبرنگار و امدادگر و شهادت یک فلسطینی در مرز غزه از جمله وقایع این روز بود.
چهارمین جمعه
در چهارمین جمعه تظاهرات بزرگ حق بازگشت، ساکنان نوار غزه برای تاکید بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خود در مناطق مرزی تجمع کردند که با یورش نظامیان رژیم صهیونیستی مواجه شدند. 4 فلسطینی در حمله نظامیان صهیونیست شهید و شماری دیگر زخمی شدند. در تظاهرات چهار هفتهای فلسطینیها در اطراف مرزهای نوار غزه که با خشونت نظامیان رژیم صهیونیستی همراه بوده 39 فلسطینی شهید و حدود چهار هزار نفر زخمی شدند.
پنجمین جمعه
پنجمین جمعه تظاهرات بزرگ بازگشت در نوار غزه تحت عنوان "جمعه جوانان انقلابی" در حالی برگزار شد که غزه روز پنجشنبه پیکر پاک شهید فادی البطش دانشمند و استاد دانشگاه فلسطینی را پس از انتقال از مالزی در آغوش گرفت. شهید فادی البطش روز شنبه گذشته به ضرب گلوله افراد ناشناس در پایتخت مالزی به شهادت رسیده بود. با وجود هشدار کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل به رژیم صهیونیستی در مورد هرگونه استفاده بیرویه از قدرت برای سرکوب فلسطینیان در نوار غزه، اشغالگران صهیونیست همانند هفتههای گذشته اقدام به سرکوب تظاهرات بازگشت کرده و به سمت شرکتکنندگان در این تظاهرات مسالمتآمیز گلوله، گاز اشکآور و بمبهای گازی شلیک کردند که در پی آن سه فلسطینی به شهادت رسیده و ۸۸۳ تن دیگر زخمی شدند. با شهادت این سه فلسطینی شمار شهدای تظاهرات بازگشت از ۳۰ مارس تاکنون به ۴۵ تن رسید و شمار مجروحان نیز از مرز ۶۰۰۰ تن گذشت .اسماعیل هنیه و یحیی سنوار، دو رهبر ارشد حماس و حتی همسر فتحی حماد، از رهبران و عضو دفتر سیاسی این جنبش پا به پای دیگر فلسطینیان ساکن نوار غزه در تظاهرات بازگشت شرکت کرده و بر حق مسلم ملت فلسطین در بازگشت به سرزمین اشغال شده خویش تاکید کردند.
ششمین جمعه
در ششمین جمعه تظاهرات بزرگ بازگشت در فلسطین، عضو برجسته دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" تاکید کرد که تظاهرات "حق بازگشت" پیام واضحی به تمامی طرفها ارسال کرد و نشان داد که اجرایی شدن "معامله قرن" غیرممکن است. فلسطینیان ساکن نوار غزه ششمین جمعه تظاهرات بازگشت تحت عنوان "جمعه کارگران" در نوار غزه را آغاز کردند. درجریان تظاهرات امروز هزاران تن شرکت داشتند و این راهپیمایی توسط نیروهای صهیونیست سرکوب شد. در همین راستا، محمود الزهار، عضو برجسته دفتر سیاسی جنبش حماس در جریان نشست خبری در شرق شهر غزه تصریح کرد که این تظاهرات پیام نزدیکی به کشورهای دور و نزدیک داشت و آن این که تصمیمگیری در فلسطین تا آزادسازی این سرزمین در اختیار حماس و مقاومت خواهد ماند
هفتمین جمعه
سرکوب راهپیمایی شهروندان فلسطینی در هفتمین جمعه متوالی “تظاهرات بزرگ بازگشت” سبب شهادت دو فلسطینی و مجروح شدن صدها تن دیگر شد. هفتمین تظاهرات بزرگ بازگشت تحت عنوان “جمعه هشدار” برگزار شد و با توجه به نزدیکی موعد انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار بود. وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرد که در جریان این تظاهرات دو تن به شهادت رسیده و ۴۴۸تن دیگر زخمی شدند.
هشتمین جمعه
هشتمين جمعه راهپيمايي بازگشت با عنوان جمعه وفاداري به شهدا و مجروحان با حضور ده ها هزار شهروند فلسطيني در مناطق مرزي غزه و مناطق اشغالي 1948 برگزار شد و طي آن مردم فلسطين بر حق مشروع خود مبني بر بازگشت به سرزميني که سال 1948 اشغال شده را داشتند. فلسطینی ها که به طور مسالمت آمیز در این راهپیمایی همچون هفته های گذشته شرکت کرده بودند با یورش نظامیان صهیونیست روبرو شدند که در نتیجه آن دست کم 56 نفر زخمی شدند.نظامیان صهیونیست دراین درگیری از گلوله های جنگی و گاز اشک آور در یورش به شهروندان فلسطینی استفاده کردند. آنها دوشنبه 14 می همزمان با سالروز نکبت(اشغال فلسطین)، 63 فلسطینی را شهید و سه هزار نفر دیگر را زخمی کرده بودند.
