خبرهای منتشر شده حاکی است که دولت ترکیه درصدد از سر گیری روابط سیاسی خود با رژیم اسرائیل است.
«احمد داود اغلو» نخست وزیر آن کشور گفته است که رایزنی های کارشناسی میان دو کشور انجام یافته و حال نوبت سیاست مداران دو کشور است تا راه های همکاری دو جانبه را هموار سازند.
این خبر زمانی منتشر می شود که سخنان تند و گزنده ای« رجب طیب اردغان» نخست زیر وقت آن کشور با «اسحاق رابین» نخست وزیروقت اسرائیل در نشست «داوس» سویس از ذهن مسلمان ها نرفته است.
اردوغان با نخست وزیراسرائیل در دفاع از حق مردم فلسطین به گفت وشنود تند وگزنده پرداخت که درعرف دپلماتیک بی سابقه بود.
حتا اردوغان برای آن که خشم خودرا نشان دهد جلسه را ترک کرد. گرچه پاره ای از تحلیل گران آن سخنان را مضحک و ریایی شمردند که برای مقاصد سیاسی بر زبان آورده شده بود،اما کثیری چنین گمان می بردند که رژیم اسلام گرای ترکیه، با ترکیه سکولار متفاوت است. اگر سیاست ترکیه در گذشته بر منافع محض استوار بوده است اکنون رنگ و لعاب انسان دوستی بر آن افزوده شده و مسلمان ها بعد از انحلال خلافت عثمانی، رژیم قدرتمند ترکیه اسلام گرا را می بینند که به جهان اسلام برگشته و از موضع مردم فلسطین دفاع می کند.
اعلام سیاست رسمی ترکیه نیز برهمگرایی منطقه ای و بویژه باکشورهای اسلامی اعلام شده بود. این همه گفت و شنودها خبر می داد که ترکیه از رویکرد پیوستن به اتحادیه اروپایی چندان نا خرسند است،و می خواهد به عنوان یک عضو فعال کشورهای اسلامی باشد، مسایل جهان اسلام را جدی تلقی نموده و برای برون رفت راه حل هایی ارایه دهد.
فلسطین یکی از زخم ها ی کهنه در جهان اسلام است و هر حکومتی که به این مسئله مهم توجه کند و از مردم فلسطین حمایت نماید، و در برابر زیاده خواهی های اسرائیل قرار گیرد، در واقع بزرگترین ارزش اسلامی را خلق کرده است.
از«۱۹۴۸م »که کشور جعلی اسرائیل بوجود آمده و جنایت های بی شماری در حق مردم فلسطین انجام گرفت جهان را به دو قطب تقسیم کرد.یکی کشورهایی که در جهت منافع اسرائیل و تحکیم مواضع آن رژیم تلاش می کردند تا این غده سرطانی را تقویت و تجهیز کنند و دوم هم کشورهایی که به نحوی دردفاع از مردم فلسطین تلاش می کردند تا آزادی های سلب شده و کشور اشغال شده فلسطین را به صاحبان حقیقی آن بر گردانند.
ترکیه از زمره کشورهایی بود که از جهان اسلام بریده و به مردم فلسطین پشت کرده بود. اما به میان آمدن حزب عدالت وتوسعه در ترکیه، سیاست جدیدی از سوی آن حزب روی دست گرفته شد که عزیمت سیاسی آن کشور را بدامن جهان اسلام و دفاع از حق مردم فلسطین نشان می داد .
تغییر سیاست ترکیه به جهان اسلام موجب دلگرمی مردم مسلمان منطقه شده بود و این نوید را می داد که از فشارهای سیاسی بر مردم فلسطین کاهش یابد و گشایشی نسبت به مردم مسلمان و درد مند فلسطین بوجود آید.
اعلام خبر نزدیکی ترکیه به اسرائیل، گرچه در جهان سیاست بعید نیست اما برای مسلمانها بویژه فلسطینی ها ناامید کننده است بویژه برای پاره ای از سیاست مداران فلسطینی که اردوغان را رهبر جهان اسلام خوانده بودند و دلبستگی های فراوانی به این حکومت بسته بودند.
