بیشتر از یک دهه است که کشور اسلامی ما افغانستان با انواع بحرانها دست و پنجه نرم می کند. بحرانهای متفاوت و مختلفی که هر کدام باعث و علت شده برای بسیاری از ناهنجاری های متنوع و گوناگون. بحران امنیتی، بحران نظامی، بحران سیاسی، بحران اقتصادی و بدتر و خطرخیز تر از همه اینها بحران فرهنگی و اخلاقی است که اساس و هویت انسانی و دینی مردم ما را نشانه گرفته و تهدید می کند.
با تاسف باید گفت که امروزه چهار دروازه کشور ما بر روی ورود هر چه ناهنجاری های مذکور است، بازِ باز نگهداشته شده است و هیچ نهاد و یا ارگان دولتی و غیر آن وجود ندارد تا در برابر این هجمه های سنگین و بنیاد برانداز گوناگون، کاری انجام دهد!.
سوگمندانه باید گفت که یک پدیده فوق العاده مخرب و ویرانگر می رود که در افغانستان متمرکز و نهادینه شود و آن" اندیشه سودمحوری شخصی ولو به هر قیمت" است که بسان گردبادِ سیاه و تند و ویرانگری در چهارسوی زمین و آسمان کشور در حال چرخش و گردش است که به هیچ چیزی جز منفعت و سود فردی و شخصی نمی اندیشد!.
امروزه و در این کشور به ظاهر اسلامی، همه چیز شکل و شمایل پروژه را به خود گرفته و کسی به فرو و فراتر از آن حتی فکر هم نمی کند. تعدادی طالب می شوند و تعدادی پروژه دولتی شدن را ترجیح می دهند و برخی نیز از میان این دو به داعشی شدن و البته به دلیل درآمد بالاتر آن فکر می کنند.
در این کشور دین و اخلاق و داده های انسانی و الهی آن، می رود که به تاریخ بپیوندد و دیگر محلی از اعراب را به خود اختصاص ندهد و اگر قرار است چیزی هم از دین باید وجود داشته باشد، یک چیزی در حد آویختن به شاخ و برگ بی برگ و بار درخت خشک و بی خاصیت دین و مذهب باید باشد و هست که دردی از امت اسلامی را نباید دوا کند و این دقیقاً همان دین و مذهبی است که استکبار و استعمار برای مسلمانان می خواهند و نسخه می دهند!.
در یک چنین فضای مسموم و رقت برانگیزی که همه چیز رنگ و لعاب پروژه را بخود می گیرد، تعدادی از کسانی که تابلوی فرهنگ و جامعه مدنی را بر گردن آویخته و شعار مبارزه با خشونت علیه زن و زن آزاری را با خود به دنبال می کشند، به خود جرئت می دهند و با یک حرکت رذیلانه، دختری را با زره سکس، وارد کوچه و بازار یک کشور اسلامی می کنند!.
این حرکت شاید به نظر بسیاری ها چندان مهم تلقی نشود و بسیار ساده از کنار آن عبور کنند؛ اما اگر کمی دقت شود و مقداری به پیشینه یک چنین حرکات خطرناکی در کشورهای به اصطلاح آزاد اسلامی شبیه کشور ترکیه و امثال آن توجه شود، به وضوح در خواهیم یافت که این حرکت و شبیه آن در فاصله زمانی نسبتاً کوتاه در پایتخت افغانستان، زمینه ساز حرکتهای خطرخیز و نابهنجاری است که حامیان فرهنگهای سخیف و منحط ضد اسلامی و انسانی، به دنبال آنند.
جالب است بدانیم که یک چنین حرکتهای زشت و زننده و البته در پوشش دفاع از حقوق زنان و مبارزه با زن آزاری، در آغاز دولت اتاترک در ترکیه و در شروع حکومت دیکتاتورانه رضاخان در ایران و بعد و به تدریج در سایر کشورهای اسلامی، شنیده و دیده می شد.
