حسن روحانی؛ رئیس جمهور ایران توافق اتمی با گروه ۱+۵ را به پیروزی در فوتبال تشبیه کرد و گفت:"حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی میگوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که ۳ گل زده و ۲ گل خوردهایم، حالا عدهای بگویند که میشد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گلهای بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کردهایم و الا اگر در کنار گود نشسته و تماشاچی باشیم، میتوانیم درخواستهای بیشتری هم مطرح کنیم."
آقای روحانی گفت:"تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد یک رویداد کمنظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است... ایران به دنبال اثبات حق غنیسازی بود و امروز سازمان ملل شورای امنیت به صراحت حق غنیسازی کشور ما را پذیرفته است."
او گفت:"ما در میدانی حضور داشتیم که یکطرف ایران و یکطرف دیپلماتهای شش قدرت جهانی حضور داشتند. در این رقابت داور هم، همفکر و همسوی با تیم رقیب بود و اگر میخواست سوت بزند به نفع آنها اقدام میکرد. در چنین مسابقهای، تیم ایران پیروز شد."
در این میان، کارشناسان مسایل سیاسی و فنی نیز می گویند که بدون تردید ایران در بازی هسته ای با قدرت های جهانی در بدل آنچه به دست آورده، چیزهایی را نیز از دست داده است.
اما آنچه در این خصوص اهمیت دارد این است که ایرانی ها در این زمینه چه چیزی کسب کرده اند و برای به دست آوردن آن، چه چیزی را از دست داده و واگذار کرده اند.
پاسخ به این امر، زمانی مقدور خواهد بود که تصور کنیم، ایران همچنان تحت تحریم های شدید مالی و بانکی و اقتصادی باقی می ماند و در عین حال، نمی خواست یک برنامه اتمی با ماهیت نظامی داشته باشد.
ایرانی ها بارها اعلام کرده اند که ساخت بمب اتمی با اصول اعتقادی آنها منافات دارد و آنها اساسا چنین برنامه ای را در چشم انداز برنامه اتمی خود تعریف نکرده اند.
با این حساب، اگر مذاکرات انجام شده میان ایران و قدرت های جهانی بر سر برنامه اتمی این کشور استارت نمی خورد و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در پی این مذاکرات حاصل نمی شد، ایران مجبور بود بار سنگین تحریم های فلج کننده را تحمل کند بدون آنکه بخواهد قدمی در راستای ساخت بمب هسته ای بردارد؛ پس کاملا روشن است که این توافق تماما به نفع ایران تمام شده است.
اینکه ایران اکنون بر پایه توافق اتمی با قدرت های جهانی دیگر نمی تواند غنی سازی با غلظت و درصد بالا انجام دهد و یا میزان سانتریفیوژها و همچنین مقدار پلوتونیوم تولیدشده این کشور، به اندازه زمان پیش از آغاز مذاکرات هسته ای نخواهد بود، امتیازاتی است که ایران در این زمینه به طرف های مذاکره کننده واگذار کرده است؛ اما در مقابل، این کشور، توانسته پرونده هسته ای خود را از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج کند؛ فصلی که برنامه اتمی آن کشور را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی، ارزیابی می کند و اقدام نظامی علیه آن را مشروع می داند.
ایران همچنین نخستین کشور در تاریخ ۷۰ ساله شورای امنیت است که بدون حتی یک روز اجرای قطعنامه های پیشین این شورا و سازمان ملل متحد، موفق می شود با قطعنامه دیگری همه قطعنامه های قبلی را لغو کند!
حق غنی سازی و صدور اورانیوم غنی شده ایران، تامین سوخت مورد نیاز هسته ای این کشور از سوی قدرت های خارجی و در کل به رسمیت شناخته شدن این کشور به عنوان یک کشور اتمی و عضو رسمی باشگاه کشورهای اتمی جهان، امتیازات کم نظیر دیگری است که با تایید شورای امنیت سازمان ملل، در اختیار ایران قرار گرفته است.
محدودیت هایی نیز که در بازه های زمانی ۸ تا ۱۰ ساله در برخی موارد بر ایران وضع شده، اگرچه ظاهرا محدودیت نامیده می شوند؛ اما برخی از آنها در شرایط تحریم، جزو «ممنوعیت»هایی بودند که بر ایران تحمیل شده بود. یعنی این کشور اگر مذاکره و توافق نمی کرد این محدودیت هایی که اکنون به مدت ۸ تا ۱۰ سال وضع شده در آن زمان برای همیشه با آن رو به رو بود.
محدودیت های ۲۰ و ۲۵ ساله نیز از مواردی نیست که برای جمهوری اسلامی، اهمیت راهبردی و تعیین کننده داشته باشد.
در خصوص برنامه موشکی این کشور نیز هم دیپلمات های ایرانی با هوشمندی توانسته اند عبارات متن توافق در این زمینه را به گونه ای سامان دهی کنند که فقط به موشک های بالستیکی که برای حمل کلاهک هسته ای طراحی شده اند محدود می شود و به این ترتیب، دیگر موشک های بالستیک را شامل نمی شود.
