اتحادیه عرب با صدور بیانیهای ضمن حمایت از عربستان سعودی، حملات به مراکز دیپلماتیک این کشور در ایران را محکوم و ایران را به محافظت نکردن از این مراکز متهم کرده است.
اعضای اتحادیه عرب به جز لبنان، در پایان نشست اضطراری روز یکشنبه این اتحادیه در قاهره به حمایت از این بیانیه رای دادند.
در این بیانیه اشارهای به توافق میان اعضای این اتحادیه برای اتخاذ اقداماتی مشترک علیه ایران نشده است.
براساس این بیانیه کمیته مشترکی برای بحث و مذاکره درباره این بحران و مشورت درباره اقدامات احتمالی آینده ایجاد خواهد شد.
نبیل العربی؛ دبیر کل اتحادیه عرب، ایران را به انجام "اقدامات تحریک آمیز" متهم کرد.
این نشست به درخواست عربستان و در پی شدت گرفتن تنش بین این کشور و ایران در قاهره؛ پایتخت مصر، برگزار شد.
یک روز پیش از آن هم شش کشور عرب حوزه خلیج فارس در نشستی اضطراری در ریاض، «دخالت ایران در امور عربستان و سایر کشورهای منطقه» را محکوم کرد.
در این میان، به نظر می رسد، این همه انتظاری نبود که عربستان سعودی از رژيم های عرب منطقه برای مقابله با ایران داشت.
عربستان سعودی تصور می کرد به اندازه ای قدرت دارد که می تواند با تزریق پول و وعده کمک های مالی مانند کاری که با رژيم های خودکامه و فقیر چند کشور بی نام و نشان افریقایی کرد، اعراب را هم می تواند وادار به «قطع روابط دیپلماتیک با ایران» کند؛ اما به رغم برپایی دو نشست اضطراری از سوی شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب، هردو نشست، هیچ پیامدی جز محکومیت حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در پی نداشت و این یعنی سران ماجراجوی رژيم سعودی از جمله عادل الجبیر؛ وزیر خارجه جنگ سالار این رژيم، در آرزوهای خود شکست خوردند و یکبار دیگر، در محاسبات خود اشتباه کردند.
عربستان سعودی وقتی روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد، انتظار داشت دیگر کشورهای عربی نیز تابع سیاست خارجی فاقد منطق و عقلانیت این رژيم، مانند جیبوتی و سودان، اقدامات مشابهی انجام می دهند و در نتیجه، ایران در یک انزوای منطقه ای قرار می گیرد و به شدت تنبیه می شود؛ اما آنچه در عمل واقع شد خلاف این انتظار را ثابت کرد و نشان داد که اعراب، حاضر به پذیرش سیاست های جنون آمیز عربستان سعودی در منطقه نیستند.
کارشناسان می گویند که رژيم های عرب منطقه با اکتفا به یک محکومیت ساده، نشان دادند که نمی خواهند تابع تام و تمام اراده و خواست سعودی ها در امور سیاست خارجی باشند.
هریک از کشورهای عربی برای خود استقلال، منافع ملی و اصول سیاست گذاری مستقل، قایل است و اگر قرار باشد در پی تیره شدن روابط دو کشور عربستان و ایران، همه اعراب، از استقلال خود دست بکشند و یکصدا با سعودی ها همراه شوند، در آنصورت، فردا همین سناریو در انتظار خود آنها نیز خواهد بود؛ زیرا سران بلندپرواز و سلطه طلب سعودی، تصور خواهند کرد که همانگونه که با بسیج اعراب، توانستند ایران را در انزوا قرار دهند و تنبیه کنند، می توانند دیگر رقبای منطقه ای خود را نیز از سر راه بردارند و در نهایت، ایده بلندپروازانه و عمیقا خوش بینانه «رهبری جهان اسلام» از سوی سلطان سعودی، محقق خواهد شد!
جالب است بدانیم که پیش از این نیز رژيم سعودی، این راه را رفته و دست خالی بازگشته است.
نمونه بارز آن، تلاش این رژيم برای همراه کردن رژيم های عربی و غیر عربی منطقه در تجاوز نظامی رژيم آل سعود به یمن بود که در آن، به جز چند کشور کوچک عربی و افریقایی که از نظر مالی و ایدئولوژيک وابسته به آل سعود هستند، دیگر کشورهای مهم و پرقدرت با آن همراه نشدند.
دومین تلاش این رژيم، در زمینه تشکیل «ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریزم» بود که بر اساس آن، نام ده ها کشور مسلمان اعلام و ادعا شد که آنها در ائتلاف اسلامی ضد تروریزم به رهبری رژيم سعودی، عضویت دارند؛ اما بعدا شماری از کشورها از این امر، ابراز بی اطلاعی، تعجب و اعتراض کردند.
با این حساب، آل سعود با تمام توان تلاش می کند، مدعای بی بنیاد رهبری جهان اسلام را به کرسی بنشاند؛ اما هربار مفتضحانه تر از پیش، شکست می خورد و رسوا می شود.
اینها از دید آگاهان همه نشانگر آن است که سیاست خارجی رژيم سعودی بر پایه منطق، محاسبه گری و درک درست واقعیت های منطقه، استوار نیست و همین امر، در نهایت، سیر سقوط این رژیم را تسریع خواهد کرد.