برای کسانی که تغییر سیاست ترکیه را راهبردی می دانستند، باور این خبر چندان هم آسان نیست چگونه می توان توجیه کرد و حکومتی چنین رنگارنگ و متلون عمل کند و هر روز مواضع جدیدی در پیش گیرد. سیاست جدید ترکیه زمانی اعلام می شود که در مواضع اسرائیل در قبال فلسطینی ها هیچ تغییری حاصیل نشده است،و رژیم اسرائیل در حق کشی مردم فلسطین از موضع خود برنگشته است، حکومت ترکیه زمانی سخن از مذاکره با رژیم اسرائیل می زند که سیاست های کشتار مردم فلسطین درسرزمین های اشغالی به شدت ادامه دارد،و انتفاضه سوم مردم فلسطین درجریان است و هر روز رژیم اسرائیل جان فلسطینی ها را می ستاند،آنها را به خاک وخون می کشد،اما به این جنایت های هولناک اشاره صورت نمی گیرد، مدعیان حقوق بشر چشم فرو بسته و زبان در کام کشیده اند و تماشاگر این جنایت های هولناک و ددمنشانه رژیم اشغال گر فلسطین هستند.
پس معلوم می دارد که رژیم اسرائیل تغییر نیافته و مواضع هم پیمانان آن رژیم نیز هم چنان مثل گذشته است و این ترکیه است که به مواضع قبلی خود برگشته است. اما چرا چنین دگر دیسی بوجود آمد وترکیه به گذشته خود بر گشت؟
کارشناسان دیدگاه های چندی مطرح می کنند.پاره ای از آگاهان بدین باوراند که اردوغان از آن هنگام که در کنفرانس داوس با نخست وزیر وقت اسرائیل در افتاد از سوی کشور های غربی از جمله ایالات متحده امریکا تحت فشار شدید قرار داشت. زیرا برای ایالات متحده، اسرائیل یک خط قرمز است، هر حکومتی که با این رژیم دشمنی کند، گویا با امریکا دشمنی کرده است و بر عکس هرحکومتی که با اسرائیل دوستی کند مورد حمایت آن کشور قرار می گیرد . مواضع سرسخت ترکیه در قبال اسرائیل نیز سبب تغییر مواضع غربی ها بویژه ایالات متحده امریکا درقبال ترکیه شده بود، گرچه اظهار نظر صریحی از سوی غربی ها مشاهده نشد، اما گفته می شد که از بلند پروازی های اردوغان سخن ناراحت هستند.
تحولاتی که درعرصه سیاست راهبردی منطقه مشاهده می شود ترکیه را ناگزیر ساخت که اندک اخلاق گرایی سیاسی را به یک سو نهد و بار دیگر به دامن غرب پناه ببرد و نزدیکی با اسرائیل را در دستور سیاست خارجی خود قرار دهد.
البته نزدیکی به اسرائیل برای ترک ها حداقل دو منفعت قابل توجه دارد، یکی آنست که مواضع غربی ها را به حکومت ترکیه نزدیک می سازد.
دوم آن که رژیم اسرائیل در معادلات منطقه ای می تواند از ترکیه پشتیبانی کند. اما برخی کار شناسان بدین باور هستند که تغییر سیاست درترکیه هیچ گاه یک رویکرد بنیادی و بر اساس اصول و ارزش های انسان گرایانه نبوده است. دفاع از مردم فلسطین بیشتر جنبه و وجهه تبلیغاتی داشته است .
مقامات ترک این گونه تصور می بردند که با این گونه نمایشها توجه جهان اسلام را به خود معطوف می دارند و از فضای بوجود آمده استفاده نماید و اعراب را به نحوی پشت سر خود بکشانند. اما گویا سیاست جهان و منطقه به نفع این رویکرد به پیش نرفت و ترکیه نتوانست در محراق توجه قرار گیرد و هژمونی منطقه ای بدست آورد.
از سوی دیگر حضور فدراتیو روسیه در سوریه و قطب بندی جدیدی که در منطقه بوجود آمده است، ترکیه را نا گزیر ساخته که دست به دامن اسرائیل شود برای بقای خود به تغییر موضع خود بپردازد.
شاید در قاموس سیاسی «بلند پروازی» معنای محصلی نداشته باشد اما ثابت شده است که بسیاری از رویکرد های سیاسی ناشی از همین خصلت منفی است که مواضع سیاست مداران را هر روز دچار دگریسی می سازد.