افزون بر همه اینها، ایران در شعاع این توافق می تواند به فرصت های بی نظیری برای توسعه، ترقی، پیشرفت و ثروت اقتصادی دست پیدا کند که در شرایط تحریم قطعا نمی توانست.
آقای روحانی گفت:"تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد یک رویداد کمنظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است... ایران به دنبال اثبات حق غنیسازی بود و امروز سازمان ملل شورای امنیت به صراحت حق غنیسازی کشور ما را پذیرفته است."
او گفت:"ما در میدانی حضور داشتیم که یکطرف ایران و یکطرف دیپلماتهای شش قدرت جهانی حضور داشتند. در این رقابت داور هم، همفکر و همسوی با تیم رقیب بود و اگر میخواست سوت بزند به نفع آنها اقدام میکرد. در چنین مسابقهای، تیم ایران پیروز شد."
در این میان، کارشناسان مسایل سیاسی و فنی نیز می گویند که بدون تردید ایران در بازی هسته ای با قدرت های جهانی در بدل آنچه به دست آورده، چیزهایی را نیز از دست داده است.
اما آنچه در این خصوص اهمیت دارد این است که ایرانی ها در این زمینه چه چیزی کسب کرده اند و برای به دست آوردن آن، چه چیزی را از دست داده و واگذار کرده اند.
پاسخ به این امر، زمانی مقدور خواهد بود که تصور کنیم، ایران همچنان تحت تحریم های شدید مالی و بانکی و اقتصادی باقی می ماند و در عین حال، نمی خواست یک برنامه اتمی با ماهیت نظامی داشته باشد.
ایرانی ها بارها اعلام کرده اند که ساخت بمب اتمی با اصول اعتقادی آنها منافات دارد و آنها اساسا چنین برنامه ای را در چشم انداز برنامه اتمی خود تعریف نکرده اند.
با این حساب، اگر مذاکرات انجام شده میان ایران و قدرت های جهانی بر سر برنامه اتمی این کشور استارت نمی خورد و برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در پی این مذاکرات حاصل نمی شد، ایران مجبور بود بار سنگین تحریم های فلج کننده را تحمل کند بدون آنکه بخواهد قدمی در راستای ساخت بمب هسته ای بردارد؛ پس کاملا روشن است که این توافق تماما به نفع ایران تمام شده است.
اینکه ایران اکنون بر پایه توافق اتمی با قدرت های جهانی دیگر نمی تواند غنی سازی با غلظت و درصد بالا انجام دهد و یا میزان سانتریفیوژها و همچنین مقدار پلوتونیوم تولیدشده این کشور، به اندازه زمان پیش از آغاز مذاکرات هسته ای نخواهد بود، امتیازاتی است که ایران در این زمینه به طرف های مذاکره کننده واگذار کرده است؛ اما در مقابل، این کشور، توانسته پرونده هسته ای خود را از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج کند؛ فصلی که برنامه اتمی آن کشور را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی، ارزیابی می کند و اقدام نظامی علیه آن را مشروع می داند.
ایران همچنین نخستین کشور در تاریخ ۷۰ ساله شورای امنیت است که بدون حتی یک روز اجرای قطعنامه های پیشین این شورا و سازمان ملل متحد، موفق می شود با قطعنامه دیگری همه قطعنامه های قبلی را لغو کند!
حق غنی سازی و صدور اورانیوم غنی شده ایران، تامین سوخت مورد نیاز هسته ای این کشور از سوی قدرت های خارجی و در کل به رسمیت شناخته شدن این کشور به عنوان یک کشور اتمی و عضو رسمی باشگاه کشورهای اتمی جهان، امتیازات کم نظیر دیگری است که با تایید شورای امنیت سازمان ملل، در اختیار ایران قرار گرفته است.
محدودیت هایی نیز که در بازه های زمانی ۸ تا ۱۰ ساله در برخی موارد بر ایران وضع شده، اگرچه ظاهرا محدودیت نامیده می شوند؛ اما برخی از آنها در شرایط تحریم، جزو «ممنوعیت»هایی بودند که بر ایران تحمیل شده بود. یعنی این کشور اگر مذاکره و توافق نمی کرد این محدودیت هایی که اکنون به مدت ۸ تا ۱۰ سال وضع شده در آن زمان برای همیشه با آن رو به رو بود.
محدودیت های ۲۰ و ۲۵ ساله نیز از مواردی نیست که برای جمهوری اسلامی، اهمیت راهبردی و تعیین کننده داشته باشد.
در خصوص برنامه موشکی این کشور نیز هم دیپلمات های ایرانی با هوشمندی توانسته اند عبارات متن توافق در این زمینه را به گونه ای سامان دهی کنند که فقط به موشک های بالستیکی که برای حمل کلاهک هسته ای طراحی شده اند محدود می شود و به این ترتیب، دیگر موشک های بالستیک را شامل نمی شود.
افزون بر همه اینها، ایران در شعاع این توافق می تواند به فرصت های بی نظیری برای توسعه، ترقی، پیشرفت و ثروت اقتصادی دست پیدا کند که در شرایط تحریم قطعا نمی توانست.