در ترکیه و با استفاده از همین نهادهای بظاهر مدنی و اجتماعی، در قدم نخست از مواردی بهره می جستند که قباحت کمتری داشت و این روند و پروژه ها تا جایی پیش رفت که زنان و مردان به گونه صد در صد عریان در کنار بحر و دریاها قدم می زدند و می زنند و کسی هم جرئت نمی کند که در یک کشور اسلامی به آنان اعتراض کند و مثلاً بگوید بالای چشم تان ابروست؛ تا چه رسد به آنکه آنها را امر و به معروف و نهی از منکر کند که یک وظیفه دینی و اخلاقی است!.
شگرد دشمنان اسلام و امت اسلامی همواره این بوده که امت اسلامی را به تدریج و آرام آرام از باورها و اعتقادات دینی- مذهبی شان تهی کرده و پس از آن فرهنگهای منحط و غیر انسانی خویش را به خورد آنان بدهند و این، معنی همان ضرب المثل معروف"با پنبه سر بریدن" است که استعمار و استکبار تمام هم و غم و همت خویش را و به خصوص در مبارزه با آئین حیات بخش اسلام و امت اسلامی، بر آن متمرکز کرده اند.
روشن است که در یک چنین اوضاع آشفته و درهم برهمی که بسیاری از این ناهنجاری ها با طرح و نقشه های از پیش تهیه شده، عملی می شوند و با تاسف حتی در درون نظام برای خودش طرفدارانی دارد، خیلی نمی شود از نهاد و مرکزی توقع مسئولیت پذیری و برخورد شایسته و بایسته با امثال این پتیاره و حامیان داخلی و خارجی آن را داشت؛ اما تنها انتظار مردم مسلمان افغانستان در قدم اول از دولتی است که خود را اسلامی می داند و هر یک از اعضای کابینه آن، با آرای همین مردم مسلمان، به ارگ راه یافته اند که به هیچ عنوان و به هر نهاد و مرکز مجهول و یا معلوم الحالی اجازه یک چنین دهن کجی هایی را ندهد و پس از آن باید گفت که سکوت شورای علمای شیعه و سنی در برابر یک چنین حرکت های زشت و ریاکارانه ای که خود نمونه ای از ترویج فساد و فحشا در جامعه اسلامی می باشد، بسیار نامناسب و پرسش برانگیز می نماید که امید است علمای مسئول و دلسوز افغانستان، با درک خطر یک چنین پروژه های خایینانه، در برابر آن موضع گیری کنند.
با تاسف باید گفت که امروزه چهار دروازه کشور ما بر روی ورود هر چه ناهنجاری های مذکور است، بازِ باز نگهداشته شده است و هیچ نهاد و یا ارگان دولتی و غیر آن وجود ندارد تا در برابر این هجمه های سنگین و بنیاد برانداز گوناگون، کاری انجام دهد!.
سوگمندانه باید گفت که یک پدیده فوق العاده مخرب و ویرانگر می رود که در افغانستان متمرکز و نهادینه شود و آن" اندیشه سودمحوری شخصی ولو به هر قیمت" است که بسان گردبادِ سیاه و تند و ویرانگری در چهارسوی زمین و آسمان کشور در حال چرخش و گردش است که به هیچ چیزی جز منفعت و سود فردی و شخصی نمی اندیشد!.
امروزه و در این کشور به ظاهر اسلامی، همه چیز شکل و شمایل پروژه را به خود گرفته و کسی به فرو و فراتر از آن حتی فکر هم نمی کند. تعدادی طالب می شوند و تعدادی پروژه دولتی شدن را ترجیح می دهند و برخی نیز از میان این دو به داعشی شدن و البته به دلیل درآمد بالاتر آن فکر می کنند.
در این کشور دین و اخلاق و داده های انسانی و الهی آن، می رود که به تاریخ بپیوندد و دیگر محلی از اعراب را به خود اختصاص ندهد و اگر قرار است چیزی هم از دین باید وجود داشته باشد، یک چیزی در حد آویختن به شاخ و برگ بی برگ و بار درخت خشک و بی خاصیت دین و مذهب باید باشد و هست که دردی از امت اسلامی را نباید دوا کند و این دقیقاً همان دین و مذهبی است که استکبار و استعمار برای مسلمانان می خواهند و نسخه می دهند!.
