مقامهای محلی میگویند روز چهارشنبه ۲۱ میزان در اثر انفجار بمب در ولسوالی بلخ ولایت بلخ در شمال افغانستان دستکم ۱۴ نفر کشته و ۲۸ نفر زخمی شدند.
منیراحمد فرهاد؛ سخنگوی سرپرست ولایت بلخ گفت که این بمب در پایه برق جاسازی شده بود و از طریق کنترل از راه دور منفجر شد.
آقای فرهاد افزود در حالی که عزاداران عاشورا از مسجدی در مرکز ولسوالی بلخ بیرون میشدند، بمب منفجر شد.
حمله بر مراسم مذهبی در بلخ پیشینه نداشته است.
شماری از شاهدان عینی در بلخ گفته اند که آنها ابتدا شاهد پرتاب یک بمب دستی در میان نمازگزاران بودند، سپس صدای شلیک را شنیدند و در پی آن صدای انفجار دیگری به گوش رسید.
شب عاشورا نیز کابل شاهد حملات خونین بر عزاداران تاسوعا در زیارت سخی بود که در نتیجه آن ۱۶ نفر کشته و ۵۶ نفر زخمی شدند.
خبرگزاری امریکایی رویترز گزارش داده که مسؤولیت این حمله را گروه داعش، بر عهده گرفته است.
این حملات و انفجارها در حالی صورت گرفت که دولت، پیشتر نسبت به وقوع چنین رویدادهایی به عزاداران هشدار داده بود؛ هشداری که البته به باور منتقدان، نمی تواند چیزی از سنگینی مسؤولیت دولت در تأمین بهینه امنیت عزاداران حسینی، کم کند. این امر، مخصوصا در مورد حملات خونین کابل، مشهودتر و جدی تر است؛ زیرا در کابل، تروریست ها، برخلاف هشدارهای دولت، دسته های سینه زنی را در خیابان، آماج قرار ندادند تا دولت مدعی شود که پیشتر در این زمینه، هشدار داده و اتمام حجت کرده بود؛ اما کسی به آن توجه و عمل نکرد؛ بلکه تروریست ها به مراکز مهم تجمع عزاداران به ویژه زیارتگاه سخی حمله کردند؛ جایی که یکی از بزرگ ترین تجمعات عزاداری و مناسبک مذهبی شیعیان در مناسبت های ویژه برگزار می شود و حتی در شرایط عادی هم از اصلی ترین اماکن زیارتی و مذهبی مردم به شمار می رود.
با این حساب، قصور ناشی از عدم تأمین امنیت زیارتگاه سخی، به باور بسیاری از مردم، مستقیما متوجه مسؤولین امنیتی است و دولت نباید صرفا به این دلیل که تروریست های دست آموز سازمان های تروریستی و استخباراتی خارجی، عامل حمله خونین و فاجعه بار بر زنان و مردان و کودکان عزادار در سخی بودند، از زیر بار مسؤولیت امنیت آن شانه خالی کند.
استفاده تروریست های مهاجم در حمله سخی از یونیفورم های مخصوص نیروی پولیس هم مسؤولیت دولت در این زمینه را دوچندان می کند؛ زیرا دولت ها در همه کشورهای جهان، وظیفه دارند که به منظور جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی، مکانیزم های به شدت سختگیرانه ای را بر دسترسی افراد عادی به ابزارآلات و نشانه های مخصوص نیروهای امنیتی، وضع کرده و مانع از دستیابی تروریست ها به یونیفورم های پولیس در اینگونه موارد شوند.
این امر به ویژه در کشوری مانند افغانستان که پیش از این نیز تروریست ها به صورت گسترده از این تاکتیک استفاده کرده اند، حساسیت ها را دوبرابر می کند و مسؤولیت جدی تری را متوجه نیروهای کشفی و استخباراتی می نماید.
صرف نظر از مسؤولیت دولت در قبال تأمین امنیت عزاداران در ایام عاشورای حسینی که اگر به درستی انجام می شد، بی تردید، دست کم حمله های کابل، قابل پیشگیری بود، با بمب گذاری مرگبار در بلخ، پرسش هایی جدی در مورد اهداف و پیامدهای حملات امسال بر عزاداران، ایجاد می شود؛ به ویژه وقتی رسانه های امریکایی «خبر داده اند» که این حملات، کار داعش بوده است!
آگاهان می گویند که تروریست ها و حامیان و همدستان شناخته شده آنها با این حملات در تلاش اند تا شکاف و اختلاف میان شیعه و سنی را تقویت کنند و به این ترتیب، نوعی جنگ مذهبی را در افغانستان، راه اندازی کنند. این همان چیزی است که بزرگترین کمک را به دشمنان اصلی اسلام می کند و موجب استیلا و قدرت گیری بیشتر آنها شده و از آنسو از وحدت و انسجام و همگرایی اسلامی میان مسلمانان می کاهد؛ رویدادی که نخستین پیامد آن، تضعیف قدرت مسلمانان در برابر دشمنان اسلام و زمینه ساز سلطه و غلبه دایمی آنها بر سرنوشت مسلمین اعم از شیعه و سنی خواهد بود.
و اما پیامدهای این اهداف و کارابزاری که برای رسیدن به آن، روی دست گرفته شده، چه خواهد بود؟
افغانستان هم در گذشته و هم در حال حاضر، روزگاران سختی را تجربه کرده است. جنگ های مهیب و خونینی در کشور، رخ داده؛ اما در هیچیک از جنگ های گذشته، مذهب و تنش های طایفه ای و فرقه گرایانه، نقشی اساسی و تعیین کننده نداشته است.
به بیان رساتر، تاکنون کمتر واقع شده که شیعیان به خاطر شیعه بودن شان یا سنی ها به دلیل سنی بودن شان، کشته شده باشند. هرچند نمی توان وقوع چنین رویدادهایی را به صورت جسته و گریخته، مردود دانست.
با این حساب، افغانستان در میان بسیاری از کشورهای اسلامی، این افتخار را دارد که با وجود سنگین ترین تجربه ها در زمینه جنگ های داخلی، هرگز عرصه درگیری های مستقیم مذهبی نبوده است.
این بار نیز تروریست ها و حامیان معلوم الحال آنها در رسیدن به این هدف ناپاک شان، ناکام خواهند شد. نه چراغ عزاداری های شورانگیز حسینی، خاموش خواهد شد و نه برادری دیرینه شیعه و سنی، از میان خواهد رفت.