نماز صبح را خواندند و آماده شدند تا برای برپایی عزاداری در قالب دستههای سینهزنی به سمت زیارت "سید مرتضی علوی" حرکت کرده و حماسهی دیگری را با نوای "لبیک یا حسین(ع)" در شهر هرات خلق کنند.
با وجود افزایش تهدیدات امنیتی علیه مراسمهای عزاداری در کشور اما شور و حال بسیار زیادی در همه ولایات کشور بخصوص در شهر هرات برقرار است. مردم در مساجد، حسینیهها و تکایا با شور و شوق بیشتری نسبت به سالهای قبل در گرامیداشت و احیاء عاشورا و مراسمهای عزاداری تلاش و کوشش دارند.
اینجا، در گوشهای از شهر هرات، شهرکی به نام "شهرک المهدی" وجود دارد که مردمانش همواره بر طبل وحدت و همدلی میان اقشار مختلف کوبیدهاند.
با آنکه قبل از فرارسیدن ماه محرم، گروههای افراطی طالب و داعش تهدید کرده بودند که مساجد را مورد هدف قرار میدهند اما مردمان این شهرک و شهرکهای اطراف آن، بدون هیچ ترس و دلهرهای به برپایی هرچه باشکوهتر مراسمهای عزاداری پرداختند.
در شبهای نخست ماه محرم، همگان فکر میکردند که در این سال مراسمهای عزاداری کمرنگ خواهد بود اما سپری شدن چند شب، مشخص شد که نه تنها این مراسمها کمرنگ نشده، بلکه مردم با اشتیاق بیشتری به برپایی آن پرداختهاند.
شب قبل(شب عاشورا)، مراسمهای زیادی با تدابیر شدید امنیتی در مناطق مختلف هرات مخصوصا این شهرک برگزار شد.
در همین شب تعدادی از ساکنان این شهرک که قصد حضور در مراسم روز عاشورا را داشتند، در فضای اجتماعی فیسبوک پستهایی با موضوع طلب حلالیت از دوستان منتشر کرده بودند.
اما امروز؛ روزی که برای دشمن اسلام ارزش زیادی دارد و تمام تلاشش را میکند تا بتواند کاری کند که مسلمانان نسبت به آن بیتوجه شوند. حمله به مسجد جوادیه شهر هرات را انجام دادند و فکر میکردند که پس از این مسلمانان دیگر به مساجد نرفته و مراسمهای مذهبی خود را انجام نمیدهند.
آنان فکرش را نمیکردند که از صبح روز یکشنبه، دهم محرم(عاشورای حسینی) زنان و مردان با فرزندان خود به خیابانها آمده و نوای "یا حسین" سرخواهند داد.
حضور پرشوق خانوادهها به همراه کودکان و نوجوانان در این مراسم، نشاندهندهی اعتماد آنان به نیروهای امنیتی دولتی و مردمی بود. با خاطر آسوده به عزاداری میپرداختند و اشک میریختند.
زنان نیز فرزندان تازه متولد شدهی خودشان را با سربندهای مختلف بیرون آورده بودند و در کنار جادهها به تماشای دستههای عزاداران میپرداختند.
"غلام حسین"، پیرمردی است که از شهرک کوره ملی که چندین کیلومتر از زیارت "سید مرتضی علوی" فاصله دارد، به همراه دستهی سینهزنی به جبرئیل آمده تا به امام زمان(عج) تسلیت بگوید و ابراز کند که "آقا جان! شما تنها نیستید و مسلمانان در این روز در کنار شما عزادار هستند".
او که سنش به ۶۵ سال میرسد، میگوید که از کودکی در مراسمهای عزاداری و سخنرانی شرکت کرده و تا کنون هرگز این مراسمها را ترک نکردهاست چون به گفتهی خودش، "هر چه دارم، از امام حسین(ع) دارم".
"فاطمه"، کسی است که به همراه فرزند چند ماههاش از محلهحاجی عباس به زیارت "سید مرتضی" آمده تا این پیام را به جهانیان برساند که زنان مسلمانان پیرو خط حضرت زینب(س) هستند و هرگز از عقیدهشان پا پس نخواهند کشید.
او اما علت آوردن فرزندش را در این مراسم اینگونه بیان میکند. "میخواهم فرزندم از خردسالی با عشق و محبت امام حسین(ع) آشنا و همینطور بزرگ شود".
اما چرا با تمام تهدیدات، این افراد از راههای دور و نزدیک برای عرض تسلیت به این مکان مقدس آمدهاند؟
سوالی که در پاسخ به آن به سراغ کودکی رفتم. او میگوید که "هیچ وقت از شهادت نمیترسد. همانگونه که علیاصغر(ع) و امام حسین(ع) را شهید کردند، بگذار ما را هم شهید کنند. مگر خون من و همسن و سالهایم از خون فرزند امام حسین رنگینتر است؟".
فرهنگ شهادت طلبی، ایثار و احترام در میان عزاداران حسینی به وضوح دیده میشود. آنها در کنار اینکه راه زیادی را برای عزاداری پیموده بودند، به مراکز خوندهی نیز رفته و به نیازمندان خون اهدا کردند.
این گوشهای از زیباهایی بود که در روز عاشورا به نمایش گذاشته شده است. حضور کمپهای مختلف برای پذیرایی از عزاداران حسینی یکی دیگر از کارهایی است که جوانان شهرک المهدی جبرئیل انجام دادند.
هر عزاداری که تشنه میشد، جوانان حاضر در این کمپها فورا برایش آب، چای، شربت و یا شیر میآوردند تا رفع تشنگی کنند.
برخیها هم لیوانهای یکبار مصرف پلاستیکی را پر از نوشیدنی کرده، در سینی گذاشته و برای جمعیت عزادار میآوردند.
آنان میگویند: خدمت به عزاداران سیدالشهداء(ع) یکی از نعمتهای الهی است که نصیب حالشان شده است.
نصب پرچمهای مختلف در جادههای این شهرک حال و هوای دیگری را به عزاداران میداد. به هر گوشهای که نگاه میکردی، میدیدی که پرچمهای مختلف با شعارهای زیبا بر دیوار خانهها، دکانها و کمپها برافراشته شده است.
بر میگردیم به زیارت "سید مرتضی علوی". در آنجا عزاداران حسینی جمع شده و نوحهخوانان یکی پس از دیگری نوحهسرایی میکردند. دستههای مختلف میآمدند و دستهای قبلی جا را برای دستههای جدید خالی میکردند.
کودکان و نوجوانانی که پرچم به دست داشتند، این پرچمها را در میان عزاداران برافراشته نگه میداشتند.
در این میان مسالهای که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند، نظم و انضباط عزاداران بود. صفهای منظم و به همپیوسته را میتواند از جمله ویژگیهای بارز این حماسهی پرشور دانست.
مسالهی دیگری که میشود از آن به عنوان یک امتیاز بزرگ در برابر دشمن واحد نام برد، حضور مسئولین حکومتی و دولتی در مراسمهای عاشورایی است که حکایت از همکاری و تعامل و تفاهم مشترک بین دولت و ملت افغانستان در احیاء ارزشهای اسلامی و دینی بخصوص در موضوع محرم و عاشورای حسینی دارد.
این مساله میتواند دولت و ملت را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کرده و فاصلههایی که دشمن با هزاران ترفند ایجاد کرده، از بین ببرد.
با نزدیک شدن به اذان ظهر، مراسمها خاتمه یافت و مردم به سوی مساجد رهسپار شدند تا نماز ظهر عاشورا را اقامه کنند.
نمازگزاران میگویند که امام حسین(ع) در آن وضعیت جنگ هم دست از عبادت به موقع خداوند برنداشته و نماز را برپا داشتند، حال پس از گذشت قرنها، پیروان آنحضرت هم به پیروی از امامشان، نماز را در اول وقت و به جماعت خواهد خواند.