در یک چنین فضای مسموم و رقت برانگیزی که همه چیز رنگ و لعاب پروژه را بخود می گیرد، تعدادی از کسانی که تابلوی فرهنگ و جامعه مدنی را بر گردن آویخته و شعار مبارزه با خشونت علیه زن و زن آزاری را با خود به دنبال می کشند، به خود جرئت می دهند و با یک حرکت رذیلانه، دختری را با زره سکس، وارد کوچه و بازار یک کشور اسلامی می کنند!.
این حرکت شاید به نظر بسیاری ها چندان مهم تلقی نشود و بسیار ساده از کنار آن عبور کنند؛ اما اگر کمی دقت شود و مقداری به پیشینه یک چنین حرکات خطرناکی در کشورهای به اصطلاح آزاد اسلامی شبیه کشور ترکیه و امثال آن توجه شود، به وضوح در خواهیم یافت که این حرکت و شبیه آن در فاصله زمانی نسبتاً کوتاه در پایتخت افغانستان، زمینه ساز حرکتهای خطرخیز و نابهنجاری است که حامیان فرهنگهای سخیف و منحط ضد اسلامی و انسانی، به دنبال آنند.
جالب است بدانیم که یک چنین حرکتهای زشت و زننده و البته در پوشش دفاع از حقوق زنان و مبارزه با زن آزاری، در آغاز دولت اتاترک در ترکیه و در شروع حکومت دیکتاتورانه رضاخان در ایران و بعد و به تدریج در سایر کشورهای اسلامی، شنیده و دیده می شد.
در ترکیه و با استفاده از همین نهادهای بظاهر مدنی و اجتماعی، در قدم نخست از مواردی بهره می جستند که قباحت کمتری داشت و این روند و پروژه ها تا جایی پیش رفت که زنان و مردان به گونه صد در صد عریان در کنار بحر و دریاها قدم می زدند و می زنند و کسی هم جرئت نمی کند که در یک کشور اسلامی به آنان اعتراض کند و مثلاً بگوید بالای چشم تان ابروست؛ تا چه رسد به آنکه آنها را امر و به معروف و نهی از منکر کند که یک وظیفه دینی و اخلاقی است!.
شگرد دشمنان اسلام و امت اسلامی همواره این بوده که امت اسلامی را به تدریج و آرام آرام از باورها و اعتقادات دینی- مذهبی شان تهی کرده و پس از آن فرهنگهای منحط و غیر انسانی خویش را به خورد آنان بدهند و این، معنی همان ضرب المثل معروف"با پنبه سر بریدن" است که استعمار و استکبار تمام هم و غم و همت خویش را و به خصوص در مبارزه با آئین حیات بخش اسلام و امت اسلامی، بر آن متمرکز کرده اند.
روشن است که در یک چنین اوضاع آشفته و درهم برهمی که بسیاری از این ناهنجاری ها با طرح و نقشه های از پیش تهیه شده، عملی می شوند و با تاسف حتی در درون نظام برای خودش طرفدارانی دارد، خیلی نمی شود از نهاد و مرکزی توقع مسئولیت پذیری و برخورد شایسته و بایسته با امثال این پتیاره و حامیان داخلی و خارجی آن را داشت؛ اما تنها انتظار مردم مسلمان افغانستان در قدم اول از دولتی است که خود را اسلامی می داند و هر یک از اعضای کابینه آن، با آرای همین مردم مسلمان، به ارگ راه یافته اند که به هیچ عنوان و به هر نهاد و مرکز مجهول و یا معلوم الحالی اجازه یک چنین دهن کجی هایی را ندهد و پس از آن باید گفت که سکوت شورای علمای شیعه و سنی در برابر یک چنین حرکت های زشت و ریاکارانه ای که خود نمونه ای از ترویج فساد و فحشا در جامعه اسلامی می باشد، بسیار نامناسب و پرسش برانگیز می نماید که امید است علمای مسئول و دلسوز افغانستان، با درک خطر یک چنین پروژه های خایینانه، در برابر آن موضع گیری کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب