تاریخ انتشار :يکشنبه ۶ ثور ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۲
کد مطلب : 110554
نظارت بر رسانه ها، منافی با آزادی بیان نیست
آزادی بیان و انواع و اقسام مفاهیم وارداتی دیگر، در ظاهر شمایل زیبایی دارند و معانی زیباتری را نیز در ذهن متبادر می کنند؛ اما زمانی که با این اشکال و درون مایه های معنایی آنها بیشتر مانوس می شویم، در میابیم که گزینه هایی از این دست جز بار و بهره استعماری برای کشورهای جهان سومی چیزی دیگری ندارند.
اینکه آزادی خوب است و به تبعه آن آزادی بیان، حق هر انسان آزاده ای است، حرف درست و قشنگی است و ممکن است در کل جهان بشری حتی یک مخالف هم نداشته باشد؛ اما باید بدانیم که حتی همان دولت و قدرتهایی که با دفاع از پشتوانه فکری و فلسفی مفاهیمی چون آزادی بیان و ...، قصد نهادینه کردن آنها در مجامع انسانی را دارند، هیچگاه و ابداً به گونه مطلق آن را قبول نداشته و از آن دفاع نمی کنند.
ممکن است گاهاً و به دلیل پرهیز از تقابل با افکار عمومی جوامع خویش، در حیطه شعار و حرف به گونه مطلق از آزادی بیان و امثال آن دفاع کنند؛ اما مطمئن باید بود که در عرصه رفتار و عمل، قضیه از این قرار نخواهد بود و دولتها و قدرتهای قوی استعماری، در بسیاری از موارد و به خصوص آن مواردی که پای منافع استعماری و گاهاً ملی شان بمیان باشد، آزادی بیان و دهها گزینه ی مانند آن را لگام خواهند زد.
به عنوان نمونه "سانسور" رسانه ای، یکی از اصول محرز و مسلم در کشورهای امریکایی، اروپایی و... است.
در امریکا و اروپا و نیز سایر کشورهای قوی و مقتدر دیگر، هیچ رسانه ای از حق وتوی رسانه ای برخوردار نیست و اجازه ندارد هر خبر و گزارش و مصاحبه و سریال و فلمی را به دست نشر بسپارد.
در این کشورها هر پدیده رسانه ای، اعم از خبر و گزارش و سریال و فلم و مستند و ...، قبل از نشر و پخش، از کانال چندین فلتر و چکاب باید عبور داده شوند و سرانجام، اگر موردی خاصی در تقابل با سیاست های رسانه ای آنان نداشت، اجازه نشر و پخش خواهند یافت و در غیر آن، ابداً حق بازتاب را ندارند.
اما همین دول و قدرتهای برتر استعماری و استکباری، برخورد شان با جوامع جهان سومی و به خصوص کشورهای اسلامی، فرق می کند. آنها در این کشورها دقیقاً بر اساس منافع نامشروع و استعماری خویش عمل می کنند. از دید آنان مفاهیمی چون آزادی بیان و امثال آن در کشورهای جهان سومی و اسلامی، تعریف خاصی ندارد و بر اساس منافع خود شان ممکن است تعاریف و اشکال متنوع و گوناگونی برای این گزینه ها، کشف و اختراع کنند!.
از نظر استعمار، آزادی بیان برای دولتهایی چون عربستان، بحرین، اسرائیل، قطر، ترکیه و هر دولت و کشوری که تابع امریکا و غرب باشد، خوب است و اما همین آزادی بیان برای ملتهای آزاده ای چون ملت بحرین، فلسطین، دولت و ملت ایران و یمن و بسیاری از ملتهای آزاده دیگر که منافع و سلطه استعمار امریکایی و غربی را نمی پذیرند، بی اندازه بد و خطرناک خواهد بود و به هر شیوه ی ممکن باید این آزادی ها را سد نمود.
واژه ها و مفاهیم استعماری، شاید مناسبترین تعبیری باشد که در قبال مفاهیم پوچ و پوشالی ای چون حقوق بشر، دموکراسی، آزادی بیان، حق زن و بسیاری از مفاهیم دیگر وارداتی می توان بکار برد.
امروزه در کشور ما افغانستان نیز استعمار با بهره وری از همین اصطلاحات سست و میان تهیِ آزادی بیان و امثال آن، توانسته است بر بسیاری از اهداف نامشروع و غیر انسانی خویش جامه عمل بپوشاند و در این مسیر بوده و هستند رسانه های وابسته و مواجب بگیری که با پا گذاشتن بر منافع ملی دولت و ملت افغانستان، بلندگوهایی شده اند برای تبلیغ و ترویج منافع سخیف و نامشروع بیگانگان و عوامل تروریست و دهشت افکن آنان در کشور و منطقه!
تبیلغ و ترویج رسانه ای قدرت دشمن در رسانه های داخلی ما به وفور دیده می شود؛ بزرگنمایی از توان و امکانات و عملیاتهای تروریستهای طالب و داعش و امثال آن، چیزی است که در چند سال اخیر و به خصوص در این شب و روزها، به گونه بی رویه و غیرمسئولانه از رسانه ها و به خصوص از پرده تلویزیونها به تصویر و تفسیر و تحلیل کشیده می شود.
البته اینها غیر از موارد ضد فرهنگ و اخلاق اسلامی و ملی مردم ماست که در قالبهای سریالها و فلمهای مبتذل و پوچ هندی و ترکی و ...، به گونه ۲۴ ساعته از رسانه های وابسته دیداری در کشور، نشر و پخش می شوند و ضربات مهلک و جبران ناپذیری بر پیکره اعتقادات، اخلاق و باورهای دینی و انسانی مردم ما وارد ساخته است.
چنانچه یادآوری شد، نظارت بر کارکرد رسانه ها، حق طبیعی و قانونی هر دولت و حکومتی است و این حق ربطی به هیچ دولت و کشور دیگری ندارد و هیچ قدرت و دولتی هم نمی تواند این حق را از حکومت و کشوری دیگری بستاند و یا آن را محدود کند.
تا آنجا که به رسانه ها مربوط می شود لازم است بی نهایت محتاط و مسئولانه عمل کنند و سعی نکنند تا منافع شخصی و احیاناً منافع استعماری بیگانگان را بر منافع ملی دولت و ملت خویش ترجیح بدهند.
اما آنچه به دولت و به خصوص وزارت محترم اطلاعات و فرهنگ کشور مربوط می شود؛ به نظر می رسد بجای پرداختن به مباحث متعصبانه و تنش زا در حوزه زبان، جناب وزیر و سایر مقامات مسئول، تلاش و انرژی شان را در نظارت لازم و مسئولانه بر رسانه ها و برنامه های آنها، متمرکز کنند.
کاری که تا کنون و در طول این همه سال صورت نگرفته و نتیجه آن نیز بی تفاوتی و لجام گسیختگی بی رویه رسانه ها به خصوص رسانه های دیداری و شنیداری، در اقدام به نشر و پخش برنامه های مبتذل و در تضاد مستقیم با آموزه های دینی و فرهنگی مردم افغانستان بوده است.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdcdkz0foyt0fk6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما