نمایندگی طالبان در قطر اعلام کرده که شماری از نمایندگان این گروه به چین سفر کرده اند تا در مورد حضور نظامیان خارجی در افغانستان بحث و تبادل نظر کنند.
یک عضو ارشد طالبان گفته که هیأت اعزامی، در مورد موضوعاتی چون «اشغال و سیاست های اشتباه حکومت فعلی افغانستان» با مقامات چینی بحث می کند.
یک منبع دیگر طالبان هم درباره احتمال از سرگیری مذاکرات چهارجانبه صلح گفته که پکن می تواند با صداقت آغازگر روند صلح باشد.
همچنین شماری از اعضای طالبان به رهبری ملا رسول و قاری حمزه؛ سخنگوی محاذ فدایی تایید کرده اند که رهبران طالبان بین ۱۸ تا ۲۲ ماه جاری میلادی به چین سفر کردند و با مقامات اطلاعاتی چین در مورد امریکا و کشورهای خارجی مذاکره کرده و به توافقاتی دست یافتند.
پیشتر نیکلاس هیسم؛ نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان گفته بود که کشورهای هند و ایران نیز در آینده به روند صلح افغانستان خواهند پیوست این روند به زودی آغاز می شود.
طالبان پیش از این نیز هیأت هایی را برای گفتگو و مذاکره به چین فرستاده بودند؛ امری که به باور کارشناسان، نشانگر وجود روابط پنهان میان این گروه و چینی ها و از آنسو، نفوذ عمیق چین بر گروه طالبان می باشد.
چین همچنین از متحدان راهبردی پاکستان محسوب می شود و به همین دلیل، زمانی که در آغاز حکومت وحدت ملی، پکن دومین میزبان سفر خارجی رییس جمهور اشرف غنی شد و مشارکت چین در گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و طالبان، از نخستین چشمداشت های دولت جدید افغانستان از چینی ها بود، کارشناسان با اشاره به روابط پیچیده و پیشرفته ای که چین با پاکستان و همچنین گروه طالبان دارد، ابراز امیدواری کردند که از این پس، روند صلح افغانستان وارد فاز و فضای تازه ای شود و از رکودی که در دوره کرزی بر این روند، مستولی شده بود، رهایی یابد؛ اما نتایج بعدی نشان داد که این چشمداشت، بیش از اندازه خوش بینانه بوده است.
منتقدان می گویند که در میانه این خوش بینی ها، کسی در آن زمان به نقش سایر بازیگران ریز و درشت روند صلح افغانستان، به ویژه امریکا و پاکستان توجهی نکرد.
از این منظر، گروه طالبان یک کلیت واحد و منسجم با سازماندهی متمرکز و یگانه نیست تا تصمیم رهبر این گروه در تأیید صلح یا استمرار جنگ، حتما و لزوما مورد تأیید و توافق سایر اعضا و رهبران این گروه نیز باشد و مهم تر از آن اینکه همه اطراف و بازیگران عرصه صلح و جنگ افغانستان، از چنین تصمیمی حمایت و تبعیت کنند.
این تحلیل به ویژه پس از انتشار خبر مرگ ملاعمر؛ رهبر و پایه گذار گروه طالبان، بهتر تثبیت شد؛ زیرا در نتیجه آن، شکاف های عمیقی در بدنه گروه طالبان، سر باز کرد و ساختار به ظاهر منسجم این گروه، آسیب های جدی و عمیقی برداشت.
با این حساب، اکنون اعلام رسمی سفر هیأتی از نمایندگی سیاسی طالبان مستقر در دوحه قطر به چین، لزوما نمی تواند تغییر ملموس تازه ای را در روند راکد و شکست خورده صلح افغانستان به وجود آورد. هرچند این رویداد، یکبار دیگر نقش و نفوذ عمیق و نیرومند چین بر گروه طالبان را آشکار می سازد.
با این وجود، هنوز آینده روند صلح افغانستان با طالبان، چالش های سنگین و بزرگی در پیش دارد و با ابهامات شدیدی رو به رو است؛ زیرا کشورهایی که اکنون به عنوان بازیگران مطرح این روند، شناخته می شوند، پیش از این، بارها آزمون پس داده و ناموفق یا به بیان بهتر، غیر صادقانه عمل کرده اند؛ کشورهایی که چین هم یکی از آنها بوده است.
ناظران می گویند حتی اگر بر بنیاد اظهار نظر یک منبع طالبان، گفتگوهای چهارجانبه با نقش آفرینی چین، بار دیگر به کار خود آغاز کند، هیچ امیدی به حصول توافقی عملی و صادقانه در زمینه آینده صلح افغانستان وجود ندارد.
بنابراین، تنها نقطه امید در این باره، ورود و نقش آفرینی بازیگران تازه ای مانند هند و ایران است؛ دو قدرت مهم و اثرگذار منطقه ای که هم منافع بزرگی در افغانستان دارند، هم بیشترین آسیب ها را از وضعیت بی ثبات و ناآرام کشور ما متحمل شده اند و هم در بعد منطقه ای و عرصه بین المللی، قدرت هایی نافذ و وزنه هایی قابل اعتنا محسوب می شوند.
با این حال، هنوز همه چیز به چگونگی بهره وری سیاست خارجی افغانستان از فرصت ها و پتانسیل هایی که در زمینه صلح با مشارکت قدرت های مطرح منطقه ای موجود است، وابستگی دارد.