یکی از جادههای ریاض پایتخت عربستان سعودی به نام ابوبکرالبغدادی رهبر گروه داعش نام گذاری شده است.
خبرگزاری العربیه به نقل از سی ان ان گزارش داده است این جاده، در ریاض به نام رهبر داعش نام گذاری شده و اما دولت عربستان سعودی در مورد درستی و نادرسی این خبر واکنش نشان نداده است."
برای اولین بار این خانم هیلاری کلینتون؛ وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده امریکا بود که پرده از رابطه پنهانی میان سران ریاض و رهبران گروه تروریستی داعش برداشت و با اعتراف به اینکه داعش طبق نقشه و پلان واشنگتن و ریاض و با هدف ایجاد بحران و تشنج در منطقه و در نتیجه تجزیه عراق و سوریه، طرح و عملی شده است، آب پاکی روی دست همگان ریخت.
نیت سعودی ها از راه اندازی پروژه دهشتبار و خائنانه داعش، چنانکه بسیاری از آگاهان نیز بدان اشاره کرده اند، چند انگیزه بود: در قدم نخست می خواستند با راه اندازی این لشکر قسی و جنایتکار، قدرت شیعی در سوریه و عراق را مضمحل کنند و بجای آن و با تجزیه عراق و سوریه، رژیم های ضعیف و دست نشانده خود را در سرزمینهای کوچک که همه از پیکره عراق و سوریه جدا شده بودند، برقرار سازد.
قطعاً این برنامه در هماهنگی تام و تمام با سران واشنگتن اجرائی می شد؛ چرا که ناتو به سرکردگی ایالات متحده امریکا با وجود آنکه از دو سال و نیم به این طرف ائتلاف جنگی علیه داعش در منطقه به راه انداخته است؛ اما تا کنون و به اذعان بسیاری از آگاهان در قضایای سوریه و عراق، حتی یک مورد عملیات جدی و اساسی علیه داعش و استحکامات آن انجام نداده است!.
امریکا در طول مبارزه لفظی و زرگری اش با داعش و نیز سایر گروههای تروریستی مسلح در سوریه و عراق، نه تنها با این گروهها برخورد لازم جنگی و نظامی نداشته که با مماشات در برابر آنان و نیز سهل انگاری های عمدی و هدفمند در مقابل داعش و امثال آن از گروههای تروریستی، راه را برای پیشروی آنها باز تر کرده و دست آنان را در ارتکاب جنایات ضد بشری بیشتر و هولناک تر در سوریه و عراق و اینک افغانستان، باز و باز تر گذاشته است.
خوش بختانه که در افغانستان و به دلیل دوری عربستان و سایر حامیان داعش از این کشور، دولت افغانستان دست امریکایی ها را خوانده و با راه اندازی عملیاتهای جدی و مصمم علیه داعش در ننگرهار؛ خاستگاه انحصاری داعش، این گروه کوچک و ضعیف را زمینگیر کردند؛ اما وضعیت در سوریه و عراق بکلی فرق می کند و در آن کشورها به دلیل باز بودن مسیرها برای ساپورت و اکمالات داعش و سایر گروههای تروریستی از کشورهایی چون عربستان، قطر، ترکیه و سایر دولتهای وابسته ی عربی، گروههایی چون داعش و امثال آن از قدرت و قوت نظامی لازم برخوردارند و دلیل طولانی شدن جنگ و باقی ماندن مناطقی از سوریه و عراق در دست داعش و سایر گروههای افراطی و تروریستی به همین دلیل است.
انگیزه دوم ریاض و همدستان امریکایی- اروپایی آن از رشد و تقویت داعش، چنانکه برخی از مقامات آنها و نیز شرکای صهیونیستی آنان نیز اذعان کرده اند، مقابله با قدرت حزب الله لبنان در منطقه و سرانجام نابودی آن بوده است؛ چنانکه در این میان به مهار کردن نیروهای فلسطینی از جمله حماس نیز نظر داشته اند.
به نظر می رسد عمده خبط و خطای راهبردی و اساسی رهبران ریاض و مشاوران امریکایی آنها نیز در همین نکته نهفته باشد که قصد داشتند نیروهای کارکشته و کهنه کار تخصصی حزب الله و حماس را که لااقل حدود نیم قرن و بیشتر تجربه ی جنگی را با خود به همراه دارند، در عرض یکی دو سال و آنهم با جمع آوری تعدادی از ارازل و اوباش زندانهای کشورهای عربی و غیره، و آنهم با گذاشتن دوره های آموزشی کوتاه مدت برای آنان و صد البته با اتکا به جنبه های قساوت و دهشتبارانه، مهار کرده یا به خیال واهی خود شان از بین ببرند!.
