بپذیریم یا نپذیریم انصارالله اکنون به اندازه ای قدرت یافته است که به یکی از طرف های اصلی در معادلات خاور میانه ای تبدیل شده است.
این قدرت در خاور میانه ای که سال هاست با پول های نفتی، سرگرم انباشت سلاح و رقابت های فشرده تسلیحاتی است و به بزرگترین بازار فروش سلاح های امریکایی تبدیل شده است، موضوع کوچکی نیست.
انصارالله اکنون یمنی را در کنترل خود دارد که در طول تاریخ، عمق استراتژیک عربستان سعودی بوده است و سران این رژيم هرگاه لازم دیده اند به آن لشکرکشی کرده اند.
حمله های هوایی به زیرساخت ها و مناطق مسکونی یمن و کشتن غیر نظامیان، قدرت نیست؛ قدرت این است که یک گروه انقلابی، می تواند بزرگترین ژاندارم منطقه را به اندازه ای عصبانی کند که کورکورانه دست به حمله های هوایی و تجاوز نامشروع نظامی بزند.
قدرت انصارالله، در پشتوانه های نیرومند مردمی و اجتماعی، همسویی اهداف و آرمان های انقلابی آن با خواست های اساسی مردم یمن و ضدیت آن با رژيم های خودکامه دست نشانده آل سعود و کشورهای همپیمان آن در منطقه و فرامنطقه است.
انصارالله گروه بی ریشه و نوبنیادی نیست که به تازگی تشکیل شده و به سرعت نیز از میان برود. این گروه ده ها سال، سابقه فعالیت های مبارزاتی مسلحانه دارد.
در ده جنگ بزرگ، یکی از طرف های اصلی بوده است و یکبار به صورت مستقیم با ارتش رژیم سعودی در داخل خاک یمن، روبرو شده است.
انصارالله پایه های نیرومند مردمی و پشتوانه های عظیم اجتماعی دارد.
انصارالله، اخوان المسلمین هم نیست و سران سعودی، در این محاسبه شان نیز اشتباه می کنند.
آنها تصور می کنند با کشتن رهبران، بمباران مردان و ترساندن هواداران انصارالله می توانند این گروه مبارز را مهار کنند و قدرت آن را نابود سازند؛ درست همان بلایی که بر سر اخوان المسلمین مصر آوردند و موفق شدند.
اما واقعیت این است که انصارالله با اخوان المسلمین، خیلی فرق دارد. اخوان المسلمین در نهایت، یک جنبش سیاسی- ایدئولوژیک است که با وجود ده ها سال سابقه فعالیت، همواره تلاش کرده است از راه های مسالمت آمیز، به قدرت برسد؛ اما انصارالله بر سر حقوق مشروع بیش از یک سوم جمعیت کشوری می جنگد که سال ها آنها را نادیده گرفته است.
انصارالله مسلح است. در جنگ هایی که انجام داده، به خوبی آبدیده شده است. این گروه مبارز، از قربانی دادن هم هراسی به خود راه نمی دهد.
عربستان سعودی، تصور می کند می تواند با حمله های هوایی انصارالله را متوقف کند؛ اما گروهی که با تفنگ های برافراشته، دست به یک انتخاب جهادی زده است به آسانی شکست پذیر نیست.
تجربه نشان داده است که حمله های هوایی، تا هر زمانی که ادامه پیدا کند، قادر به از میان بردن یک نیروی پارتیزانی که در میان مردم خویش، ریشه دارد نخواهد شد.
نمونه بارز آن، در جنگ ۵۱ روزه غزه رقم خورد. ارتش رژیم جنایتکار اسراییل، ۵۱ روز از زمین و هوا و دریا، خانه ها، شفاخانه ها، مکتب ها، پناهگاه های سازمان ملل و اردوگاه های پناهندگان فلسطینی را در باریکه کوچک و مزدحم غزه، آتشباران کرد؛ اما در نهایت، این حماس و جهاد اسلامی بودند که در خیابان های غزه، شور و شادی پیروزی به راه انداختند و رژيم متجاوز اسراییل، بهره ای جز سرشکستگی، محکومیت و شرمساری تاریخی و بین المللی نبرد.
این در حالی است که قدرت انصارالله با حماس، اساسا قابل مقایسه نیست.
دسترسی به سلاح در یمن، از دسترسی به آب خوردن هم آسان تر است. براساس یک آمار، هم اکنون نزدیک به ۷۰ میلیون اسلحه در یمن، در دستان مبارزان ضد سعودی، منتشر است.
یمن چهارراه انتقال سلاح از افریقا به آسیا و از آسیا به افریقاست.
سعودی ها تصور می کنند، با محاصره همه جانبه یمن از یکسو و تشدید تجاوزات کورکورانه هوایی از سوی دیگر می توانند، انصارالله را به زانو درآورند؛ اما اشتباه می کنند.
هیچ نیروی پارتیزانی به وسیله حمله های هوایی نابود نمی شود. طالبان در افغانستان نابود نشدند، حزب الله در لبنان نابود نشد و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین هم نابود نشدند.
ورود رژيم سعودی به یک زمینی تمام عیار شرایط را بدتر می کند؛ زیرا در آن صورت، نه تنها یمن؛ بلکه خود عربستان سعودی با موجی از بمب گذاری ها، حمله های چریکی و جنگ پارتیزانی روبرو خواهد شد که دامنه انقلاب یمن را به عربستان نیز گسترش خواهد داد.
این قدرت در خاور میانه ای که سال هاست با پول های نفتی، سرگرم انباشت سلاح و رقابت های فشرده تسلیحاتی است و به بزرگترین بازار فروش سلاح های امریکایی تبدیل شده است، موضوع کوچکی نیست.
انصارالله اکنون یمنی را در کنترل خود دارد که در طول تاریخ، عمق استراتژیک عربستان سعودی بوده است و سران این رژيم هرگاه لازم دیده اند به آن لشکرکشی کرده اند.
حمله های هوایی به زیرساخت ها و مناطق مسکونی یمن و کشتن غیر نظامیان، قدرت نیست؛ قدرت این است که یک گروه انقلابی، می تواند بزرگترین ژاندارم منطقه را به اندازه ای عصبانی کند که کورکورانه دست به حمله های هوایی و تجاوز نامشروع نظامی بزند.
قدرت انصارالله، در پشتوانه های نیرومند مردمی و اجتماعی، همسویی اهداف و آرمان های انقلابی آن با خواست های اساسی مردم یمن و ضدیت آن با رژيم های خودکامه دست نشانده آل سعود و کشورهای همپیمان آن در منطقه و فرامنطقه است.
انصارالله گروه بی ریشه و نوبنیادی نیست که به تازگی تشکیل شده و به سرعت نیز از میان برود. این گروه ده ها سال، سابقه فعالیت های مبارزاتی مسلحانه دارد.
در ده جنگ بزرگ، یکی از طرف های اصلی بوده است و یکبار به صورت مستقیم با ارتش رژیم سعودی در داخل خاک یمن، روبرو شده است.
انصارالله پایه های نیرومند مردمی و پشتوانه های عظیم اجتماعی دارد.
انصارالله، اخوان المسلمین هم نیست و سران سعودی، در این محاسبه شان نیز اشتباه می کنند.
آنها تصور می کنند با کشتن رهبران، بمباران مردان و ترساندن هواداران انصارالله می توانند این گروه مبارز را مهار کنند و قدرت آن را نابود سازند؛ درست همان بلایی که بر سر اخوان المسلمین مصر آوردند و موفق شدند.
اما واقعیت این است که انصارالله با اخوان المسلمین، خیلی فرق دارد. اخوان المسلمین در نهایت، یک جنبش سیاسی- ایدئولوژیک است که با وجود ده ها سال سابقه فعالیت، همواره تلاش کرده است از راه های مسالمت آمیز، به قدرت برسد؛ اما انصارالله بر سر حقوق مشروع بیش از یک سوم جمعیت کشوری می جنگد که سال ها آنها را نادیده گرفته است.
انصارالله مسلح است. در جنگ هایی که انجام داده، به خوبی آبدیده شده است. این گروه مبارز، از قربانی دادن هم هراسی به خود راه نمی دهد.
عربستان سعودی، تصور می کند می تواند با حمله های هوایی انصارالله را متوقف کند؛ اما گروهی که با تفنگ های برافراشته، دست به یک انتخاب جهادی زده است به آسانی شکست پذیر نیست.
تجربه نشان داده است که حمله های هوایی، تا هر زمانی که ادامه پیدا کند، قادر به از میان بردن یک نیروی پارتیزانی که در میان مردم خویش، ریشه دارد نخواهد شد.
نمونه بارز آن، در جنگ ۵۱ روزه غزه رقم خورد. ارتش رژیم جنایتکار اسراییل، ۵۱ روز از زمین و هوا و دریا، خانه ها، شفاخانه ها، مکتب ها، پناهگاه های سازمان ملل و اردوگاه های پناهندگان فلسطینی را در باریکه کوچک و مزدحم غزه، آتشباران کرد؛ اما در نهایت، این حماس و جهاد اسلامی بودند که در خیابان های غزه، شور و شادی پیروزی به راه انداختند و رژيم متجاوز اسراییل، بهره ای جز سرشکستگی، محکومیت و شرمساری تاریخی و بین المللی نبرد.
این در حالی است که قدرت انصارالله با حماس، اساسا قابل مقایسه نیست.
دسترسی به سلاح در یمن، از دسترسی به آب خوردن هم آسان تر است. براساس یک آمار، هم اکنون نزدیک به ۷۰ میلیون اسلحه در یمن، در دستان مبارزان ضد سعودی، منتشر است.
یمن چهارراه انتقال سلاح از افریقا به آسیا و از آسیا به افریقاست.
سعودی ها تصور می کنند، با محاصره همه جانبه یمن از یکسو و تشدید تجاوزات کورکورانه هوایی از سوی دیگر می توانند، انصارالله را به زانو درآورند؛ اما اشتباه می کنند.
هیچ نیروی پارتیزانی به وسیله حمله های هوایی نابود نمی شود. طالبان در افغانستان نابود نشدند، حزب الله در لبنان نابود نشد و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین هم نابود نشدند.
ورود رژيم سعودی به یک زمینی تمام عیار شرایط را بدتر می کند؛ زیرا در آن صورت، نه تنها یمن؛ بلکه خود عربستان سعودی با موجی از بمب گذاری ها، حمله های چریکی و جنگ پارتیزانی روبرو خواهد شد که دامنه انقلاب یمن را به عربستان نیز گسترش خواهد داد.