تاریخ انتشار :شنبه ۹ حوت ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۴۷
کد مطلب : 107695
در پیوند به حرکت رذیلانه ی پتیاره ای در کابل

گستاخی ناهنجارها در سکوتِ حنجره ها!

گستاخی ناهنجارها در سکوتِ حنجره ها!
بیشتر از یک دهه است که کشور اسلامی ما افغانستان با انواع بحرانها دست و پنجه نرم می کند. بحرانهای متفاوت و مختلفی که هر کدام باعث و علت شده برای بسیاری از ناهنجاری های متنوع و گوناگون. بحران امنیتی، بحران نظامی، بحران سیاسی، بحران اقتصادی و بدتر و خطرخیز تر از همه اینها بحران فرهنگی و اخلاقی است که اساس و هویت انسانی و دینی مردم ما را نشانه گرفته و تهدید می کند.

با تاسف باید گفت که امروزه چهار دروازه کشور ما بر روی ورود هر چه ناهنجاری های مذکور است، بازِ باز نگهداشته شده است و هیچ نهاد و یا ارگان دولتی و غیر آن وجود ندارد تا در برابر این هجمه های سنگین و بنیاد برانداز گوناگون، کاری انجام دهد!.

سوگمندانه باید گفت که یک پدیده فوق العاده مخرب و ویرانگر می رود که در افغانستان متمرکز و نهادینه شود و آن" اندیشه سودمحوری شخصی ولو به هر قیمت" است که بسان گردبادِ سیاه و تند و ویرانگری در چهارسوی زمین و آسمان کشور در حال چرخش و گردش است که به هیچ چیزی جز منفعت و سود فردی و شخصی نمی اندیشد!.

امروزه و در این کشور به ظاهر اسلامی، همه چیز شکل و شمایل پروژه را به خود گرفته و کسی به فرو و فراتر از آن حتی فکر هم نمی کند. تعدادی طالب می شوند و تعدادی پروژه دولتی شدن را ترجیح می دهند و برخی نیز از میان این دو به داعشی شدن و البته به دلیل درآمد بالاتر آن فکر می کنند.

در این کشور دین و اخلاق و داده های انسانی و الهی آن، می رود که به تاریخ بپیوندد و دیگر محلی از اعراب را به خود اختصاص ندهد و اگر قرار است چیزی هم از دین باید وجود داشته باشد، یک چیزی در حد آویختن به شاخ و برگ بی برگ و بار درخت خشک و بی خاصیت دین و مذهب باید باشد و هست که دردی از امت اسلامی را نباید دوا کند و این دقیقاً همان دین و مذهبی است که استکبار و استعمار برای مسلمانان می خواهند و نسخه می دهند!.

در یک چنین فضای مسموم و رقت برانگیزی که همه چیز رنگ و لعاب پروژه را بخود می گیرد، تعدادی از کسانی که تابلوی فرهنگ و جامعه مدنی را بر گردن آویخته و شعار مبارزه با خشونت علیه زن و زن آزاری را با خود به دنبال می کشند، به خود جرئت می دهند و با یک حرکت رذیلانه، دختری را با زره سکس، وارد کوچه و بازار یک کشور اسلامی می کنند!.

این حرکت شاید به نظر بسیاری ها چندان مهم تلقی نشود و بسیار ساده از کنار آن عبور کنند؛ اما اگر کمی دقت شود و مقداری به پیشینه یک چنین حرکات خطرناکی در کشورهای به اصطلاح آزاد اسلامی شبیه کشور ترکیه و امثال آن توجه شود، به وضوح در خواهیم یافت که این حرکت و شبیه آن در فاصله زمانی نسبتاً کوتاه در پایتخت افغانستان، زمینه ساز حرکتهای خطرخیز و نابهنجاری است که حامیان فرهنگهای سخیف و منحط ضد اسلامی و انسانی، به دنبال آنند.

جالب است بدانیم که یک چنین حرکتهای زشت و زننده و البته در پوشش دفاع از حقوق زنان و مبارزه با زن آزاری، در آغاز دولت اتاترک در ترکیه و در شروع حکومت دیکتاتورانه رضاخان در ایران و بعد و به تدریج در سایر کشورهای اسلامی، شنیده و دیده می شد.

در ترکیه و با استفاده از همین نهادهای بظاهر مدنی و اجتماعی، در قدم نخست از مواردی بهره می جستند که قباحت کمتری داشت و این روند و پروژه ها تا جایی پیش رفت که زنان و مردان به گونه صد در صد عریان در کنار بحر و دریاها قدم می زدند و می زنند و کسی هم جرئت نمی کند که در یک کشور اسلامی به آنان اعتراض کند و مثلاً بگوید بالای چشم تان ابروست؛ تا چه رسد به آنکه آنها را امر و به معروف و نهی از منکر کند که یک وظیفه دینی و اخلاقی است!.

شگرد دشمنان اسلام و امت اسلامی همواره این بوده که امت اسلامی را به تدریج و آرام آرام از باورها و اعتقادات دینی- مذهبی شان تهی کرده و پس از آن فرهنگهای منحط و غیر انسانی خویش را به خورد آنان بدهند و این، معنی همان ضرب المثل معروف"با پنبه سر بریدن" است که استعمار و استکبار تمام هم و غم و همت خویش را و به خصوص در مبارزه با آئین حیات بخش اسلام و امت اسلامی، بر آن متمرکز کرده اند.

روشن است که در یک چنین اوضاع آشفته و درهم برهمی که بسیاری از این ناهنجاری ها با طرح و نقشه های از پیش تهیه شده، عملی می شوند و با تاسف حتی در درون نظام برای خودش طرفدارانی دارد، خیلی نمی شود از نهاد و مرکزی توقع مسئولیت پذیری و برخورد شایسته و بایسته با امثال این پتیاره و حامیان داخلی و خارجی آن را داشت؛ اما تنها انتظار مردم مسلمان افغانستان در قدم اول از دولتی است که خود را اسلامی می داند و هر یک از اعضای کابینه آن، با آرای همین مردم مسلمان، به ارگ راه یافته اند که به هیچ عنوان و به هر نهاد و مرکز مجهول و یا معلوم الحالی اجازه یک چنین دهن کجی هایی را ندهد و پس از آن باید گفت که سکوت شورای علمای شیعه و سنی در برابر یک چنین حرکت های زشت و ریاکارانه ای که خود نمونه ای از ترویج فساد و فحشا در جامعه اسلامی می باشد، بسیار نامناسب و پرسش برانگیز می نماید که امید است علمای مسئول و دلسوز افغانستان، با درک خطر یک چنین پروژه های خایینانه، در برابر آن موضع گیری کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdcf1edytw6dxva.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما