به جرأت میتوان ادعا کرد که یکی از اساسیترین معضلاتی که دامنگیر انسانِ عصر حاضر گریدیدهاست، بیماری اضطراب وافسردگی است. اگرچه انسانِ قرن 21 با تمام وجود به دنبال یافتن مسیر رهایی از اضطرابها و دلهرههای زندگیست، اما با این وجود در بسیاری از مواقع سر از کورهراه درمیآورد. از نگاه دین مبین اسلام ارتباط با الله یگانه مسیر راستین کسب آرامش و دوری از استرسهای زندگی است...
عوامل اضطراب
برخی از مهمترین عواملی که باعث پریشانی خاطر می گردند و آرامش روحی انسان را بر هم میزنند، عبارتند از:
1-ترس از آینده:
انسان همواره از آینده خود نگران است و میترسد مطلوبی را از دست بدهد یا نامطلوبی دامنگیرش شود. ترس از آیندهی فرزندان، تأمین هزینه زندگی، فقر، ازدواج، شغل، از دست دادن موقعیتهای اجتماعی و... همواره فکر انسان را به خود مشغول میدارد.
2- شداید و گرفتاریها:
عواملی چون بیماری، فقر، بلاها و مصایب، همواره انسان را مضطرب و نگران میسازد.
3- احساس پوچی:
افرادی که احساس پوچی میکنند، احساس آرامش نمیکنند و همواره در پی گمشدهای میگردند ولی هرچه میکوشند خلأ روانیشان برطرف نمیشود و در نتیجه زندگی را تکرار مکررات، یکنواخت و خویشتن را توخالی و بیهدف مییابند و روزگار خود را در اضطرابی جانکاه سپری میکنند و احساس تنهایی، ناامیدی و شکست میکنند.
4- نداشتن پشتیبان و تکیهگاه:
یکی ازعوامل اضطراب، نداشتن تکیهگاه معنوی است زیرا وقتی انسان خدا را فراموش کرد زندگی مادیش هم دشوار میشود.
5- ترس از مرگ:
ترس از مرگ، عامل مهم دیگری است که سبب دلهره و نگرانی در انسان میشود. و از آن جا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست، بلکه در سنین دیگر مخصوصاً به هنگام بیماریها، جنگها، ناامنیها و.. . وجود دارد، این نگرانی میتواند عمومی باشد.
6- ضعف و ناتوانی:
عامل بخشی از نگرانیها، ناتوانی انسان در برابر عوامل طبیعی، مانند سیل، زلزله، بیماری و ناتوانی در برابر دشمنان است.
7- دنیاپرستی:
دنیاپرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی، یکی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهی عدم دستیابی به رنگ خاصی از لباس، کفش و کلاه یا یکی از هزاران وسایل زندگی، ساعتها و یا روزها فکر دنیاپرستان را ناآرام و مشوش میکند.
8- گذشته تاریک:
گاه، گذشتهی تاریکِ زندگی فکر انسان را به خود مشغول میدارد و همواره او را نگران میسازد. از گناهانی که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها و... نمونهای از اینگونه عوامل هستند.
درمان اضطراب:
برای کسب آرامش، برخی به دنبال دنیاطلبی و کسب مال و ثروت میروند، برخی آرامش خود را در سایهی استفاده هرچه بیشتر از امکانات رفاهی میدانند و برخی به بیتوجهی به قید و بندها و تکالیف شرعی میدانند و برخی به آرامبخشها و مواد مخدر روی میآورند، اما راههای اصلی رسیدن به آرامش مسائل دیگری است که در این جا به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1- ایمان به خدا:
ایمان به خداوند، ریشهها و زمینههای اضطراب را از میان میبرد؛ زیرا دین با دستورات اخلاقی خود، آتش حرص، آز و جاه طلبی را که از عوامل اضطراب هستند؛ فرو مینشاند.
- دین در سایه اعتقاد به معاد و روز رستاخیز، رشتهی زندگی را در دوران پس ازمرگ متصل میکند ومرگ را دروازه زندگانی جاوید میداند و از این رهگذر به زندگی مادی بشر معنا و طراوت میبخشد.
- انسان مؤمن در مصائب و سختیها از آرامش برخوردار است؛ زیرا از یک سو همواره خود را از تکیهگاهی محکم و پناهگاهی ایمن برخوردار میداند و از سوی دیگر در پرتو خداباوری، دیگر احساس تنهایی نمیکند چرا که خود را به نیروی شکستناپذیر متکی میداند که همه چیز در دست اوست. قرآن کریم میفرماید:
آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت یافتگانند!
زیرا ایمان راستین به خدا، انسان را نسبت به کمک و حمایت و لطف خداوند امیدوار میسازد و احساس میکند خداوند همواره با اوست و به او کمک میکند. لذا از مصائب روزگار نمیهراسد، زیرا عقیده دارد حوادث، آزمایش و کمالی است از طرف خداوند برای او. مؤمن واقعی برای چیزهای از دسترفته افسوس نمیخورد. مؤمن واقعی هیچگاه دچار اضطراب ناشی از احساس گناه نمیشود، چون میداند خداوند بخشنده است.
مؤمن از چیزهایی که اکثر مردم از آن میترسند، مانند مرگ، فقر، بیماری، گرفتاری روزگار و... نمیهراسد. و از آن جا که مصائب را آزمایش الهی میداند و میداند که در برابرش باید صبر کرد، دارای توانایی زیاد در تحمل گرفتاری است.
مؤمن میداند روزیرسانش خداست و اوست که ارزاق را بین مردم تقسیم میکند. بنابراین از فقر و تنگدستی نمیترسد.
مؤمن از مرگ نمیترسد و به آن با دید واقعبینانه مینگرد؛ زیرا میداند که هیچ گریزی از آن نیست.
راز اصلی احساس امنیت روحی در میان مؤمنان، آن است که روح آدمی ماورائی است و آنگاه که به خدا توجه میکند، بر اثر احساس نزدیکی میان خود و خدا، آرامش مییابد.
در پژوهشی که بر روی 148 بیمار که منتظر عمل جراحی بودند انجام گرفت، نتیجهی این پژوهش نشان داد که اضطراب در افرادی که اعتقادات مذهبیشان قویتر بود به مراتب، کمتر از دیگران است.
2- تغییر بینش و نگرش و ایجاد نگرش مثبت:
بسیاری از دلهرهها و اضطرابها از آنجا ناشی میشود که انسان بینش و نگرشی صحیح به مسائل زندگی ندارد. ایمان طرز نگرش انسان را از خویشتن و جهان عوض میکند. با تغییر نگرش بسیاری از اضطرابها به آرامش مبدل میشود. به عبارت دیگر باورهای دینی، اطلاعاتی را در اختیار قرار میدهد که زندگی برای انسان در مجموعه هستی، شیرین، مطبوع و دلپذیر میگردد. و بین آدمی و جهان، آشتی برقرار میشود که همه چیز را به دید مثبت مینگرد. یکی از معرفتهای بنیادین که تأثیر بسیار زیادی در بینش و نگرش مثبت انسان به جهان به جای میگذارد، اعتقاد به عدالت و حکمت الهی است. خداوند عادل است یعنی استحقاق و شایستگی هیچ موجودی را مُهمل نمیگذارد و به هرکس هرچه استحقاق دارد میدهد و حکیم است.و با این نوع نگرش انسان آرامش پیدا میکند.
3- تلاوت و شنیدن صوت قرآن:
تلاوت و شنیدن صوت قرآن، اضطراب را از بین میبرد. بر اساس پژوهش جمعی از محققان که روی مجموعهای از داوطلبان در آمریکا انجامشد، گوش فرا دادن به صدای قرآنی که با ترتیل خوانده شده است، تغییرات فیزیولوژیک (غیرارادی) در دستگاه عصبی ایجاد میکند و موجب از میان رفتن حالتهای روحی نامتعادل، همانند اضطراب میشود.
به گفتهی این محققان، افرادی که به زبان عربی نیز آشنایی ندارند آرامش و شادی درونی را هنگام گوش دادن به قرآن احساس میکنند.
4- آخرتگرایی:
از دیگر سرچشمههای آرامش، داشتن روحیه آخرتگرایی است.
امام علی (ع) فرمود:
"کسی که زیاد در یاد مرگ باشد از زندگی دنیا به اندکی راضی و خشنود خواهد بود."
5- تناسب انتظارات با واقعیات:
اگر در زندگی مشکل داشته باشیم مانعی ندارد، زیرا اقتضای دنیا و زندگی چنین است ولی نباید با زندگی، مشکل داشته باشیم، باید خود را با زندگی سخت هماهنگ کنیم تا بتوانیم به آرامش برسیم.
6- ازدواج:
یکی از عوامل و زمینههای آرامش، ازدواج است. قرآن میفرماید:
"واز نشانه های او این است که از جنس خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید، و میانتان دوستی و مهربانی نهاد."
7- کاستن تعلقات:
هر قدر تعلقات و وابستگیها بیشتر باشد، زمینهی نگرانی بیشتر است. امام صادق (ع) فرمود:
"هر کس دلبستگی به دنیا پیدا کند، دلش سه خصلت پیدا خواهد کرد، اندوهی که به او سودی نمیرساند و آرزویی که به آن نخواهد رسید و امیدی که به دست نخواهد آورد."
8- تفویض امور به خداوند:
کسانی که تدبیر امورشان را به خدا واگذار کنند، خداوند امورشان را سهل و آسان میکند.
قرآن میفرماید:
"من کار خود را به خدا وا میگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست."
ادامه دارد...
منبع: کتاب بیماریهای اخلاقی درمانهای قرآنی؛ محمود اکبری؛ ص 75-68