گذر زمان نشان داد که استعمار عربی به رهبری ریاض و اشتراک مساعی دولتهایی چون قطر و ترکیه و مشاوره های امریکایی- اروپائی، به هیچ یک از اهداف مورد نظر شان نرسیدند و بر رغم تخریب همه جانبه دو کشور اسلامی عراق و سوریه و حتی یمن و راه انداختن حمامهای خون بی گناهان که ویژگی سران خون آشام قدرتهای استعماری منطقه ای و جهانی است، خوشبختانه هیچ طرفی نبستند و به هیچ یک از نیات شوم شان نائل نشدند.
حال در یک چنین شرائط و اوضاعی است که رژیم سفاک و شکست خورده آل سعود، در اوج وقاحت و بی شرمی، شمشیر را از رو می بندد و با نام گذاری جاده ای در ریاض؛ پایتخت عربستان بنام "ابوبکر البغدادی"، رسماً به حمایت و پشتیبانی رژیم ستم پیشه آل سعود از تروریزم داعشی، صحه می گذارد!.
اگر چه این عمل ننگین و غیر مسئولانه و نیز ضد بشری سران سعودی، ابداً با واکنش منفی سران استعمار و استکبار امریکائی و اروپائی مواجه نخواهد شد و آنان طبق معمول این اقدام غیر انسانی آل سعود را مانند اقدامهای ضدبشری دیگر این رژیم چون حمله وحشیانه و بی دلیل علیه انقلاب مردم یمن را خواهند ستود و در این مورد نیز حق را به همنوعان و همتایان خویش می دهند.
اما از منظر و دیدگاه دولتها و ملتهای بیدار و آزاده و نیز از دیدگاه رفیع و بلند انسانی و بشری، واقعیت این است که آل سعود با ارتکاب این عمل؛ یعنی نامگذاری جاده ای در ریاض بنام رهبر اشرار و حیوانیت، آخرین تیر خلاص از نظر سیاست و اعتبار و جایگاه و پایگاه در میان امت اسلامی را، به پیکر متعفن و بی رمق خویش نیز شلیک کرد.
خبرگزاری العربیه به نقل از سی ان ان گزارش داده است این جاده، در ریاض به نام رهبر داعش نام گذاری شده و اما دولت عربستان سعودی در مورد درستی و نادرسی این خبر واکنش نشان نداده است."
برای اولین بار این خانم هیلاری کلینتون؛ وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده امریکا بود که پرده از رابطه پنهانی میان سران ریاض و رهبران گروه تروریستی داعش برداشت و با اعتراف به اینکه داعش طبق نقشه و پلان واشنگتن و ریاض و با هدف ایجاد بحران و تشنج در منطقه و در نتیجه تجزیه عراق و سوریه، طرح و عملی شده است، آب پاکی روی دست همگان ریخت.
نیت سعودی ها از راه اندازی پروژه دهشتبار و خائنانه داعش، چنانکه بسیاری از آگاهان نیز بدان اشاره کرده اند، چند انگیزه بود: در قدم نخست می خواستند با راه اندازی این لشکر قسی و جنایتکار، قدرت شیعی در سوریه و عراق را مضمحل کنند و بجای آن و با تجزیه عراق و سوریه، رژیم های ضعیف و دست نشانده خود را در سرزمینهای کوچک که همه از پیکره عراق و سوریه جدا شده بودند، برقرار سازد.
قطعاً این برنامه در هماهنگی تام و تمام با سران واشنگتن اجرائی می شد؛ چرا که ناتو به سرکردگی ایالات متحده امریکا با وجود آنکه از دو سال و نیم به این طرف ائتلاف جنگی علیه داعش در منطقه به راه انداخته است؛ اما تا کنون و به اذعان بسیاری از آگاهان در قضایای سوریه و عراق، حتی یک مورد عملیات جدی و اساسی علیه داعش و استحکامات آن انجام نداده است!.
امریکا در طول مبارزه لفظی و زرگری اش با داعش و نیز سایر گروههای تروریستی مسلح در سوریه و عراق، نه تنها با این گروهها برخورد لازم جنگی و نظامی نداشته که با مماشات در برابر آنان و نیز سهل انگاری های عمدی و هدفمند در مقابل داعش و امثال آن از گروههای تروریستی، راه را برای پیشروی آنها باز تر کرده و دست آنان را در ارتکاب جنایات ضد بشری بیشتر و هولناک تر در سوریه و عراق و اینک افغانستان، باز و باز تر گذاشته است.