«احمد داود اغلو» نخست وزیر آن کشور گفته است که رایزنی های کارشناسی میان دو کشور انجام یافته و حال نوبت سیاست مداران دو کشور است تا راه های همکاری دو جانبه را هموار سازند.
این خبر زمانی منتشر می شود که سخنان تند و گزنده ای« رجب طیب اردغان» نخست زیر وقت آن کشور با «اسحاق رابین» نخست وزیروقت اسرائیل در نشست «داوس» سویس از ذهن مسلمان ها نرفته است.
اردوغان با نخست وزیراسرائیل در دفاع از حق مردم فلسطین به گفت وشنود تند وگزنده پرداخت که درعرف دپلماتیک بی سابقه بود.
حتا اردوغان برای آن که خشم خودرا نشان دهد جلسه را ترک کرد. گرچه پاره ای از تحلیل گران آن سخنان را مضحک و ریایی شمردند که برای مقاصد سیاسی بر زبان آورده شده بود،اما کثیری چنین گمان می بردند که رژیم اسلام گرای ترکیه، با ترکیه سکولار متفاوت است. اگر سیاست ترکیه در گذشته بر منافع محض استوار بوده است اکنون رنگ و لعاب انسان دوستی بر آن افزوده شده و مسلمان ها بعد از انحلال خلافت عثمانی، رژیم قدرتمند ترکیه اسلام گرا را می بینند که به جهان اسلام برگشته و از موضع مردم فلسطین دفاع می کند.
اعلام سیاست رسمی ترکیه نیز برهمگرایی منطقه ای و بویژه باکشورهای اسلامی اعلام شده بود. این همه گفت و شنودها خبر می داد که ترکیه از رویکرد پیوستن به اتحادیه اروپایی چندان نا خرسند است،و می خواهد به عنوان یک عضو فعال کشورهای اسلامی باشد، مسایل جهان اسلام را جدی تلقی نموده و برای برون رفت راه حل هایی ارایه دهد.
فلسطین یکی از زخم ها ی کهنه در جهان اسلام است و هر حکومتی که به این مسئله مهم توجه کند و از مردم فلسطین حمایت نماید، و در برابر زیاده خواهی های اسرائیل قرار گیرد، در واقع بزرگترین ارزش اسلامی را خلق کرده است.
از«۱۹۴۸م »که کشور جعلی اسرائیل بوجود آمده و جنایت های بی شماری در حق مردم فلسطین انجام گرفت جهان را به دو قطب تقسیم کرد.یکی کشورهایی که در جهت منافع اسرائیل و تحکیم مواضع آن رژیم تلاش می کردند تا این غده سرطانی را تقویت و تجهیز کنند و دوم هم کشورهایی که به نحوی دردفاع از مردم فلسطین تلاش می کردند تا آزادی های سلب شده و کشور اشغال شده فلسطین را به صاحبان حقیقی آن بر گردانند.
ترکیه از زمره کشورهایی بود که از جهان اسلام بریده و به مردم فلسطین پشت کرده بود. اما به میان آمدن حزب عدالت وتوسعه در ترکیه، سیاست جدیدی از سوی آن حزب روی دست گرفته شد که عزیمت سیاسی آن کشور را بدامن جهان اسلام و دفاع از حق مردم فلسطین نشان می داد .
تغییر سیاست ترکیه به جهان اسلام موجب دلگرمی مردم مسلمان منطقه شده بود و این نوید را می داد که از فشارهای سیاسی بر مردم فلسطین کاهش یابد و گشایشی نسبت به مردم مسلمان و درد مند فلسطین بوجود آید.
اعلام خبر نزدیکی ترکیه به اسرائیل، گرچه در جهان سیاست بعید نیست اما برای مسلمانها بویژه فلسطینی ها ناامید کننده است بویژه برای پاره ای از سیاست مداران فلسطینی که اردوغان را رهبر جهان اسلام خوانده بودند و دلبستگی های فراوانی به این حکومت بسته بودند.