نهمین جمعه
در تظاهرات نهمین جمعه هزاران فلسطینی در مرزهای شرقی نوار غزه 109 تن زخمی شدند که 7 کودک و 4 زن در میان آنها بود. دست کم 10 نفر از آنها با شلیک مستقیم سربازان صهیونیست زخمی شدند.بیشتر شرکت کنندگان در اعتراضات روز جمعه در فاصله 800 متری نوار مرزی با سرزمین های اشغالی باقی ماندند اما دهها جوان فلسطینی تا فاصله 300 متری نوار مرزی نزدیک شدند. در شرق غزه نیز برخی از معترضان خود را به نوار مرزی رسانده و تلاش کردند بخشی از آن را تخریب کنند. سربازان ارتش رژیم صهیونیستی در این میان به سمت معترضان تیراندازی کرده و برای متفرق کردن آنها از گلوله جنگی و گاز اشک آور استفاده کردند. راهپیمایی های حق بازگشت از 30 مارس آغاز شده و فلسطینی ها در آن به دنبال تحقق حق بازگشت خود به سرزمینشان هستند.این اعتراضات در 14 مه به اوج خود رسید و تنها در این تاریخ در غزه دست کم 60 فلسطینی به شهادت رسیدند.
منبع : خبرگزاری صدای افغان (آوا)
پی نوشت
1معامله قرن: شواهد نشان می دهد ترامپ قصد دارد طرح بزرگ دیگری به نام "معامله قرن" را در ماه مبارک رمضان در فلسطین اشغالی اجرایی کند و این در حالی است که این تصمیم نیز همانند انتقال سفارتش به بیت المقدس فقط باعث قتل عام فلسطینیان خواهد شد. بعد از انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، اکنون مطرح کردن موضوع بزرگترین معامله قرن که توسط محمد بن سلمان ولیعد عربستان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ طراحی شده بود؛ ناظر بر این است که بعد از انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس شرایطی فراهم شود تا فلسطینی های ساکن نوار غزه به صحرای سینا به مصر منتقل شوند و سالانه ۱۰ میلیون دلار کمک مالی در اختیار فلسطینی ها قرار بگیرد.
این طرح، پیشنهادی مبنی بر تشکیل کشور فلسطین در ابتدا در حدود نیمی از کرانه باختری، تمامی نوار غزه و برخی محله های قدس از جمله " بیت حنینا"، "شعفاط" و اردوگاه آن، "راس خمیس" و "کفر عقب" مطرح می کند و در کنار آن، شهرک قدیمی و محله های اطراف آن همچون "سلوان"، "الشیخ جراح" و "جبل الزیتون" را برای اسرائیل باقی می گذارد. طرح معامله قرن در ادامه تایید شناسایی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی خواهد بود تا مسئله قدس این گونه پایان یابد. قرار است دولت آمریکا منطقه ای را که کیلومتر ها از اراضی قدس اشغالی دور است به فلسطینی ها پیشنهاد دهد، این موضوع کاملا گویا است که فلسطینی ها آن را نخواهد پذیرفت و محور غربی - عبری - عربی با مقاومت بیشتر مواجه خواهند شد. گفتنی است مذاکرات بین فلسطین و اسرائیل در سال ۲۰۱۴ متوقف شده و تا کنون از سر گرفته نشده است. آمریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین فشار می آورد که به جای بیت المقدس به شهر ابودیس در کرانه غربی به عنوان پایتخت دولت خودگردان اکتفا بکند.
بندهای معامله شوم قرن:
۱- دولت فلسطین، با حاکمیت محدود، در نیمی از کرانه باختری و سرتاسر نوار غزه تشکیل خواهد شد.
۲- اسرائیل، مسئولیت امنیتی بخش اعظمی از کرانه باختری و گذرگاه های مرزی را بر عهده خواهد داشت.
۳- دره اردن تحت حاکمیت اسرائیل قرار خواهد گرفت و این رژیم ماموریت سیطره نظامی بر آن را بر عهده خواهد گرفت.
۴- تمامی محلههای عربنشین در قدس شرقی، بجز «المدینه القدیمه» که بخشی از «قدسِ اسرائیل» خواهد بود، به دولت فلسطین واگذار خواهد شد.
۵- ابودیس در شرق قدس، پایتخت پیشنهادی برای دولت فلسطین خواهد بود.
۶- فلسطین و اردن در نظارت دینی بر مساجد «المدینه القدیمه» مشارکت خواهند کرد.
۷- غزه به دولت جدید فلسطین ملحق خواهد شد، مشروط بر این که حماس خلع سلاح شود.
۸- بندی در طرح مبنی بر «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی وجود ندارد، ولی ساز و کاری برای پرداخت غرامت و نظارت جامعه جهانی به آنها تدوین خواهد شد.
۹- به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک کشور برای ملت یهودی و فلسطین با حاکمیت محدود به عنوان کشوری برای فلسطینیان.
شواهد نشان می دهد که آخرین نقشه طراحی شده مدنظر ترامپ و دارو دسته اش، انتقال فلسطینی های ساکن نوار غزه به صحرای سینا در مقابل دریافت ۱۰ میلیون دلار است. اکنون ترامپ به دنبال یک حاشیه امن برای اسرائیل است، به این مفهوم که در آینده شرایط را به گونه ای فراهم سازد که داخل اراضی اشغالی صدای هیچ گونه مخالفتی علیه رژیم صهیونیستی نباشد و حماس و جهاد اسلامی به عنوان دو جنبش مبارز فلسطینی از اراضی اشغالی خارج و به منطقه ای از مصر منتقل شوند تا نتوانند در داخل اراضی اشغالی وارد مبارزه شوند.