خوش بختانه که در افغانستان و به دلیل دوری عربستان و سایر حامیان داعش از این کشور، دولت افغانستان دست امریکایی ها را خوانده و با راه اندازی عملیاتهای جدی و مصمم علیه داعش در ننگرهار؛ خاستگاه انحصاری داعش، این گروه کوچک و ضعیف را زمینگیر کردند؛ اما وضعیت در سوریه و عراق بکلی فرق می کند و در آن کشورها به دلیل باز بودن مسیرها برای ساپورت و اکمالات داعش و سایر گروههای تروریستی از کشورهایی چون عربستان، قطر، ترکیه و سایر دولتهای وابسته ی عربی، گروههایی چون داعش و امثال آن از قدرت و قوت نظامی لازم برخوردارند و دلیل طولانی شدن جنگ و باقی ماندن مناطقی از سوریه و عراق در دست داعش و سایر گروههای افراطی و تروریستی به همین دلیل است.
انگیزه دوم ریاض و همدستان امریکایی- اروپایی آن از رشد و تقویت داعش، چنانکه برخی از مقامات آنها و نیز شرکای صهیونیستی آنان نیز اذعان کرده اند، مقابله با قدرت حزب الله لبنان در منطقه و سرانجام نابودی آن بوده است؛ چنانکه در این میان به مهار کردن نیروهای فلسطینی از جمله حماس نیز نظر داشته اند.
به نظر می رسد عمده خبط و خطای راهبردی و اساسی رهبران ریاض و مشاوران امریکایی آنها نیز در همین نکته نهفته باشد که قصد داشتند نیروهای کارکشته و کهنه کار تخصصی حزب الله و حماس را که لااقل حدود نیم قرن و بیشتر تجربه ی جنگی را با خود به همراه دارند، در عرض یکی دو سال و آنهم با جمع آوری تعدادی از ارازل و اوباش زندانهای کشورهای عربی و غیره، و آنهم با گذاشتن دوره های آموزشی کوتاه مدت برای آنان و صد البته با اتکا به جنبه های قساوت و دهشتبارانه، مهار کرده یا به خیال واهی خود شان از بین ببرند!.
گذر زمان نشان داد که استعمار عربی به رهبری ریاض و اشتراک مساعی دولتهایی چون قطر و ترکیه و مشاوره های امریکایی- اروپائی، به هیچ یک از اهداف مورد نظر شان نرسیدند و بر رغم تخریب همه جانبه دو کشور اسلامی عراق و سوریه و حتی یمن و راه انداختن حمامهای خون بی گناهان که ویژگی سران خون آشام قدرتهای استعماری منطقه ای و جهانی است، خوشبختانه هیچ طرفی نبستند و به هیچ یک از نیات شوم شان نائل نشدند.
حال در یک چنین شرائط و اوضاعی است که رژیم سفاک و شکست خورده آل سعود، در اوج وقاحت و بی شرمی، شمشیر را از رو می بندد و با نام گذاری جاده ای در ریاض؛ پایتخت عربستان بنام "ابوبکر البغدادی"، رسماً به حمایت و پشتیبانی رژیم ستم پیشه آل سعود از تروریزم داعشی، صحه می گذارد!.
اگر چه این عمل ننگین و غیر مسئولانه و نیز ضد بشری سران سعودی، ابداً با واکنش منفی سران استعمار و استکبار امریکائی و اروپائی مواجه نخواهد شد و آنان طبق معمول این اقدام غیر انسانی آل سعود را مانند اقدامهای ضدبشری دیگر این رژیم چون حمله وحشیانه و بی دلیل علیه انقلاب مردم یمن را خواهند ستود و در این مورد نیز حق را به همنوعان و همتایان خویش می دهند.
اما از منظر و دیدگاه دولتها و ملتهای بیدار و آزاده و نیز از دیدگاه رفیع و بلند انسانی و بشری، واقعیت این است که آل سعود با ارتکاب این عمل؛ یعنی نامگذاری جاده ای در ریاض بنام رهبر اشرار و حیوانیت، آخرین تیر خلاص از نظر سیاست و اعتبار و جایگاه و پایگاه در میان امت اسلامی را، به پیکر متعفن و بی رمق خویش نیز شلیک کرد.
مولف : سیدفاضل محجوب