برای کسانی که تغییر سیاست ترکیه را راهبردی می دانستند، باور این خبر چندان هم آسان نیست چگونه می توان توجیه کرد و حکومتی چنین رنگارنگ و متلون عمل کند و هر روز مواضع جدیدی در پیش گیرد. سیاست جدید ترکیه زمانی اعلام می شود که در مواضع اسرائیل در قبال فلسطینی ها هیچ تغییری حاصیل نشده است،و رژیم اسرائیل در حق کشی مردم فلسطین از موضع خود برنگشته است، حکومت ترکیه زمانی سخن از مذاکره با رژیم اسرائیل می زند که سیاست های کشتار مردم فلسطین درسرزمین های اشغالی به شدت ادامه دارد،و انتفاضه سوم مردم فلسطین درجریان است و هر روز رژیم اسرائیل جان فلسطینی ها را می ستاند،آنها را به خاک وخون می کشد،اما به این جنایت های هولناک اشاره صورت نمی گیرد، مدعیان حقوق بشر چشم فرو بسته و زبان در کام کشیده اند و تماشاگر این جنایت های هولناک و ددمنشانه رژیم اشغال گر فلسطین هستند.
پس معلوم می دارد که رژیم اسرائیل تغییر نیافته و مواضع هم پیمانان آن رژیم نیز هم چنان مثل گذشته است و این ترکیه است که به مواضع قبلی خود برگشته است. اما چرا چنین دگر دیسی بوجود آمد وترکیه به گذشته خود بر گشت؟
کارشناسان دیدگاه های چندی مطرح می کنند.پاره ای از آگاهان بدین باوراند که اردوغان از آن هنگام که در کنفرانس داوس با نخست وزیر وقت اسرائیل در افتاد از سوی کشور های غربی از جمله ایالات متحده امریکا تحت فشار شدید قرار داشت. زیرا برای ایالات متحده، اسرائیل یک خط قرمز است، هر حکومتی که با این رژیم دشمنی کند، گویا با امریکا دشمنی کرده است و بر عکس هرحکومتی که با اسرائیل دوستی کند مورد حمایت آن کشور قرار می گیرد . مواضع سرسخت ترکیه در قبال اسرائیل نیز سبب تغییر مواضع غربی ها بویژه ایالات متحده امریکا درقبال ترکیه شده بود، گرچه اظهار نظر صریحی از سوی غربی ها مشاهده نشد، اما گفته می شد که از بلند پروازی های اردوغان سخن ناراحت هستند.
تحولاتی که درعرصه سیاست راهبردی منطقه مشاهده می شود ترکیه را ناگزیر ساخت که اندک اخلاق گرایی سیاسی را به یک سو نهد و بار دیگر به دامن غرب پناه ببرد و نزدیکی با اسرائیل را در دستور سیاست خارجی خود قرار دهد.
البته نزدیکی به اسرائیل برای ترک ها حداقل دو منفعت قابل توجه دارد، یکی آنست که مواضع غربی ها را به حکومت ترکیه نزدیک می سازد.
دوم آن که رژیم اسرائیل در معادلات منطقه ای می تواند از ترکیه پشتیبانی کند. اما برخی کار شناسان بدین باور هستند که تغییر سیاست درترکیه هیچ گاه یک رویکرد بنیادی و بر اساس اصول و ارزش های انسان گرایانه نبوده است. دفاع از مردم فلسطین بیشتر جنبه و وجهه تبلیغاتی داشته است .
مقامات ترک این گونه تصور می بردند که با این گونه نمایشها توجه جهان اسلام را به خود معطوف می دارند و از فضای بوجود آمده استفاده نماید و اعراب را به نحوی پشت سر خود بکشانند. اما گویا سیاست جهان و منطقه به نفع این رویکرد به پیش نرفت و ترکیه نتوانست در محراق توجه قرار گیرد و هژمونی منطقه ای بدست آورد.
از سوی دیگر حضور فدراتیو روسیه در سوریه و قطب بندی جدیدی که در منطقه بوجود آمده است، ترکیه را نا گزیر ساخته که دست به دامن اسرائیل شود برای بقای خود به تغییر موضع خود بپردازد.
شاید در قاموس سیاسی «بلند پروازی» معنای محصلی نداشته باشد اما ثابت شده است که بسیاری از رویکرد های سیاسی ناشی از همین خصلت منفی است که مواضع سیاست مداران را هر روز دچار دگریسی می سازد.
مولف : سید مظفر دره صوفی