اعضای اتحادیه عرب به جز لبنان، در پایان نشست اضطراری روز یکشنبه این اتحادیه در قاهره به حمایت از این بیانیه رای دادند.
در این بیانیه اشارهای به توافق میان اعضای این اتحادیه برای اتخاذ اقداماتی مشترک علیه ایران نشده است.
براساس این بیانیه کمیته مشترکی برای بحث و مذاکره درباره این بحران و مشورت درباره اقدامات احتمالی آینده ایجاد خواهد شد.
نبیل العربی؛ دبیر کل اتحادیه عرب، ایران را به انجام "اقدامات تحریک آمیز" متهم کرد.
این نشست به درخواست عربستان و در پی شدت گرفتن تنش بین این کشور و ایران در قاهره؛ پایتخت مصر، برگزار شد.
یک روز پیش از آن هم شش کشور عرب حوزه خلیج فارس در نشستی اضطراری در ریاض، «دخالت ایران در امور عربستان و سایر کشورهای منطقه» را محکوم کرد.
در این میان، به نظر می رسد، این همه انتظاری نبود که عربستان سعودی از رژيم های عرب منطقه برای مقابله با ایران داشت.
عربستان سعودی تصور می کرد به اندازه ای قدرت دارد که می تواند با تزریق پول و وعده کمک های مالی مانند کاری که با رژيم های خودکامه و فقیر چند کشور بی نام و نشان افریقایی کرد، اعراب را هم می تواند وادار به «قطع روابط دیپلماتیک با ایران» کند؛ اما به رغم برپایی دو نشست اضطراری از سوی شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب، هردو نشست، هیچ پیامدی جز محکومیت حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در پی نداشت و این یعنی سران ماجراجوی رژيم سعودی از جمله عادل الجبیر؛ وزیر خارجه جنگ سالار این رژيم، در آرزوهای خود شکست خوردند و یکبار دیگر، در محاسبات خود اشتباه کردند.
عربستان سعودی وقتی روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد، انتظار داشت دیگر کشورهای عربی نیز تابع سیاست خارجی فاقد منطق و عقلانیت این رژيم، مانند جیبوتی و سودان، اقدامات مشابهی انجام می دهند و در نتیجه، ایران در یک انزوای منطقه ای قرار می گیرد و به شدت تنبیه می شود؛ اما آنچه در عمل واقع شد خلاف این انتظار را ثابت کرد و نشان داد که اعراب، حاضر به پذیرش سیاست های جنون آمیز عربستان سعودی در منطقه نیستند.
کارشناسان می گویند که رژيم های عرب منطقه با اکتفا به یک محکومیت ساده، نشان دادند که نمی خواهند تابع تام و تمام اراده و خواست سعودی ها در امور سیاست خارجی باشند.
هریک از کشورهای عربی برای خود استقلال، منافع ملی و اصول سیاست گذاری مستقل، قایل است و اگر قرار باشد در پی تیره شدن روابط دو کشور عربستان و ایران، همه اعراب، از استقلال خود دست بکشند و یکصدا با سعودی ها همراه شوند، در آنصورت، فردا همین سناریو در انتظار خود آنها نیز خواهد بود؛ زیرا سران بلندپرواز و سلطه طلب سعودی، تصور خواهند کرد که همانگونه که با بسیج اعراب، توانستند ایران را در انزوا قرار دهند و تنبیه کنند، می توانند دیگر رقبای منطقه ای خود را نیز از سر راه بردارند و در نهایت، ایده بلندپروازانه و عمیقا خوش بینانه «رهبری جهان اسلام» از سوی سلطان سعودی، محقق خواهد شد!
جالب است بدانیم که پیش از این نیز رژيم سعودی، این راه را رفته و دست خالی بازگشته است.
نمونه بارز آن، تلاش این رژيم برای همراه کردن رژيم های عربی و غیر عربی منطقه در تجاوز نظامی رژيم آل سعود به یمن بود که در آن، به جز چند کشور کوچک عربی و افریقایی که از نظر مالی و ایدئولوژيک وابسته به آل سعود هستند، دیگر کشورهای مهم و پرقدرت با آن همراه نشدند.
دومین تلاش این رژيم، در زمینه تشکیل «ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریزم» بود که بر اساس آن، نام ده ها کشور مسلمان اعلام و ادعا شد که آنها در ائتلاف اسلامی ضد تروریزم به رهبری رژيم سعودی، عضویت دارند؛ اما بعدا شماری از کشورها از این امر، ابراز بی اطلاعی، تعجب و اعتراض کردند.
با این حساب، آل سعود با تمام توان تلاش می کند، مدعای بی بنیاد رهبری جهان اسلام را به کرسی بنشاند؛ اما هربار مفتضحانه تر از پیش، شکست می خورد و رسوا می شود.
اینها از دید آگاهان همه نشانگر آن است که سیاست خارجی رژيم سعودی بر پایه منطق، محاسبه گری و درک درست واقعیت های منطقه، استوار نیست و همین امر، در نهایت، سیر سقوط این رژیم را تسریع خواهد کرد.